#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(427) 

 

« والاترين تعبير »،« بالاترين تغيير »است!

 Картинки по запросу

من در « درازای زمان » و « پهنای زمین »، 

راز و رمز همه « تحولّات شگرف » را در « تغييرات ژرف » ديدم،

در « تغيير باورها » و « پذيرش خطرها ».   

هماره « والاترين تعبير »،« بالاترين تغيير » است! 

 

 #شفیعی_مطهر

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 9 آبان 1395 | 5:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(426)

 

 « رفتار شایگان »و « بهار جاودان » 

Image result

من آبشارانی را دیدم که از « بلندای کوه » 

« بی شکیب و باشکوه »،

  « از ستیغ، لطافت می بخشیدند »

و  « بی دریغ، طراوت می باریدند»؛

اما دنيايي را ديدم « پراکنده از خشكي ايمان » 

و « آكنده از خشونت انسان ».  

از « طبیعت جهان، گُل »می روید 

و از « خشونت انسان،گُلوله »!

از « نَفَسِ آن نسیم بهار » می وزد 

و از نَفسِ این جحیم آتشبار »!

بیاییم شیشه « خشم خواب » را در « چشم مُرداب » بشکنیم

و روی « زمین پاک » و « زمینه خاک » ،

با « رفتاری شایگان »، « بهاری جاودان » بیافرینیم! 

 

#شفیعی_مطهر

 --------------------------

ستیغ: قُلّه کوه

جحیم: دوزخ،جهنم،آتش قوی و سخت،جای بسیار گرم

شایگان: شایسته و سزاوار ،لایق ؛درخور

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(424)  

 

« روی ریا » و « دُرِّ دریا » !

 

من زنانی را دیدم که خود را نه برای « همسر یگانه »،

که برای « مردان بیگانه »می آرایند ؛

اینان گویا بر این پندارند که « چشم مردان » 

تکامل یافته تر از « مغز زنان » است. 

نیز مردانی را دیدم که چون خود توان « احتجاب نگاه » را 

از « ارتکاب گناه » نداشتند،

از بانوان « حجاب موی » و « احتجاب روی » را انتظار داشتند!

نباید « دُرِّ دریا » را  به « روی ریا » « آلود »!

بل که باید « گزند گناه » را از « کمند نگاه »« زدود »

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------

احتجاب : در حجاب شدن، در پرده شدن، پنهان شدن 

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 6 آبان 1395 | 2:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 بهره وری! 

 Картинки по запросу

گفتم : مشکل اقتصادی ما چیست ؟

گفت : لابد مواد اولیه نداریم .

گفتم : داریم . اگر هم نداشته باشیم، وارد می کنیم .

گفت : انرژی .

گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم .

گفت : نیروی انسانی تحصیل کرده و ماهر .

گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم .

گفت : تکنولوژی .

گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم .

گفت : تجهیزات و امکانات .

گفتم : داریم . اگر نداشته باشیم هم وارد می کنیم !

گفت : ارز !

گفتم : داریم . اگر نداشتیم این قدر کالاهای غیر ضروری وارد نمی کردیم !

گفت : پس چی ؟

گفتم : " بهره وری "

گفت : نداریم !وارد کردنی هم نیست !!!


موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : چهار شنبه 5 آبان 1395 | 9:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(423) 

 

عیب بزرگ انسان ها !

 Картинки по запросу

من در این « شَهرِ سُرب و سراب » 

و « دَهرِ نَقب و نقاب » دو چیز را هرگز ندیدم: 

 یکی « زنده خوب » و دیگری « مُرده بد »!!  

گویی عیب بزرگ انسان ها، زنده بودن آن هاست!!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

نَقب: سوراخ و راه باریک در زیرزمین

دهر: زمانه، عصر و زمان

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 5 آبان 1395 | 5:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

دل بستن و جان را رستن!  

 

#شغیعی_مطهر

"آسمان زیر پر و بال من است"

این سخن را مرغکی باسنگ گفت

آسمان با این بلندی 

کوه با این ارجمندی

ابر با این اوج 

دریا با هزاران موج

جنگل و صحرا و دشت و دره

سرتاسر همه زیر پر و بال من است

ای سیه دل سنگ سنگین!  

ای سراسر نفرت و نفرین!

و ای آرام آشفته!  

و ای خاموش خفته!

تو نمی دانی چرا این راز را؟ 

و قدرت پرواز را؟

زیرا که تو دل بسته ای بر خاک و...

من جان رسته ام از خاک!

                      گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: شعر نو

تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 | 9:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(422)  

 

« درک سایه ها » در « ترک مایه ها »است! 

 http://ravantahlil.com/Files/Contents/80/549223_455859817763403_135697983112923_2050848_683498087_n.jpg

من گاهی « غَور در سپیدی آیه ها » را 

در « شَور در سیاهی سایه ها » دیدم. 

