#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 486)  

 

« سبزگُفتن  » و « سُرخ شکُفتن »

 Картинки по запросу ‫غنچه وگل‬‎

من غنچه را ديدم 

در حالی كه زندگي در نگاه او « لب فروبستن » بود و « رازآلود نشستن » ،

و گل را ديدم كه حيات را « سُرخ شكفتن » می پنداشت و « راز دل گفتن »،

 گُل بالاخره يكي دو پيراهن بيش از غنچه پاره كرده است!! 

بنابراین دانستم که در« چیستی بیان ها » و « همزیستی با انسان ها» 

هم « عرصه تعامُل » داریم و هم « صحنه تحمُّل »!

گاه غنچه وار باید « لب فروبست » و « ساکت نشست » 

و گاه چون گُل باید « سبزگفت  » و « سُرخ شکفت » ! 

 

#شفیعی_مطهر

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 13 دی 1395 | 7:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

کدام « خود » بر ما فرمان می راند؟!


 #شفیعی_مطهر


تِلكَ الدّارُ الاخِرَةُ نَجْعَلُها ِللَّذينَ لايُريدوُنَ عُلُوّاً فيِ الْاَرْضِ وَ لافَساداً وَ العاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ

ما اين بهشت ابدي آخرت را براي آنان قرار داديم كه در زمين اراده علوّ و سركشي ندارند و حُسن عاقبت ويژه پرواپيشگان است. (قصص، 83)

در وجود هر انسان دو گونه «خود» در تكوين شخصيت او مشاركت دارند؛ يكي «خود حقيقي» يا «خود ملكوتي» و دوم «خود پنداري و خيالي» يا «ناخود». 

تكريم شخصيت انسان و تلاش براي حفظ و ارتقاي «عزّت نفس» او عاملي براي پرورش و تقويت «خود حقيقي و ملكوتي» است. انساني كه خود واقعي خويش را مي يابد و كرامت آن را پاس مي دارد، دريچه شخصيت خود را به روي همه كمالات اخلاقي و انساني و الهي مي گشايد، و آن كه خود پنداري يا حيواني خويش را تجسّم شخصيت خويش مي يابد ، از دنياي غرور، خود خواهي و تكبّر سر در مي آورد. 

غريزه «حبّ ذات» يا «خود دوستي» اصيل ترين و ريشه دار ترين ميل در نهاد هر موجود به ويژه انسان است. اين ميل موجد و محور همه تلاش هاي انسان در همه عرصه هاي هستي است؛ حتّي ميل به كمال كه خود پايه و ماية همه فعاليت هاي انسان است، از مظاهر اين ميل مي باشد. اين تمايل طبيعتاً «لذايذ» را جذب، و «آلام» را دفع مي كند. انساني كه در مسير خود سازي و تزكيه نفس گام ننهاده، در همان مراحل حيواني سير مي كند. همه عمر او جولان در ميدان بين «تغذيه» تا «تخليه» است. او در همه مراحل هستي نه موجي مي بيند و نه اوجي. كمال مطلوب او در خوب خوردن، خوب پوشيدن، خوب شهوت راندن و خوب خوابيدن است.

اما انساني كه خود حقيقي و ملكوتي خويش را مي يابد و در راه خود سازي مجاهده مي كند، در مي يابد كه ديگران نيز حقوقي دارند و او موظف و مكلّف به احترام و پاس داشتن حقوق ديگران است.

