هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1126

 

  «سیله کمال» و «وسیله استکمال»!

 

توانگری نه در «وسواسِ بیش آزی»،که در «احساسِ بی نیازی» است.  

دنیا «آبِ شور» است و «سرابِ سُرور» .

هر چه «سخت تر بخروشیم» و «بیشتر بنوشیم» ، 

نه «سیراب» می شویم و نه «سیر از آب»! 

بلکه تشنه تر از «ترس می لرزیم» و «حرص می ورزیم»!

آنان که دنیا را «زار نمی دانند»، ولی مال دنیا را «ابزار می خوانند»،

دنیا را به «دُرُستی درک»می کنند،ولی آن را با «سُستی ترک» نمی کنند،

از آن نه به «بازه آز»،بلکه به «اندازه نیاز» برمی گیرند

و در راه «دفعِ شر» و «نفعِ بشر» از آن سود می جویند.

دنیا نه «مایه شعف» است و ونه «سرمایه هدف»،

بلکه مالِ دنیا «سیله کمال» است و «وسیله استکمال»!

 

#شفیعی_مطهر

 ----------------------------------------

سیله: گله،رمه،گله گاو یا گوسفند یا آهو یا اسب

بیش آزی: حرص و طمع بیشتر،بیشتر حرص ورزیدن

زار: بد و خراب ،نابسامان

بازه: فاصله،پهنای کوچه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 6 دی 1397 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1125

 

«پِلَشتِ خاک» یا «گُلگشتِ افلاک»؟! 

 

نه در «دارِ مستی»،که در «مدارِ هستی»،

هیچ «رهرو راستین» و «پیشرو جهان بین»،

بدون گذر از «گردنه سختی» به «گردونه خوشبختی» نمی رسد.

یوسفِ صدیق را نه تنها با «چالش چاه»،که با «بالش جاه» نیز «آزمودند»،

تا «دلبستگی های دون» و «گُجستگی های درون» را از او «زدودند». 

 «قطره ای از آب» ،به عنوان«شطره ای از خیزاب»،

آن گاه می تواند «پرواز از موج» را بر «فراز اوج» بیاغازد،

که وجود خود را از «آلایش رسوب ها بپیراید» 

و به «آرایش مطلوب ها بیاراید».

انسان نیز برای پرواز از «پِلَشتِ خاک» به «گُلگشتِ افلاک»،

باید هر گونه «رشته پیوند» و «سرشته کمند»،

که او را «اسیرِ خاک» و «درگیرِ این مَغاک»می کند،

«دل بردارد» تا خود را «آزاد انگارد»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

پلشت: پلید،آلوده،چرکین،چرک آلود

دار:خانه، سرا،شهر

گردونه:چرخ،ارابه،گاری،هر چیز شبیه چرخ که دور خود بچرخد

چالش: جنگ و جدال،جولان و حمله

گجسته:خبیت،ملعون،پلید و ناپاک،(گجستگی: پلیدی،ناپاکی)

شطر(شطره):جزء،پاره،نیمه،پاره ای از چیزی

 خیزاب: موج،کوهه آب

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 5 دی 1397 | 4:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1124)

 

«حیات جاودانه» و «ثمرات بخردانه»

 

«برترین سلاح» و «بهترین صلاح»

برای «تنویر انسان» و «تغییر جهان»،

نه «همایش و گزارش»،که «آموزش و پرورش» است.

در «تاریخ بشر» و در رویارویی «خیر و شر»،

چه بسیار «جنگ های خانمانسوز» و «انقلاب های آتش افروز»،

بسی «خون ها ریخته» و «شبیخون ها برانگیخته»،

و «مشکلاتی دیده » و «تحوُّلاتی آفریده»،

ولی جنگ ها و انقلاب ها نه «تحوّلی ژرف» آفریده اند و نه«تکاملی شگرف» ،

که بتواند قرن ها «بپاید» و بر فرهنگ و تمدن «بیفزاید».

ولی عاملی که می تواند در زندگی بشر «تحوّلی ماندگار» 

و «توسعه ای پایدار» بیافریند،

«آموزش و پرورش» با اتّکا بر «رویش و ارزش» است.

این «نهال ماندگار» دیر «به برگ و بار» می نشیند،

اما «حیاتش جاودانه» و «ثمراتش بخردانه» است!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 4 دی 1397 | 5:1 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1123)

 

«اساس استقامت» و «احساس کرامت» 

 

«بلای بیداد» و «ابتلای استبداد»، 

«کُنش های زشت» و «واکُنش های بدسرشتِ» خود را

نه تنها در «سیمای خودکامه پُرتوهُّم»،

که در «یاسای عامّه مردُم» نیز تبلور می بخشد.

