نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(377)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 


راسته ی خارپشتان/ تصويري

من مردمان توسعه نيافته اسير انقياد و گرفتاران نظام استبداد را چون خارپشتان در عصر يخبندان ديدم كه چون از يكديگر دور مي شوند، از هجوم سرما مي لرزند و چون به هم نزديك مي شوند، خارهايشان به بدن يكديگر مي خلد و مجروح مي شوند.


من قطاري را ديدم كه به سوي خدا مي رفت و همه مردم سوار شدند؛ اما وقتي به بهشت رسيدند، همه پياده شدند و فراموش كردند كه مقصد خداي بهشت بود، نه بهشت خداي.

 
 
QGzxbxYoaX.jpg
 
من نسلي را ديدم كه روزگاري تباه و آسماني سياه را براي فرزندان خود به ميراث مي نهادند؛ نسلي كه نه تنها ريشه هاي گياهان كه انديشه هاي تابان را نيز سترون مي كرد.
 
 

 من حاجياني را ديدم كه نه تنها خانه خدا،كه خود خدا را دور زدند و سپس نه از تنها خانه خدا كه از خود خدا برگشتند. 


من زناني را ديدم كه از خداي توانا تنها يك شوهر مي خواستند،اما از شوهر ناتوان همه دنيا را!

ادامه دارد...

                          شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 14 آذر 1392 | 6:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(376)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

 

من بسياري از مدعيان خدمت و داعيه داران رسالت را ديدم كه پاي بر نردبان هستي شهروندان نهادند و چون بر بلنداي ارگ شوكت و اريكه قدرت نشستند، نه يادي از خالق كردند و نه فريادي از خلق شنيدند....افسوس از توسعه نيافتگي مردماني كه نردبان قدرت مي شوند و بازيچه سياست!


من اين شهر را سرزمین واژه هاى وارونه و ارزش هاي واژگونه ديدم : جایى كه گنج،"جنگ" ،درمان،"نامرد"و قهقهه،"هق هق" می شود؛ اما دزد همان"دزد"است... درد همان "درد" وگرگ همان "گرگ"!!

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

من انسان را در حالي ديدم كه هر لحظه بر قدرت جسم مي افزايد و از توانمندي روح و روان مي كاهد.


من هرگز ميزان قدرت خود را نديدم و به ارزش آن پي نبردم تا آن گاه كه قوي بودن تنها گزينه من قرار گرفت.


من بهترين امتياز پابرهنگان را در اين ديدم  كه لااقل ريگي در كفش ندارند!!

ادامه دارد...

                      شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 12 آذر 1392 | 6:17 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(375)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

 

 

من دل انسان ها را آسماني ديدم كه هيچ گاه خاطره ستاره هاي روشنگر از خاطرشان نمي رود؛ بنابراين كوشيدم تا براي دل هاي تاريك ستاره باشم و براي شرارت ها،شراره.


من چه بسيار ملت هاي عقب مانده و كشورهاي توسعه نايافته را ديدم كه با مشت هاي گره كرده انقلاب كردند؛ اما سرانجام با مشت هاي گسيخته ناگزير از گدايي شدند.(با الهام از سخن چرچيل)

...زيرا هر انقلاب بيش از احساسات،به عقلانيت نياز دارد.

من پرنده اي را ديدم كه بر سر تنگ ماهي نشسته و به او مي گويد: تو كه قفست سقف ندارد،چرا پرواز نمي كني؟


من فرمانرواي خودكامه اي را ديدم كه براي تحميق ملت و تحميل قدرت راهي جز دروغ گويي نداشت. او بر اين پندار واهي پاي فشرد كه: دروغ را هر چه بزرگ تر بايد گفت، اما براي ايجاد باور در ذهن هاي كور و مغزهاي بي نور بايد بسيار آن را تكرار كرد. بايد بر بنيان حق برآشوبيد و بر طبل تكرار كوبيد،زيرا براي عوام توسعه نيافته عامل تكرار مهم است،نه راستي گفتار!!


من در ظهور و سقوط خودكامگان خونريز تاريخ اين اصل مسلم و قانون محكم را ديدم كه هر فرازي به فرود مي انجامد و هر نمادي به نمود.براي اينان سرنوشت شوم و مرگ مشئوم دير و زود دارد،اما سوخت و سوز ندارد.

ادامه دارد...

                       شفيعي مطهر

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 10 آذر 1392 | 7:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(374)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

 

من در چشم هاي بينا و گوش هاي شنوا،خير و خاصيتي نديدم در حالي كه ذهن،كور باشد و دل، فاقد شعور.


نایت اسکین

من ذهن را باغي پر شجر و فكر را بذري بارور ديدم؛بذرهايي كه هم مي تواند گل هاي عطرآگين بروياند و هم علف هاي هرز و زهرآگين.

من كتابي را ديدم فرخنده پي ،اما بر سر ني . نام آن فريادگر در شعارها بود،اما پيام آن بيگانه با شعورها. پيام كتاب جلوه گر در آمال بود،نه در اعمال....و اين گونه بود كه كتاب نمي توانست در تبيين راه مردم شمعي روشنگر و ماهي منور باشد.

من مردماني را ديدم كه به كتاب بيداري آن گونه مي نگريستند كه به سلاح كشتاري.

 

عکس هایی از سرد ترین نقاط کره زمین

من اثر هنري را چون كوه يخي ديدم كه هفت هشتم آن زير آب و پنهان از ديده ها و تنها يك هشتم آن جلوه گر است. 


نایت اسکین

ادامه دارد... 

                        شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 8 آذر 1392 | 7:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(373)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 


من کرم کوچک ابریشم را ديدم كه همه عمر قفس می بافت، اما به فکر پریدن بود! بنابراين مهم نيست كه چه آرزويي داريم،مهم اين است كه چه مي كنيم!! آن چه مي ماند ثمرات عمل است،نه كرامات امل!!


من خودكامه خون ريزي را ديدم كه عمري براي خود گور مي كند و آن را با نفرت و نفرين مي آگند.


من بدترين نوع چاپلوسي را تاييد سخني ديدم كه دور از حقيقت باشد و كور از ديدن واقعيت.

من بدرفتاران با خود را چون سمباده ديدم كه گرچه روح مرا مي خراشند و بر زخم هاي دلم نمك مي پاشند،اما در نهايت خود را مي فرسايند و جان و روان مرا براق و صاف و صيقلي مي كنند.


من خداوند را آن قدر بخشنده و مهربان ديدم كه هيچ گاه چيزي را از من باز نستاند،مگر اين كه بهتر از آن را به من بازگرداند


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

ادامه دارد...