امام خميني (ره) مي فرمايد:

«خود خواهي منشأ همه مفاسد است.(1)»

و در جاي ديگر مي افزايد:

«همه اين گرفتاري هايي كه براي بشر هست، از انانيّت انسان است. ما هرچه داريم و هرچه برمابگذرد، از اين حبّ نفس است، از اين انانيت است. توجّه به خود وقتي باشد، همه جهات خودم باشم، همه چيز را براي خودم بخواهم، همه گرفتاري ها از اين نقطه است. بالاترين ظلمت ها، ظلمت انانيّت است. چنانچه از اين ظلمت خارج نشويم، از اين چاه خارج نشويم، از اين انانيّت بيرون نرويم، از اين توجّه به خود و خود خواهي و اين كه ديگران را هيچ و خود را همه چيز مي دانيم، خارج نشويم، الهي نخواهيم شد… همه گرفتاري هاي ما و همه گرفتاري هاي شما و همه گرفتاري هاي بشر سر همين جاست، نزاع سر خود خواهي است.(2)»

شكستن بت سخت است و شكستن بت واره هاي زنده بسيار سخت تر! 

امام راحل (ره) بر اهميت اين بت شكني تأكيد مي كند:

«تمام فسادهايي كه در عالم پيدا مي شود، از خود خواهي پيدا مي شود…. همه اش برمي گردد به حبّ نفس و اين بت، از همه بت ها بزرگ تر است و شكستنش هم از همه مشكل تر است… اگر رهايش كنيد، شما را به هلاكت مي كشاند … درجه به درجه پيش مي برد تا آنجا كه دين انسان را از دست انسان مي گيرد.(3)»

         بت شكستن سهل باشد نيك سهل

                          سهل ديدن نفس را جهل است جهل

اين شرك خفي و ميل مخفي در صورت عدم درمان همچنان رشد مي كند، تا انسان ناخودآگاه آن را در جايگاه معبود مي نشاند. خداوند متعال، رسول خود را هشدار مي دهد كه:

«اَرَاَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَويهُ؟(4)»

اي رسول! آيا ديدي آن را كه هواي نفسش را خداي خود قرار داد؟

پيامبر اكرم (ص) اين نفس سركش و توسن آتش را دشمن ترين دشمنان مي دانند:

«اَعدي عَدوِّكَ نَفْسُكَ اَلّتي بَينَ جَنْبَيْكَ (5)»

دشمن ترين دشمن تو همان «خود»ي است كه در ميان دو پهلوي توست.

چه بسيار سالكان رشاد و مدّعيان ارشاد كه رهپويه هاي جهاد و اجتهاد را گذرانده اند و در اين وادي درمانده اند. «آنان كه غني ترند، محتاج تراند.» آري، آنان كه در عرصه آرزو و بر كام اين عدو لگام زده اند و در ميدان تزكيه هم گام نهاده اند، در درياي «عُجب» زورقشان به گِل نشسته و قايقشان درهم شكسته است. آري پهلوانان عرصة علم و نام آوران حيطة حلم چون مقام علمي و مراتب فضل و كمال خود را بالاتر و بهتر از ديگران پنداشته اند، از فراز فضايل اعمال به فرود رذايل آمال فرو افتاده اند:

امام علي (ع) براي آگاهي و بيداري اين مرشدان مغرور و زاهدان كور چنين هشدار مي دهند:


«ما اَري شَيْئاً اَضَرَّ بِقُلُبِ الرِّجالِ مِنْ خَفْقِِ النِّعالِ وَراءَ ظُهُورِ هِمْ.(6)»

براي دل هاي مردان چيزي زيانبارتر از صداي كفش هايي كه از پشت سرشان بيايد، نديدم.

         او چو بيند خلق را سرمست خويش

                          در تكبّر مي رود از دست خويش

         هركه را مردم سجودي مي كنند

                                  زهر اندر جان او مي آكنند

         چشم بردار از قبول و ردّ خلق

                          هر دو در راه خدا شد سدّ خلق

امام صادق (ع)، مشاهير خود خواه و جويندگان جاه را به سختي هشدار مي دهند:

«مَنْ تَعَصَّبَ اَوتَعُصُبَ لَهُ فَقَدْ خُلِعَ رِبقَة الايمانِ عَنْ عُنُقِهِ.(7)»

هركس تعصّب بورزد، يا براي او تعصّب بورزند (مريد متعصّب داشته باشد) محقّقاً رشته ايمان از گردنش برداشته مي شود. (از قلمرو ايمان بيرون مي رود)