استبداد،«هوای آلوده فاجعه» است که «فضای پالوده جامعه» را 

از «فضایل انسانی می زداید» و به «رذایل حیوانی می آلاید». 

در نظام استبدادی ،«امیران آزاده» به «اسیران قلّاده» تبدیل می شوند

و «شهروندان حقدار» به «پایبندان تکلیف مدار»!

«سلطان،اشرف» است و «دیگران،مکلَّف»!

او «راعی» است و دیگران،«رعیّت».

سلطان «مُطاع» است و رعیت،«مُطیع».

تا هنگامی که مردم «بارکشند»،از آنان «بارمی کشند»،

آن گاه می توانند «بپاخیزند» و با سلطه گران «درآویزند»،

که «اساسِ استقامت» و «احساسِ کرامت» را بپذیرند!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------------

یاسا: رسم وآیین،قاعده و قانون ،حکم و امر پادشاه

راعی:چوپان،شبان،سرپرست قوم،امیر و والی

مُطاع: اطاعت شده، فرمانروا،کسی که از او اطاعت می کنند

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 3 دی 1397 | 4:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1122)

 

«فرزند دنی» و «شهروند مدنی»!

 

هر «فردِ بزهکار» و «هر یک از اشرار» ،

که در عرصه «جامعه» دست به هر «فاجعه» می زند،

«حرکاتش زشت»،ولی «ذاتش بدسرشت» نیست.

اینان «محصول آموزش» و «معلول پرورشِ» جامعه اند

و در برابر «کُنشِ بایسته»،«واکُنشِ شایسته» نشان می دهند.

فطرت همه انسان ها «زاده پاک»،ولی «آماده پَژواک» است.

این تربیت ماست که می تواند از یک«جوان نزیه»،یک«انسان سفیه» بپرورد 

و نیز می تواند از هر «مسلمان»،«سلمان» بسازد

و از هر «سلمانِ پارسی»،«سلیمانِ پارسا»!

تربیت خوب می تواند از هر «جانی»،«جنانی» بیافریند

و از هر «فرزند دنی»،«شهروند مدنی»!

بیاییم با «تکریم شخصیت» و «تعظیم هویت»،

«کوفه های لئامت را بشکافیم» و «شکوفه های کرامت را بشکوفانیم!»

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

دَنی:ناکس، ضعیف، پست و حقیر

بایسته: لازم،ضروری

پَژواک:انعکاس صوت در کوه یا زیر گنبد 

نزیه: پاک،پاکیزه، پاکدامن

سفیه: نادان و بی خرد،بدخو

جانی: جنایتکار،گناهکار،تبهکار

جنانی: بهشتی

لئامت: بخیلی، پست فطرتی، فرومایگی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 2 دی 1397 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1121)

 

«کار دُشوار» و «ابتکار دُشخوار» 

 

«فروش آب» به انسان مانده در «آغوش سراب»،

در «بیابانِ بَرَهوت» و «نگرانِ قوت»،

«اَمَلی عیان» و «عملی آسان» است،

ولی «فروشِ ماسه» بدون «خروشِ تلواسه»،

به «ماندگان در ویر» و «درماندگان در کویر»،

«کاری دُشوار» و «ابتکاری دُشخوار» است.

امّا با «توسُّل به تبلیغ» و «تعامُلِ بلیغ»،

در «جوامع کافته» و «توسعه نیافته»،

می توان «آفت» را «شرافت» معرفی کرد

و «شجاعت» را «شناعت»!

می شود «اسارت در حصر» را «صدارت در قصر» نامید 

و «تلاش برای آزادی» را «اغتشاش برای شادی»!

تبلیغات،«عقل ها را به چشم» می آورَد و «نقل ها را به خشم»!

«تفکُّر را تعطیل» می کند و «تدبُّر را به تحلیل» می برد.

