هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1347)
«سکوت»،«گران ترین یاقوت»!
ماهی آن گاه در «صَیدِ صَیّاد» و «شَیدِ شَیّاد» اسیر می شود،
که «دهان می گُشایَد» تا «طعمه ای بربایَد».
ماهی برای «بیوسیدنِ آب» لب می گشاید،نه برای «بوسیدنِ قُلّاب».
امّا با «کمالِ حقارت» به «وبالِ اسارت» درمی آید.
بنابراین «زبان» و «دهان» را
به «گاهِ سخن» باید از «نگاهِ اهریمن» محافظت کرد.
برای نادان،«گران ترین یاقوت»،«سکوت» است.
«سخنِ نهُفته، کانی گران» است و «سخنِ گفته، پیکانی بُرّان».
زنهار که از این «کانِ سازنده»،«دکانِ بازنده» «بسازیم»
و یک «عُمر خردورزی» را به یک «لحظه زبان هرزی» «ببازیم»!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
یاقوت: از سنگ های معدنی گران بها به رنگ های سرخ ، زرد، کبود
صَید: شکار کردن، شکار، آن چه که شکار کنند
شَید: در فارسی به معنای مکر و حیله
بیوسیدن: امیدداشتن،توقع داشتن،طمع به چیزی داشتن
وبال: سختی، عذاب،سوء عاقبت
کان: معدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1346)
«قهرمان گویا» یا «راژمانِ پویا»؟!
من «راننده ای آزاد» را با «دنده ای مازاد» دیدم
که خودروی خویش را «به هر سوی می رانَد» و «به هر کوی می دوانَد».
او با سرعتی «بیش و کم» هر «پیچ و خم» را می پیماید
و در هر «چشم انداز»، هر «دست انداز» را می گذرانَد.
من او را «رها دیدم» و «بارها سنجیدم»
با «راهبر قطار» در «همۀ اَقطار»،
که نه از «روی مِیل» ،که باید ناگزیر از «روی رِیل» برانَد.
زیرا راه آهن را بر پایۀ «سیستمی مُنسجِم» و «ساختاری مُنقسِم» ساخته اند.
ولی جادّه های آزاد چون «پیچ اند» و به هر سوی «می پیچند»!
حکومت هایی که در «جهانِ سیاست» با «توانِ کیاست»
می توانند «ساختاری ستوندار» و «راژمانی قانونمدار» بناکنند،
خود را در برابر سلطۀ هر «خودکامۀ ذمیمه»،«بیمه» می کنند.
آن چه ملّت ها را از « دار سختی» به «مدار خوشبختی» می رساند
نه یک «قهرمانِ گویا»،که یک «راژمانِ پویا» است!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
راژمان: ساختار،سیستم،دستگاه،نظام،سامانه
اَقطار: اقلیم، ناحیه(جمع قُطر)
مُنسجِم: همآهنگ ، سازگار، بانظم
مُنقسِم: قسمت شده بخش بخش شده
کیاست: زیرکی هوشیاری،دانایی،تیزهوشی،فراست
ذمیمه: نکوهیده ،زشت، ناپسند
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1345)
«حنجره» یا «پنجره»؟!
در «بیشۀ بشری» و در «اندیشۀ پژوهشگری »،
هر یک از ما انسان ها «هالی پوینده» و «نهالی روینده»ایم.
نیز هر یک از ما «جاری بلند» و «نجّاری فرهمند» هستیم.
ما می توانیم در «کارگاهِ هستی» و در «پناهِ حق پرستی»،
از نهالِ وجودِ خویش «چوبۀ دار» بسازیم یا «پنجرۀ رو به گُلزار».
بیاییم برای «فریادِ حق،حنجره» و در برابرِ «انسدادِ فلق،پنجره»باشیم!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
هال:قرار، آرامش ، صبر، میله های ساخته شده از سنگ و گچ در کناره های میدان چوگان بازی
جار: فریاد،بانگ
انسداد: بسته شدن ،بندشدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1344)
«پیامِ حق» یا «کلامِ ناحق»؟!
خداوند به هر انسان یک «زبانِ گویا» داده است و دو «گوشِ شنوا»؛
تا از دیگران هم «پیامِ حق» را بشنود و هم «کلامِ ناحق» را،
ولی چون خود «سخن می گوید» جز «راهِ حق نپوید»!
هر کس یک ابزار دارد برای «گفتن» و دو ابزار برای «شنُفتن».
