آیت الله طالقانی(ره) روحانی راستین اسلام
امروز ۱۹ شهریور ماه و سال روز درگذشت نابهنگام آیت الله سید محمود طالقانی است . او که در سال ۱۲۸۵ به دنیا آمده بود در ۱۹ شهریور سال ۱۳۵۸ در حالی که همه از بند رسته های دوران حاکمیت استبداد دل به اندیشه های راهگشای او بسته بودند ، به طور ناگهانی و نا باورانه خبر پر کشیدن این پرستوی مهاجر را شنیدند . پدر ایشان نیز یک روحانی بود، ولی از ساعت سازی ارتزاق می کرد .
برای آشنایی بیشتر با اندیشه های مترقیانه این اندیشمند مسلمان و مفسر قرآن ضمن بزرگداشت نام و یاد ایشان برگزیده ای از سخنانشان را در موقعیت های مختلف به بررسی می نشینیم .
زنده یاد آیت الله طالقانی آستانه تحمل بالایی داشت و گستره چتر مهر و مدارای ایشان تا آنجا گسترده بود که همه گروه های مذهبی،فکری و سیاسی را در بر می گرفت.همه گروه ها را به سعه صدر و مدارا فرامی خواند.ایشان تاکید می کرد:
" فرزندان من ! نمی خواهم مبارزه گروه های مختلف را نادیده بگیرم . شما فرزندان من هستید . من دلم برای شما می تپد . در زندان از هر گروه که می شنیدم جلوی تیر گذاشته اند، مثل این که به قلب من تیر می زدند ."
(از آزادی تا شهادت- ص۶۵)
شما می توانید یک خانواده سالم تشکیل بدهید . این کار استبداد و استعمار است که همه با نظر وحشت و بدبینی به هم نگاه می کنند . ما یک خانواده هستیم و باید با هم بسازیم . اختلافات در حد یک خانواده باشد نه بیشتر . "
(همان- ص۱۰۰)
" اگر این محیط آزادی را قدردانی نکنیم و آن را محیط عقده گشایی و عناد و به هم ریختگی و موضع گیری قرار بدهیم ، نتیجه اش پیدایش مستبدین است . "
(همان -ص۲۷۱)
" این آن را تکفیر می کند . این به آن می گوید:"مرتجع" و آن به این می گوید: "انحرافی!"....باید از همان قدم اول پرچم رحمت را بلند کنیم. "
(همان - ص۲۱۷)
" هیچ حزب و جمعیتی هم حق ندارد برای خودش سهم بزرگ تری در نظر بگیرد و این جهت حکومت را در انحصار خود بگیرد ."
(همان- ص۶۷)
"مکتب پرستی یک نوع بت پرستی است." (همان- ۳۲)
" این ملت دنبال مکتب نیست ، دنبال آزادی است . " (همان- ص۴۵)
" اگر این ایده ئولوژی بت شد ، خودش مخرب است ." (همان- ص۵۶)
"روشنفکران ما دچار شرک مترقی هستند." (سروش -۲۱)
" مسائل اجتماعی و مسائل انسانی با فرمول حل نمی شود . دانشگاهی های ما و طلبه های ما همه اش دچار فرمول اند ."
(از آزادی تا شهادت- ص۱۸۰)
آیت الله طالقانی آرزو داشت روحانیان روزی مسئولیت های اجرایی را ترک گویند( به جز موارد استثنایی) و به مساجد برگردند و بر کارها نظارت نمایند.
(همان- صص ۴۳۹- ۴۶۹)
ایشان در سال ۱۳۳۴نوشت : "
" هر مسئله و طرح و مرام اجتماعی که خودسران را محدود نماید و جلوی اراده آنان را بگیرد ، قدمی به هدف پیامبران و اسلام نزدیک تر است . ولی مقصود نهایی نیست . مشروطیت و دموکراسی و سوسیالیسم همه این ها به معنای درست و حقیقی خود گام هایی پی در پی است که ما را به نظر نهایی نزدیک می نماید."
( مقدمه " تنبیه الامه و تنزیه المله" -ص۱۰)
و در سال ۱۳۵۸ نوشت :
" هر انقلاب علیه ظلم ، علیه استبداد و علیه استعمار در هر کجای دنیا که باشد، از نظر ما یک انقلاب اسلامی است . چرا که روح اسلام در جهت رفع ظلم از همه انسان ها و مظلومین است."
(از آزادی تا شهادت- ص۲۶۳)
" اگر مخالفین نیامدند از آن ها دعوت کنید تا مجلس قانون اساسی یک بعدی نباشد . " (سروش-۲۱)
" حکومت اسلامی بر مبنای آزادی و دموکراسی است و کمونیست ها هم در گفتن مسائلشان و هم در تشکیلاتشان آزاد هستند ."