                            شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 6 آذر 1392 | 6:36 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(372)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

 

من انساني را ديدم كه بارقه اي از سوز درونش به بيرون جهيد و خرمن هستي اش را به آتش كشيد.


من شهروندي را ديدم كه بي گناه جانش را ستاندند.دادستان خرد،شخص شهريار را متهم رديف نخست ناميد تا زماني كه او بتواند قاتل را شناسايي،دادرسي و به پادافره گناهش قصاص كند.


من آن گاه معني و مفهوم بزرگواري را ديدم و دريافتم كه درختان بارور را ديدم كه هر چه بيشتر سنگبارانشان مي كنند،بيشتر ميوه به دامانشان فرومي ريزند!


من شگفتي را در كار برخي از كهنه گرايان ديدم كه لباس هاي ده سال پيش را به علت مدنبودن نمي پوشند؛اما سخنان ده قرن قبل را هنوز نشخوار مي كنند!


من ابلهي را نديدم مگر اين كه در به در به دنبال ابله بزرگ تري بود تا او را بستايد و در سايه سارش بياسايد.

ادامه دارد...

                        شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 4 آذر 1392 | 8:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(371)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من صداقت و صميميت را اكسيري حيات آفرين و كيميايي بنيادين ديدم كه فقدان آن در جامعه بشري موجب برچيده شدن طومار رفاه و رستگاري از بسيط زمين و بساط زمان مي گردد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من شكوفايي غنچه استعدادهاي نهفته و خلاقيت هاي خفته را در برخورد با معماهاي پيچيده و سختي هاي نسنجيده ديدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مردان بزرگ و زنان سترگ را كساني ديدم كه در رويارويي با سختي هاي روزگار و دشواري هاي پيكار همواره راهي مي جويند ،يا راهي مي سازند.

گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در پويش راه زندگي و شاهراه ارزندگي كساني را كامياب و شاداب ديدم كه حباب نفس خود را شكستند،تا به آفتاب آرمان ها پيوستند.

نایت اسکین

من بسياري را ديدم كه شبانه روز راه مي پيمودند؛ اما به جايي نمي رسيدند. گويي در مسير روزگار ،سيري دوار داشتند.

ادامه دارد...

                         شفيعي مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 2 آذر 1392 | 7:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(370)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
 

من روزی را آمدني ديدم که تکنولوژی و فناوري از تعامل انسانی پیشی گيرد. در چنین روزی ، جهان نسلی از احمق ها خواهد داشت.

(با الهام از سخن آلبرت انيشتين) 


نایت اسکین

من عمري است كه هماره مي گويم و مي نويسم؛ اما سرانجام مي دانم آنچه را كه با خود به خاك خواهم برد،دنيايي از دردهاي نهفته و سينه اي از سخن هاي نگفته خواهد بود.

نایت اسکین


من ملتي را ديدم كه ترس هاي موهوم و هراس هاي مشئوم را آنقدر بزرگ انگاشت و سترگ پنداشت كه سرانجام بادكنك هراس ،باد و بروت ناس را با خود برد و به  اوهام سپرد.


نایت اسکین

من ملت هايي را ديدم كه سياهكاري هاي روزگار را با خون سرخ خود زدودند و درهاي دنيايي سبز و زيبا را براي حاكمان خودكامه خود گشودند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مردي را ديدم با آرزوهايي بلند و هدف هايي شكوهمند. او بلندي را در بلنداي سنگ ها مي جست ،نه در نيرومندي فرهنگ ها ...

  ادامه دارد...

                                  شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 26 آبان 1392 | 9:25 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

اگر تو آنجا بودي

               كو‏ُنا لِلظّالِمِ خَصْماً وَلِلْمَظْلوُمِ عَوْناً

                      (از وصاياي امام علي عليه السلام)

آن گاه كه نخستين تازيانه ستم بر پوست لخت اولين ستمديده تاريخ، خطّي از خون كشيد، و نخستين شمشير خود كامگي و انحراف، فرياد سرخ رگ هاي استضعاف را بر سينة سياه آسمان پاشيد، اگر تو آنجا بودي ، براي دفع ستم و رفع الم چه مي كردي؟

آن گاه كه دست بيداد قابيل- اولين ستمگر تاريخ - فرا رفت و فرو آمد و نخستين قطرة سياه مرگ را در كام هابيل- نخستين ستمديدة تاريخ - چكانيد و نخستين قطره خون پاك برسينة سياه خاك فرو ريخت، اگر تو آنجا بودي ، در نهي از منكر و نفي ستمگر چه مي كردي؟

آن گاه كه در مصر خون بردگان بي گناه را گلماية بناي اهرام سياه مي كردند و موساييان حق باور در رويا رويي با تفرعن فرعون هاي ستمگر با پيام آور حق نگر ميثاق بستند و اركان نفاق را در هم شكستند، اگر تو در عرصه اين نبرد حق و با طل بودي،  چه مي كردي؟

آن گاه كه نمرود، اين الهة جور و جهل و جمود براي نابودي ابراهيم، قهرمان آزادگي و اميد و تنديس تناور توحيد، مناره اي از خشم افراخت و دريايي از آتش افروخت، اگر تو در اين مصاف تبلور توحيد با تحجّر پليد بودي ، چه مي كردي؟

آن گاه كه در صحاري كنعان برادران بي وفا، دام جفا گستردند، آتش كينه در تنور سينه آنان را بر آن داشت تا يوسف، آن ماه فضيلت را در چاه رذيلت خود افكنند، اگر تو در آنجا بودي، كه براي برادران يوسف جز اظهار تأسف گريز و گريزي نبود، چه مي كردي؟

آن گاه كه محمّد (ص)، آخرين پيام آور آسماني بت ها و بت واره هاي شرك و خود كامگي را درهم شكست و غُل ها و زنجيرهاي اسارت را از دست و پاي افكار انسان ها گسست، آن گاه كه در عرصه هاي بدر و اُحُد و خندق و در جبهه هاي رويارويي شرافت و اشرافيت، كفر و نفاق در برابر محمد (ص) پيامبر مهر و وفاق ، قامت بر مي افراشتند، اگر تو آنجا بودي ، در ياري اسلام و محو كفر و ظلم و ظلام چه مي كردي؟

