#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد774 )
«جذرِ ریشه» و «بذر اندیشه»
در تاریخ بشر از «پگاهِ خیز» تا «شامگاهِ رستاخیز»
همه تحوّلات جامعه بشری در سه «اندیشه»،«ریشه» دارند:
به دیگرسخن از سه راه و روش می توان به «تعادُل رسید» و «تحوُّل آفرید»:
با «جنگ و کشتار» و یا با «انقلاب خونبار»
می توان «بنای گرایش ها» و «بنیان ارزش ها» را «درهم ریخت»،
ولی با سومین روش یعنی با«پرورش انسان» و «گسترش ایمان»
می توان جامعه را «فرهیخت».
دو روش نخست «راه خشونت و شقاوت» است و «همراه با مرارت و مشقّت»،
ولی زودتر به «پیروزی» می رسد،نه لزوما به «بهروزی» !
ضمنا «بهار جنگ و انقلاب» زود به «خزان سراب» می انجامد،
اما روش تربیت،دیرتر به «بار و بر» می رسد و سخت تر به «ثمر» می نشیند،
ولی ثمره اش «دیرتر می پاید» و «بیش تر می شاید»!
جنگ و انقلاب ،«خون می ریزند» و «جنون برمی انگیزند»!
اما تربیت ،انسان را از «جذرِ ریشه می رویاند» و «بذر اندیشه می افشاند».
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
فرهیخت:تربیت کرد،ادب کرد،پرورش داد،برکشید
بیشتر می شاید: شایسته تر است
جذر: بیخ،اصل
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد773 )
«توان طغیان»و«امکان عِصیان»!
من شگرد شهریار «شهر سرب و سراب» را چون «قهر خرب و خراب» دیدم
زیرا او برای تحکیم «سلطه خودکامانه» و «شیوه ریاکارانه» خود بر شهر ،
افراد «نفهم و کم سواد» و «چاپلوس و شَیّاد» را
به «کارهای بزرگ» و «ابتکارهای سترگ» می گمارَد.
این مدیران «بی منطق» و «نالایق» ،
به جای «خدمت»،«خیانت» می کنند
و به جای «داد»،«بیداد»!
در نتیجه فضای جامعه را «می آلایند» و تنها شهریار را «می ستایند»!
گردن ها «زیر زنجیر زور» و سرها «درگیر آخور»!
در جامعه دو قطبی، «سیران را می نوازند» و «بر اسیران می تازند»!
مردم نه «توان طغیان» دارند و نه «امکان عِصیان»؛
زیرا «سیران،وجدان» ندارند و «اسیران،توان»!
در نتیجه فهمیده ها و باسوادها یا با کوله باری از «فکر و فرهنگ»
به دیار «فرزانِ فرنگ» کوچ می کنند،
یا «خسته و سر خورده» و «نومید و آزرده» ،
عمر خود را تا «پایان حیات»،بدون «امید نجات»،
«می سوزند و می سازند» تا «نقد حیات را دربازند»!
و در «گوشه گمنامی»،«پوشه ناکامی» را درهم پیچند!
نمی دانم این «بنیادِ شهرِ ما» است یا «نمادِ قهرِ ما»!!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------
قهر :چیره شدن،غلبه کردن،چیرگی
خَرب: ویران کردن
فرزان: دانا،عاقل،خردمند
پوشه: پرده،هر چیزی که چیزی را بپوشاند
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد772 )
نه «شکست»، نه «بن بست»
هيچ انسان بزرگي نه «شکست» می خورد و نه در «بن بست» می ماند؛
زيرا انسان هاي بزرگ در «تنگنای دشوار» و «جفای روزگار»
يا «راهي مي یابند»،یا «گذرگاهی می سازند».
آن که «عیار اندیشه را رهنمون» و «معیار همیشه را قانون» بداند،
از هر «شکست،پیروزی» می سازد و از هر «بن بست،بهروزی»!
بنابراین نه هیچ گاه «جا می زند» و نه «درجا می زند»!
انسان «خردپیشه» و «اهل اندیشه» هیچ گاه «نمی فرساید»
هر «گره کور» و «گریوه دور» را
با «مُشت تقدیر» و «سرانگشت تدبیر» «می گشاید»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------------
رهنمون :راهنما،رهبر،آن که راهی نشان می دهد
جازدن: پشیمان شدن،جنس بنجل و نامرغوب را به جای جنس خوب فروختن
درجازدن: در جای خود ماندن،پا بر زمین زدن بدون پیش رفتن
گریوه: پشته، تپه، گردنه کوه
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد772 )
نه «شکست»، نه «بن بست»
هيچ انسان بزرگي نه «شکست» می خورد و نه در «بن بست» می ماند؛
زيرا انسان هاي بزرگ در «تنگنای دشوار» و «جفای روزگار»
يا «راهي مي یابند»،یا «گذرگاهی می سازند».