آن گاه می توان به صحرانشین «بی کاسه»،«ماسه»فروخت

و از تشنگان مانده در «سرابِ ضلال»،«آبِ زُلال» خرید!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

دُشخوار: دشوار،سخت،مشکل،ضد آسان

بَرَهوت: بیابان گرم و بی آب و علف

قوت(بر وزن کوت): خورش، خوردنی، طعام، روزی

اَمَل: امید آرزو،آرمان

تلواسه: اندوه،اضطراب،بی تابی،بی قراری

ویر(بر وزن شیر): ادراک، هوش، فهم ،حافظه

کافته: ترکیده،شکافته،فروپاشیده

شناعت: زشتی و بدی، زشت شدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 1 دی 1397 | 5:44 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

‍ 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1120)

 

«بُت ها» یا «بُتواره ها»؟!

 

«بزرگ ترین چالش» و «سترگ ترین آغالش»

در این «شهرِ فروپاشیده» و این «دهرِ درهم تنیده»،

«بینوایی» است،نه «بی خدایی» !

«پرستش» هست،«پُرسش» نیست!

«عقل» هست،«تعقُّل» نیست!

«شعار» هست،«شعور» نیست!

مشکل،«وفورِ خدا» است «بی حضورِ هُدا»!

در اینجا هر «ناخدایی» داعیه «خدایی» دارد

و هر «ترسایی»،ادّعای «پارسایی»!

«خُدای وحید» بدون «هُدای توحید» 

«ثَبات» دارد، ولی نیاز به «اثبات» ندارد.

این ما هستیم که باید «ایمانمان را اثبات» و به «آرمانمان مباهات» کنیم.

همه «پیام آوران» و «حق باوران» آمدند، 

«بت ها را شکستند»،امّا اکنون «بُتواره ها به جایشان نشستند»!

 انسان ها باید بیاموزند که در همه «عالَم» در برابرِ هیچ «آدَم»،

نه سر «فرود» آورند و نه سر بر «سجود»!

«طاعت ویژه او» است و «اطاعت آویژه هو»!

 

#شفیعی_مطهر


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 30 آذر 1397 | 6:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1119)

 

  «بلای تکبُّر» و «ابتلای تحجُّر»!

 

«نوای نی» و «آوای وی»،

نه به خاطرِ «انباشتنِ اندرون»،که به علّتِ «خالی داشتن درون» است.

انسانِ «مُجرَّب» و «کمال طلب» نیز 

نه «مَلَکی عالی»،که «نی لَبَکی توخالی» است.

کمال او نه در «پُر»بودن از «دُر»،

که در «خالی»بودن از هر «حالی» است.

زیرا تا «درونِ انسان» خالی از هر «افسونِ افسان» نباشد، 

نمی تواند هُرمِ «نَفَس های حکمت» و «قَبَس های معرفت»را

در آن «جاری» و «ساری» سازد.

بیاییم درون را از «بلای تکبُّر» و «ابتلای تحجُّر» «بپیراییم»،

تا بتوانیم آن را به «کمال الهی» و «جمال آگاهی» «بیاراییم»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

ابتلا: در بلا افتادن، دچارشدن، گرفتاری و رنج و سختی

تحجُّر: سنگ شدن،سفت شدن،سخت شدن مانند سنگ

مُجرَّب: آزموده،تجربه شده،مرد کارآزموده

مَلَک:فرشته،سروش،امشاسپند

دُر: مروارید درشت

افسون: حیله،تزویر،مکر،نیرنگ،دمدمه

افسان: افسانه،داستان

 هُرم: گرمی آتش،شعله آتش

قَبَس:شعله و پاره آتش

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 29 آذر 1397 | 5:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1118)

 

«عزّت» یا «ذلّت»؟! 

 

برای ایستادن در «مکانی والاتر» و «مقامی بالاتر»

دو «راه» و دو «جایگاه» پیش روی داریم:

نخست این که خود را «بزرگ» و آرمانمان را «سترگ» کنیم،

و دیگر این که دیگران را «کوچک پنداریم» و آرمانشان را «اندک انگاریم».

این افرادِ «حقیر» اند که «تحقیر» را می پذیرند،

ولی انسان های «باکرامت» با «کمالِ شهامت»، 

در برابر هر گونه «حقارت» و «شرارت»،

«قامت می افرازند» و «استقامت می ورزند».

آنان که «عزّت» خویش را در «ذلّت» دیگران می پندارند،

خود «حقیر» اند و شایسته «تحقیر».

