بسم الله الرحمن الرحیم ------------------------------------------- رسالت معلم در تربیت نسل فردا /1 --------------------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------------------------- امام علی (ع) : ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا فاتوها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلب اذا اکره عمی . دل میلی دارد و اقبالی و ادباری . دل ها را از ناحیه میل آن ها به دست آورید . قلب اگر مورد اکراه و اجبار قرار گیرد ، کور می شود. ( نهج البلاغه ، حکمت ۱۸۴) تویی تو نسخه رمز الهی ز خود می خواه تو هر آنچه خواهی فرارسیدن هفته بزرگداشت مقام والای معلم را خدمت تک تک شما تبریک و تهنیت عرض می کنم . در ایام هفته بزرگداشت مقام معلم هستیم . با خود اندیشیدم و این بحث تربیتی را زیبنده این ایام میمون و این هفته همایون دانستم . این بحث را طی چند بخش به برزسی می نشینیم. فراز دیباچه بحث ما " تربیت " نسل فرداست . نسلی که ناگزیر فردای ما را با دست های توانمند خود رقم خواهد زد . امروز نهال این نسل در کف ما و باروری این نهالستان ، هدف ماست . ساعتی را در محضر شما فرهیختگان فکور به بحث می نشینیم . امید که بهره ای گیریم . چگونه می توان از طریق واقعیت به عقیق حقیقت دست یافت و با بال و پر عاریت چسان می توان به چکاد تربیت صعود کرد؟ آری ! با اکسیر تربیت و کیمیای تزکیت می توان مس وجود را به طلای ارزشمند انسانیت تبدیل کرد . این اکسیر تربیت را کجا می توان یافت؟ این اکسیر نه در شرق است و در غرب ، نه در عرش یافت می شود و نه در فرش ، بلکه در وجود خود انسان است . کاریز درون جان تو می باید کز عاریه ها تو را دری نگشاید یک قطره آب در میان خانه بهتر ز جویی که از برون می آید (سنایی) شعری است منسوب به امیر مومنان علی (ع) که می فرماید: دوائک فیک و ما تخبروا و دائک منک و ما تشعروا اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الکبیر دوای تو در توست و تو نمی دانی . درد تو نیز در توست وتو بر آن بصیرت نداری. آیا می پنداری که تو جسم کوچکی هستی؟ در حالی که جهان بزرگی (عالم اکبر) در وجود تو نهفته است. اکنون قامت رسای " تربیت"را در آیینه تعاریف گوناگون به تماشا می نشینیم . اندیشمندان و کارشناسان تربیتی ، سیمای تربیت را در قالب جملات و عبارات متعددی به تصویر کشیده اند . تعاریف با همه گونه گونی تقریبا در نکات نهفته در تعریف زیر متفق القول اند: تربیت عبارت است از بروز دادن و به فعلیت رسانیدن نیروها و استعدادهای بالقوه ذاتی موجودات در جهت مطلوب ، که اگر این نیروها بالفعل در نیاید و از " بود " به " نمود " نرسد ، آن موجودبه هویت و تمامیت خویش نمی رسد . مثلا اگر فدرت بالقوه رویش و خوشه دادن دانه گندم بالفعل در آید ، گستره قابلیت های طبیعی و ذاتی اش رشد می یابد ، ولی اگر نیروی درونی دانه را به مرحله ظهور نرسانیم و در همان حال باقی بماند ، از بین می رود . درون حبه ای صد خرمن آمد جهانی در دل یک ارزن آمد (مولوی) نکته مهم و محوری این تعریف و همه تعاریف کامل این است که : مایه ها و فوانین تربیت در درون موجود نهفته است . فعالیت های تربیتی ، غنچه های نهفته را شکفته و عطر ذاتی آن را می پراکند. هدف از کلیه فعالیت های بیرونی تربیت ، زایش و شکوفایی استعدادهایی است که در درون انسان به ودیعه نهاده شده است . میان آب حیاتی و آب می جویی فراز گنجی و از فاقه در تک و پویی تو کوی دوست همی جویی و نمی دانی که گر نظر به حقیقت کنی تو آن کویی اما انسان خودگم کرده و مسخ شده و از خود بیگانه برای یافتن راه نجات ، کشتی را به جای نوح گرفته و جسم را به روح ! سبو بشکن که آبی نی سبویی ز خود بگذر که دریایی نه جویی سفر کن از من و مایی که مایی گذر کن از تو و اویی که اویی ( مغربی) این تعریف ، فریادگر این حقیقت است که : ۱ - تربیت کردن نداریم ، تربیت شدن داریم ! ۲ - تربیت کشف می شود ، نه کسب ! ۳ - متربی فعال است ، نه منفعل . ۴ - متربی خلاقیت می کند ، نه تبعیت . ۵ - متربی قوانین تربیت را از طبیعت خویش می آفریند ، نه آن که به عاریت بگیرد . ۶ - ...و سرانجام تربیت امری درونی است ، نه کاری بیرونی . ....ادامه دارد. ---------------------------------------------- برای مطالعه دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : @amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : یک شنبه 12 ارديبهشت 1395 | 10:36 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