آن گاه كه در صحراي طف و بيابان كربلا، حسين (ع) سردار سپاه سپيده ، پرچم سرخ جهاد را بر بلنداي سبز فرياد برافراشت، آن گاه كه ياران، برادران و فرزندان و همه هستي خود را در طبق اخلاص نهاد و عاشقانه به پيشگاه حضرت دوست تقديم كرد، آن گاه كه در گرما گرم نبرد ظهر عاشورا غمگينانه سر بر بازوي تنهايي نهاد و فريادِ «هل من ناصرٍ ينصُرُني» را بر تارك همه آزادانديشان بيدار در همه قرون و اعصار نواخت، اگر تو در اين صحنه مصاف نور و ظلمت، و سعادت و شقاوت حاضر بودي، براي اعلاي كلمه توحيد و امحاي باطل پليد چه مي كردي؟

آري اگر تو در همه عرصه هاي رويارويي حق و باطل، عدالت و تبعيض، شرافت و اشرافيت، و فضيلت و رذيلت حاضر بودي، دست در دست هابيل مظلوم، بر جفاي قابيل مي شوريدي، هماهنگ و همنوا با موساييان ستم ستيز، تفرعن فراعنه حق گريز را در هم مي كوبيدي، در ركاب ابراهيميان آگاه، نمروديان خود خواه زمين را در هر زمان به خاك مذلّت مي نشاندي، همگام با يوسف صدّيق سال هاي ستروَن جوانمردي و صداقت و قرن هاي قحطي مهر و محبّت را پر از شكوفه هاي مهرباني و كرامت مي كردي، همراه با محمّد (ص) پيام آور بزرگ رحمت و حريّت با قامتي به بلنداي قيامت با همه خود كامگان ستم پيشه و اشراف بي ريشه در مي آويختي و خون سياه عوام فريبان جبهة زور و زر و تزوير را مي ريختي، و در حماسة سبز عاشورا و نبرد سرخ كربلا در ركاب سردار سرافراز سپيده، كتيبة انقلاب را در كتاب آفتاب مي نگاشتي، ريشه زور و انديشة فسق و فجور را بر مي كندي و بناي كاخ عزّت و كرامت را پي مي افكندي.  ….افسوس! دريغ كه من و تو در هيچ يك از آن صحنه ها نبوديم ، تا رسالت انساني و تاريخي خود را انجام دهيم. امّا  …

    چشم دل باز كن كه جان بيني

                 آنچه ناديدني است آن بيني

اگر چشم دل و گوش جان را بگشايي ندايي تحوّل آفرين در همه ادوار تاريخ طنين انداز است كه:

 كُلُّ ارضٍ كربلا و كُلُّ يومٍ عاشورا

بنا بر اين همه آن جبهه ها همچنان گشوده است و نبرد بي امان پيوسته در جريان است. صحنه ها تنها من و تو را كم دارد …

                                                           سيد عليرضا شفيعي مطهر

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 22 آبان 1392 | 7:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(369)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین
  

 

من يك قطره نور را ديدم كه از زبان مناره اي تافت و دل دريايي از تاريكي راشكافت ؛بنابراين دانستم كه حتي يك نفر حق مدار و اميدوار مي تواند بر دريايي از باطل برآشوبد و هيمنه اش را درهم كوبد

من هر روز نو را نوروزي تازه ديدم كه از مام زمان زاده مي شود ؛ اما در اين شهر شگفتي ها هر روز اين نوزاد نيز مرده به دنيا مي آيد!! 

من مردم اين شهر را ديدم كه ديگر به راست و دروغ بودن سخن چوپان دروغگو اعتنايي نمي كنند؛ زيرا هر روز و هر لحظه خود گرگ ها را مي بينند كه بي محابا يورش مي برند و حتي آدميان را بي گزينش مي درند

 

 

من در اين ديار غريب و بر فراز اين كشتزار فريب كلاغ هاي بيگانه را ديدم كه مترسك هاي ديوانه را شناختند و روي كلاه حصيري شان آشيانه ساختند.

 

من آن قدر سخنران بي بدل را ديدم و سخنان بي عمل را شنيدم كه ديگر هيچ خردورز باورمندي نه عنايتي به ديدن دارد و نه رغبتي به شنيدن .

ادامه دارد... 

                        شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 21 آبان 1392 | 10:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(368)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من فرومايگان فرهنگ ستيز و خودكامگان مردم گريز را ديدم كه در راه نابودي فرهنگ اصيل ملت ها نه كتاب ها را مي سوختند و نه آتش انقلاب ها را برمي افروختند؛ تنها مي كوشيدند تا مردم كتاب نخوانند!!


من پرنده را هر چه بلندپروازتر ، افق ديدش را بازتر ديدم.

من براي رسيدن به بهار بهروزي و عبور از پل پيروزي راهي جز گذر از مسير زمستان سخت نديدم؛ همان گونه كه براي رسيدن به پگاه سپيد راهي جز گذر از شب پليد نيست.



من هر گاه آسمان دلم را ابري ديدم،دانستم كه هنوز به اندازه كافي اوج نگرفته ام؛ زيرا انسان آن گاه رهاتر از موج و فراتر از اوج است كه ابرها را زير پاي خود ببيند و خود فراتر از آن بنشيند.


 
 
من قصری را دیدم فلک فرسا و ملک آسا بر لب پرتگاهی مغاک و خطرناک. قصرنشینان ملیک غافل از سقوط نزدیک و سرمست از باده قدرت و شراب شوکت به سوی نابودی می شتافتند و گلیم عبرت را برای آیندگان می بافتند!! 

ادامه دارد...

                  شفيعي مطهر

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 19 آبان 1392 | 10:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(367)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من علت شكاف روزافزون بين فقير و غني را در اين ديدم كه فقير با كار خود ارزش افزوده ايجاد مي كند ،ولي غني با ترفندهايي حاصل دست رنج فقير را مي ربايد و بر ژرفاي شكاف مي افزايد.بنابراين هر دو مي افزايند . او بر ارزش هاي حياتي و اين بر شكاف هاي طبقاتي.

 

 

من چه بسيار اين عبرت ها را در تاريخ بشر ديدم كه اختلاف بين دو قدرتمدار به سقوط ملت هاي روزگار انجاميد.سربازاني با هم مي جنگيدند؛در حالي كه يكديگر را نمي شناختند در راه تحقق مطامع فرمانرواياني كه يكديگر را مي شناختند،اما با هم نمي جنگيدند.

 

من یک نظام را آن گاه عادلانه ديدم که عدالت در سه عرصه زیر تحقق یابد :
1- عدالت در توزیع قدرت
2- عدالت در توزیع ثروت
3- عدالت در توزیع اطلاعات

 

من ملتي را ديدم كه پلكان رهايي و سرمايه هاي توانايي را امروز مي سوخت و براي فردا و فرداييان حسرت مي اندوخت.