 

پاورقي ها

1-  سرّ الصّلوة، ص68

2-  تفسير سوره حمد، جلسه دوم

3-  بيانات امام در روز نيمه شعبان 1405

4-  فرقان،43

5-  بحار الانوار، ج70، ص64

6-  تنبيه الخواطر، ص53

7-  اصول كافي 


گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : یک شنبه 12 دی 1395 | 12:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 854)  


 « زرّینه مهر » بر « سینه سپهر »

 

من ابر را دیدم « آزاد و رها » « از ثَری تا ثُریّا »، 

نه « پايبند زمين » است و نه « دلبند زمان » ، 

  « به هر دار پر مي كشد» و « به هر ديار سر مي زند»، 

« بي دريغ مي بارد » و « به هيچ ستیغ دل نمي سپارد ». 

از چشمان خيسش « سخاوت مي بارد»

و از دستان تَرَش « طراوت مي تراود ».  

« ابر ،نماد سخاوت » است و « هُژَبر،نمود شجاعت ».

بیاییم چون « زرّینه مهر » بر « سینه سپهر »، 

« عاشقانه بشتابیم » و « بی تابانه بتابیم»!

بیاییم چون « آیینه ابر بباریم » 

و سخاوت را « بر سینه ستبر بنگاریم»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------- 

ثَری :  خاک نمناک،خاک،زمین

ثُرَیّا : کنایه از آسمان(از ثَری تا ثُریّا=از زمین تا آسمان)

دار: خانه،سرا،شهر

ستیغ : بلندی کوه،قُلّه

هُژَبر: شیر درنده 

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 12 دی 1395 | 8:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 844

 

« بی پر و بال » با « دنیایی از آمال »

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org  

من پرنده ای را دیدم « بی پر و بال »،اما با « دنیایی از آمال »،

که نه « خطرات باز »،که « خاطرات پرواز » روزی صد بار او را می کُشت. 

بنابراین فهمیدم که برای کشتن پرنده نه « کارد تیز» لازم است 

و نه « خنجر خون ریز»!!  

نه « پرنده بدون بال » ،« به آمال » می رسد 

و نه « انسان بدون بالیدن »،« به کمال »!

برای « نابودی یک ملّت » و « خمودی ملّیّت » 

کافی است که از « شهروندان،کرامت » را

و از « ورجاوندان،شخصیت » را بگیرند!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------

باز : پرنده شکاری دارای منقار خمیده و چنگال های قوی ،در قدیم برای شکارکردن تربیت می کردند

بالیدن : نموکردن،رشدکردن،بزرگ شدن،تناورگشتن،فخرکردن 

ملّیّت :قومیّت،مجموعه صفات و خصایص یک ملّت

ورجاوند: ارجمند، برازنده، دارای فرّه ایزدی  

 

شما را چشم در راهم در 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 11 دی 1395 | 7:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

  آغاز دهمين سال فعاليت وب نامه شفیعی مطهر

 

این روزها آغاز دهمين سال راه اندازي وبسايت شفیعی مطهر است.

نُه سال پيش در چنين روزهایي با لطف خدا اين پنجره را به منظور ارتباط با مخاطبان فرزانه و فرهيخته گشودم.

من پس از 37 سال كار فرهنگي سرانجام در تيرماه 1382 بازنشست شدم. از سوي دوستان و آشنايان پيشنهادهاي متعددي براي اشتغال مجدد به من ارائه شد،اما من پس از حدود چهار دهه كار معلمي و فرهنگي دوست نداشتم اين ايام پسين عمر را در راه هايي غير فرهنگي گام بردارم؛ بنابراين همه پيشنهادهاي صرفا اقتصادي را نپذيرفتم و استمرار قدم زدن و قلم زدن در عرصه فرهنگ را بر هر كار و اشتغالي ترجيح دادم.

