مشاركت مردم، راه تعديل قدرت است
گسترش و تعميق مشاركت مردم در همه امور جامعه و حكومت در قالب احزاب ، نهادهاي مدني و تشكل هاي گوناگون، بهترين راه تعديل قدرت فردي در هر جامعه است. بديهي است تشخيص اكثريت مردم و تصميمات اتّخاذ شده توسط عموم مردم به صواب نزديك تر است، تا تشخيص و تصميم فردي. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند: «لا تَجتَمعُ اُمَّتي علي الخطاء».
امت من بر خطا اجتماع نمي كنند.
شهيد محمد باقر صدر بر همين حقيقت تصريح مي كند:
«درصد خطاي يك امّت خيلي پايين تر از درصد خطاي يك فرد است.»
«كارل كوهن» اشتباهات احتمالي حكومت را با ملت مقايسه مي كند:
«اشتباه يك ملت، كمتر از اشتباه يك حكومت است.»
«مُنتسكيو» توزيع قدرت بين ملت و پرهيز از تمركز قدرت در يك فرد را خطرناك مي داند:
«نبايد به هيچ كس قدرت مطلق داد؛ زيرا هيچ فردي آن قدر با فضيلت نيست كه قدرت مطلق را در دست داشته باشد و فاسد نشود.»
پس لازمه يك حكومت مردمي و غير استبدادي، مشاركت مردم است.
«هانا آرنت» حكومت مردم سالاري يا دموكراسي را اين گونه تعريف مي كند:
«دموكراسي يعني آن كه مردم از طُرُق بسيار آزاد و دموكراتيك بتوانند حق حاكميّت خود را واگذار، و به راحتي پس بگيرند. هر گاه جريان انتقال قدرت و يا وكالت دائمي مردم به يك فرد، حزب يا جريان سياسي تحقُّق پيدا نمايد و امكان برگشت آن ميسور نباشد، دموكراسي ذبح شده است؛ زيرا وكالت دائمي از سوي مردم به يك نقطه ديگر به معني نزول از ارزش هاي دموكراتيك است.»
(شفيعي مطهر،مباني و ضرورت مشاركت، ۱۳۸۳،ص ۲۳ و ۲۴)
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: مقالات
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد795 )
«دغدغه بیداری» و «زمزمه مردمسالاری»
در این شهر سال هاست مردم از پای «نمی نشینند»،
تا خود «مدیران میهن» و «امیران خویشتن» را «برگزینند».
اینان مدیران جامعه را خود «انتخاب» می کنند،اما در «خواب».
مسئولان از مردم «می خواهند» که بگویند «چه نمی خواهند»!
مردم چون نمی دانند «چه می خواهند»،
ناگزیر انتخابات برگزار می کنند تا بگویند «چه نمی خواهند»!
انسان برای «ساخت» به «شناخت» نیاز دارد؛
و لازمه شناخت هر «پدیده» و «آفریده»،
«دادخواهی» و «خودآگاهی» است.
آنان که «دغدغه بیداری» و «زمزمه مردمسالاری» دارند،
همه باید از دل و جان «بسوزند»
و «شمع آگاهی» را در هر «جمع راهی» بیفروزند!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------
راهی: رونده،راه افتاده،راه رونده
زمزمه: ترنُّم کردن،دعاخواندن آهسته،سخن گفتن زیر لب،صدای رعد،بانگ شیر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد794 )
«هورایی» یا «اهورایی»؟!
اگر زندگی را «سابقه بی مثال» و «مسابقه فوتبال» بدانیم،
هنر واقعی «گُل شدن» است،نه «گُل زدن»!
گُل زدن،«جلوه گر» است و گُل شدن،«هنر»!
آن در یک «آن» روی می دهد و این در یک «دوران»!
آن ،«شور» برمی انگیزند و این،«شعور»!
آن، باعث زدن «کف» می شود و این، عامل رسیدن به «هدف»!
مردم با آن، «هورایی» می شوند و با این، «اهورایی»!
آن،«هیجان» می آفریند و این،«جان»!
آن، «انفجارِ شادی» است و این،«معمارِ آزادی»!
بیاییم از هر «نهار»،«بهار» بسازیم
و در هر بهار «تبسّم گُل» و «ترنُّم بُلبُل» را
در «جان ،تجسُم» و در «جهان،تداوُم» بخشیم!
#شفیعی_مطهر
----------------------------
هورا : هلهله تحسین و شادی
اهورا: سَروَر بزرگ،خداوند
سابقه: پیشی گیرنده،پیشینه
آن: لحظه،دم،هنگام،اندکی از زمان،کمترین وقت
نهار: روز
ترنُّم: آوازخواندن،زمزمه کردن به آواز خوش
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد792 )
«بهره مندی بهینه» از «کمترین نقدینه»
برخی «ثروتمندان خودخواه» و «مرفّهان ناآگاه»
به قدری «فقیر» اند و «حقیر»،
که به جز «پول» و «تیول» هیچ ندارند!