 

من حقيقت هر انسان را نه در متن گفته هايش كه در بطن نهفته هايش ديدم. 

ادامه دارد...

                     شفيعي مطهر

 

 

 



 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 17 آبان 1392 | 7:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل ديدني هاي شهر سرب و سراب (366)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من برخي از آدم ها را چون تابلوي تصويري ديدم كه اگر زيادي بزرگشان سازي ، از كيفيتشان مي كاهد.


من در پويش راه كمال و نيل به آمال، بسياري را در نخست ،همراه ديدم؛ اما كمتر كسي را ديدم كه تا آخر همراه بمانند.بنابراين آن چه هماره به كار مي آيد ،گواه عمل است ،نه همراه اول!


من بزرگي انسان هاي بزرگ را در هنر كشف بزرگي ديگران ديدم.


من آن گاه  سراي رامش و سيماي آرامش را ديدم كه احساس كردم با هر گام و در هر اقدام دستم در دست خداست.


من در عرصه شهر و صحنه دهر چه بسيار بازيگراني را ديدم كه هر يك بدون كارگردان، نقش هاي خود را بازي مي كردند؛ زيرا رياكاري و تظاهر از هر بشر، يك بازيگر و از هر تاجر،يك تاجور مي سازد.

ادامه دارد...

                    شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392 | 6:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل ديدني هاي شهر سرب و سراب (365)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من هيچ گاه خود را بزرگ نديدم؛ ولي همه كساني كه كوشيدند تا خردم كنند، آناني بودند كه مي پنداشتند من لقمه اي بزرگ تر از دهانشان هستم.


من هيچ صيادي دانا و غواصي توانا را نديدم كه از جويباري حقير،صدفي كبير و از مردابي گنداب،مرواريدي ناب صيد كند.براي يافتن گوهرهاي گران و مرواريدهاي رخشان بايد دل به دريا زد. گوهر ناب را از دل دريا بجوي و دريادلي را از دل جوي مجوي.


من مترسكي را ديدم كه او را به دار زدند ؛ زيرا در ژرفاي دلش هنوز برقي از مهرباني و بارقه اي آسماني مي درخشيد ...و اين توهم وجود داشت كه مبادا گرماي اين احساس ،سرماي هراس را بزدايد و باب دوستي با پرنده اي را بگشايد.


من شيطان را نماد پليدي و مظهر پلشتي ديدم؛ اما نمي توانم صداقت او را در مقايسه با دروغگويان رياكار و چاپلوسان مكار نستايم ، آن گاه كه جاودانگي در جهنم را به جان خريد ؛ولي از تظاهر به دوستي آدم سرپيچيد.


من فرمانرواي خودكامه اي را ديدم كه همه پل هاي پيوند را شكست و رشته هاي نيرومند را گسست ؛ پل ها و رشته هايي كه واسطه او با مردم بودند...تا آن گاه كه سقوطش فرارسيد ؛ نه ياري برايش مانده بود و نه ياوري.

ادامه دارد...

                           شفيعي مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 14 آبان 1392 | 7:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(364)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

 

من انسان هاي مثبت انديشه و افراد قناعت پيشه را بي نيازنرين و ثروتمندترين افراد جامعه ديدم.


من در تكوين و تكامل تاريخ بشر انسان هايي را تحول آفرين ديدم كه به گاه مناسب در جايگاه متناسب قرار گرفتند و نقش تاريخي خود را خوب بازي كردند.


من انسان هايي را در تاريخ موفق ديدم كه به گاه زايش يك تحول ناگزير، نه روايتگر غائله ، كه خود قابله بودند.


من خود را همواره انساني آزاد و شهروندي شاد مي بينم؛ زيرا هميشه كاري براي انجام دادن و انگيزه اي براي عشق ورزيدن و بارقه اي براي اميدواربودن دارم.(با الهام از سخن ارسطو)


من رهگذري را ديدم كه به چاهي ژرف فروافتاد.من ندانستم كه تقصير از جاذبه زمين بود، يا از رهگذر مست و مسكين؟!(با الهام از سخن آلبرت انيشتين)

ادامه دارد...

                           شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 11 آبان 1392 | 5:50 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(363)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من ميلاد انسان را ديدم، چون افروختن كبريتي...و مرگش را نيز ،چون خاموشي كبريتي؛ اما نمي دانم در اين مدت گرما بخشيد؟يا سوزاند؟!


من رود را ديدم روان و زلال ..و مرداب را ديدم از سكون و سكوت، مالامال. آن مي گذشت و پليدي ها را فرومي گذاشت ؛ اما اين مي ماند و پلشتي ها را در درون نگه مي داشت و مي انباشت.


من انسان را آفريده اي عجيب و پديده اي غريب ديدم. او براي شناخت همه پديده ها و تمام آفريده ها به عمق ژرف ترين نقطه زمين شتافت و به ماه و مريخ دست يافت؛ او به هر سويي تاخت ، اما درون خود را نشناخت.


من  دوستاني را ديدم كه با سخني دلم را شكستند و چون تيغي درونم را خستند؛ ...و من كوشيدم تا تيغ هاي آهنين را از دل خونين برآورم؛ اما چه فايده كه هر يك زخمي ماندگار و دردي دل آزار بر جاي مي نهادند.


من الماس را كربني ديدم كه بر اثر فشارهاي سخت ارزش يافته است؛بنابراين دانستم كه بايد سختي كشيد تا به خوشبختي رسيد.

ادامه دارد...

                          شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1392 | 10:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(362)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من علت سنگيني خواب و سرگرداني در سراب را در سبكي انديشه و سستي ريشه ديدم.


من دو دست را در حال چلانيدن لباس شستني در حركت خلاف يكديگر ديدم ؛ در حالي كه هدف هر دو يكي است؛ بنابراين دانستم كه وحدت در هدف ها و نيت ها شرط است؛ حتي اگر جهت حركت ها مخالف همديگر باشند.


من پدرم آدم را ديدم كه با عصيان خود از بهشت افلاك به خشت خاك آمد تا با رفتار شايسته ، مقامي بايسته بيابد و خود با پر و بال خود فاصله خاك تا افلاك را بپويد و رضوان محبوب را بجويد.او هبوط كرد، نه سقوط. او آمد تا پرواز بي پر و بال را بياموزد و هستي بي زوال را.


من در هر بار گريستن خود تولد دوباره خويش را ديدم و در هر بار گريستن ديگران، مرگ خود را ...و در ميان اين دو سادگي، معمايي ديدم به نام زندگي!