بیاییم «رقابت» را با «رفاقت» «بیامیزیم»

و برای«مسابقه کمال» با «سابقه استکمال» «بپاخیزیم»! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

استکمال: طلب کمال و تمام کردن،به کمال رسانیدن،تمام کردن 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 28 آذر 1397 | 5:5 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1116)

 

«پاکی» و «تابناکی» 

 

اگر در «نهادِ جوان» و «مهادِ انسان»،

 «احساسِ مُثبت اندیشی» بر «وسواسِ روان پریشی» چیره شود،

او همه «جانِ بینش» و «جهانِ آفرینش» را پر از نور و سرور می بیند

و خود را با «تاجِ کرامت» بر فراز «معراج استقامت»می نگرد.

«آفرینشگرِ حکیم» بر روی هیچ «بشرِ سلیم»،

هیچ «دَر و دَرگاهی» و «بار و بارگاهی»،

از «سرای سعادت» و «یاسای موفّقیّت» را

 «نبسته» و «نشکسته» است. 

همه انسان ها می توانند در «پاکی» و «تابناکی»،

چون «عصمتِ سپیده» و «معصومیت نور دیده» باشند.

این ما هستیم که از «نَمِ جنان»،«جهنّمِ سوزان» «می سازیم»

و همه در «آتش افروخته» و «عطشِ اندوخته» خود «می سوزیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

نهاد: سرشت،طینت،خلقت،بنیاد،پی،باطن،درون

مهاد:  بساز،بستر،گهواره،زمین پست

بار: رخصت،اجازه،اجازه حضور به خدمت پادشاه

یاسا: رسم و آیین،قاعده و قانون،حکم و امر شاه،مجازات

عصمت: پاکدامنی،نگاهداری نفس از گناه،منع

نم: رطوبت،قطره،تری،آب اندک

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 26 آذر 1397 | 4:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1115

 

«ستاره پیروزی» و «شراره بهروزی» 

 

تا هنگامی که این «مهرِ شکوهمند» بر سینه «سپهرِ بلند» می درخشد،

نه «ضیای ماهِ فروزان» دیده می شود و نه «سیمای ستارگانِ درخشان».

ماه و ستارگان آن گاه می توانند «بدرخشند» و عرصه سپهر را «نور بخشند»،

که «هیولای تاریکی» بر «اهورای نور و نیکی» چیره شود.

«سیمای ستاره» و «تماشای ماهپاره» ،

آن گاه «میسّر» و «مقدّر» می شود، 

که «رایت ظلمت» با «نهایتِ قَسوَت» عرصه آسمان را فراگیرد.

با «هجومِ شب»،«قدومِ کوکب» نمایان می شود. 

بنابراین چه بسیار «ستاره های پیروزی» و «شراره های بهروزی»هستند،

که تنها در «اوجِ سختی ها» و بر «موجِ شوربختی ها»می تابند.

یک «گلوله پنبه» از لحاظ داشتن «جنبه»،

در «غیاب باد» و در «سراب اعتماد»،

چون «کوه،استوار» ،«نستوه و پایدار» می مانَد،

ولی با ورزش «نسیمی اندک» چون «شمیمی شِتَک» ،

باد او را با خود «می برَد» و به هر سوی «می کشَد».

بیاییم خود را چنان «فرزانه بسازیم»،که بتوانیم در عرصه حیات «جاودانه بتازیم»!

و در برابر «انبوهِ اندوه» چون «کوهِ بشکوه» ،

«قامت افرازیم» و «استقامت ورزیم»؛

در «ظلمت ها بدرخشیم» و «ضلالت ها را نوربخشیم»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

شراره: جرقه،آنچه از آتش به هوا بپرد

مهر: آفتاب،خورشید

ضیاء: نور،روشنایی

هیولا: صورت و هیکل مهیب و ترسناک

رایت: پرچم،بیرق،عَلَم

قَسوَت: سخت شدن،سنگدلی

جنبه: ظرفیت،طاقت،توان

شِتَک: ترشّح آب،آبی که از نهر یا روی زمین به علت جریان سریع یا حرکت در میان آن به اطراف پاشیده شود

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 25 آذر 1397 | 7:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1114

 

«عطش دانشوری» و «آتش روشنگری»!

 

در وجود هر «جوانِ فَکور» و «انسان غَیور»،

دو «بارقه نور» و «شارقه شعور» فعّال است:

«عطشِ دانشوری» و «آتشِ روشنگری»!

این «عطش را باید فرونشاند»،امّا آن «آتش را باید فروزاند».

آن جا که از «آفتاب، تاب» را بگیرند و از «تاب، تب» را،

نه تنها «امید»،که «خورشید» نیز از تب و تاب می افتد.