متاسفانه ركود و كسادي بازار نشر و مطالعه كتاب در كشور ما ،ذوق هر گونه نگارش را از نويسنده سلب مي كند؛ البته تا آن تاريخ  بيش از ده اثر من چاپ و منتشر شده بود؛ اما من هنوز بيش از ده كتاب آماده انتشار داشتم ، كه متاسفانه ظرفيت بازار نشر ، كشش جذب آن ها را نداشت ؛ بنابراين من عرصه اينترنت و فضاي مجازي را براي نشر انديشه هاي فرهنگي خود برگزيدم.

از آن تاريخ تا كنون من با راه اندازي حدود 20 وبسايت در موضوعات و زمينه هاي گوناگون و نیز چندین صفحه در فیس بوک و همچنین چند کانال تلگرامی و عضویت در بیش از 150گروه تلگرامی مي كوشم افكار و انديشه هاي خود را با مخاطبان فكور و فهيم خود در ميان گذارم.

البته در اين مدت حدود چهارده كتاب تازه در 20 جلد نيز تاليف و به دست چاپ و انتشار سپرده ام. (شرح معرفي همه كتاب ها در موضوع « معرفي آثار و تاليفات » در همين وب نامه آمده است.)

كليه آثار نشريافته در اين وب نامه به قلم خود نويسنده است. آثار منتشر شده در اين وب نامه شامل مقالات،سروده ها،قصه هاي شهر هرت ، معرفي كتاب ها و آثار چاپ شده من و مجموعه دل ديدني هاي شهر سرب و سراب است (كه با سبكي نو و ابتكاري براي نخستين بار در عرصه سبك هاي ادبيات ايران عرضه مي شود.)

عزيزان در صورت تمايل به بازديد از ساير وب نامه هاي من مي توانند در حاشيه وب نامه شفیعی مطهر ذيل عنوان «وبسايت هاي شفيعي مطهر» با كليك روي هر عنوان ، وبسايت مورد نظر را ملاحظه فرمايند.

اكنون چون هميشه چشم به راه رهنمودهاي ارزنده و نقدهاي سازنده شما هستم. 

*************

وب نامه شفیعی مطهر :http://modara.blogfa.com/

کانال های تلگرامی : 

گاه گویه های مطهر ( نوشته ها و سروده های این قلم):     telegram.me/amotahar

   مویه های موج(آثار برگزیده دیگران):

https://telegram.me/joinchat/BIdJOjvugFypj0yYYZKetw

 

                                          سيد عليرضا شفيعي مطهر

                                             دي ماه 1395

 


موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : جمعه 10 دی 1395 | 10:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 834)   

 

« رفتار زیبا » یا « گفتار فریبا »؟!

 Похожее изображение

من چه بسیار « افراد سخنران » را « زبان آور و خوش بیان »دیدم؛ 

ارزش ها در سخنرانی ها « بر صدر می نشینند » و « قدر می بینند »؛

اما در عرصه عمل به جای این که « فرهنگ بسازند»،« رنگ می بازند»!

زیرا « غبار فراموشی » و « زنگار خاموشی » ،

 « ارزش ها را دگرگونه » و « خیزش ها را واژگونه » می سازد!

من چه بسیار « گفتارهای زیبا » شنیدم ،اما « رفتارهای زیبا » ندیدم؛ 

بنابراين دانستم كه انسان ها را بايد با « رفتار زيبا » سنجيد، 

نه با « گفتار فريبا ».

 

#شفیعی_مطهر

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 دی 1395 | 6:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

   #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 824 

 

در « حال تدبیر »یا در « خیال تغییر »؟ 

Картинки по запросу ‫تغییر‬‎

 من همه انسان ها را نه در « حال تدبیر »،که در « خیال تغییر » دیدم؛

البته همه به فکر تغییر دیگران اند، نه تغییر خود. 

من هیچ کس را ندیدم که بخواهد خود را تغییر دهد!  