توسعه؛مشكلات تاريخي يا تاريخ مشكلات؟ ----------------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------------------------------- گفت : ما امروز در كشور خود مشكلات بسياري داريم ؛ اما به نظر تو مشكل ترين مسئله امروز ايران چيست؟ گفتم : يكي از متفكرين مي گويد: ملتي كه تاريخ خود را فراموش مي كند، محكوم به تكرار آن است. در حالي كه پيشواي بزرگ ما امام علي (ع) ، مومن واقعي را كسي مي داند كه از يك سوراخ دو بار گزيده نمي شود ؛ يعني مومن از رويدادها و حوادث درس و عبرت مي گيرد و خود مايه عبرت ديگران نمي شود. گفت : پاسخ مرا ندادي و حاشيه رفتي . گفتم : پاسخ شما دقيقا همين جاست. اگر ما از عقلانيت خود بيشتر كمك بگيريم و رويدادهاي تاريخي را خردمندانه تحليل كنيم ، ناگزير نمی شویم حوادث تلخ و زيانبار را چندین بار تکرار کنیم . گفت : مثلا چه رویدادهایی؟ گفتم : میکادو ، امپراتور ژاپن با ناصر الدین شاه قاجار همزمان می زیستند و هر دو به اروپا سفر کردند . وضع هر دو کشور ایران و ژاپن یکسان بود . در آغاز حکومت"می جی " (همزمان امیرکبیر) در ژاپن فقط ۴ درصد مردم سواد داشتند . ناصرالدین شاه وقتی پیشرفت های اروپا را دید، گفت : "ما هرگز به پای اروپا نمی رسیم . فقط باید کاری کنیم که مردم ما نفهمند در آن طرف دریاها چه خبر است!!" ولی میکادو بعد از مشاهده پیشرفت های اروپا ،گفت : "ما با دو عنصر قناعت و ثبات کار ، باید خود را به پای اروپا برسانیم !!" گفت : البته شاهان قاجار هم بیکار نبوده اند و فعالیت های پربرکت و چشمگیری داشته اند ، از جمله : فتحعلی شاه در حرمسرا ۱۵۸ زن داشته که از آنان ۶۰ پسر و ۴۸ دختر داشت . در موقع مرگ از او ۵۷ پسر و ۴۶ دختر و ۲۹۶ نوه پسری ۲۹۲ نوه دختری باقی ماند !!! گفتم : از شوخی گذشته نامه ای از عصر ناصرالدین شاه مانده که ناظم الملک از انگلستان به ایشان نوشته و مشکلات و دردهای آن روز جامعه ایران را ترسیم کرده و با توجه به مطالعه وضع آن روز اروپا راه حل هایی ارائه کرده است . مطالعه و ملاحظه دردنامه ایشان ،درس تلخی به ما می دهدکه ما ایرانیان در عبرت نگرفتن از تاریخ استعداد خوبی!! داریم. نامه این است: نامه ناظم الملك از لندن در ۱۳۷ سال پيش اين نامه به تاريخ چهاردهم شهر ذي الحجه الحرام 1294 توسط ناظم الملك در لندن تحرير يافته و به عنوان نامه هاي رسمي به تهران ارسال شده است. در پشت آخرين صفحه آن ناصرالدين شاه به خط خود نوشته است: ان شاءا… تعالي اين پاكت را در حضور ملكم خان باز نمایيد و خوانده شود . در ايران فهميده نمی شود. **************************** متن نامه چنين است: جناب رفيق فدايت شوم. می خواهيد بدون طول و تفصيل بنويسم كه چه بايد كرد؟ جواب بنده از اين قرار است: از خلق فرنگستان صد كرور پول بگيريد و Administrators از دول فرنگستان صد نفر معلم و محاسب و مهندس و صاحب منصب و...بخواهید. اين صد نفر معلم و صاحب منصب را در تحت ده نفر وزير ايراني مأمور نمایيد كه Economists وزارتخانه ها و كل شقوق اداره دولت را موافق علوم اين عهد نظم دهند. از ممالك فرنگستان بيست كمپاني بزرگ به ايران دعوت نمایيد و به آن ها امتيازات بدهيد كه صد كرور تومان ديگر به ايران بياورند و مشغول شوند به احداث معظم كه در زبان فارسي اسم هم ندارند. و به توسط اين كمپاني ها راه هاي آهني ايران را از چندين جا شروع Economists به راهنمايي اين کنید. در هر يك از ممالك ايران بانك هاي تجارتي و بانك هاي ملكي و بانك هاي زراعت بسازيد. معادن و آب ها و جنگل هاي ايران را موافق همان اصول كه در جميع دول معمول است، به كار بيندازيد. ديوانخانه هاي تجارتي ما را موافق قواعدي كه مقتضي تجارت اين عهد است، نظم بدهيد. رسوم و شرايط تقسيم و تحصيل ماليات ما كه الآن از جمله علوم عميق دنيا شده است ، موافق اين علوم تغيير و ترتيب تازه بدهيد. گمر ك هاي داخله ما را به كلي موقوف نمایيد. يك اداره مخصوص ترتيب بدهيد. Administrators از براي خالصجات ما .به توسط اين مسئله پول ايران كه يكي از اسباب ناگزير زندگي ملت و الآن معايب آن علاوه بر خرابي تجارت مايه افتضاح دولت شده است، نظم بدهيد. هزار نفر شاگرد به فرنگستان بفرستيد .نه اين كه مثل سابق هر كدامي دو سه زن بگيرند. بلكه تا ده سال در مدرسه های آنجا محبوس بمانند ؛ به طوري كه ثلث آن ها در زير كار بميرند و باقي ديگر آدم شوند. اصول كار اين ها هستند.كارهاي كردني اين ها هستند. تنظيماتي كه فرنگستان از سفر همايون متوقع بود، اين ها هستند. شكي نيست كه اگر كسي جرأت بكند و اين مطالب را در مجلس وزراي ما به زبان بياورد، همه متفقاً حكم بر سفاهت گوينده خواهند كرد و ليكن جناب شما كه در حق بنده هنوز فی الجمله حسن ظني داريد، بايد در اينجا بعضي توضيحات را به دقت گوش بدهيد. خيالات و كارهاي فرنگستان عموماً به نظر ما اغراق و عجيب و بي معني می آيند. چرا؟ سببش اين است كه ما در ايران هوش و ذهن و فراست طبيعي خود را با علوم دنيا به كلي مشتبه كرده ايم. جميع آن مطالب علمي را كه عقلاي ساير ملل به جهت تحصيل آن عمرها صرف می كنند، ما می خواهيم درايران بدون هيچ زحمت و به هوش و ذهن طبيعي خود در آن واحد درك كنيم. اين طرز تحقيق ما يك وقتي چندان عيب نداشت ؛ اما حالا به كلي معيوب است. كارهاي دنيا يك وقتي ساده بود و هر كس معني آن ها را به حكم هوش و ذهن طبيعي مي توانست به سهولت درك نمايد. مهندسي عهد هوشنگ، حسابداني حسن صباح و وزارت كريم خان زند چندان عمق و امتيازي نداشت كه فراست طبيعي نتواند معني آن ها را بفهمد و ليكن در اين عهد تازه به واسطه ترقيات علوم چندان اسباب و معاني عجيب بروز كرده كه هوش طبيعي بدون علم كسي هرگز قادر به ادراك آن ها نخواهد بود. هوش و ذهن بي علم چگونه می تواند بفهمد كه محالات تلقراف و تصوير عكس را چطور ممكن ساخته اند. هوش و ذهن مستوفی هاي كابل چطور مي تواند قبول كند كه در فرانسه دو سه نفر وزراي خود را در يك سال دوهزاركرور پول قرض كردند. اين ها مطالبي هستند كه به جهت فهميدن دقايق آن ها يك عقل سليم بايد اقلاً سي سال مشغول چندين علوم مختلف باشد. ما در ايران از جميع آن علوم تازه كه قانون به كارهاي فرنگستان دارد، بي خبر هستيم .يعني در هيچ مدرسه اي و در هيچ كتاب آن علوم را درس نخوانده ايم؛ وليكن اين بی عملي ما هيچ تقصير نيست. وزراي ساير دول نيز از اغلب اين علوم بی خبر هستند. تكليف وزرا به هيچ وجه اين نيست كه داراي جميع علوم باشند. نكته واجب اين است كه هوش و ذهن شخص خود را با علوم دنيا مشتبه نكنند. در انگليس يك دستگاهي هست كه قدرت و امنيت و جان و ملت انگليس بسته به آن است و اين دستگاه عبارت است از وزارت بحريه. در اين اوقات انقلاب و احتمال جنگ عمومي خواستند اين دستگاه را محكم تر و معتبرتر كنند. چه كردند؟ يك شخصي را آوردند وزير بحري كردند كه هرگز در خدمات بحريه و عسكريه نبوده و از اوضاع دريا و كشتي اصلاً اطلاعي ندارد. به همين طور اغلب مي بينيم بر سر دستگا ه هاي بزرگ چنان آدم ها مأمور می شوند كه از علوم مخصوصه آن دستگاه به هيچ وجه بويي نشنيده اند. با وصف وزراي بي ربط ، چطور مي شود كه نظم امور اين ها ساعت به ساعت در ترقي است؟ سببش همان است كه عرض كردم. وزراي فرنگستان هوش و ذهن خود را با وسعت علوم دنيا مشتبه نمي كنند. هر علمي را كه در مدرسه تحصيل نكرده اند، بدون خجالت می گويند ما اين علوم را نخوانده ايم و به حكم اين اعتراف حكيمانه هميشه تحقيق مسائل عمده را رجوع به اصحاب علم مخصوص مي نمايند. برخلاف اين رسم فرنگستان، ما در ايران تحقيق جميع مسائل را منحصراً رجوع به هوش و ذهن شخصي خود می كنيم. در هر كار هوش و سليقه شخصي خود را حكم مطلق قرار می دهيم. علم و تحصيل از براي ما هيچ است. مسائل علمي كه از آن عميق تر و مشكل تر نباشد، حكم آن را در آن واحد جاري می كنيم. هيچ لازم نيست از وزراي ما بپرسند كه اين علوم و كمالات را در چه زمان و در چه كتاب تحصيل كرد ه ايد. چون هوش و ذهني كه دارند، كافي است. جميع علوم را نخوانده مي دانند. "نمي دانم" و" نخوانده ام "در زبان ايشان كفر است. دانستن جزو منصب است. خيال می كنند كه اگر احياناً در يك مسئله بگويند نمی دانم، شأن و منصب شخص آن ها به كلي خواهد رفت. قسم مي خورم كه در ميان اين صد نفر فرنگي كه در تهران هستند، يك نفر نيست كه جرأت بكند بگويد من اكونومي پولتيك می دانم، اما جميع اهل درب خانه ما كل اين علوم را در سينه خود مضبوط دارند. اگر از سفراي انگليس و فرانسه بپرسيد: بانك را چطور ترتيب می دهند؟ يقيناً بلاتأمل جواب خواهند داد كه اين مطلب علوم مخصوص لازم دارد و ما نخوانده ايم و نمي دانيم. اما اگر اين مسئله را رجوع به مجلس وزرا نمایيم ، نه تنها جميع وزرا بر كل دقايق آن احكام قطعي جاري خواهند كرد ،بلكه فراش هاي خلوت ما نيز جميع معايب آن رادر آن واحد خواهند شكافت. ارسطو كه يكي از اعاظم عقول دنيا محسوب می شود، هرگاه حالا زنده بشود با جميع عقول خود نمی تواند بدون تحصيل علوم تازه بفهمد استقراض دولتي يعني چه، اما شهاب الملك مرحوم و امثال غير مرحوم او با علم نخوانده همه نكات اين علم را كاملاً مي دانند. دول فرنگستان به جهت ترقي علوم اكونومي پولتيك كرورها خرج مي كنند و چندين هزار نفر عمر خود را در تحصيل اين علوم تلف می نمايند تا اين كه چند نفر اكونوميست پيدا می شوند. در ايران هيچ احتياج به اين نقل ها نيست؛ ما همه اكونوميست كامل هستيم. بانك و راه آهن و علوم ماليه و علوم اداره همه در نظر ما مثل آب سهل و روشن است. مادامي كه در ايران وضع تحقيق ما اين است مادامي كه وزراي ما همه علوم را نخوانده می دانند، بديهي است كه در ايران هيچ كار تازه ممكن نخواهد بود. پس چه بايد كرد؟ اولاً آن فضول هاي احمق كه مي گويند ما همه اين كارها را فهميده و همه اين علوم را مي دانيم ،بايد آن ها را ازمجلس وزرا بيرون كرد. ثانياً آن اشخاص باشعور كه می گويند ما از اين علوم بی خبر هستيم، ولي اجراي اين كارها را موافق عقل از براي ايران واجب و ناگزير مي دانيم، بايد دست اين اشخاص را بوسيد و ايشان را مأمور كرد كه اين قبيل كارها را مجرا بدارند. سرتان را به تأسف حركت مي دهيد و آهي مي كشيد كه اين ناظم الملك ساده لوح چرا به اين شدت از اوضاع ايران بي خبر است. مضموني كه مي خواهيد به من جواب بنويسيد اين است كه: اي رفيق اينجا ايران است. اينجا ملك اسلام است .