در این جا آنان که «جوهرِ واقعیّت را شکافته اند»

و «گوهرِ حقیقت را یافته اند» ،

شایسته است در این «پتیاره تباهی» ،«مناره آگاهی» را «بر فروزند»

و به گمشدگان «وادی فریب»،راه «آزادی قریب» را «بیاموزند»! 

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

بارقه: ابر برقداربرق زننده،درخشنده

شارقه(شارق): برآینده،تابنده،تابان و درخشان،آفتاب

تاب(اولی): فروغ،روشنی ،گرمی

تاب(دومی): طاقت،توانایی،قرار و آرام،بردباری

تب: گرمی،داغی

پتیاره: آفت،آسیب،آشوب،بلا،زشت و مهیب،اهریمنی

وادی: سرزمین،گشادگی میان دو کوه،رودخانه،دره

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 24 آذر 1397 | 5:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1113)

 

«بانگِ رحیل» و «آهنگِ گُسیل» 

 

همه «آدمیان» در این «جهان» 

«دمی می آیند» و «بازدمی می آسایند»

و آنگاه که «بانگِ رحیل» و «آهنگِ گُسیل» برخاست،

«سر از سیره سراب» برمی دارند و «پای بر تیره تراب» می گذارند.

همه به «وفای خویش می بالند» و از «جفای بیش می نالند».

هر انسان خود مسئول «ساختنِ سرشت» و «پرداختنِ سرنوشت» خویش است.

«ابلیس» با همه «تلبیس»،

بر هیچ «انسان مختار» بدون هیچ «اجبار»،

«سُلطه ای جبری» و »تسلّطی هُژَبری» ندارد.

این ما انسان ها هستیم که از او «پیروی» و حتّی «تندروی» می کنیم!

بیاییم در بازشناسی هر «نیک و بد»،«فرمانِ خرد» را بپذیریم.

خدای «برین» و «خردآفرین» را 

«داور» و داوری او را «باور» کنیم!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

رحیل: کوچ کردن، کوچیدن،کوچ

گُسیل: روانه شدن ،فرستاده

سیره: هیئت ،سنّت، طریقه ،مذهب، روش ،خوی و خلق

تلبیس: پوشاندن حقیقت،پنهان داشتن مکر و عیب خود از مردم،فریب و خدعه

هُژَبر: شیر درّنده،سخت و ستبر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 23 آذر 1397 | 6:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1112)

 

«نقلِ برحق» و «عقلِ مطلق» 

 

خودکامگان حتی «تاریخ» را به «چهارمیخ» می کشند!

تاریخ نگارانِ «مزدور» بر اثر «فشارِ زور»،

نه تنها «رویدادهای دیرین»،که «بیدادهای نوین» را نیز

بنا به «میلِ سلطان» در «ذیلِ فرمان»،

«به تصویر می کشند» و «به تزویر می کشانند»!

بنابراین ما امروزه هر «رویداد» را باید با «دیده نقّاد» بنگریم،

و هر «گزارشِ دیرین» یا «نگارشِ نوین» را  

پیش از «تجلیلِ عامیانه»،باید «تحلیلِ عالمانه» کنیم.

نیز هر «روایتِ نقلی» را باید با «درایت عقلی» به ارزیابی بنشینیم.

زیرا هر «نقلی برحق» و هیچ «عقلی مطلق» نیست!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

 ذیل: دامن، پایین ،دنباله، دم

عامیانه: مانند عوام و مردم بی سواد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 22 آذر 1397 | 5:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1111)

 

«پشتیبان طبیعت» و «مهربان با طینت»

 

نه «سپیدار، بار» می دهد و نه «صنوبر، بر»؛

امّا همین «درختان بی بر و بار» از «تیره بختان بیعار» بهترند،

زیرا اینان دست کم «بهاری دلگشا» و «سایه ساری باصفا» دارند،

که آدمیان در آن «دمی رامش می گیرند» و «کمی آرامش می پذیرند».

نه «سپیدار را برای ساختن دار» آفریده اند

و نه «چنار را برای سوختن در نار»! 

در جهان آفرینش همه «پدیده ها» و «آفریده ها»،

از روی «غریزه»،«پاک و پاکیزه» اند.

این انسان است که همه طبیعت را «می آلاید»،تا خود «بپاید».

بیاییم با «طینت،مهربان» باشیم و برای «طبیعت،پشتیبان»!

