محمد(ص) این گونه بود.ما چگونه ایم؟

 

*روزی شتری را دید که زانوهایش بسته شده و هنوز بار سنگینی برروی آن است . گفت:

به صاحب شتر بگویید خود را برای مواخذه خداوند در روز قیامت آماده کند.


------------------------

*کافری را که در جنگ اسیر شده بود، آزاد کرد، زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند.

 --------------------

* مردی بادیه نشین در زمانی که او در مدینه هم پیامبر و هم حاکم بود، به سراغش آمد و یقه او را گرفت که باید خرماهایی که از من قرض گرفته بودی، برگردانی. اصحاب عصبانی شدند و خواستند با آن مرد برخورد کنند. پیامبر برآشفته شد و گفت: 

شماها باید طرف صاحب حق را بگیرید. من برای همین مبعوث شده ام تا هرکسی بتواند حق خود را از حاکم بدون لرزش صدا بگیرد.

-----------------------------
 

* گفت اگر در حال کاشتن نهالی بودید و علائم روز قیامت فرا رسید، به کار خود ادامه دهید و نهال را بکارید.

 -------------------------

* گروهی از اصحاب خود را برای تبلیغ اسلام به منطقه ای دیگر فرستاد. قبل از سفر از او پرسیدند تا چگونه این کار را انجام دهند. گفت:

تعلیمشان دهید و آسان بگیرید. 

سه بار از او این را پرسیدند و هر بار جواب همین بود.


-----------------------

* در زمانی که با کفار به طور نسبی صلح برقرار شده بود، به قصد خریدن زمینی در منطقه خوش آب و هوای طائف، عازم آنجا شد. چند روز بعد برگشت و گفت که قبلا همه زمین ها را مردم خریده اند...

او نخواست به عنوان حاکم به زور چیزی را تصاحب کند.

---------------------------

فرخنده زادروز واپسین بشیر بشر و آخرین سفیر داور حضرت محمدبن عبدالله(ص) در سیاه ترین عصر حاکمیت سکوت و حکومت طاغوت و میلاد خیرآفرین و عطرآگین فرزند برومندشان حضرت امام جعفر صادق(ع) و هفته مهرآمیز و رافت انگیز وحدت را به شما و همه شیفتگان صلح و رستگاری تبریک و تهنیت می گویم.

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : پنج شنبه 23 آبان 1398 | 16:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1374

 

«سخن گُفتن» و «لجن جُستن»!

«زاغ های سیاه» و «کلاغ های دُژآگاه»،

در «درازای باغ» و «فراخنای راغ»،

«آزاد» از جور هر «صیّاد» ،

«پر و بال را می گشایند» و «سینۀ سپهر را می پیمایند».

ولی «طوطی های سخنگو» و «لوطی های هالو»،

در «تنگنای قفس» و «زوایای محبس»،

«قربانی بیان» و «زندانی زبان» هستند! 

زیرا اینان «سخن می گویند» و آنان «لجن می جویند»!

«گفتن،هزینه» دارد و «نهفتن،گنجینه»!

آن جا که مرغِ «حق را پَر» و «ذیحق را سَر» می بُرند،

باید «هزینه پرداخت» و «سینه سپرساخت» ، 

و نه تنها با «آژوی سخن»،که با «نیروی همۀ جان و تن»،

«باطل را به زیر راند» و «حق را بر زبَر نشاند»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

دُژآگاه: بداندیش،بدخوی،خشمگین،بی رحم

لوطی:جوانمرد و باغیرت،رند،بی باک

هالو: ساده دل، خوش باور 

آژو: کوشش،همت و غیرت

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 23 آبان 1398 | 5:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1373

«نه دُشمن» ، «نه اهریمن»

«مخالف» ممکن است «خالف» باشد،

ولی لزوماً «دُشمن» یا «اهریمن» نیست!

بلکه انسانی است که جهان هستی را متفاوت با ما «می بیند»

و متناسب با آن «می اندیشد».

باورهای هر انسان «فرایندِ دیده ها» و «برایندِ شنیده ها»ی اوست.  