زیرا «خرد نمی ورزند»،بنابراین به «هیچ نمی ارزند».
ولی بعضی تهیدستان به حدّی «بی نیاز» اند و «سرافراز»،
که «هیچ نمی خواهند»،زیرا به حقیقتِ هستی «آگاهند»!
«بی نیازی» و «سرافرازی»،
نه در «داشتن» و «انباشتن» ،
که در «بهره مندی بهینه» از «کمترین نقدینه» است!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
تیول: ملک و آب و زمین
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد791 )
«زاده» و «آزاده»
بزرگی انسان های بزرگ آن گاه «عِیان» و «نمایان» می شود
که در «کنارِ مردُم »قرار گیرند،نه «سوار بر توهُّم»!
آنان که خود را «تافته ای جدابافته» و «یافته ای فراشتافته» می دانند،
نه «امیرِ مردم»،که «اسیرِ توهُّم» اند!
کسانی می توانند در دل مردم «جای گیرند» و «ماوای گُزینند»،
که نه در «تاراجِ گنج ها»،که در «علاجِ رنج ها» در کنار مردم
و در «دردها،شریک» باشند و در «گزندها،نزدیک» .
مردم را در «سختی ها یاری» کنند و در «شوربختی ها،همیاری»!
با مردم «گرم بجوشند» و به آنان «فخر نفروشند»!
خود را «خَدوم» بدانند و مردم را «مخدوم» !
هر «زاده»،«آزاده» است،
مگر این که خود «تن به بردگی» دهد و «سر به سرسپردگی»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
زاده: زاییده شده،متولدشده،فرزند
تافته: نوعی پارچه ابریشمی
ماوای: جایگاه پناهگاه
خدوم: خدمتگزار،نوکر
مخدوم: سَروَر،آقا،کسی که نوکر دارد
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد789 )
«شکستنِ بال» و «بستنِ مقال»!
من «عقابی طنّاز» و «شاهینی تیزپرواز» را
«اسیرِ قفس» و در «زنجیرِ عَسَس» دیدم.
او «جانانه می نالید» و «اندوهگنانه می پالید»؛
اما نمي دانم از «داشتن بالِ دراز» می نالید
يا از «نداشتنِ مجالِ پرواز»؟
زيرا هر دو «دردناك» اند و عاملِ «هلاك»!
چه سخت است با داشتن «بال و پَر» و «قلمِ هنرور»،
«ابرازِ راز را نیارستن» و «آغازِ پرواز را نتوانستن»!
از آن سخت تر «شکستنِ بال» است و «بستنِ مقال»!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
مقال :سخن گفتن، گفتگو، گفتار
طنّاز: شوخ و پُرناز
عَسَس: شبگرد، گزمه، پاسبان
جانانه :از روی جانبازی،به طور دلخواه و کامل
می پالید: جستجو می کرد،می کاوید،پال پال کردن
یارستن : توانستن، یارایی داشتن ،از عهده برآمدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد788 )
هر چه «ظرفیّت،ژرف تر»،«شخصیت،شگرف تر»!
من «قفسه سینه»، این «قفسِ خالی از کَرکَسِ کینه» را
«انباشته از رازهای نگفته» و «انگاشته از سوز و گدازهای نهفته» دیدم.
اما احساس کردم این «سوقِ راز» و «صندوقِ مَجاز» ،
هر چه «انباشته تر»،«بر افراشته تر»!
و هر چه «خالی تر»،«خیالی تر»!
«ارزش هر سینه» و «گنجایش این گنجینه»
به خاطر «انبوه رازهای نگفتنی» و «شکوه سوز و گدازهای نهفتنی» است.
«گوهرهای راز» و «جوهرهای ناز»،
نه در «پهنای صحرا»،که در «ژرفای دریا» نهفته است؛
بنابراین هر چه «ظرفیّت،ژرف تر»،«شخصیت،شگرف تر»!
#شفیعی_مطهر
------------------------------------
انگاشته:پنداشته،فرض کرده،گمان کرده
سوق: بازار، جای خرید و فروش کالاها
مَجاز: غیرحقیقی،ضد حقیقت
شگرف: عجیب، طُرفه، نیکو، کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد787 )
«رایتِ ریا» در «ولایتِ ولا»
من خدا را در «زمان، قريب ترين» و در «زمين غريب ترين» ديدم.
همه «از خدا مي گوييم» ؛اما «راه خود را مي پوييم».
وقتی «رایتِ ریا» در این «ولایتِ ولا» در اهتزاز است،
همه «واژه ها وارونه» می شود و «ویژه ها واژگونه»!