 

#شفیعی_مطهر
 --------------------------------------

غریزه: طبیعت، سرشت

طینت: سرشت، خوی، خلقت

بیعار: بی شرم،بی حیا،کسی که از کارهای ناشایست شرم ندارد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 21 آذر 1397 | 6:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1110)

 

«ژرفای ذلّت» یا «شگرفای عزّت»؟!

 

«انگیزش اعتماد» در گروی «پذیرش انتقاد» است.

مردمی که «انتقادهایشان دیده» و «فریادهایشان شنیده» نمی شود،

نه تنها «اعتمادشان»، که «اعتقادشان» نیز سلب می شود.

«شهریارانِ شایسته» و «خردمدارانِ بایسته»، 

  با «عیار تفکُّر» و «معیار تدبُّر»،

نه تنها «نقل روایت»، که «عقل درایت» را نیز به کار می گیرند؛

«خلق را ولی نعمت» و «خالق را والی رحمت» می دانند.

اینان «جام زهر» را در «کام دهر» فرومی ریزند،

نه در کام «مردم میهن» با «توهُّم اهریمن»

و مردم خود را از «ژرفای ذلّت» به «شگرفای عزّت» می رسانند! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

شگرف: نیکو و خوشآیند،کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی

درایت: دانستن،دریافتن،آگاهی داشتن

ولی نعمت: ارباب،آن که بر کسی حق نعمت دارد

والی: فرمانروا صاحب امر و اختیار

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 20 آذر 1397 | 5:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1109)

 

 «تبارِ جَم» و «اعتبارِ عَجَم»! 

 

ما نه باید به «تبارِ جَم» بنازیم و نه به «اعتبارِ عَجَم».

بلکه ما ضمن افتخار به «پویایی ریشه»،باید به «شکوفایی اندیشه» ببالیم .

ما بسی «فرزانگان اندیشمند» و «نُخبگان ورجاوند» داشته ایم،

ولی آن چه امروزه «گره از کار می گشاید» و «گریوه ابتکار می پیماید»،

«تفکُّرِ پویا» و «تدبُّرِ پایا» است.

«پُرسش های چیده» و «چالش های پیچیده» امروز را 

نمی توان با «مُخ های بسته» و «پاسُخ های گُجسته» دیروز

«جواب» داد و پرسشگر را «مُجاب» کرد.

اگر «شگردِ پیشین»،«دردِ دیرین» را درمان می کرد،

اکنون «دردِ روز»،«شگردِ امروز» را می طلبد.

امروزه هر که «به روز» نیست،«عَجوز» است!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------ 

تبار: اصل و نسب،نژاد،خاندان،دودمان

جَم: مخفّف جمشید چهارمین شاه پیشدادی،پادشاه بزرگ و بلندقدر

عَجَم: کشورِ ایران،غیرعرب اعم از ایرانی و ترک و اروپایی 

گریوه: پشته ،تپه،گردنه کوه

تدبُّر:اندیشیدن،چاره اندیشی،عاقبت نگری

چیده: آن چه از میان چیزهایی برگزیده و جدا کرده باشند 

چالش: جنگ و جدال،جولان و حمله

گُجسته: پلید و ناپاک،زشت،مقابل خجسته

مُجاب: پاسخ داده شده،کسی که جواب شنیده

شگرد: روش ،طریقه، فن و طرز عمل

عَجوز: گُنده پیر،بسیار ناتوان

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 19 آذر 1397 | 6:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1108)

 

«نَفَسِ من» در «قَفَسِ تن»!

 

مرگ در «جان مُردن» است و «جهان را به دیگران سپُردن».

«جان را به جان آفرین» می سپاریم و «جهان را به جایگزین».

با مرگ، «پرواز»، «آغاز» می شود،

از «دنیایی طنّاز» به «فضایی پر از راز».

انسان «روانی بزُرگ» دارد و شایسته «جهانی ستُرگ» است.

در حالی که جای «انسانِ ماندنی» در این «دنیای دنی» نیست.

چند روزی «نَفَسِ من» در «قَفَسِ تن» زندانی است.

چون از این «ثَری بِرَهَد» به «ثُریّا می رسَد».

مرگ هجرتی است از «سرایی سراپا نیاز» به «فضایی از ثَری تا ثُرَیّا راز».

 اینجا نه «سرای دل بستن»،که «دنیای وارستن» است.

انسان برای «زیستن  در بهِشت» آفریده شده،

نه برای «گریستن در این خاک و خِشت».

بیاییم از این سرای «رخت بربندیم»،اگر چه بدان«سخت پایبندیم».