(صد باد صبا اينجا بی سلسله می رقصند). مستوفی ها صد نوع مضمون خواهند گفت، علما پوست ما را خواهند كند. اين تعرضات كهنه حالا ديگر واقعاً بدتر از فحش است. هرگاه اين كارها كه ذكر شد به دين اسلام به قدر ذره اي مخالفت داشته باشند يا به دستگاه علما سرمويي ضرر برسانند ، يا از مداخل و اعتبار مستوفي ها چيزي كم بكنند، ايراد شما به جا مي شد و ليكن در نيم ساعت می توان مثل آفتاب روشن كرد كه مصلحت ملا و مستوفي و خير دين و دولت در اجراي اين كارها و مجبوراً و منحصراً بسته به اين كارهاست. با صد كرور سرمايه و با آن تدابير معجز نما كه ساير دول را غرق نعمت كرده ،در دو سال محصولات ايران سي چهل مقابل بيشتر خواهد شد. يعني حالا هر قدر غله و ابريشم و ترياك و تنباكو به عمل مي آيد، سي چهل مقابل بيشتر شده (ماليات ايران هم سي چهل مقابل زيادتر خواهد شد) و آن وقت ملا و مستوفي، رعيت و لشكر، نوكر و پادشاه در جميع امور خود، چنان وسعتي پيدا خواهند كرد كه از تصور حالت امروزه خود وحشت نمايند. مطلب را بيش از اين شرح نمی دهم. به سليقه بنده كارهاي كردني عبارت از همان چند فقرات است كه ذكر شد. هر گاه اين كارها را به ميزان ذهن و فراست شخصي خود بسنجيم، شكي نيست كه همه معيوب و مضر و بی معني و محال به نظر خواهد آمد. اما هر گاه اين كارها را از روي علوم معينه تحقيق كنيم ،بلاتأمل تصديق خواهيم كرد كه اجراي آن ها سهل و طبيعي و موافق دين اسلام و متضمن نجات دولت است. معني اين كارها خواه مقبول خواه مردود و اجراي اين كارها خواه مشكل، خواه آسان جان مطلب اين است كه خارج از اين كارها هرچه بكنيد در فرنگستان بی معني و جز بازيچه و اسباب تمسخر و مايه تضييع عمر دولت نخواهد بود. ----------------------------------------- برای مطالعه دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : @amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : شنبه 11 ارديبهشت 1395 | 16:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(258) ----------------------------------------------------- « نبردی بی امان » و « پیکاری آژمان » ----------------------------------------------- من « نبردی بی امان » و « پیکاری آژمان » دیدم بین « انسان های سخت » با « روزهای سخت »؛ اما هماره و هميشه آن كه مي ماند، « مردان سخت » بودند ،نه « روزهاي سخت ». بنابراین آموختم که « ستون بینش » و « قانون آفرینش » بر این « پایه » و با این « سازمایه » بناشده که انسان ها برای بهره مندی از جهان هستی با « پرهیز از لَختی ها» و « پیکار با سختی ها » باید امواج « آلام » را « آرام » کنند و « دنیای دون » را « بهشت همایون »! این نه « کلوخ های سُست » که « سنگ های چُست » است که با « ثبات همیشه » و تحمل سختی های « ضربات تیشه » می توانند « تَندیسی زیبا » و « قِدیسی مانا » گردند! « دیرپایی شب » و « پایایی تب » نباید انسان را از « پیکار پویایی » و « استمرار شکوفایی » بازدارد! در زیر ردای تیره شب صد سختی نو به نو نهفته است نومید مشو در اندرونش صد غنچه پگاه نو شکفته است ----------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------------------------ آژمان : بی زمان،همیشگی لَختی : بی حسی و شُلی،بی حالی آلام : دردها ، سختی ها سازمایه : مصالح ساختمانی دون : پست،فرومایه،پایین و فرود چُست : محکم،استوار تندیس : تن مانند،مجسمه،پیکره قِدیس : پاک و منزه برای مطالعه دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : @amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 11 ارديبهشت 1395 | 8:39 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
برای اکرام یا اعدام؟! --------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------- گفت : من می خواهم این دفعه برای نمایندگی مجلس نامزد شوم. گفتم: از کجا چنین انگیزه ای در تو ایجاد شده؟ گفت: مردم خیلی طرفدار و هواخواه من هستند. گفتم: از کجا فهمیدی؟ گفت: مگر ندیدی وقتی از زیارت مکه می آمدم ، چقدر مردم به استقبالم آمده بودند؟ گفتم: پارسال را مي گويي؟ گفت : آره. گفتم : بابا تو هم دلت خوش است . مگر نمي داني بچه ها با چه ترفندها و كلك هايي مردم را آورده بودند؟ عزيزم ! هر كس را مي خواهي بفريبي ، خود را فريب نده ! می گویند کرامول سیاستمدار انگلیسی روزی وارد شهری می شد. جمعیت کثیری به استقبال او آمده بودند . دوستش ضمن تعجب از بسیاری جمعیت، محبوبیت او را ستود . کرامول گفت: تعجب نکن . اگر به مردم بگویی کرامول را اعدام هم می کنند، همین جمعیت جمع می شوند!! اتفاقا نظر کرامول دور از واقعیت هم نبود! پس از مرگ کرامول جسد او را از قبر بیرون آوردند و پس از مدتی آویزان کردن،سرش را بریدند و مدتی بر فراز کاخ وست مینستر آویختند! ---------------------------------- برای مطالعه دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : @amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1395 | 11:30 