آن که «عیار اندیشه را رهنمون» و «معیار همیشه را قانون» بداند،
از هر «شکست،پیروزی» می سازد و از هر «بن بست،بهروزی»!
بنابراین نه هیچ گاه «جا می زند» و نه «درجا می زند»!
انسان «خردپیشه» و «اهل اندیشه» هیچ گاه «نمی فرساید»
هر «گره کور» و «گریوه دور» را
با «مُشت تقدیر» و «سرانگشت تدبیر» «می گشاید»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------------
رهنمون :راهنما،رهبر،آن که راهی نشان می دهد
جازدن: پشیمان شدن،جنس بنجل و نامرغوب را به جای جنس خوب فروختن
درجازدن: در جای خود ماندن،پا بر زمین زدن بدون پیش رفتن
گریوه: پشته، تپه، گردنه کوه
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد771 )
«بینش» مقدّم بر «گزینش»
انسان هایی که «شخصیّتی چُست» و «ذهنیّتی دُرُست» دارند،
قطعا «راه بهروزی را می جویند» و «شاهراه پیروزی را می پویند»!
هیچ عاملی نمی تواند آنان را از «راه بازدارد» و «گُمراه گُذارد»!
اما افرادی که «شخصیّتی سُست» و «ذهنیّتی نادرست» دارند،
هیچ عاملی نمی تواند آنان را به «چکادِ مقصود» و «مرادِ موعود»برساند.
بنابراین مهم ترین درس برای هر «بانی ساخت»،«مبانی شناخت» است.
آن که خردمندانه «راه را بشناسد»،از کمی «همراه نمی هراسد»!
همیشه «بینش» مقدّم بر «گزینش» است!
#شفیعی_مطهر
------------------------------
چُست: چالاک،چابک،محکم،استوار،تند و سریع
بانی: بناکننده،سازنده،بنیان گذار،موسّس
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد770 )
«ذوقِ گُفتن» یا«شوقِ شنُفتن»؟!
من «فرمانروایی فرنشین» و «خودكامه ای خودبزرگ بين» را ديدم
كه «كرامت انسان» و «شخصيّت شهروندان» را
نه در «دغدغه جان»، كه در «لقلقه زبان» نشخوار مي كرد.
همه شهروندان در نگاه او «زار» بودند و «ابزار»!
او «شیفته گفتار» و «فریفته رفتار» خود بود!
«نظریات» همه را «سُست» و «افاضات» خود را «دُرُست» می پنداشت!
مردم را «فروتر از انقیاد» و خود را «فراتر از انتقاد» می دانست!
نه «چشمی برای دیدن» داشت و نه «گوشی برای شنیدن»؛
تنها «بیانی باز» و «زبانی دراز» داشت
برای «گُفتن سلایق» و «نهُفتن حقایق»!
او تنها «ذوقِ گُفتن» داشت،نه «شوقِ شنُفتن»!
«فرجامِ تباه» و «سرانجامِ سیاه»
برای چنین خودکامگانی «مُردن در تیه تنهایی» است
و «جان سپُردن در رُسیِ رُسوایی» است!
#شفیعی_مطهر
----------------------------
فرنشین: رئیس،حاکم
لقلقه: بانگ لک لک،بیهوده گویی،هر بانگ همراه با اضطراب
انقیاد:خوار و رام شدن،گردن نهادن،فرمانبرداری و فروتنی،گردن نهادن
تیه: گمراهی،سرگردانی،خودپسندی،بیابان شنزار و بی آب و علف
رُسی: پرخوری،شکم پرستی،حرص در خوردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد770 )
«ذوقِ گُفتن» یا«شوقِ شنُفتن»؟!
من «فرمانروایی فرنشین» و «خودكامه ای خودبزرگ بين» را ديدم
كه «كرامت انسان» و «شخصيّت شهروندان» را
نه در «دغدغه جان»، كه در «لقلقه زبان» نشخوار مي كرد.
همه شهروندان در نگاه او «زار» بودند و «ابزار»!
او «شیفته گفتار» و «فریفته رفتار» خود بود!
«نظریات» همه را «سُست» و «افاضات» خود را «دُرُست» می پنداشت!
مردم را «فروتر از انقیاد» و خود را «فراتر از انتقاد» می دانست!
نه «چشمی برای دیدن» داشت و نه «گوشی برای شنیدن»؛
تنها «بیانی باز» و «زبانی دراز» داشت
برای «گُفتن سلایق» و «نهُفتن حقایق»!
او تنها «ذوقِ گُفتن» داشت،نه «شوقِ شنُفتن»!
«فرجامِ تباه» و «سرانجامِ سیاه»
برای چنین خودکامگانی «مُردن در تیه تنهایی» است
و «جان سپُردن در رُسیِ رُسوایی» است!