«بستگی به خاک» و «وابستگی به این مُغاک»،

هر چه «بیش تر»،دل کندن از آن«پُرتشویش تر»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

طنّاز: فسوس کننده،شوخ و پُرناز

دنی: پست و حقیر

ثَری(ثَرا): زمین،خاک نمناک،زیرزمین،(ثری تا به ثُریّا:از زمین تا بالای آسمان)

ثُریّا: ستاره پروین،کنایه از آسمان و افلاک

مغاک: گود،گودال،جای پست

تشویش: آشفتگی و بی آرامی،شوریده ساختن،پراکندن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 18 آذر 1397 | 5:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1107)

 

«فصلی نوین» با «اصلی نمادین»! 

 

هر «کار خوب» میوه نهالِ «افکار مطلوب» است.

بنابراین «طراوتِ نهالِ اندیشه ارشاد» از «سقایتِ زلالِ ریشه رشاد» است.

پس باید «مُثبت اندیشید» و همه آفرینش را با «دیده حِکمت دید»!

کسی که خود را در این «گِل دریابد»، خدا را در «دِل می یابد».

نه «خدا دیدنی» است و نه «خرد،خریدنی»!

اما آن که دیده دل را «گُشایَد»، دیدنِ نادیدنی ها را «می شاید»!

آن گاه خدا را نه تنها در «دیده»، که در هر «پدیده» می بیند!

«جانِ اَلَستی»،همه «جهان هستی» را زیبا می بیند!

هیچ «پدیده ای زشت» و هیچ «آفریده ای بدسرشت» نیست!

او«زمانِ برگ را در زمین» می بیند و «کمانِ مرگ را در کمین». 

در «زمان می پاید» و «زمین را می پوید»!

مرگ برای او نه «نُکته آنی» است، نه «نُقطه پایانی»!

بل که آغازِ «فصلی نوین» است با «اصلی نمادین»!
 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

می شاید: شایسته و سزاوار است

اَلَست: روز ازل،زمان بی آغاز،آغاز آفرینش

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 17 آذر 1397 | 6:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1106)

 

«دروازه آز» یا «اندازه نیاز»؟!

 

در این شهر «شلوغ» و پر از «دروغ»

برای افرادِ «دُژآگاه» دو گونه «باداَفراه» اجرا می کنند:

آنان که  «اَنفال» و «بیت المال» را می رُبایند ، 

«ندار» را به «دار» می زنند !

ولی با «دارا»،«مدارا» می کنند!

 «اختلاس» از «اموالِ ناس» آزاد است،

ولی افشای این «راز»،«غیرِ مُجاز» .

رُباینده «در امان» است،ولی افشاکننده غیر قابل «درمان»!

پشّه ها به «اندازه نیاز» خون می خورند،ولی اینان تا «دروازه آز»!

آنجا که «مدیر قبیله» بر «مدار قبله» «ره نمی پوید»،

«باورِ ملّت» ، «محورِ عدالت» را «نمی جوید»!

بنابراین در همه «ارکان جامعه» بر اثرِ «خُسرانِ فاجعه»، 

هم «ستون های داوری» فرومی ریزد و هم «قانون های دادوری»! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------------

آز: حرص و طمع،آرزو و خواهش بسیار،افزون خواهی از هر چیز

دُژآگاه: بداندیش،یددل،خشم آلود،بدخو،زشتخو

باداَفراه: بازخواست،کیفر،مکافات،مجازات،سزای بدی

اَنفال: غنیمت،بهره،اموال متعلق به همه مردم

اختلاس: ربودن،دزدیدن،پولی را پنهانی و ناحق از صندوقی برداشتن

خُسران: ضررکردن،زیان بردن،زیانکاری

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 16 آذر 1397 | 5:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1105)

 

«پوسیدن» یا «پیوسیدن»؟! 

 

«دوچرخه سوار» هر چند «زرنگ و هشیار»،

آن گاه در معرضِ «اُفتادن» و خطرِ «وادادن» است،

که از «پویایی وامانَد» و در «ایستایی بمانَد».

«ایستادن، همان» و «اُفتادن،همان»!

«جوانِ جوینده» و «انسانِ پوینده»،

آن گاه «افتادن را می بیند»،که «ایستادن را برمی گزیند»!

 پس راز و رمز «پایایی»،«پویایی» است.

تنها راهِ رهایی از «پوسیدن»،«پیوسیدن» است. 