«عیارِ ارزش» و «معیارِ پذیرشِ» هر نظریه برای هر انسان

«استکمالِ مبانی» و «استدلالِ عقلانی» است.

با این شاخص «همیشه» هر «اندیشه» باید آزاد باشد.

وقتی «تفکُّر» و «تدبُّر» را می ستاییم،

باید «مهاد» و «برونداد» آن را هم بپذیریم.

اگر خردورزان را به جای «ارشاد» از «بندِ انقیاد» آزاد کنیم،

خود «طریقت را می یابند» و به سوی «حقیقت می شتابند».

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

خالف: گول، احمق ،بسیار خلاف، بی خبر

استکمال: تمام کردن، به کمال رساندن، کامل کردن

فرایند: مجموعة عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص 

مهاد: بستر،بساط

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 22 آبان 1398 | 6:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1372

 

نه «شیفتۀ باران» و نه «فریفتۀ یاران»! 

 

انسان های «خوب» و «محبوب»،

نه چون «دُهُل های توخالی»،که چون «گُل های قالی» هستند.

نه «شیفتۀ باران» اند و نه «فریفتۀ یاران»! 

نه به «دیده شدن،حسّاس» اند و نه از «چیده شدن،هراس» دارند.

«غمّاز» اند و «چشم نواز»!

امّا نه «توقُّعِ پاداش» دارند و نه «تصنُّعِ شاباش»!

چون «رنگین کمان می درخشند» و به «خانمان صفا می بخشند».

نه خود را با «هَمال می سنجند» و نه  از «پایمال می رنجند» .

«خاکسار» اند و «اهلِ انکسار» 

و به «تفاخر می ارزند»،ولی «تکبُّر نمی ورزند»!

زنهار که این «گُل های لطیف» را با «تجاهُل های سخیف» برنجانیم 

و «محبّت شان را پاس نداریم» و «مودّت شان را سپاس نگزاریم»!

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

دُهُل: طبل،طبل بزرگ،کوس

غمّاز: اشاره کننده با چشم و ابرو،غمزه کننده

هَمال: همتا،انباز،برابر،قرین،مثل و مانند

انکسار:شکستگی، فروتنی

سخیف: سست،سبک،ضعیف،ناقص

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 21 آبان 1398 | 5:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1371

 

«قرارِ صداقت» و «استقرارِ عدالت»

حکومت های «پُر مدّعا» و «اقتدارگرا»؛

«کبریاییِ اقتدار» را در «برپاییِ دار» می پندارند.

در حالی که اقتدارِ هر «حُکمرانیِ خوب» و «فرمانرواییِ مطلوب»،

«قرارِ صداقت» و «استقرارِ عدالت» است. 

در حکومتِ مُقتدر هر «شهروندِ بی پناه» و هر «دردمندِ بی گناه»،

می تواند بدون «هراس» و «تَلواس»، 

فارغ از هر «هیاهو» در برابر هر «زورگو» بایستد

و با «زبانِ رسا» و «بیانِ گویا»،

در عرصۀ «اجتماع» از حقوقش «دفاع» کند!

در جامعۀ مقتدر،مردم «عزیز»اند و «اهلِ تمییز».

فصل الخطاب همۀ «خلاف ها» و «اختلاف ها»،

نه «رایِ قدرتمندان»،که «آرایِ شهروندان» است.

«روشِ رفتار» و «گویش و گفتارِ» حکومت با مردم

بر «پایۀ مهر و مدارا» و در «نمایۀ تقاضا و تمنّا» است.

مردم «ولی نعمت» اند و حاکم ،«در خدمت»!

«ادارۀ امور» بر پایۀ «ارادِۀ جمهور»است،

نه «مِیلِ شهریار» و «خِیلِ دربار»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

قرار: آرام گرفتن،پابرجاشدن،آرامش،پایداری،عهد و پیمان 

استقرار:برقرار کردن ، پابرجا شدن ، قرار یافتن

کبریا: غرور،تکبُّر

اقتدار:توانمند شدن ،توانایی ، قدرت . ج . اقتدارات .