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(257) ------------------------------------------------ نه « تعلق » ، نه « تملق »! -------------------------------------- من آن گاه احساس هوشمندي مي كنم كه انسان ها را از پشت « نقاب هاي گوناگون » و « حجاب های ناهمگون » باز مي شناسم؛ نقاب ها و حجاب هايي كه هر لحظه به « رنگی » و در هر موقعيتي با « نیرنگی » درمی آیند. ده ها قرن « حکومت اورنگ اختاپوسی » و « حاکمیت فرهنگ چاپلوسی » به ما آموخته که « فرهنگ تملق و چاپلوسی » و « نیرنگ تظاهر و دستبوسی » بهترین راه برون رفت از سلطه « خودکامگان زورگوی » و « فرمانروایان تندخوی »است! اما آزادگان نه به « خسی تملق می گویند » و نه به « کسی تعلق می جویند »! خداوند هر « زاده » را « آزاده » آفریده جز آن که خود تن به خواری « داده »!! ---------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------------- اورنگ : سریر، تخت پادشاهی اختاپوس : هشت پا ---------------------------------- دیگر آثار این قلم در کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر» : @amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1395 | 6:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آقا ! اجازه ؟! می خواهم بفهمم !! --------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------- یکی از ویژگی های بارز حکومت های خودکامه و استبدادی ، كنترل كانال هاي اطلاع رساني و رشد آگاهي هاي سياسي - اجتماعي مردم است. آگاهي مردم، پاشنه آشيل اين گونه حكومت هاي زورگو و ديكتاتوري است. البته اين گونه روش ها در هزاره سوم و قرن بيست و يكم ديگر كارايي ندارد. با رشد رسانه هاي ديجيتالي (اينترنت) ، ديداري، شنيداري و نوشتاري در دنيا ديگر هيچ قدرتي نمي تواند جلوي نشر آطلاعات و آگاهي ها را بگيرد ؛ اما متاسفانه هنوز افكار خام گرفتار اوهام هستند كه مذبوحانه مي كوشند به هر قيمتي شده جلوي نشر آگاهي و اطلاع رساني درست را بگيرند. طشت رسوايي و بيهودگي اين روش شكست خورده ، سال هاست كه از بام تجربه فروافتاده و بي ثمري آن آشكار شده است. اتحاد جماهير شوروي سابق و اقمار آن و نیز هم اکنون کشورهایی چون کره شمالی چندين دهه حتي داشتن راديو چند موج را براي شهروندان خود ممنوع كرده و می کنند، اما رشد عنصر آگاهي در بين مردم علي رغم عدم وجود رسانه هاي ديجيتالي سير محتوم خود را طي می کند. در زير نمونه اي از تلاش بسيار ابتدايي دوران رضا خان را در محدود كردن رسانه شنيداري(راديو) را مي بينيد. کسب اجازه از شحنه های شاهنشاه برای فهمیدن و دانستن !! فهمیدن و دانستنی که حق هر انسانی است! در رژیم های خودکامه مردم برای به دست آوردن وسیله ای برای کسب آگاهی و اطلاعات(رادیو) باید از شحنه های دیکتاتور اجازه بگیرند!! این نمونه ای از اجازه نامه: عکس/ مجوز خرید رادیو در زمان رضا شاه! لابد صدور مجوز فوق شما را به خنده می اندازد! آری ، چه بسا سالياني نه چندان دور فرزندان ما به كساني خواهند خنديد كه امروز براي انتشار مطبوعات و كتاب ها و وبسايت ها و وبلاگ هاي اينترنتي و نيز كانال هاي تلويزيوني محدوديت ايجاد مي كنند . اينان به شعورمردم آن قدر احترام نمي گذارند واعتماد ندارند كه به آنان اجازه دهند كه خود براي خير و صلاح خود در دانستن و فهميدن تصميم بگيرند !! ----------------------------- دیگر آثار این قلم در کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر» : @amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1395 | 20:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(256) ----------------------------------------------- زیبایی صورت و سیرت! -------------------------------------- من برخي از انسان ها را ديدم كه هرچه پير مي شوند، زيبايي شان را از دست نمي دهند؛ اينان كساني اند كه زيبايي را از « صورت » به « دل » و از « شمایل » به « خصایل » منتقل مي كنند. زیبادلان در آیینه می نگرند. در صورت « زشتی صورت »، آن را با « زیبایی سیرت » « می آرایند» و در صورت « زیبایی صورت »، با « زیبایی سیرت » بر آن « می افزایند »! صورت زیبا رو به « پایانه » است و سیرت زیبا « جاودانه »! ----------------------------------------------- #شفیعی_مطهر -------------------------------------------------------------- شمایل : شکل و صورت خصایل : خصلت ها،خوی و اخلاق
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1395 | 11:5 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