من درختان جنگل را ديدم بيمناك از تندي تبر .آن هم نه از تيغه پولادينش، كه از دسته چوبينش؛ زيرا پولاد با جنگل بيگانه است ، اما چوب با درخت،يگانه؛ آن دشمن ازلي است، اما اين از تبار جنگلي.

ادامه دارد....

                           شفيعي مطهر

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 7 آبان 1392 | 7:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(361)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من غازي را كه اعتماد به نفس عقاب دارد، در عرصه پرواز برتر و موفق تر ديدم از عقابي كه خود را غاز مي پندارد.


من در دادگاه آفرينش بدترين جرم يك انسان را اتلاف زندگي و انحراف ارزندگي ديدم و مجازاتش را نه مرگ، كه عمري انسان زيستن و جهان را نيك نگريستن دانستم.


من سنگي را ديدم رها شده از دست كودكي هوسباز به سوي پرنده اي تيزپرواز.سنگ سرگردان مانده بود كه كدام را بشكند؛ بال پرنده بي گناه را يا دل كودك خودخواه را؟!


من راهنمايي ظلم ستيز و ظلمت گريز را ديدم كه در شب بي كران،ماه درخشان را به مردم نشان مي داد....و مردم به جاي ماه و ستاره به انگشت اشاره او مي نگريستند و غافلانه مي زيستند!!


من مغزهاي هرزه را بسي خطرناك تر از تن هاي هرزه ديدم؛ در حالي كه تن هاي هرزه را سنگسار مي كنند و مغزهاي هرزه را جهاندار!!

ادامه دارد...

                                       شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 5 آبان 1392 | 18:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(360)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین


من كودكي خياباني را ديدم كه خود در لهيب زخم هاي اجتماع مي سوخت و چسب زخم مي فروخت؛ چسب زخم هايي كه نه بر زخم هاي باز مرهم بود و نه براي زخمه هاي ساز.


من مردم اين عصر را ديدم كه چون كلاغ آخر قصه ها با انباني انباشته از داغ غصه ها شبانه روز مي دويدند؛ اما به جايي نمي رسيدند.


من با ديدن دست هاي گشوده انسان ،خاطره پرواز را در دست هاي باز ديدم، دلم هواي پرواز كرد ، پرواز بر اوج سپهر آژمان و هماغوشي با مهر فروزان.(آژمان : بي زمان)

جهت عضویت در گروه وارسال خبر نامه کیلیک کنید

من ويراني خانه هاي چوبين را نه ناشي از نعره شيرهاي خشمگين كه از سكوت موريانه هاي پرده نشين ديدم.بنابراين دانستم كه از آب زير كاه بيشتر بايد ترسيد تا از شتاب سياهي سپاه.

ادامه دارد...

                             شفيعي مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 1 آبان 1392 | 7:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |




 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(358)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من ملتي را ديدم كه به جاي خون حيات آفرين ، افيون تسكين به رگ هايش تزريق مي كردند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من فرق بين خوشبختي و خردمندي را در اين ديدم : آن كه خود را خوشبخت مي داند، به يقين خوشبخت است، ولي آن كه خود را از همه خردمندتر مي انگارد ، از همه نادان تر است.(با الهام از سخن كولتون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من بدبختي ها و سختي هاي زندگي را پرورشگر استعدادهاي ژرف و انديشه هاي شگرف ديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من سوزش شلاق نقاد بيدارگر را دوست داشتني تر ديدم از لذت دستان نوازشگر دوستي كه خوابم مي كند و به سرابم مي كشاند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من خودكامگان را كودكاني ديدم كه آدم ها را با آدمك و انسان ها را با عروسك اشتباه گرفته بودند.

ادامه دارد...
                                              شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 27 مهر 1392 | 6:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(357)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من بسياري از حاكمان خودكامه فسيل شده را ديدم كه در برابر بادهاي زمان به جاي آسياب بادي ، ديوار شيادي ساختند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من نوانديشي را تندبادي ديدم ناگزير و انكارناپذير  ؛ بسياري از خردپيشگان در برابرش آسياب هاي بادي ساختند و گروهي نابخرد، ديوارهاي بي اعتمادي. در نتيجه آنان به عنوان فرصتي ارزشمند با آن زيستند و از آن سود جستند و اينان به عنوان توفاني ويرانگر بدان نگريستند و از يورش آن نابود شدند!!


من براي آنان كه راز را مي دانند و پرواز را مي توانند، هيچ راهي را بن بست و هيچ پيكاري را با شكست نديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من دل را تنها بنايي ديدم كه با هر تپش،بي قرارتر و با هر لرزش استوارتر مي شود.


من دختر جواني را ديدم با فريادي خاموش و نوزادي در آغوش. همه او را روسپي مي ناميدند؛ اما كسي نمي دانست كه او قرباني يك تهاجم است يا بهتاني يك توهم؟!!

ادامه دارد...

                            شفيعي مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 22 مهر 1392 | 5:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(356)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من در همين شهر انسان هايي شريف را ديدم كه به گاه درد براي همه زخم هاي بشريت مرهم اند و براي بي كسان، همدم .


من آسمان را ديدم كه هزاران ميليارد همچون زمين دارد، ولي زمين تنها يك آسمان دارد؛ بنابراين دانستم كه چرا آسمان بر صدر نشسته و قدر مي بيند!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من اصحاب افراط و تفريط(تندروان و كندروان) را اگرچه در صحنه رو در روي يكديگر مي بينم، اما در پشت صحنه به يكديگر مي رسند و دست در دست همديگر مي نهند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من حاكمان خودكامه و فرمانروايان بي برنامه را فداكارترين افراد و ايثارگرترين آحاد ديدم؛ زيرا بار سنگين مسئوليت تصميم گيري يك ملت را به تنهايي به دوش مي كشند و خلقي را به دنبال مي كشانند. به جاي همه انديشند و از سوي همه تصميم مي گيرند.

 

من مرگ يك كودك گرسنه را نه تنها  مرگ يك انسان،كه مرگ هفت ميليارد وجدان ديدم.حيات انسان بدون كرامت و انسانيت حياتي حيواني است با صفاتي شيطاني.

ادامه دارد...

                        شفيعي مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 20 مهر 1392 | 7:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(355)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین


من بيشترين پليدي گناه را در پلشتي نگاه ديدم، نه در چشمان سياه.

من در جهان جمعيت انسان ها را رو به افزايش ، اما انسانيت را رو به كاهش و حتي در آستانه انقراض ديدم.