#شفیعی_مطهر
----------------------------
فرنشین: رئیس،حاکم
لقلقه: بانگ لک لک،بیهوده گویی،هر بانگ همراه با اضطراب
انقیاد:خوار و رام شدن،گردن نهادن،فرمانبرداری و فروتنی،گردن نهادن
تیه: گمراهی،سرگردانی،خودپسندی،بیابان شنزار و بی آب و علف
رُسی: پرخوری،شکم پرستی،حرص در خوردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد770 )
«ذوقِ گُفتن» یا«شوقِ شنُفتن»؟!
من «فرمانروایی فرنشین» و «خودكامه ای خودبزرگ بين» را ديدم
كه «كرامت انسان» و «شخصيّت شهروندان» را
نه در «دغدغه جان»، كه در «لقلقه زبان» نشخوار مي كرد.
همه شهروندان در نگاه او «زار» بودند و «ابزار»!
او «شیفته گفتار» و «فریفته رفتار» خود بود!
«نظریات» همه را «سُست» و «افاضات» خود را «دُرُست» می پنداشت!
مردم را «فروتر از انقیاد» و خود را «فراتر از انتقاد» می دانست!
نه «چشمی برای دیدن» داشت و نه «گوشی برای شنیدن»؛
تنها «بیانی باز» و «زبانی دراز» داشت
برای «گُفتن سلایق» و «نهُفتن حقایق»!
او تنها «ذوقِ گُفتن» داشت،نه «شوقِ شنُفتن»!
«فرجامِ تباه» و «سرانجامِ سیاه»
برای چنین خودکامگانی «مُردن در تیه تنهایی» است
و «جان سپُردن در رُسیِ رُسوایی» است!
#شفیعی_مطهر
----------------------------
فرنشین: رئیس،حاکم
لقلقه: بانگ لک لک،بیهوده گویی،هر بانگ همراه با اضطراب
انقیاد:خوار و رام شدن،گردن نهادن،فرمانبرداری و فروتنی،گردن نهادن
تیه: گمراهی،سرگردانی،خودپسندی،بیابان شنزار و بی آب و علف
رُسی: پرخوری،شکم پرستی،حرص در خوردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد769 )
سرانجامِ «نورگریزی» و «شعورستیزی»
من مردی را دیدم که از دیار «افسردگان غافل»
و «شب زدگان تاریک دل» آمده بود.
او با نور «بازی» می کرد و با شب، «هم ترازي».
او «شعور را نمي شناخت» و با «نور نمي ساخت».
او می کوشید با «کرشمه کور»،«سرچشمه نور» را بیالاید؛
او نمی دانست اگر هزار «پاره ابر» و صدهزار «پتیاره ستبر» هم
در «پهنای سپهر» مانع تابش «دریای مهر» شوند،
خورشید همچنان «بیتابانه می تابد»
و به سوی روشنگری «عاشقانه می شتابد».
گل که «شکُفت»،با پرپرکردن نمی توان عطر آن را «نهُفت»!
چشمه خورشید را نه می توان با «گِل اندود» و نه با «باطل زدود»!
سرانجامِ «نورگریزی» و «شعورستیزی»،
«هبوط در خطِّ خطا» است تا «سقوط در بلوای بلا»!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
تراز :نوع،روش،طرز(معرب آن طراز است)
پتیاره: آفت،آسیب،بلا،مخلوق اهریمنی،دیو
ستبر: بزرگ،گنده،فربه،غلیظ،سفت و سخت
اندودن: پوشاندن چیزی با مالیدن چیز دیگر بر روی آن
زدودن: پاک کردن،محوکردن
هبوط: فرودآمدن
بلوا: بلیه ،مصیبت،سختی،آشوب و غوغا
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 768)
«قلم پویا» و «زبان گویا»
من «مهرِ درخشان» را نه در «سپهرِ رخشان»
که در «دستانِ منوّر» و «زبانِ روشنگر» دیدم؛
زبان و دستان انسانی که «در جهان می خروشد» و «به جان می کوشد» ،
تا «نهری از نور» را در رگ های سردِ «شبِ دَیجور» جاری سازد.
آن گاه که «شبِ ستم»،«کوکبِ قلم» را در سپهرِ اندیشه می شکند،
از آن پس دیگر صد «مهرِ فروزان» نمی تواند «بدرخشد»
و «سپهرِ ایمان» را «نور بخشد»!
در چنین روزگاری یک «قلم پویا» و یک «زبان گویا»
می تواند بیش از صد «خورشیدِ پگاهی»،«نورِ آگاهی» «بیفشانَد»
و «توده مردم» را با «شالوده تفاهُم» «بیاگاهانَد»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
رخشان: درخشان،روشن،تابان
دَیجور: تاریک،شب تیره رنگ
شالوده: بنیاد،پی دیوار
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.