«شرافت» را «آفت» می نامند و «فضیلت» را «رذیلت»!
«فرهنگ» را «ننگ» می دانند و «بی فرهنگی» را «زرنگی» !
«صداقت» را «حماقت» می پندارند و «نمایه رسالت» را «مایه خجالت»!
در این جا حرف های «گفتنی»،«نهفتنی» می شود
و آبروهای «اندوختنی»،«فروختنی»!
«شیفتگان خدمت،مغضوب»اند و «فریفتگان قدرت،مطلوب»!
بیاییم با «گسترش آگاهی» در این «واحه واهی»،
گردش این «گردونه گردان» و «وارونه دوران» را
از «محورِ وابستگی» به «مدار شایستگی» برگردانیم.
#شفیعی_مطهر
-----------------------------
رایت: پرچم، بیرق،عَلَم
ولایت: شهرستان، قسمتی از کشور
ولا :خویشی، قرابت،ملک ،پادشاهی
اهتزار: جنبیدن و تکان خوردن چون پرچم و شاخه درخت،شادمانی،جنبش
ویژه: برگزیده، خاص، خاصه
واحه: آبادی، کوچک در صحرا،شهر
واهی: سست، بی بنیان، کهنه و پوسیده
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
میلاد دو زمزم هدایت
امروز زادروز خجسته شکوفایی گل نبوّت و شکوفه امامت است .
امروز قدسیان کف زنان پای می کوبند و دف زنان دست می افشانند .
امروز خورشید بر زورق دیرین نشسته و خوشه های زرّین می پراکند . نگاه او پگاه را زرافشان می کند و روز را درخشان . ...
و امشب ماه در هاله ای رویایی و هودجی اهورایی ، آبشار سیمگون خود را بر کویر جان و دشت جهان جاری می سازد .
امروز دریاها صدف های سُرور به ساحل می ریزند و سُرور جان را با نور جانان می آمیزند .
امروز از چشمه ساران ، لعل می جوشد و در جویباران مروارید غلتان می خروشد .
امروز امواج خروشان ، طبق های مروارید به دوش دارند و سبدهای امید یر سر .
امروز بر سر و روی باغ شکوفه های ملکوت ریخته و از درختان خوشه های یاقوت آویخته است .
امروز بهار با کوله باری پر از شکوفه ترانه می خواند و سبد سبد رایحه می افشاند .
امروز خاک بر افلاک می نازد و فرزند انسان در برابر قدسیان سر بر می افرازد .
امروز فلسفه سجده ملایک بر آدم تفسیر می شود و منصب خلیفه اللّهی انسان تعبیر می گردد .
امروز عرشیان بر فرشیان رشک می برند و از شوق اشک می بارند .
امروز گسترده ترین دریای رحمت رحمان از سرچشمه افلاک بر بستر خاک جاری می شود
امروز آخرین هودج هدایت و ششمین کوکب امامت در هاله ای از شمیم عطرافشان بهشتی بر زمین می نشینند . زمین برای استقبال از مرکب مهرافروز رسالت و مقدم دل افروز امامت طاق نصرتی از رنگین کمان شوق بر افراشته است .
میلاد خجسته این دو کوثر رحمت و زمزم هدایت ، ولادت مسعود نبی مکرّم اسلام حضرت محمد (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع) بر امت مسلمان و جامعه بشریت مبارک باد .
سید علی رضا شفیعی مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 786)
«تابِ اسارت» و «عتابِ حقارت»
کسی که «راز را می داند» و «پرواز را می تواند»،
برایش راه رفتن با «پای پیاده» بویژه «با قلّاده»،
«بسی عار» و «بسیار دشوار» است.
پرنده ای که از «گِل»،«دل» بریده،
از «خاک، وارسته» و به «افلاک، دلبسته»،
او از زمین «دل کنده» و دل را با «فضایل آکنده»،
بنابراین نمی تواند «اوجِ آسمان را ببیند»
و بر «موجِ حِرمان بنشیند»!
او از «تنگنای قفس رهیده» و به «فراخنای مقدّس رسیده».
کسی که «اسیرِ قفس» و «درگیرِ محبس» است،
نه «دیوارها را تنگ» می داند و نه «حصارها را ننگ»!
ولی چون «رنجِ ریایی را کشید» و به «گنج رهایی رسید»،
دیگر نه «تابِ اسارت» دارد و نه «عتابِ حقارت»!
زنهار اگر باز «به قفس برگردیم» و «با عَسَس بگردیم»!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
قلّاده: گلوبند،افسار،مهار
آکنده: انباشته،پُرکرده
حِرمان: بی بهرگی،نومیدی،بی روزی
عتاب: خشم گرفتن و ملامت کردن،سرزنش کردن،درشتی کردن
عَسَس: شبگرد،گزمه،پاسبان
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.