 

من تلخ ترين سرشت و غم انگيزترين سرنوشت را براي كرم ابريشم ديدم؛ زيرا او هماره همه لحظات زندگيش قفس مي بافد و به سوي اسارت مي شتابد، در حالي كه او عمري آرزوي پرواز دارد و خود را با پرندگان همطراز مي انگارد....و امان از انساني كه عمري حيله ورزد و سرانجام در پيله فرو رود؛ پيله اي كه تار و پودش را خود تافته و بود و نبودش را خود بافته است.  


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من جهان و محيط اطرافمان را هماره در حال تغيير ديدم؛ بنابراين در چنين شرايطي هيچ چيز را خطر ناك تر از دل بستن به كاميابي هاي ديروز نديدم .

(با الهام از سخن الوين تافلر)

من راه موفقيت را بي پايان و چشم انداز آن را بي كران ديدم ،زيرا براي توانمندي ها و استعدادهاي انسان نه بدايت ديدم و نه نهايت .

ادامه دارد...

                                   شفيعي مطهر


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 18 مهر 1392 | 7:6 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(354)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من دلقك ها را ديدم كه دست به هر كاري مي زدند تا آدم ها ببينند آنچه را كه نمي بينند؛ اما آدم ها مي خنديدند به آنچه كه مي ديدند !!


من تونل را ديدم و سخنش را شنيدم كه  می گفت: هميشه  راه هست....حتی در قلب سنگ و دل تنگ!


من مترسك را ديدم كه دست هايش را بسيار گشوده بود تا شايد كسي در آغوشش گيرد.....اما او نمي دانست كه ايستادگان هماره تنهايند و آزادگان همواره در تنگنايند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من غم انگيزترين رويداد و دردآميزترين بيداد را تضييع استعدادها و تخريب اعتمادها ديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من هر گاه ديدم یک واقعیتی از یک واقعیت دیگر پشتیبانی می کند، دانستم كه هیچ کدام واقعیت ندارد.(با الهام از سخن هركول پوآرو)

ادامه دارد...

                                                          شفيعي مطهر


 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1392 | 6:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(353)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من عظمت خداي هر كس را به اندازه بزرگي مغز او ديدم  به  ديگر سخن، بزرگي خداوند ما به قدر شايستگي ماست.(با الهام از سخن موريس مترلينگ)


 من مردان مرد را هرگز نديدم كه در برابر ظلم و زور زانو بزنند و آبرو ببازند ؛ حتي اگر سقف آسمان را كوتاه تر از قد و قامت خود ببينند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مردمان استبدادزده را چون گله گوسپنداني ديدم كه به آساني چوپاني هر گرگ و حاكميت هر مترسك سترگ را گردن مي نهند ....و داستان تلخ و تكراري تاريخ يشر بيش و پيش از استبداد خودكامگان، تداوم روحيه ستم پذيري بردگان است.اينان نمي توانند بفهمند كه اين چوپان خودكامه آنان را به كاخ گسيل مي دارد و به دست سلاخ مي سپارد!


 

من بندگان دلبسته را اسير جاذبه زمين و جذابيت اين توده چركين ديدم، وگر نه پرندگان سبكبال و آدميان زلال، جاذبه ها و جذابيت ها را به سخره برداشته اند و به مسخره انگاشته اند.



من سگ ها را از ديدگاه انسان ها حیواناتي با وفا و مفید ديدم، ولی در نگاه گرگ ها، سگ ها گرگ هایی بودند که تن به بردگی دادند تا در آسایش و رفاه زندگی کنند! (با الهام از سخن چه گوارا)

ادامه دارد...

                                  شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 14 مهر 1392 | 9:30 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(352)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من مهر و مدارا را نشانه اوج قدرت و ميل به انتقام را علامت حضيض ضعف و ذلت ديدم.


من طوطيان سخنگو را اسير قفس و عقابان ساكت را آزاد از محبس ديدم ؛ پس در اين شهر آن كس در بند مي افتد كه دهان بگشايد و سرود رهايي بسرايد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من موافقان و مخالفان خود را ديدم و هر دو را سنجيدم.با آنان مي توان عمري با آسايش زيست؛ اما با اينان مي توان رشد كرد و به اوج نگريست.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من حسودان را احترام آميزترين افراد ديدم؛ زيرا آنان تنها كساني اند كه از صميم قلب مرا برتر از خود مي دانند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 

من در قانون هستي، شادي، آرامش و آزادي را زماني تحقق يافته ديدم كه بتوانيم آن ها را ببخشيم.(با الهام از سخن رالف والدو امرسون)

  ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 12 مهر 1392 | 6:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(351)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من «زنده بودن» را حركتي افقي از گهواره تا گور..

و « زندگي كردن» را پروازي عمودي از خاك تا افلاك ديدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من سيماي زندگي خود را آن گاه زيبا ديدم كه توانستم تلخي و زشتي اي را از سيماي زندگي ديگران بزدايم و به زيبايي بيارايم.

من در مسابقه بین شیرها و گوزن ها ، بيشتر گوزن ها را برنده ديدم؛ زيرا شیرها برای كسب غذا می دوند و گوزن ها برای زندگي؛ پس” هدف مهم تر از نیاز است".

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من دشمنان را براي خود بهترين نقاد و سخنانشان را برترين ارشاد ديدم؛ زيرا هيچ كس بهتر از اينان اشتباهات ما را برنمي شمارد و به خاطر نمي سپارد.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

من مردمان بسياري را ديدم كه هماره و هميشه مي دويدند براي زنده ماندن و كمتر كسي را ديدم كه آرام گام بردارد براي زندگي!

ادامه دارد...

                                   شفيعي مطهر 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1392 | 7:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(350)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من در اين شهر فرق عمده آدم هاي شعارمدار و انسان هاي شعورمحور را در اين ديدم كه پس از مرگ گروه نخست ، افشا  ،اما گروه دوم  كشف مي شوند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من شكستن چهار بلور را ديدم كه صدا ندارد ، اما دردآور است:اعتماد،ارتباط،قول و قلب.(با الهام از سخن چارلز) 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من عمرم را در دو نيمه زيستم؛ نيمه نخست در آرزوي رسيدن به نيمه دوم ، و نيمه دوم در حسرت گذشت نيمه نخست...

من در دست هاي نسل خود امانتي جز رويا و رسالتي جز روايت نديدم كه به پيشگاه نسل فردا تقديم كند.در حالي كه روايت از روياها نه گرهي از كار مي گشايد و نه زنگاري از رخسار مي زدايد. 

 


من انساني را ديدم گريخته از بند رويت و آويخته بر كمند رويا.رويايي كه نه تعبيري در بيداري دارد و نه تفسيري در هشياري. 