اگر دوست ،سخنِ باطل گفت و دشمن،سخنِ حق
هر دو را باید «با گوش شنید» و «با هوش سنجید»!
همیشه سخنِ باطل،«مردود» است و «مطرود»،
گر چه گوینده «دوست» و «نکوست».
و سخن حق «شنُفتنی» و «پذیرُفتی» است،
گر چه گوینده «دُشمن» و «ضدِّ من» است.
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1343)
«رؤيت آب» یا «رؤياي سراب»؟!
ز برگِ عشق و گلبرگِ شقايق
ببايد ساخت يك گلگونه قايق
ز شهرِ هيچ و پوچِ مُلكِ هستي
تواني رفت تا شهرِ حقايق
در هر «پگاه» هر چيز نو مي شود، جز «نگاه».
پس بايدمان هر «پگاهِ نو» را با «نگاهِ نو» بياغازيم.
بكوشيم تا طراوت را در «نگاهِ نگارین» ببينيم، نه در «پگاهِ بهارین»،
هر پگاه، «دستانِ نرمِ نسيمِ بهار»، «برگ هاي سبزِ سپيدار» را ورق مي زند.
«رستاخیزِ هر برگ»، «ستيز با مرگ» است.
بعضي «چشمِ فريبا» دارند وبرخي «نگاهِ زيبا».
اگر «ريشه هاي نهالِ انسان» از «انديشه های زلالِ وجدان» بنوشند،
«شاخسارانِ سرسبزِ اين نهال» مي تواند با «میوه های سرخِ کمال»
بشریت را از «مِهادِ بیگاری» به «چکادِ رستگاری» برساند.
اين «تصوّري» نيست كه به «تصوير» كشيد ه ام،
بل بر این باورم که «سعادتِ بشر» مُبتنی بر «مساعدتِ خیر و شر» است .
اين باور «رؤيتِ آب» است ،نه «رؤياي سراب».
آنان كه از «آفتابِ حقيقت» و «مهتابِ واقعیّت» روي «بر مي تابند»،
ناگزير جز «سايۀ خويش» و «سازمایۀ تشویش» را «نمي يابند».
پس بياييم با «آفتاب بتابيم» و بيش از اين «احتجاب را برنتابيم».
#شفیعی_مطهر
---------------------------
مِهاد: بساط،بستر،گهواره،زمین پست،مهد
چکاد: قلۀ کوه،سر کوه ،پیشانی،میان سر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1343)
«رؤيت آب» یا «رؤياي سراب»؟!
ز برگِ عشق و گلبرگِ شقايق
ببايد ساخت يك گلگونه قايق
ز شهرِ هيچ و پوچِ مُلكِ هستي
تواني رفت تا شهرِ حقايق
در هر «پگاه» هر چيز نو مي شود، جز «نگاه».
پس بايدمان هر «پگاهِ نو» را با «نگاهِ نو» بياغازيم.
بكوشيم تا طراوت را در «نگاهِ نگارین» ببينيم، نه در «پگاهِ بهارین»،
هر پگاه، «دستانِ نرمِ نسيمِ بهار»، «برگ هاي سبزِ سپيدار» را ورق مي زند.
«رستاخیزِ هر برگ»، «ستيز با مرگ» است.
بعضي «چشمِ فريبا» دارند وبرخي «نگاهِ زيبا».
اگر «ريشه هاي نهالِ انسان» از «انديشه های زلالِ وجدان» بنوشند،
«شاخسارانِ سرسبزِ اين نهال» مي تواند با «میوه های سرخِ کمال»
بشریت را از «مِهادِ بیگاری» به «چکادِ رستگاری» برساند.
اين «تصوّري» نيست كه به «تصوير» كشيد ه ام،
بل بر این باورم که «سعادتِ بشر» مُبتنی بر «مساعدتِ خیر و شر» است .
اين باور «رؤيتِ آب» است ،نه «رؤياي سراب».
آنان كه از «آفتابِ حقيقت» و «مهتابِ واقعیّت» روي «بر مي تابند»،
ناگزير جز «سايۀ خويش» و «سازمایۀ تشویش» را «نمي يابند».
پس بياييم با «آفتاب بتابيم» و بيش از اين «احتجاب را برنتابيم».