(از آزادی تا شهادت- ص۶۴)
" شما جوانان هر مسلکی که دارید، فطرتتان پاک است . ایرانی اصیل هستید . همه این ها را من می دانم . بهتر از خودت می دانم . سال ها با تو بوده ام . ای جوان مذهبی ! کمونیست! می دانم دردت چیست."
( همان - ص ۴۵)
او حتی کمونیسم را مولود استبداد سیاسی و اجتماعی و دینی می دانست .
(سخنرانی فیضیه -سروش-۲۱)
" قرآن و مراجع دینی می خواهند شخصیت زنان حفظ شود . مسئله این است . هیچ اجباری در کار نیست. مسئله محدود کردن زن ها نیست . مسئله چادر نیست . حالا این که روسری سر کنند یا نکنند . باز هم هیچ کس اجباری در این کار نکرده است . اجباری حتی برای زن های مسلمان نیست . چه اجباری؟! وقتی نسبت به آن ها این طور نیست، برای اقلیت های مذهبی مسیحی زردشتی و یهودی ( که البته خود مقید به حجاب روی همان سنن ایرانی که از قبل بوده هستند) برای آن ها اجباری نیست ."
(از آزادی تا شهادت-صص۱۰۹ -۱۱۲)
" در مکتب های شرق و غرب، اقتصاد حاکم بر آزادی است ، ولی در اسلام آزادی حاکم بر اقتصاد است ." (همان-ص۴۶۴)
" ما هیچ وقت در اسلام نمی توانیم تحمل کنیم که استبداد جایش را به یک حزب و یا استبداد دیگری بدهد. " ( همان-ص۷۸)
آیت الله طالقانی بر این باور پای می فشرد که :
" هیچ کس نباید چنین ادعایی کند که آنچه می گوید و می اندیشد مطابق واقع است ."
" شماها که حرف های مرا گوش می کنید، نباید تعبدا قبول کنید . شما مسئولید و باید بگویید اینجا اشتباه کردی ."
دکتر علی گلزاده غفوری معتقد بود :
" آرزوی کامل طالقانی این بود که یک اسلام بی متولی نشان دهد ."(سروش-۲۱)
طالقانی می گفت: " اسلام با تنگ نظری درست در نمی آید." (سروش-۲۱۹ )
" سینه مستبد با اراده خدا تضاد دارد ." ( از آزادی تا شهادت-ص۲۴۶)
طالقانی در واپسین خطبه نماز جمعه تهران گفت :
"...خودخواهی و خودرایی را کنار بگذاریم . گروه خواهی، فرصت طلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته استبداد زیر پرده دین را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم با درد مندها رنج کشیده ها و با محروم ها هم صدا شویم . " (همان-ص۳۱۹)
موضوعات مرتبط: روزنوشت
« نایی برای گفتن» یا «نوایی برای نهفتن»
من درد مشترك همه «فرزانگان فرهیخته» و «خردورزان برانگیخته» را دردی دیدم« نهان» و رازی« پنهان» ،
كه نه« نایی برای گفتن» دارند و نه «نوایی برای نهفتن»...
و دل های« سوخته» و درون های« افروخته» شان چنین می سراید:
مرا دردی است اندر دل كه گر گویم زبان سوزد
و گر پنهان كنم ترسم كه مغز استخوان سوزد
بیان این دردها زبانی« شیدا» می خواهد و گوش هایی «شنوا ».
(شفیعی مطهر)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
استقلال ، آزادي،جمهوري اسلامي
(يادواره از روز 17 شهريور57)
امروز سي و هفتمين سالروز جوشش خشم و خروش ملت ايران در جمعه هفدهم شهريور سال 1357 بود.
در اين روز مردم آزادي خواه و سنم ستیز ايران ،عصاي عصيان بر دست و پرچم طغيان بر دوش ،عليه خودكامگي حاكمان به پاخاستند و با سر دادن شعار« استقلال ،آزادي،جمهوري اسلامي»، در حقيقت ضمن تعيين نوع رژيم حكومتي خود(جمهوري اسلامي) بردرونمايه نمادين آن نيز (يعني استقلال و آزادي) تصريح كردند.
من در آن روز احساس خود را در قالب سروده اي كوتاه بيان كردم و بر اين شعار تاريخي(استقلال ،آزادي، جمهوري اسلامي) پاي فشردم تا ان شاألله نسل هاي هميشه تاريخ به ياد داشته باشند كه پدران و مادران آنان با ايثار خون خود نوع حكومتي را برگزيدند كه درونمايه سرخ آن «استقلال و آزادي » بود!