هر کس خود را « عُصاره کمال » می داند و « ماهپاره جمال ».

نه کمبودی در « عقل و خَرَد » دارد و نه در تشخیص « خوب و بد».

در حالی که اصلاح جامعه بشری از آنجا آغاز می شود 

که هر کس تغییر را نخست از خود « بیاغازد » 

و سپس به دیگران « پردازد »!

 

#شفیعی_مطهر

 --------------------------

عُصاره :شیره،افشره،چکیده هر چیز فشرده شده

 

شما را چشم در راهم در 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 دی 1395 | 9:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

    منشور من

 

#شفیعی_مطهر


 من آن شب تاب کم نورم که از دیده شدن دورم

ولی خورشـــــیدها دارم در آن شب های دیجورم

 جــهان را شاد می خواهم همه آباد می خواهم

 بشر آزاد می خواهم همین شور است منشورم

                                                    

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دوبيتي

تاريخ : چهار شنبه 8 دی 1395 | 11:39 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 804

 

از « دم » تا « بازدم »

 Image result for ‫فرصت عمر‬‎

 

من « گوهر حقيقت » و « جوهر طریقت » را 

نه در « دریای توفندگی » که در « ژرفاي زندگي » ديدم . 

احساس كردم بايد حقيقت زندگي را دريافت 

پيش از آن كه مرگ، حقيقت ما را دريابد. 

« فرصت شناخت » و « مهلت پرداخت » 

از « لمحه میلاد » است تا « لحظه میعاد » .

از « پگاه برگ » تا « شامگاه مرگ »، 

« به سرعت می گذرد » و « حسرت به جا می گذارد»!

« فرصت محدود » است و « مرگ،مشهود »؛

« رسالت،سنگین » است و « بِطالت،در کمین »؛

گویی فرصت عُمر از « دمی » است تا « بازدمی »؛

مبادا « از دَمی بگذریم » و « بازدَمی را فُروگذاریم»! 

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------

طریقت : روش،مسلک،مذهب،سیرت،روش اهل صفا و سلوک

پرداخت : آراستگی و آرایش و جلادادن

لمحه: یک بارنگریستن،با شتاب به چیزی نظرکردن

میعاد: زمان و مکان وعده کردن،وعده گاه مرگ(در اینجا)

بِطالت: بیکاری،ولگردی

 

شما را چشم در راهم در 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 | 7:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 794

 

 « پَریدن بی پَر » و « بالیدن بی بال »!

 
 

 Похожее изображение

من زندگي را چون « شمعي فروزان » در میان « جمعی پریشان » ديدم 

كه گاه بايد آن را « سوخت » تا نوري « افروخت » .  

« فرزانگان سوزمند » و «  فرهیختگان ورجاوند »؛

خود را « می سوزند » تا دیگران را « بسازند».

آنان بر سقف شب « قندیل بلور می آویزند»

و در رگ هایش « نیل نور می ریزند ».

شب ستیزان « پَر » را برای « پَریدن » می خواهند 

و « بال » را برای « بالیدن »،

اما چه کنند آن گاه که « پَر »شان را « شکسته اند » 

و « بالِ »شان را « بسته اند»؟!

کدام پرنده « بی پر، پریده » و « بی بال ،بالیده »؟!

ولی در این شهر « پَریدن بی پَر » 

و « بالیدن بی بال » را باید آموخت! 

بی بال و پر پریدن رسم تبارِ ماست

این سوز و سازش ما عمری است کارِماست

 

 #شفیعی_مطهر

-----------------------------

وَرجاوَند : بلندپایه، ارجمند، برازنده،نیرومند

قندیل : مصباح، چراغ آویز،مشعل

نیل : رود نیل در مصر

بالیدن :نموکردن، رشدکردن، بزرگ شدن، تناورگشتن  

 

شما را چشم در راهم در 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 6 دی 1395 | 7:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 94 95 96 97 98 ... 241 صفحه بعد