سایه هایی که به دنبال آدم ها می دَوَند

و چون مورد تعقیب آنان قرار می گیرند، از برابرشان مي گريزند.  

گاهی « درک سایه ها » در « ترک مایه ها »است!

باید از این « گذشت » و به آن « بازگشت »!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

غَور : فروشدن در امری، به دقت نگریستن و تفکّر کردن،کُنه چیزی

شَور: مشورت،کنگاش 

مایه : بنیاد هر چیزی

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 | 4:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

       ویژگی های خودکامگان در قرآن


 

#شفیعی_مطهر
 

ازشاخه مرگ سرخ گل می چینم 

جان دادن در ره شرافت دینم
 

تو مرگ و فنا و نیستی می بینی 

من جوشش سبز زندگی می بینم 


 

امروز نگاهی داریم به ویژگی ها و نشانه های خودکامگان و رژیم استبدادی در قرآن:

۱-حاکم مستبد مردم را به بردگی کشانده و از آنان آزادی را سلب می کند.

"وَ قَومها لَنا عابِدون".قوم موسی(ع)و هارون ما را بندگی می کنند.

۲-فرصت ارشاد و انتقاد به کسی نمی دهد .بدین سبب کارهای زشت خود در نظرش پسندیده جلوه می کند.

"وَ کذلِکَ زُیِّنَ لِفِرعَون سوءُ عَمَلِهِ ".

به همین طور عمل زشت فرعون در نظرش زیبا می نمود.

۳-آنچه در امر مملکت به نظرش آمد ،قابل اجرا می داند و رای خود را بدون دلیل بر آرای دیگران مقدم می شمارد.

"قالَ فِرعَون ما اَریکُم اِلّا اَری".

فرعون گفت:به صلاح شما نمی دانم جز آنچه را که خود صلاح بدانم!

۴-مانع رشد فکری و اراده مردم شده ،جامعه را در حال جمود و خمودگی نگاه داشته و به اطاعت کورکورانه وامی دارد.

"فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوه".

مردم خود را به زبونی و خواری کشانید تا اطاعتش کنند.

۵-فرمانروای خودکامه خودخواهی را به نهایت رسانده  شخص خود را موجودی مقدّس و بالاتر از همه می پندارد و اگر زمینه مناسب بیابد تا ادّعای خدایی پیش می رود و از همگان پرستش و خضوع مطلق می طلبد.

"ما عَلِمتُ لَکُم مِن اِله غَیری" وَ "فَقالَ اَنَا رَبُّکُمُ الاَعلی".

من جز خودم کسی را خدای شما نمی دانم.

۶-حاکم خودکامه در برابر دعوت حق و منطق عقل از در تهدید و ارعاب برآمده با ایجاد فشار و اختناق ،معتقدات قلبی و احساسات باطنی مردم را تابع هوی و هوس خود قرار می دهد...و اگر نتوانست در عقیده و ایمان مردم رخنه پدید آورد، به زور شلّاق و سرنیزه متوسّل می شود و چون از تصرّف در روح و قلب مخالفان خود مایوس شد، جسم و پیکرشان را در معرض شکنجه های غیر انسانی قرار می دهد:

"قالَ آمَنتُم لَهُ قَبلَ اَن آذَنَ لَکُم فَلِاُقَطِّعَنّ اَیدیکُم وَ اَرجُلَکُم مِن خِلاف وَ لَاُصَلِّبَنَّکُم فی جُذوعِ النَّخل".

(فرعون)گفت:به او (موسی) ایمان آوردید پیش از آن که من به شما اجازه بدهم؟پس حتما دست و پای شما را از چپ و راست قطع می کنم و شما را به دار می زنم.

۷-دیکتاتور مخالفان خود را به باد تهمت و ناسزا گرفته و به جاه طلبی و اخلالگری و ایجاد فتنه و فسادمتهم می کند:

"وَ تَکون لَکُما الکِبریاءِ فِی الاَرضِ یُریدونَ اَن یخرجاکُم مِن اَرضِکُم بِسِحرِهِما وَ یَذهَبا بِطَریقَتِکُمُ المُثلی".

(فرعون گفت):می خواهید بساط ما را برچیده خودتان بر روی زمین حکمفرما بشوید؟موسی و هارون می خواهند با مکر و افسون خود شما را بیرون رانده و روش عالی شما (رژیم)را از میان ببرند.

۸-حاکم مستبد در عین حال که با اهل دین و ایمان مبارزه می کند، تظاهر به دین داری کرده، خویشتن را حامی و طرفدار دیانت معرّفی می کند:

" اِنّی اَخافُ اَن یُبَدِّلَ دینَکُم اَو اَن یُظهِر فِی الاَرضِ الفَساد".

(فرعون گفت):می ترسم موسی دین شما را تغییر داده  یا اینکه بر روی زمین فساد برپا کند.