تَلواس: اندوه، اضطراب، بی تابی، بی قراری

اهل تمییز: اهل تشخیص،باهوش و بافراست،اهل بازشناسی

جمهور: توده ، گروه ، جماعت مردم . ج . جماهیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 20 آبان 1398 | 4:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1370

 

سکوت، «شکوهمندترین یاد» و «بلندترین فریاد»

 

سکوت، نه همیشه «بهانۀ حمایت» و «نشانۀ رضایت» است؛ 

که گاه بیانگرِ «دردی جانکاه» و «شگردی دادخواه» است؛

دردی که دل را «سوخته» و لب ها را به هم «دوخته»است!

گاه «بارِ اندوه» چنان «انبوه» است،

که نه «زبان را یارای گفتن»است و نه «بیان را سودای نهفتن»!

گاه سکوت، «شکوهمندترین یاد» و «بلندترین فریاد» است.

و گاه «زبانِ گویا» و «بیانِ پویا»؛

در برابر «ریای ورّاج» با «ادّعای احتجاج»،

«لال» از هر گونه «استدلال» می مانَد! 

گاه درد هم «جانسوز»است و هم «لب دوز»،

نه «می باید گفت» و نه «می شاید نهفت»!

چه خوش می سراید سخنسرای سرافراز،سعدی شیراز:

مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد 

اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

منجّم کوکب بخت مرا از برج بیرون کن  
که من کم طالعم ترسم ز آهم آسمان سوزد

بیاییم بگشاییم «پنجره های سکوت» را به روی «حنجره های مسکوت»؛

تا بشنویم «نهفته های رازآمیز» و «ناگفته های دل انگیز» را!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

شگرد: روش طریقه فن و طرز عمل

یارا: توان، نیرو ،جرات، زهره،توانایی

وِرّاج: پرحرف، پرگو، بیهوده گو

احتجاج: حجت آوردن،دلیل آوردن

مسکوت: خاموش شده

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 17 آبان 1398 | 6:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1367

«مرگ» و «برگ»

هر «انسانِ یگانه» سه «گونه» مرگ دارد. 

یکی مرگِ «وجدان» و دیگری مرگِ «روح و روان».

و سومین «قِسم»، مرگِ «جِسم» است.

آن گاه که ما از وجودِ «انسانی پاک» با «وجدانی تابناک» ،

«بدون تشویش» به «نفعِ خویش» سوءِ استفاده می کنیم، 

و در «پیشانی» هیچ «پشیمانی» احساس نمی کنیم،

در آن لحظه در ما «جان، افسرده» و «وجدان، مُرده» است.

آن گاه که یک «غدّار،غرورت را درهم می کوبد»  

و با «شعار،بر شعورت برمی آشوبد» ،

در وجودت چیزی به نام «روح»،«مجروح» می شود!

...و سومین و آسان ترین «مرگِ بی گریز» چون ریزشِ «برگ در پاییز» است.

بیاییم تا در این «قفس»،«نَفَس» می کشیم،

گر چه «بسی زاریم»،«کسی را نیازاریم»!

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

غدّار: بی وفا، در فارسی به معنی مکار، حیله گر، پیمان شکن 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 11 آبان 1398 | 5:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1366

«نورِ جود» از «نارِ وجود»

«خورشید»،«سرچشمۀ شید» است.

او  هر «آن» و هر «زمان»  

چون «تنور»،«نور» می افشانَد و از «سرور»،«سور».

او هر لحظه «بدونِ تشویش» از «هستیِ خویش» می کاهَد

و از «نارِ وجود»،«نورِ جود» می پراکَنَد.

این «مهرِ فروزان» بر سینۀ «سپهرِ سوزان» هماره می درخشَد،

و همۀ هستی را «بی دریغ» و «بی دروغ» نور و نار می بخشد.

بنابراین هر «روشنگرِ آگاه» و «هنرورِ دادخواه»،

که جامعه را «نواندیش می خواهد» باید چون خورشید از «جان خویش بکاهد»

و «شمع جان را بسوزد» تا «جمعِ جانان را بیفروزد»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

شید: نور،روشنایی،آفتاب 

سور: بزم، جشن، عروسی، عیش

افروختن: روشن کردن،(بیفروزد: روشن کند)

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 آبان 1398 | 6:17 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1365

«سکوتِ انزجار» یا «باروت پیش از انفجار»؟!