اين شما و اين شعر
« استقلال ، آزادي، جمهوري اسلامي »
(1)
بر سنگفرش كوچه ها
بر خاك خون رنگ بيابان ها و صحراها
به روي قلب اسفالت سيه رنگ خيابان هاي شهر
بر جبين روشن ديوار هر خانه
به روي صخره هاي سخت كهساران
و در پيشاني هر دسته از رزمندگان
بر روي هر پرده
و در آثار سرخ پنجه خونين جانبازان
و اندر اختلاط پرشكوه خون روحاني و دانشجو
به روي سينه تخته سياه هر كلاس درس
و اندر لابه لاي سطرهاي مشق هر كودك
و هر سرمشق
با خون شهيدان و...
قلم هاي دو پاي هر مجاهد
سرخ و خون آلود بنوشته است:
«استقلال،آزادي،جمهوري اسلامي»
(2)
شب است و در طلوع ماه پيكار است
محرم سرخ و خونين مي رسد از راه
و بر سيماي او آثار زخم سال ها پيكار
پيكار مدام حق و باطل
مردي و نامردمي
پاكي و ناپاكي
و در آغاز استقبال از اين ماه پيروزي خون بر تيغ
خون پاك صدها جنگجو
بر تاركش جاويد خواهد ماند
و در آغاز تحميل سكوت و ظلم شب بر شهر
غريو و غرش تكبير و توحيد مسلمانان
ستون كاخ استعمار دشمن را فروكوبيد
و در دنبال آن خطي ز آتش
قلب مردان را دريد از هم
و در توفان خونبار صفير گرم خشم سرخ
و در آهنگ تكبير و نداي دلكش توحيد
و در موج عظيم خون جاري در خيابان ها
و در پرواز شورانگيز مرغ جان به اوج آسمان عشق
و در تكرار تكبير جوانان بر فراز بام
هم آهنگ و توام با صفير گرم و گل رنگ گلوله
در فضاي تيره تهران
اندر ريزش گل هاي پرپرگشته روي خاك
و اندر صبر سرخ سخت كوشان در بن سنگر
و در لبخند معصومانه پيكارگر در لحظه بدرود
بر لب هاي خشك و سرد
تنها اين سرود ما ترنم داشت:
«استقلال،آزادي ،جمهوري اسلامي»
(3)
در فضاي وحشت ميدان ژاله
در ميان بزم خون و آتش و لاله
صفير سرخ رگبار مسلسل ها
و در مشتان پولادين چون كوه استوار و سخت
و در شوق صداي نازك بشكفتن اين لاله هاي سرخ شهريور
و در فرياد خشم توده هاي رنجبر بر ضد خودكامان
و اندر لرزش تند زمين در زير پاي مردم عاصي
و در آهنگ جانسوز شعار توده مستضعف بيدار
و در بازي شورانگيز جنگ مشت ها با تانك
و اندر ضجه هاي دلخراش مادران بر گور فرزندان
و در دُردانه هاي اشك بر سيماي معصوم يتيمان
در خراش دست خون آلود خواهرها
كه با ناخن ز خاك سرد و افسرده
برادرهاي از كف رفته مي جویند
و در شور و شكوه رعدآساي سرود خون
و از حلقوم مردان و زنان پاك و آزاده
طنين سرخ اين آهنگ مي پيچد كه:
«استقلال،آزادي،جمهوري اسلامي»
(17شهريور1357 - شفيعي مطهر)
موضوعات مرتبط: شعر نو
جوشش خون «لاله» در میدان «ژاله»
اینجا میدان ژاله است ، ميدان يورش «رجاله ها» بر لبخند« لاله ها».
اينجا ميدان رويارويي رگبار« تير» است بر گل نغمه هاي «تكبير».
اينجا نمايشگاه عظيم «شرافت بشر» است در برابر« شرارت شر» .
اينجا محل انتشار عطر «توحيد» است از لب هاي شكوفه هاي« شهيد» .
اينجا فرودگاه تندرهاي «شور و نشور» است از بلنداي« مناره هاي نور» .
اينجا ميدان مصاف «دنائت» است با« مناعت»
و عرصه تاخت و تاز عصاره «عداوت و قساوت» است بر اسوه هاي« استقامت و سخاوت» .
اينجا صداي شكستن بلور بغض ها فضا را« انباشته»
و پرچم هاي خشم و خروش بر فراز گلدسته هاي قيام« برافراشته» است.
در اينجا هديه سرخ گلوله هاي سرب« شاهي» براي قلب هاي عاشقان« الهي» ، لحظه ها را« خونين» و ثانيه ها را «عطرآگين» كرده است .
در اينجا گل «قرب الهي» با نسيم« سرب شاهي» شكفته مي شود و غنچه« قرابت» با شميم «شهادت» .
در اينجا سينه سُرخان «عاشق» در زُلال خون« شقايق» پَر مي شويند و خون چكان تا خلوتگاه خورشيد پَر مي كشند .