۹-به پیروی از اصل "جدایی بینداز و حکومت کن"حاکم زورگو فاصله طبقاتی در میان افراد ملت ایجاد می کند:

"اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِی الاَرضِ وَ جَعَلَ اَهلَها شیَعا یَستَضعِف طائِفَه مِنهُم "

فرعون در آن سرزمین  گردنکشی را آغاز کرد و میان مردم تفرقه انداخت و عدّه ای را زیر دست عدّه ای دیگر قرار داد.

۱۰-فرمانروای ستمگر  ثروت مملکت را مال شخصی خود حساب کرده و هرگونه تصرّف را در آن جایز می شمارد:

"اَلَیسَ لی مُلک مِصر وَ هذهِ الاَنهار تَجری مِن تَحتی".

(فرعون گفت):آیا مگر سرزمین مصر از آن من نیست و این نهرها از کاخ من جاری نمی شود ؟     

(نقل مضمون از کتاب"نظام اجتماعی اسلام" ،نوشته سید ابوالفضل موسوی زنجانی)

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 3 آبان 1395 | 9:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(421)  

 

« اسیران انقیاد » و « امیران فوق انتقاد »! 

Image result

 

 من هر دو گروه « اسیران انقیاد » 

و « امیران فوق انتقاد » را چون کسانی دیدم 

که « رامش را در قدرت » می جویند

و « آرامش را در سلطنت » .

آنان کسانی اند که « بستر آرامش را بر آب آویخته  »

و « خاکستر خواب را بر گرداب ریخته» اند. 

هیچ کس از « دیوِه قُدرت » نمی تواند « میوه محبّت » « بچیند»،

بل این «  ملیکه محبّت » است که می تواند « اریکه قدرت  »« بیافریند»!

اریکه ای که « آرایه اش محبوب » است و « پایه اش بر قلوب »! 

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

انقیاد: خوار و رام شدن، گردن نهادن،فرمانبرداری

رامش: آرامش،آسودگی،فراغ

دیوه: کرم پیله،کرم ابریشم

ملیکه: پادشاه،صاحب ملک

اریکه : سریر، تخت پادشاهی

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 3 آبان 1395 | 5:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

ره آورد یک تامل


#شفیعی_مطهر


 

چندی پیش برای تعویض گواهی نامه رانندگی ناگزیر از معاینه چشم بودم . بنابراین ساعتی را در سالن انتظار چشم پزشکی بیمارستان امام سجاد(ع) در بهار شمالی گذراندم . در این سالن معمولا حدود ۳۰- ۴۰نفر همیشه در انتظارند . 

به دیگر سخن اگر تعداد را ۳۰نفر ، انتظار هر نفر را يك ساعت و ساعت كار هر روز را ۸ساعت فرض كنيم ، در هر روز ۳۰ * ۱ * ۸ =۲۴۰ نفر ساعت از اوقات مردم تنها در اين سالن تلف مي شود !! 

با خود انديشيدم اگر متوليان امور فرهنگي جامعه يا مسئولان اين بيمارستان ذرّه اي دغدغه كار فرهنگي مي داشتند ، و بر اتلاف عمر مردم دل مي سوزاندند ، مي توانستند براي پرباركردن و عدم اتلاف وقت مردم كتاب ها ، مجلّات و روزنامه ها و ديگر خواندني هاي مناسب فراهم كنند و بدين وسيله گامي در تنوير افكار و رشد فرهنگي مردم بردارند.

     ( البته من چندي پيش طرحي به نام " فرهنگ انديشان " ارائه و در چند مطب پزشکان اجرا كردم و هنوز براي اجراي فراگیر آن منتظر ياران و ياوراني هستم ! اما....)

     براي عدم اتلاف وقت خودم هرچه گشتم ، متاسّفانه هيچ خواندني در اطراف نيافتم . ناگزير تكه كاغذي در جيبم يافتم و اين ابيات از ذهنم بر صفحه كاغذ تراويد. 

تاچه قبول افتد و چه در نظر آيد؟!!


 

هركه دانا شد توانا مي شود

هركه علم آموخت بينا مي شود

فكر پويا عمر جاويد آورد

فكر نو بر چشم ها ديد آورد

فكر با انديشه زيبا مي شود

 مغز با انديشه احيا مي شود

زندگي در پويش انديشه هاست

رشد در رويش ز عمق ريشه هاست

فكر كن تا جان تو روشن شود

فكر كن تا خارها گلشن شود

 در جُمودِ فكر مي ميرد بشر

 آدم بی فکر حيواني است شر 

فكر نو نور است جان تاريكزار 

فكر بي پويش غمين و خوار و زار ...


 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar


موضوعات مرتبط: مثنوي

تاريخ : یک شنبه 2 آبان 1395 | 8:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 102 103 104 105 106 ... 241 صفحه بعد