#شفیعی_مطهر
---------------------------
مِهاد: بساط،بستر،گهواره،زمین پست،مهد
چکاد: قلۀ کوه،سر کوه ،پیشانی،میان سر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1341)
«تا زِنده ایم» ، «تازَنده ایم»!
«روندِ پیری» و «فرایندِ زمینگیری» ،
«افزودنِ اندوه» است و «پیمودن کوه».
انسان در کوه هر چه «فراتر» و «بالاتر» می رود،
«نیرویش می فرساید» ولی بر «اُفُقِ دیدش می افزاید».
آن که از«فرازِ کوه»،«چشم اندازِ بشکوه» را می نگرد،
«دنیایی وسیع تر» را و «سودایی منیع تر»را می بیند.
زندگی چون «دوچرخه سواری»،«استمراری»است.
دوچرخه سوار تا «رکاب» می زند،«شتاب» دارد.
آن گاه از «پایایی» فرومی افتد که از «پویایی» بازمی مانَد.
کسانی با «سایه»،«همسایه» می شوند،
که بیش از همه نیازمندِ «آفتاب اند»،ولی ناآگاهانه از آن «روی برمی تابند».
به جای این که «کفش و لباس را همرنگ» کنیم،
بیاییم «عقل و احساس را هماهنگ» سازیم.
بیاییم «برگ های تقویم» را با «گلبرگ های قویم»بیاراییم.
«تقویم ،سال» را می شمارد و «قویم،کمال» را.
بیاییم با «جوانیِ دل»،«ناتوانیِ شمایل» را به تاخیر اندازیم
و با «امیدِ بهروزی» و «نویدِ پیروزی»،
نه تنها در «گفتار»،که در «رفتار» نشان دهیم که
«تا زنِده ایم» ، «تازَنده ایم»!
#شفیعی_مطهر
------------------------------
قویم: راست و درست،معتدل،استوار،خوش قامت
سودا: عشق و جنون و آرزو
منیع: استوار،بلند،جای بلند و سخت که دستیابی به آن دشوار است
شمایل: خوی ها، طبع ها، شکل و صورت
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1340)
«مارهای قیام» و «طومارهای حُکّام»
در «حکومتِ زور» و «حاکمیّتِ سانسور»،
هرگاه مردم از «شدّتِ فشار» و «حدّتِ انزجار»،
«عرصه را تنگ» و «صحنه را شبرنگ» ببینند،
ناگزیر «بر نیرنگ برمی آشوبند»،ولی حاکمان آنان را «باتفنگ سرمی کوبند».
اینان باید بدانند همیشه «پاسخِ آشوب»،«سرکوب» نیست.
می توان «صداها را خاموش کرد»،ولی نمی توان «نداها را فراموش کرد».
هیچ گاه «عاملِ فریاد»،«فرایاد» نمی رود.
«سرکوبِ اندیشه» نمی تواند «مطلوبِ همیشه» باشد؛
زیرا «ستُردنِ باور با زور» چون «فشُردنِ فنر با دستور» است.
روزی که این «خَمِ فنرِ فشُرده،باز» شود و «پرچمِ باورِ پژمُرده در اهتزاز» درآید،
«مارهای قیام»،«طومارهای حُکّام» را درهم می پیچد.
در این جا «زنهار» از «مهار»!
بترسیم از روزی که مردم،«انزجار را جار» بزنند و «کارگزار را به دار»!
آن گاه که «تداومِ انزجار» به «تهاجُمِ انفجار» می انجامد،
دیگر نه از «تاک،نشان» می مانَد،نه از «تاک نشان»!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
طومار: نامه ، دفتر، نوشتة دراز
حدّت: تندی ، تیزی ،خشم ، غضب
انزجار: دوری کردن ، رمیدن ،بیزار بودن ، رمیدگی ، نفرت
ستُردن: تراشیدن ،خراشیدن،زدودن، محوکردن
اهتزاز: به حرکت درآمدن ،جنبیدن ،شادی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
عاشورا خطّ سبز عزّت
#شفیعی_مطهر
عاشورایی دیگر گذشت و داغی دیگر بر دل ها گذاشت!
عاشورا قلّه ای است بلند و شکوهمند که قرن هاست پیروز و سرفراز بر بلندای تاریخ بشر ایستاده و سرود پویایی و پایایی را در گوش زمان زمزمه می کند.
از این قُلّه رفیع رفعت دو خط موازی تا دامنه قیامت کشیده اند:
یکی خط سبز عزّت و دیگری خط سرخ شهادت .