ادامه دارد...

                                                    شفيعي مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 7 مهر 1392 | 7:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(349)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

(این تصویر، برگزیده ششمین جشنواره دو سالانه عکس مستند ونکور کانادا است که منجر به سکوت یک دقیقه ای هیات داوری شد!)
 
 

من دل كندن را سخت تر از كوه كندن ديدم؛ زيرا اگر چنين نبود فرهاد به جاي كوه كندن، دل مي كند.  


من مترسك را ديدم با دست هايي باز و زباني پر از رمز و راز. دست بازش ،آغوشي گرم مي طلبيد و زبان پر رمز و رازش،گوشي نرم. افسوس كه او نمي دانست ايستادگان تاريخ هميشه تنهايند!!  

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


من براي خودكامگان ،خشونت را آخرين پناهگاه بي كفايتي و واپسين چاه بي درايتي ديدم .

(با الهام از سخن ايزاك آسيموف) 

 
من شعله هاي خاموش و موج هاي بي خروش را ديدم كه نه از تندر مي هراسيدند و نه از بادهاي ويرانگر.آن،شعله هاي درخشان و موج هاي خروشان اند كه در پهناي زمين و درازاي زمان آرامش نمي پذيرند وهماره با توفان هاي سخت درگيرند. 
من در هزاره سوم مردماني را ديدم كه در هوا چون پرندگان و در آب چون آبزيان مي زيستند، اما در روي زمين نمي دانستند كه كيستند

ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 3 مهر 1392 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(348)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من تزوير و تظاهر را تابلويي از تابو و سكه اي دو رو ديدم كه بر يك سوي آن نام خدا نقش كرده اند و بر ديگر سوي، نام ابليس را. عوام نام خدا را مي بينند و اهل معرفت نام ابليس را.

من فرزند انسان را ديدم كه ريشه هاي ريه هاي زمين را برمي كند و آن را با دود مي آگند.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من خوشبختی را نه داشتن «دوست داشتنی ها» كه دوست داشتن «داشتنی ها» ديدم …

 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

من خوشبختي را تنها موهبتي ديدم كه اگر آن را تقسيم كنيم، دو برابر مي شود!!

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در اين شهر باتلاقي را ديدم از ابديت تلخ موهوم و جزميت شيرين شوم كه هر لحظه روح و جان همه شهروندان را به درون فرومي برد و به افسون افسانه ها مي سپرد.

ادامه دارد...

                                شفيعي مطهر


 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 1 مهر 1392 | 6:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(347)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من كلبه ام را پر از تنهايي و قفسم را انباشته از آرزوي رهايي ديدم؛ اما اين احساس نه معاش مي خواهد و نه از تلاش مي كاهد.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من انسان هاي بزرگي را ديدم كه عمري زيستن با آنان برايم لحظه اي بود و يك لحظه بي آنان زيستن به درازاي عمري مي نمود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من تهمت را چون زغالي سياه و رنگي تباه ديدم كه اگر متهم را هم نسوزاند، او را سياه مي كند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من محال ترين رويداد زندگيم را آن گاه ممكن ديدم كه باور خود مبني بر محال بودنش را تغيير دادم.

من شيشه و آيينه را از يك جنس ديدم؛ اما در اولي ،ديگران را و در دومي تنها خود را ديدم.تنها تفاوت آن دو را در اين يافتم كه اولي پيراسته از هر رنگي است؛ ولي دومي آلوده به جيوه خودبيني است.

ادامه دارد...

                                 شفيعي مطهر

و در ادامه مطلب تكمله هاي استاد باقري:

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 30 شهريور 1392 | 7:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(346)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من مترسك ها را دوست دارم،نه به خاطر اين كه پزنده ها را مي ترسانند، براي اين كه تنهايي را درك مي كنند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من آدم هاي تنها را خيلي خوش شانس ديدم، چون كسي را براي از دست دادن ندارند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من صخره سنگ هاي سختي ها را نه بر فراز آلام ، كه در زير گام نهادم و از آن ها پلي ساختم براي عبور و ايجاد تحولي در شعور.

 

من بياباني را ديدم پوشيده از برگ و در دل آن جاده اي از گلبرگ ؛ اما هيچ جاده اي را نديدم كه به هيچ مقصدي برود. اين مسافر عاشق و مهاجر لايق است كه بايد از بي راهه ها ،راه بسازد و از همدردها، همراه.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من ابليس را برتر از متملق و چاپلوس ديدم؛ زيرا او جاودانگي در جهنم را به جان خريد ؛اما تظاهر به دوستي آدم نكرد!!

 ادامه دارد....


                                       شفيعي مطهر

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

...و اينك تكمله هاي استاد باقري در ادامه مطلب:

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 28 شهريور 1392 | 10:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(345)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من در هر لحظه از زندگي رشته هايي از حيات و سرشته هايي از ثبات را در حال گسستن ديدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من زندگي را نه برگ بودن در مسير باد، كه مرد بودن در آزمون ريشه هاي رشد و رشاد ديدم.

 

من مهر و محبت را چون سكه اي ديدم كه اگر داخل قلك قلب افتاد، ديگر جز با شكستن قلك نمي توان آن را بيرون آورد.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من صحن و سراي اين شهر را پر از كساني ديدم كه همان گونه كه تو را مي بوسند، در ذهنشان طناب دار تو را مي بافند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در دوران سختي، دوستان يك رنگ را شناختم و در روزهاي خوشبختي، چاپلوسان پر نيرنگ را!

 ادامه دارد...


                                     شفيعي مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 25 شهريور 1392 | 8:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(344)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من نماز را نردبان بلند و پل پيوند بين خود و خدا ديدم و ذكر را پر و بالي براي پرواز از خاك تا افلاك يافتم.

من هيچ دانه و دامي نديدم مگر اين كه در نهانگاه آن ننگي خفته يا نيرنگي نهفته بود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من شعر و فلسفه را سپهر بي كران و نردبان آسمان ديدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من توفاني صرصر و تندبادي ويرانگر را ديدم كه از ديار جهل و جمود وزيد و بنيان آشيانه اي گرم و لانه اي نرم را درهم كوبيد؛ آشيانه اي كه با خون دل ،گرم و با گلبرگ هاي فضائل نرم شده بود. از اين تندباد آشيانه اي لرزيد كه به دل بستن مي ارزيد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در فراق، شوق وصال را ديدم و در وصال ،بيم فراق؛بنابراين لذتي كه در فراق است، در وصال نيست.

ادامه دارد... 