همبستگی اجتماعی در نگاه اسلام / 14 ---------------------------------------------- 3. روابط گروه‌هاي اجتماعي ------------------------------------- گروه‌هاي اجتماعي شامل گروه‌هاي خانوادگي، خويشاوندي، قومي، (هم‌مليتي) است. اسلام براي هركدام از اين گروه‌هاي اجتماعي، سفارش ويژه‌اي دارد كه برخي از آن ها را بررسي مي كنيم: الف) روابط مؤمنان با مؤمنان و كافران وقتي هويت اجتماعي شكل مي‌گيرد كه مرزهاي اجتماعي مشخص باشد و مرزها هنگامي مشخص خواهد شد كه افراد خودي‌ها را بشناسند و نسبت به آن ها مهربان باشند و از دشمنان فاصله بگيرند و در صورت لزوم، با آن ها خصمانه برخورد كنند. قرآن با تأكيد بر اين دو عامل؛ يعني جاذبه خودي‌ها و دافعه بيگانگان، خواسته است تا هر چه بيشتر در شكل‌گيري وفاق اجتماعي مطلوب بكوشد. ب) روابط مردم با حكومت اسلامي مهم‌‌ترين عنصر همبستگي اجتماعي، نوع پيوند مردم با حكومت است. حضرت علي(ع) در خطبه‌اي اين مسئله را زير عنوان «حق الوالي علي الرعيه و حق الرعيه علي الوالي» بيان فرمود. ( صبحي صالح :333 و334 و سيد رضي: 528 و 529) حضرت علي(ع) پيش از هرچيز تأكيد مي‌كند: باعظمت‌ترين حقوق الهي، حق حاكم بر مردم و حق مردم بر حاكم است … و آن را نظام تشكل و پيوند آنان قرار داد و مايه عزت دينشان؛ پس كار مردم به نتيجه نمي‌رسد و راه اصلاح نمي‌پيمايد, مگر به صلاح حاكم و حاكم كارش به انجام نمي‌رسد، مگر به استقامت مردم. پس اگر مردم حق حاكم را ادا كنند و حاكم حق مردم را ادا كند، مسيرهاي روشن دين هموار و نشانه‌هاي عدالت معتدل و برپا و سنت‌ها در مجراي خود به جريان مي‌افتد. در نتيجه, زمانه اصلاح مي‌شود و دولت استمرار و بقا مي‌يابد و دشمنان از تسلط بر جامعه نااميد مي‌شوند، ولي زماني‌كه اين‌ دو حق يكديگر را رعايت نكنند, به اين معنا كه رعيت بر حاكم غالب شود يا حاكم ظلم و تعدي روا دارد، كلمه جامع آن ‌دو مختلف مي­ گردد و پراكندگي در جامعه نفوذ مي­ كند و ستم رواج مي ­يابد و بيداد خواهد كرد و فساد و تباهي در دين زياد خواهد شد و طوق سنت‌ها رها مي­ گردد. در اين زمان, به هوا و هوس عمل مي­ شود و احكام الهي معطل مي ­ماند و اختلالات و بيماري‌هاي نفساني رو به فراواني مي‌گذارد… پس در اين هنگام, افراد صالح, خوار خواهند شد و اشرار مورد احترام قرار خواهند گرفت. ( صبحي صالح :333 و334 ) يك ـ خيرخواهي و پند حاكمان و ياري آن ها در اجراي حق حضرت علي(ع) در ‌اين‌ باره مي‌فرمايد: آنچه از حقوق خداوندي كه بر بندگانش واجب است، خيرانديشي، نصيحت و خيرخواهي به قدر طاقت و هم­ياري براي برپا داشتن حق در ميانشان است. [در اينجا ممكن است كسي بپرسد كه حاكم نياز به خيرخواهي از مادون خود ندارد كه حضرت در جواب مي‌فرمايد:] و هيچ انساني هر اندازه هم داراي مقامي بزرگ در حق و فضيلت و پيشرو در دين باشد، از كمك و ياري شدن در عمل به آن حقي كه خداوند بر او مقرر فرموده است، بي‌نياز نيست. همچنين هيچ انساني هر اندازه هم كه مردم او را حقير و پست بشمارند و چشمان آنان او را به خواري بنگرند، پست‌تر از آن نيست كه انسان‌ها را در اداي حق ياري كند يا خود او شايسته ياري باشد.(همان: 334.) دو ـ خودداري حاكمان از فخر‌فروشي و غرورورزي امام علي(ع) مي­فرمايد: قطعي است كه از زشت‌ترين حالت زمام‌داران نزد مردمان صالح اين است كه مردم درباره آنان گمان فخر‌فروشي و غرور ‌ورزي داشته باشند و وضع شخصيتي آنان بر كبر مبتني شود. من اكراه دارم از اين كه در ذهن شما اين گمان خطور كند كه من مدح و تمجيد و شنيدن درود را دوست مي‌دارم. خدا را سپاس مي‌گويم كه چنين نيستم… گفت‌وگويتان با من مانند گفت‌وگو با جباران روزگار و ساختگي نباشد و در برابر من از تسليم و خويشتن‌داري كه در برابر نيرومندان پرخاشگر داريد, بپرهيزيد. هرگز از بيان گفتار حق به من يا مشورت با من براي اجراي حق خويشتن‌داري نكنيد. من بالاتر از آن نيستم كه خطا كنم و در كاري كه انجام مي‌دهم, از ارتكاب خطا در امان نيستم، مگر آن كه خداوندي كه مالك‌تر از من به من است، كفايتم كند. سه ـ تعاون و ياوري بر اداي آن حاكم بايد خيرخواه مردم باشد و مردم نيز خيرخواه حاكم. حاكم, خيرخواهي خود را در كارهاي عمراني و رشد معنوي مردم و مردم, خيرخواهي خود را با نصيحت كردن نشان دهند. نكته مهمي كه اين حديث شريف بدان تأكيد كرده «حُسنُ التَّعاوُن» است، نه «تعاون». مردم و حكومت نه تنها بايد خيرخواه يكديگر باشند، بلكه بايد به يكديگر ياري رسانند. دولت بايد بكوشد بارهايي را از دوش مردم بردارد و مردم هم بايد همه كارها را بر عهده دولت نگذارند، بلكه با دولت همكاري كنند و دولت را از خود بدانند. با توجه به عواملي كه حضرت علي(ع) مي‌فرمايد، همكاري ميان مردم و دولت پديد خواهد آمد و همبستگي اجتماعي شكل خواهد گرفت. دئر كسب رضاي حق موفق باشيد -------------------------------------------------- سیدعلیرضا شفیعی مطهر ----------------------------------------------------------------------------------------- منابع و مآخذ ۱ - قرآن كريم ۲- آرون،ريمون (۱۳۷۰)، مراحل اساسي انديشه در جامعه ‏شناسي، ترجمه: باقر پرهام، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چ ۲ ۳- آزاد ارمكي،تقي (۱۳۷۶)، انديشه اجتماعي متفكران مسلمان، تهران، سروش ، چ ۲ ۴- آويني،سيد مرتضي (۱۳۷۸)، آغازي بر يك پايان، تهران، ساقي ۵- ابن خلدون (۱۳۶۶) ، مقدمه، ترجمه: محمدپروين