برخی از «شهریارانِ مغرور» در میانِ مُحاصرۀ «یارانِ بی شعور»،

در  زیرِ «هوارِ تباهی» به این «پندارِ واهی» می رسند،

که «سربه زیریِ شهروندان» و «ستم پذیریِ دردمندان» 

 «جاودانۀ بی نهایت» است و «نشانۀ رضایت»  .

در حالی که «آستانۀ تحمُّل» و «پایانۀ تامُّل»،

«ظرفی محدود» است و «ظرفیّتی معدود» دارد.

این «بهانۀ خاموشی»،«نشانۀ فراموشی» نیست.

این «سکوتِ انزجار» و «باروت پیش از انفجار» است. 

«تَنِشی زیرِ بستر» و «آتشی زیر خاکستر» است.

روزی «زبان دَرمی کَشَد» و «زبانه بَرمی کَشَد»!

سکوتِ «پِستۀ دهن بسته» و «انسان مسکوتِ دل شکسته»،

نه به خاطر «زبانِ الکَن» است،که بس «دندان شکن» است!

#شفیعی_مطهر

--------------------------- 

انزجار: دوری کردن ، رمیدن، بیزار بودن ، رمیدگی ، نفرت 

هوار: آوار، آنچه از سقف یا دیوار خانه فرومی ریزد،صدای فروریختن

زبان دَرکَشیدن: دم فروبستن،خاموش شدن،ساکت شدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1398 | 5:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 #سیاه_نمایی/7  

ما اینیم!

گفت: سرانجام ماه های محرم و صفر یعنی ایّام سوگواری و غم و غُصّه گذشت و ماه ربیع،یعنی بهار شادی و شادمانی فرارسید.حلول ماه ربیع الاول را تبریک می گویم.

گفتم: ممنونم. من هم متقابلاً به تو تبریک می گویم. حالا یک سوال!

گفت: بفرما!

گفتم: بنابراین از این پس دیگر بهانه ای برای غم و غصّه خوردن نداریم؟

گفت: مگر ما می توانیم در این جا زندگی کنیم و غم و غصّه و نگرانی نداشته باشیم؟

گفتم: دیگر چه غصّه و غمی داریم؟

گفت: پس غم و غصّه و نگرانی درباره گرانی،فساد و اختلاس و...را چه کسانی باید بخورند؟

گفتم: پس چرا اسم این ماه را بهار شادی می گذاری؟

گفت: آفرین بر تو! خوب سوالی پرسیدی! فرق آن دو ماه با این ماه این است که غصّه خوردن و سوگواری آن دو ماه مقدّس بود و نمی شد تلخی آن را با قندِ شوخی و لطیفه،شیرین کرد؛ ولی دربارۀ اختلاس و فساد و گرانی تا بخواهی می توانیم لطیفه و شوخی تولید کنیم که همۀ غم ها از یادمان برود!

مثلا زمانی می گفتیم می خواهیم ژاپن و سویس شویم! حالا می گوییم بروید خدا را شکر کنید که یمن و سوریه و افغانستان نشدیم!

اگر قیمت دلار و گوشت و ...چهار برابر شد،می گوییم خدا را شکر کنید که هشت برابر نشد!

اگر سه هزار میلیارد اختلاس کردند،می گوییم خدا را شکر که شش هزار میلیارد ندزدیدند!

می گویند در ایستگاه اتوبوسِ واحد تعداد زیادی مسافر شهری صف کشیده بودند.وقتی اتوبوس خالی در ایستگاه توقف کرد،نفر اول فوراً سوار شد و محکم چسبید به میلۀ وسط اتوبوس ! 

مسافران بعدی متعجّبانه به او گفتند: این همه صندلی خالی هست.بیا بنشین!

مسافر اولی پاسخ داد: یک ربع دیگر اتوبوس به قدری پر می شود که این میله هم گیرتان نمی آید!!

ما اینیم!!

گفتم: باز هم #سیاه_نمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: سیاه نمایی

تاريخ : چهار شنبه 8 آبان 1398 | 4:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 ... 241 صفحه بعد