زیست طیّبه هر مسلمان موحّد بر روی یکی از این دو خط استمرار دارد ، يعني اگر مي تواند در خطّ سبز عزّت مي زيَد و گر نه در خطّ سرخ شهادت مي ميرد ....
و راه سومي ندارد.
در اين دو خط سبز و سرخ - عزّت و شهادت - نه رنگي از ريا ديده مي شود و نه زنگاري از جفا .
در زيست طيّبه نه تعلّق به ناسوت راه دارد و نه تملّق به طاغوت.
تكلّف گر نباشد خوش توان زيست
تعلّق گر نباشد خوش توان مُرد
انسان هاي عاشورايي نه زر و زور را برمي تابند و نه به سوي تزوير مي شتابند. از اين مي گريزند و با آن مي ستيزند.
اينان تا شور حسيني در دل و شعور حسيني را در سر دارند، اين شعار حسيني را بر لب دارند:
تا مي توان در خاك و خون خُفت
چون مي توان خواري پذيرفت؟
يا زندگي با فخر و عزّت
يا مرگ با عزّ شهادت
تا مي توان با سادگي مُرد
كي مي توان شرمندگي بُرد؟
آزاد مردان جبهه عاشورا و آزاد زنان حماسه كربلا در خشنودي معبود هر جفايي را جميل مي بينند و هر تلخي را تجليل .
حضرت زينب (س) در پاسخ يزيد در تحليل واقعه عاشورا مي فرمايد:
« ما رايتُ الّا جميلا » .
منطق حال و زبان قال این شیرزنان و شیرمردان حسینی این است:
گر شب پره خونم از گلو می ریزد
هر صبح شکوه شب فرو می ریزد
تا منطق تو زور و زبان شمشیر است
خون از من و از تو آبرو می ریزد
.... و اکنون در شامگاهان عظیم ترین و طولانی ترین روز تاریخ - عاشورای حسینی - زمین بر آسمان می نازد و با نمایش شکوه این حماسه سر بر می افرازد و بانگ می زند و این فریاد را سر می دهد:
نكوتر بتاب امشب اي روي ماه
كه روشن كني روي اين بزمگاه
بسا شمع رخشنده تابناك
ز باد خــوادث فرو مُرده پاك
بتاب اي مه امشب كه افلاكيان
ببينند جانبازي خاكيان
.. ما با دلی پرخون و رویی گلگون ضمن تسلیت این واقعه جانگداز عالم بشری به همه آزادگان زمین و حقجویان زمان ،موفّقيّت روز افزون همگان در پويش راه عزّت و كرامت حسيني را از درگاه خداوند متعال مسئلت داريم و با پیامی کوتاه و تکان دهنده از سرور شهیدان (ع) سخن را به پایان می رسانیم:
النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْيَا، والدِّینُ لَعقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ، فَإذا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ.
مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقۀ زبانشان است، تا زمانی كه آسایششان برقرار باشد، گرد آن میچرخند و آنگاه که با آزمایش غربال شوند، دینداران اندک خواهند بود. (بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۳۸۳)
باید به پا خاست و راه این رهرو راستین را ادامه داد. حسین، زیستن با عزّت می خواهد ، نه گريستن با ذلت !
كربلا درس حركت در جاده آينده است.
تصوّر كنيد در جبهه كسي براي رسيدن به هدف ايثار كند و روي مين برود و جان ببازد تا افراد ديگر از آن جا عبور كنند و به مقصد برسند؛ ولي بعد از شهادت او آن ها به جاي اين كه راه را ادامه دهند، تا به هدف برسند، بنشينند و فقط براي او گريه كنند!
شما را چشم در راهیم در کانال زیر:
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات
استقلال ، آزادي،جمهوري اسلامي
(يادواره از روز 17 شهريور57)
امروز -جمعه هفدهم شهریور 1396 - سي و نهمين سالروز جوشش خشم و خروش ملت ايران در جمعه هفدهم شهريور سال 1357 بود. در اين روز مردم آزادي خواه و ستم ستيز ايران ،عصاي عصيان بر دست و پرچم طغيان بر دوش عليه خودكامگي حاكمان به پاخاستند و با سر دادن شعار« استقلال ،آزادي،جمهوري اسلامي»، در حقيقت ضمن تعيين نوع رژيم حكومتي خود(جمهوري اسلامي) بر درونمايه نمادين آن نيز (يعني استقلال و آزادي) تصريح كردند.