گنابادي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، ج ۱ ۶- اچ ترنر،جاناتان (۱۳۷۱)، پيدايش نظريه جامعه ‏شناسي، ترجمه: عبدالعلي لهسايي‌زاده، شيراز، فرهنگ ۷ - اديب،محمدحسين (۱۹۶۳)، الروابط الاجتماعيه في الاسلام، تهران، مكتبه النينوي الحديثيه ۸ - استانفورد كوهن،آلوين (۱۳۶۹)، تئوري‌هاي انقلاب، ترجمه: علي‌رضا طيب، تهران، قومس، چ 1، به نقل از: Chalmers Johnson, revoloutionary change, P Boston, 1966, P.42. ۹ - بشيريه ،حسين (۱۳۷۴)، انقلاب و بسيج اجتماعي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ ۱ ۱۰ - تنهايي ،ابوالحسن (۱۳۷۱)، درآمدي بر مكاتب و نظريه‏ هاي جامعه‏ شناسي، تهران، مرنديز، چ ۱ ۱۱ - پيترورسلي(۱۳۸۹)، نظم اجتماعي در نظريه ‏هاي جامعه‏ شناسي ۱۲ - جانسون ،چالمرز (۱۳۶۳)، تحول انقلابي، ترجمه: حميد الياسي، تهران، اميركبير ، چ ۱ ۱۳ - چلبي،مسعود (۱۳۵۷)، جامعه ‏شناسي نظم، تهران، نشر ني ۱۴ - دهخدا، علامه علي اكبر ،لغت نامه دهخدا، به نقل از: فرهنگ فارسي معين، دكتر محمد معين ۱۵ - دوركيم، اميل(۱۳۶۹) ، درباره تقسيم كار اجتماعي، ترجمه : باقر پرهام، بابل، نشر كتاب‌سراي بابل، چ۱ ۱۶ - روشه،گي (۱۳۷۶)، جامعه‌شناسي تالكوت پارسونز، ترجمه: عبدالحسين نيك‌گهر، تهران، مؤسسه‌ فرهنگي انتشارات تبيان، چ ۱ ۱۷ - ريترز،جورج(۱۳۸۲) ، نظريه جامعه‌شناسي در دوران معاصر، ترجمه: محسن ثلاثي، تهران، انتشارات علمي، چ ۲ ۱۸ - صبحي، صالح، نهج البلاغه ،قم، انتشارات دارالهجره، بي­تا ۱۹ - طوسي، خواجه نصيرالدين (۱۳۶۲)، اخلاق ناصري، ترجمه: مجتبي‏ مينوي و علي‌رضا حيدري، تهران، خوارزمي، چ ۱ ۲۰ - فارابي،ابونصر (۱۹۹۱م)، كتاب آراي اهل المدينة الفاضلة، بيروت، دارالمشرق، چ ۶ ۲۱ - فارابي،ابونصر (۱۹۸۶م)، فصولٌ منتزعة، بيروت، دارالمشرق، چ ۲ ۲۲ - كليني، محمد بن يعقوب(۱۳۶۵) ، اصول كافي ،تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج۲ ۲۳ - كوزر،لوييس (۱۳۶۸)، زندگي و انديشه بزرگان جامعه‌شناسي، ترجمه: محسن ثلاثي، تهران، انتشارات علمي، چ ۱ ۲۴ - مجلسي ، علامه محمد باقر ، بحارالانوار،پايگاه اطلاع رساني علامه مجلسي،http://www.majlesi.net/ ۲۵ - مصباح يزدي، تقي (۱۳۷۸) ، معارف قرآن (7)، اخلاق در قرآن، انتشارات مؤسسه آموزشي ـ پژوهشي امام خميني ، چ 1،ج۳ ۲۶ - مصباح يزدي،محمد‌تقي (۱۳۷۷)، آموزش فلسفه، سازمان تبليغات اسلامي، چ 8 ، قم، ج ۱ ۲۷ - وبر، ماكس (۱۳۷۱)، اخلاق پروتستان و روح سرمايه‌داري، ترجمه: عبدالمعبود انصاري، تهران، سمت
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1395 | 11:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(255) ------------------------------------------------- « روایت » و « درایت »! ----------------------------------------- من هر « پگاه » و « نخستین نگاه » پس از بیدارشدن از« خواب »، خود را در برابر یک « انتخاب » می بینم: آیا به رختخواب برگردم و به « رویاپردازم »؟ يا اين كه برخيزم و روياهايم را « عملي سازم »؟ انسان آرمان هایش را نخست در آیینه « رویا » « رویت » می کند؛ سپس می کوشد از « رویت » ها « روایت »بسازد . « روایت رویا » وقتی می تواند زندگی را « زیبا » سازد که در تحقق « روایت » از « ریا بپرهیزد » و با « درایت درآمیزد ». « درونمایه روایت » ، « نقل » است و «سازمایه درایت » « « عقل ». عقل ،« رویا » را از « ریا » « می زداید» و « روایت » را با « درایت » « می آراید»! ----------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ----------------------------------------- رویت :دیدن ،دید، دیدار،نگاه روایت :نقل کردن خبر یا حدیث یا سخن از کسی ،بازگوکرذدن سخن کسی درایت :دریافتن،دانستن،آگاهی داشتن،علمی که درستی سخن را ارزیابی می کند سازمایه :مصالح ساختمانی --------------------------------- دیگر آثار این قلم در کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر» : @amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1395 | 9:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
همبستگی اجتماعی در نگاه اسلام /13 --------------------------------------- #شفیعی_مطهر -------------------------------------- الف) معاشرت مؤمنان با يكديگر ===================== تـضـاد مـنافع، برتري‌خواهي، تنگ‌چشمي و محدوديت نعمت‌ها و ثروت‌ها، همبستگي اجتماعي را تهديد مي‌كنند و گاهي كار را به جايي مي‌رسانند كه به صلح و هم‌زيستي مسالمت‌آميز آسيب مي‌‌رسانند و كساني را كـه بـر اثـر خـلقـت و طـبـيـعـت، هـمـزاد و هـمـراه هم هـسـتـند، در برابر هم قرار مي‌دهند. اسلام براي آن كه چنين خطري را رفع كند، راه‌كارهايي را پيشنهاد داده است كه يكي از مهم‌ترين آن ها طرح ايده برادري است. خداوند نخست وضعيت نابسامان پيش از اسلام را يادآور مي‌شود. سپس مي‌گويد: وَ أذْكُرُوا نِعْمَتَ أللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أََعْدَاءً فَألَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأََصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانًا... .