                                          شفيعي مطهر


 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 23 شهريور 1392 | 8:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(343)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من خدا را ديدم كه گاه آسماني را مي گرياند تا نوگلي را بخنداند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آن گاه خود را بيشتر گم شده ديدم كه احساس كردم به دنبال دستي رفته ام كه آن را گرفته بودم تا گم نشوم!! اكنون بيشترين اضطراب من نه ترس از گم كردن راه، كه هراس از گرفتن دست همراه است.

من سه هزار طاووس را ديدم كه پر و بال دادند تا يك عروس با پر طاووس برقصد.(اشاره به رويدادي واقعي)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من جوهره هر دين و عصاره هر آيين را تسليم مطلق در برابر اوامر الهي ديدم. شريعت ها و طريقت ها راه هاي وصول اند، نه مقاصد و اصول.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من زندگي را فهم و كشف خود در لحظه ديدم و ذكر را خودكاوي و يادآوري آگاهي هاي انتسابي و غريزي و فطري يافتم.(فرجعوا الي انفسهم)

ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392 | 7:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(342)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین


من درياي آرام را تلخ ترين وضعيت براي ماهيان و شيرين ترين شكل براي صيادان ديدم. آنگاه دانستم كه تلاطم و توفان هاي درياي زندگي چه حكمت ها و مصلحت هايي در پي دارد.


من محبت و مهر را ديدم ريخته بر كف و آميخته با هدف . گفتم :چه زيباست كه در پس دانه، دام و در پي لانه، لگام نباشد.(لگام = افسار ، دهنه)


من چون کودکان گل فروش ، مردان خانه به دوش ،مادران سیاه پوش ،واعظان دین فروش ،محراب های فرش پوش ، جوانان كليه فروش ، زنان عشق فروش و انسان هاي آدم فروش را ديدم، فهميدم كه پازل يك جامعه زير سلطه خودكامه رو به تكامل است.


من درخت كهني را ديدم كه آن را بريدند و از آن ميليون ها چوب كبريت ساختند؛ اما زماني را نيز ديدم كه يك چوب كبريت توانست ميليون ها درخت را به آتش بكشد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من روزگاري را ديدم كه فاجعه را بيش از تدبير، به تصوير مي كشيدند.گويي همه اصحاب تصويرند، نه تدبير.

ادامه دارد...

                                      شفيعي مطهر


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 18 شهريور 1392 | 7:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(341)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین


من نسل ديروز را اسير سرپنجه هاي انديشه نسل فردا ديدم.نسل فردا با ياري هيولاي فضاي مجاز، همه حقايق راز را مي بلعيد و با نيروي ديجيتال همه راه هاي گذشته و حال را درمي نورديد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من بسياري را ديدم كه مرا مي شناختند؛ اما چه اندك بودند آنان كه مرا درك مي  كردند؛ زيرا درك بسيار شگرف تر از شناختن و فهم ژرف تر از نواختن است.


 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در اين شهر مديراني را ديدم كه حتي فقر را با فرق بين مردم توزيع مي كنند.


من مادر را پيامبري ديدم با انباني پر از راز و زنبيلي انباشته از اعجاز . مادر ابربشري است كه در نخستين سوز زمستاني تنها النگويش را براي گرم كردن بچه هايش تبديل به بخاري مي كند!! (با الهام از وب زينب سلطاني)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مردمي را ديدم كه تنها فعل هايي را صرف مي كردند كه برايشان صرف مي كرد!

ادامه دارد...

                                  شفيعي مطهر


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 16 شهريور 1392 | 6:6 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(339)

 تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من عظمت بسیاری از مردان بزرگ را مدیون " مشکلات بزرگی " دیدم که در زندگی با آن روبه رو بوده اند . 

(با الهام از سخن اسپرژن)


من نسلی را دیدم از باستان بازگشته و تاریخ مصرف گذشته  با دسته کلیدی زنگ زده ،كه مي خواست با آن كليدهاي كهنه همه قفل هاي نو را باز كند....و همچنان درمانده و از همه جا رانده!! 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من تا کنون کسی را ندیدم که از گردنه ممات و گردونه حیات زنده بیرون بیاید!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من روسپیانی را دیدم با دامانی آلوده و چاك، ولي با اذهانی باكره و پاك .


من انرژی تولید شده خورشید را در  یک ثانیه تا بدان پايه بسيار دیدم که برای مصرف انرژي یک میلیون سال زمین کافی بود.با خود گفتم اگر انرژی آه یک مظلوم را بر آن بیفزایند،مصرف ميليون ها سال كهكشان ها را نيز تامين مي كند.

ادامه دارد....

                           شفيعي مطهر

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 12 شهريور 1392 | 8:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(338)

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من کسانی را بزرگ دیدم كه در سينه خود قلبي كودكانه دارند .

(با الهام از سخن منسيوس)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من همه انسان ها را دو گونه دیدم:برخی «شرافت» داشتند و بعضی،«شر» و« آفت!»


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من بسیاری از انسان ها را به دنبال دنیایی دیدم که روز به روز از آن دورتر می شوند،

و غافل اند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیک تر می شوند.

(با الهام از سخن امام علی علیه السلام)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من غروز و تکبر را زاییده قدرت مادی، و فروتني را زاده قدرت معنوي ديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من گناهی را بالاتر از این ندیدم که از گناه دیگران پرده برداریم .

(با الهام از سخن جبران خلیل جبران) 

ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر


 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 9 شهريور 1392 | 8:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

دل دیدنی های شهر 

سرب و سراب(337)

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من روشنگرانی را دیدم که به گاه هجوم شب های سیاه ،ماه مي شدند و به هنگام يورش سيلاب، ماهي.در آن نور مي افروختند و در اين زيستن با سرور را مي آموختند.

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من زيستن نوشين و زندگی شیرین را نه در شادی کردن، كه در شادكردن ديدم.

 

من تماشاخانه دنيا را ديدم با درهايي بسته و تماشاگراني دل خسته، از تالار نمايش رانده و پشت در مانده.همه از پشت در، درباره  نمايش با روحيه اي كنجكاوانه به گمانه زني مشغول بوديم؛ در حالي كه روي صحنه نمايشي متفاوت با گمانه ما در حال جريان بود.

من بذر هر باوری که در بستر خاطر افشاندم، نهالي از حقيقت را از آن بذر باور ،بارور ديدم.

 

من فریب را  رايج ترين سكه و رفيع ترين اريكه در بازار شهر سرب و سراب ديدم.

ادامه دارد...

                            شفيعي مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 2 شهريور 1392 | 8:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 22 23 24 25 26 ... 71 صفحه بعد