من در آن روز احساس خود را در قالب سروده اي كوتاه بيان كردم و بر اين شعار تاريخي(استقلال ،آزادي، جمهوري اسلامي) پاي فشردم تا ان شاألله نسل هاي هميشه تاريخ به ياد داشته باشند كه پدران و مادران آنان با ايثار خون خود نوع حكومتي را برگزيدند كه درونمايه سرخ آن «استقلال و آزادي » بود!
یعنی اصالت «جمهوری اسلامی »تا همیشه تاریخ بر این دو محور بنیادین و مدار نمادین «استقلال» و «آزادی» استوار است و هر زمان هر یک از این دو ستون آسیبی ببیند،آن نظام دیگر نه «جمهوری» است و نه «اسلامی»!
اين شما و اين شعر
« استقلال ، آزادي، جمهوري اسلامي »
(1)
بر سنگفرش كوچه ها
بر خاك خون رنگ بيابان ها و صحراها
به روي قلب اسفالت سيه رنگ خيابان هاي شهر
بر جبين روشن ديوار هر خانه
به روي صخره هاي سخت كُهساران
و در پيشاني هر دسته از رزمندگان
بر روي هر پرده
و در آثار سرخ پنجه خونين جانبازان
و اندر اختلاط پرشكوه خون روحاني و دانشجو
به روي سينه تخته سياه هر كلاس درس
و اندر لابه لاي سطرهاي مشق هر كودك
و هر سرمشق
با خون شهيدان و...
قلم هاي دو پاي هر مجاهد
سرخ و خون آلود بنوشته است:
«استقلال،آزادي،جمهوري اسلامي»
(2)
شب است و در طلوع ماه پيكار است
محرم سرخ و خونين مي رسد از راه
و بر سيماي او آثار زخم سال ها پيكار
پيكار مدام حق و باطل
مردي و نامردمي
پاكي و ناپاكي
و در آغاز استقبال از اين ماه پيروزي خون بر تيغ
خون پاك صدها جنگجو
بر تاركش جاويد خواهد ماند
و در آغاز تحميل سكوت و ظلم شب بر شهر
غريو و غُرّش تكبير و توحيد مسلمانان
ستون كاخ استعمار دشمن را فروكوبيد
و در دنبال آن خطّي ز آتش
قلب مردان را دريد از هم
و در طوفان خونبار صفيرِ گرمِ خشمِ سرخ
و در آهنگِ تكبير و نداي دلكشِ توحيد
و در موجِ عظيمِ خونِ جاري در خيابان ها
و در پروازِ شورانگيز مرغِ جان به اوجِ آسمان عشق
و در تكرارِ تكبير جوانان بر فراز بام
هم آهنگ و توام با صفيرِ گرم و گل رنگِ گلوله
در فضاي تيره تهران
اندر ريزش گُل هاي پرپرگشته روي خاك
و اندر صبرِ سرخِ سخت كوشان در بُن سنگر
و در لبخندِ معصومانۀ پيكارگر در لحظه بدرود
بر لب هاي خشك و سرد
تنها اين سرود ما ترنّم داشت:
«استقلال،آزادي ،جمهوري اسلامي»
(3)
در فضاي وحشت ميدان ژاله
در ميان بزم خون و آتش و لاله
صفيرِ سرخِ رگبارِ مسلسل ها
و در مشتان پولادين چون كوه استوار و سخت
و در شوق صداي نازك بشكفتن اين لاله هاي سرخ شهريور
و در فرياد خشم توده هاي رنجبر بر ضدِّ خودكامان
و اندر لرزش تند زمين در زير پاي مردم عاصي
و در آهنگ جانسوز شعار تودۀ مستضعفِ بيدار
و در بازي شورانگيز جنگِ مشت ها با تانك
و اندر ضجّه هاي دلخراش مادران بر گور فرزندان
و در دُردانه هاي اشك بر سيماي معصومِ يتيمان
در خراشِ دست خون آلودِ خواهرها
كه با ناخن ز خاك سرد و افسرده
برادرهاي از كف رفته مي خواهند
و در شور و شكوه رعدآساي سرودِ خون
و از حلقوم مردان و زنان پاك و آزاده
طنين سرخ اين آهنگ مي پيچد كه:
«استقلال،آزادي،جمهوري اسلامي»
(17شهريور1357 - #شفيعي_مطهر)
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: شعر نو
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.