در اينجا سنگيني بار فاجعه ، پشت واژه ها را «مي شكند» و حجم وسيع مصيبت ، گستره گسترده كلمات را« مي آگند».
در اينجا آن قدر «بذرهاي جمال» در دل خاك« نهفت» كه نمي دانم فردا - در بهار آزادي - چقدر «گل هاي كمال» بر فراز خاك خواهد« شكفت» ؟!
چه «طراوت ها »كه به« غارت» رفت ! و چه« لطافت ها» كه گرفتار «شقاوت» شد!!
در يوم الله هفده شهريور ۵۷ فرياد " استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي " با خون شهيدان« رنگين »شد و با شميم عشق ،« عطرآگين».
در هفدهم شهريور ۱۳۵۷ تظاهرات ميليوني آزادي خواهان مسلمان در ميدان ژاله (شهدا) به وسيله مزدوران گارد شاهي به خون كشيده شد و عده بسياري از هم ميهنان ما به شهادت رسيدند . گرچه سيماي اين جمعه را سياهي ستم شاه سياه كرد - جمعه سياه - ولي روي ديگر اين سكه ، سرخي خون شهيدان بود كه اين روز را به نام " جمعه خونين " در تاريخ ثبت كرد .
ضمن گرامي داشت ياد سرخ شهيدان به خون خفته هفده شهريور ، موفقيت و پيروزي همه رهروان راه سبز شهيدان و رسانيدن كلام و ابلاغ پيام اين عزيزان را از درگاه خداوند متعال و معبود لايزال مسئلت دارم .
(شفیعی مطهر)
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
« نگاه نوین» و «راه بنیادین»
من از بین «پویندگان پهنه حیات» و« جویندگان راه نجات» ،رهروی را ندیدم كه بتواند به عقب بازگردد و راه را از نو بیاغازد؛
اما همه پویشگران را بر گزینش این گزینه توانا دیدم که« نگاه نوین» و «راه بنیادین» را از هم اكنون آغاز كنند.
(شفیعی مطهر)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
چشمه های لایزال و کرشمه های کمال
من همه «آفریده های آفرینش» و« بیژه های بینش» را مقهور دست« بشر» و مجبور اراده« توانگر» دیدم.
بنابراین دانستم که با« یاری خرد» و «بسط ید» باید همه ظرفیت های هستی را به« خدمت» گرفت و از آن «نعمت» ساخت .
هر «پدیده» که « دیده» شود،می تواند «چشمه ای لایزال» و «کرشمه ای از کمال» باشد.
(شفیعی مطهر)
-------------------------------------------------------
بیژه :خالص،بی غش،خاص،خاصه ،ویژه
بسط ید: گشادگی دست، گشاددستی، فراخ دستی ،دست بازبودن
کرشمه:اشاره به چشم و ابرو، غمزه
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
انسان های «هرز» و درخت های «مهرورز»!
من درختانی را دیدم كه به روی یكدیگر آغوش« گشودند»
و غبار تنهایی را از دل« زدودند».
آنان پیمان بستند که با هم بایستند و ایستاده بمیرند.
گیاهی که،«احساس می ورزد»،به« سپاس می ارزد!»
...و انسان هایی که به یکدیگر مهر «نمی ورزند»،به پشیزی «نمی ارزند! »
(شفیعی مطهر)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
زبان،معرف شخصیت انسان
من معرف شخصیت هر كس را در هر جمع به گاه ورود« لباس های مقبول» دیدم و به وقت خروج ،« سخن های معقول».
بنابراین چه بهتر سكوت كنیم كه آبروی لباسمان« نریزد» و به بی خردی« نیامیزد»!
(با الهام از سخن تولستوی)
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
(سعدی)
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود
پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
(صائب تبریزی)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
برآیند«انتخاب»یا فرآیند «انتصاب»؟!
من انتخابگری مردم توسعه نایافته را چون بستن دكمه پیراهن دیدم؛
اولی را كه« اشتباهی» ببندند،تا واپسین دكمه را با« ناآگاهی» می بندند.
بنابراین باید چشم ها را «گشود» و نخستین گام را با آگاهی« پیمود».
آنجا که آفتاب آگاهی غروب کند،برآیند«انتخاب» رنگ می بازد و فرآیند «انتصاب»فرهنگ می سازد!!
(شفیعی مطهر)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
عوام در فرایند «طاعت» و «اطاعت»
من در این شهر كودكان را دیدم كه دنیا را به «بازی» می گیرند،
اما چون« بزرگ »می شوند،«بزرگان» شهر آنان را به «بازی» هم نمی گیرند.
«بزرگان !»سرنوشت همه را با «طاعت» نوشته اند و تار و پودشان را با «اطاعت» سرشته اند.
آیا عوام جز «طاعت» وظیفه ای و جز «اطاعت» لطیفه ای دارند؟!
(شفیعی مطهر)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.