(آل عمران: 103) نـعـمـت خـدا را بـر خـويـشـتـن بـه يـاد آوريـد كـه دشـمـن يـكـديـگـر بـوديـد و او مـيـان دل‌هاي‌ شما، الفت ايجاد كرد و به بركت نعمت او برادر شديد. ب) طبقه‌بندي مؤمنان در معاشرت با يكديگر اسلام با طرح درجه‌هاي برادري، بهترين راه­كار را براي به ثمر نشستن همبستگي اجتماعي پيشنهاد كرده است؛ زيرا هيچ‌گاه افراد نسبت به ديگران احساس يگانه ­اي ندارند. برخي خويشاوندند و برخي بيگانه و بعضي‌ها دوست قديمي‌اند. اگر قرار بود، فرد نسبت به همه مسلمانان، تكاليفي يكسان داشته باشد، اين طرح شكست مي ­خورد. ازاين ­رو، خداوند با توجه به شناختي كه از انسان‌ها داشت، بهترين راه­كار؛ يعني طبقه‌بندي كردن افراد را در روابط اجتماعي برگزيد. ج) وظايف مؤمنان در معاشرت با يكديگر اسلام براي آن كه اين طرح، ضمانت اجرايي داشته باشد، دستورهايي داده و تكليف‌هايي معيّن كرده است. يكي از تفاوت‌هاي اساسي اسلام با ديگر مكتب‌هاي بشري، در نوع ضمانت اجرايي آن است. مكتب‌هاي بشري، بيشتر مي‌كوشند تا حد امكان از ضمانت اجراي رسمي و دولتي استفاده كنند، در حالي‌كه اسلام تلاش دارد از نظارت اجتماعي دروني و غيررسمي سود جويد. امتياز اين ضمانت اجرايي آن است كه به پليس و دادگاه نياز ندارد. افزون بر اين‌، در خلوت و مكان‌هايي كه پليس حضور ندارد، كارآيي دارد. بنابراين، اسلام، حقوقي را براي مؤمنان نسبت به يكديگر وضع كرده است كه بسيار اهميت دارد. رعايت اين حقوق بر همه مسلمانان و مؤمنان واجب است و در صورتي كه ناديده گرفته شود، عذاب اخروي را در پي خواهد داشت. فردي كه حقوق برادر مؤمنش را ادا نكند، دچار عذاب وجدان مي‌شود و اين عذاب وجدان، احتمال تكرار آن را مي‌كاهد. يك ـ اهميت اداي حقوق برادران ديني بي‌گمان، پرداخت حقوق مردم در همه زمينه‌ها و به­ شكل عام و فراگير، از اصول شريعت اسلامي است و در سخنان پيشوايان اسلام، با تعبير‌هاي نغزي بر آن تأكيد شده است. دو ـ نكوهش پاي­مال كردن حقوق بـه هـمـان نـسـبـت كـه بر رعايت حقوق در اسـلام، پافشاري شده، ناديده انگاشتن حق مردم، با عنوان‌هاي تكان‌دهنده‌اي، ناپسند شمرده شده است . د) تعاون و همكاري اجتماعي يكي از مسائلي كه سبب تقويت هم‌بستگي اجتماعي مي‌شود، تعاون و همكاري افراد جامعه است. دوركيم، تعاون و همكاري را همان تقسيم كار اجتماعي مي دانست. تقسيم كار در كلي‏ ترين كاربرد خود عبارت است از تقسيم يك شغل به اجزايي كه هر يك از آن ها از سوي اشخاص به ­طور جداگانه انجام مي ‏گيرد. (جوليوس گولد و ويليام ل.كولب، 1376 : 255.) قرآن مي فرمايد: وَ تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَالتَّقْوي وَ لا تَعاوَنُوا عَلَي الاِْثْمِ وَالْعُدْوانِ وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَديدُ الْعِقابِ. (مائده: 2) و [هـمـواره] در راه نـيـكـي و پـرهـيزكاري با هم تعاون و همكاري داشته باشيد و [هرگز] در راه گناه و تعدي همكاري نكنيد و از [مخالفت فرمان ] خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است. يك ـ اهميت همكاري و تعاون اجتماعي در نگاه بزرگان دين تعاون اجتماعي به دليل نقش محوري آن در همبستگي اجتماعي، از جايگاه ويژه‌اي در اسلام برخوردار است، به­‌گونه‌اي كه پيامبراكرم (ص) آن را از موردهايي مي­ دانست كه رعايت نكردنش سبب بي‌ديني و خروج جامعه از مدار ولايت خداوند مي‌شود و عذاب الهي را پديد مي‌آورد. ايشان در اين باره مي ­فرمايد: مـَنْ أَصـْبـَحَ وَ لايـَهْتَمُّ بِأَمْرِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ مِنَ الاِْسْلامِ فِي شَيءٍ وَ مَنْ شَهِدَ رَجُلاً يُنادِي يا لَلْمُسْلِمينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ مِنَ الْمُسْلِمينَ. (بحارالانوار: 21.) هركس چنين شود كه به امور مسلمان‌ها همت نگمارد، چيزي از اسلام در او نيست و كسي كه شاهد بـاشـد انـسـانـي فـرياد مي­ زند و از مسلمانان كمك مي طلبد، ولي به او كمك نكند، جزو مسلمانان نيست. دوـ مهم‌ترين مصداق‌هاي همكاري اجتماعي همكاري اجتماعي در اجراي حق يكي از مصداق‌هاي خير و پرهيزكاري، اجراي حق و عدالت است. همكاري در مبارزه با باطل و اجراي حق، يكي از مورد‌هايي است كه همبستگي اجتماعي را در پي دارد. اميرمؤمنان علي(ع) اين‌گونه مشاركت را جزو حقوق واجب الهي برشمرده است و مي‌فرمايد: لَكِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَي عِبَادِهِ … التَّعَاوُنُ عَلَي إِقَامَةِ الْحَقِّ بَيْنَهُمْ. ( صبحي صالح: 334.) بخشي از حقوق واجب الهي بر بندگان اين است كه… براي اجراي حق در ميان خود همكاري كنند. ادامه دارد...
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : سه شنبه 7 ارديبهشت 1395 | 11:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 129 130 131 132 133 ... 241 صفحه بعد