«آب جاری» آن گاه به «مُردابِ تاری»مبدَّل می شود،

که «رویش را نمی داند» و از «پویش باز می مانَد». 

«خیزابه زندگی» و «ارّابه ارزَندگی»،

نه «آنی لنگ» دارد و نه «زمانی درنگ»؛

بنابراین «انسانِ ایستا» در «جهانِ پویا»،

«محروم از ادراک» است و «محکوم به هلاک» ! 

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

پیوسیدن(بیوسیدن): امیدداشتن،توقع داشتن

تاری: تیره و تاریک 

خیزابه: موج،کوهه آب

ارّابه: گردونه ،گاری

لَنگ: توقُّف،تعطیل کار

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 15 آذر 1397 | 6:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1104)

 

«کانِ زر» یا «دُکانِ ضرر»؟! 

 

چه سخت است «خورشید باشی و نتابی» و «طوفان باشی و نشتابی».

چه دشوار است «ابر باشی و نباری» و «اهل قلم باشی و ننگاری»! 

چه ابلهانه است که عقل داشته باشی و «خرد نوَرزی» و «به خود نیَرزی».

آن که «گوش آفریده»،«هوش هم بخشیده»،

و آن که «دیده داده»،«ایده هم نهاده».

«رسالتِ جوان» و «دلالتِ انسان»

«یافتن این نبوغ ها» و «تافتن این فروغ ها» است.

این «شخصیّت های شکفته» اند که می توانند «ظرفیّت های نهفته» را 

از «کسالتِ اِنفعال» به «حالتِ فعّال» در آورند.

همه انسان ها می توانند«کانِ زر» باشند،یا «دُکانِ ضرر».

اگر انسان ها «کانونِ نبوغ» و «قانونِ بلوغ» را کشف کنند

و «نیروهای خفته» و «آرزوهای نهفته» را

از «احتکار» به «ابتکار» درآورند،

می توانند«چشمه جوشانِ زر» و «سرچشمه کوشانِ گهر» باشند

و «جاودانه بپایند» و «خردمندانه بیاسایند»

و گرنه چون «لندهوری از برف» در «تنوری ژرف»

رو به «خُمودی» و «نابودی» می روند!

 

#شفیعی_مطهر

 ----------------------------------  

کان: معدن

به خود نیَرزی: به خودارزشمندی نرسی،احساس خودارزشمندی نکنی

ایده:  اندیشه،فکر،رای،عقیده

تافتن: برافروختن،پرتوافکندن

احتکار: انبارکردن و بهره نبردن از آن 

لَندِهور: انبوه ،توده بزرگ،شخص قوی هیکل و بلندقد

خُمودی: خاموشی،بیهوشی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 14 آذر 1397 | 7:3 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1103)

 

«کُنشِ ابلهانه» و «واکُنشِ بِخردانه»! 

 

«طینتِ کژدُم،نیش» است و «طبیعتِ مردُم،نوش».

او «بایسته نیش» است و ما «شایسته نوش». 

این «کُنشِ کور» را ما نباید با «واکُنشِ غرور» پاسخ دهیم؛

زیرا فرمانروای او «زاده غریزه» است،نه «اراده ستیزه»؛

ولی فرمانروای انسان «آیه انسانیّت» است و «آرایه عقلانیّت».

«هار» را باید «مهار» کرد و «ثار» را «نثار»! 

«کینه» را باید با «سکینه» تلافی کرد

و «بوری» را با «صبوری»!

«شرارت» را باید با «بصارت» درمان کرد

و «رذیلت» را با «فضیلت»!

 خودکامه ای که «ستم» و روزگار مردم را «جهنّم» می کند،

او نه «سلطانی کبیر»،که «پریشانی حقیر» است.

او «بیمار» است و نیازمندِ «تیمار»!

بیاییم «زلالِ مدد» را به پای «نهالِ خرد» بریزیم

و «کنش های ابلهانه» را با «واکنش های بخردانه» پاسخ دهیم!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------------

طینت: خلقت،سرشت،خوی

نوش: شهد، عسل ،انگبین،هر چیز گوارا و شیرین

هار: سگ گزنده،حیوان وحشی

ثار: خون

سکینه:وقار،آرامش،آهستگی

بوری: شرمندگی آدم ناتوان

تیمار: پرستاری و مراقبت بیمار،غمخواری،دلسوزی

مدد: یاری،کمک،فریادرسی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 5 آذر 1397 | 4:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1102)

 

«تعظیمِ هویّت» و «تکریمِ شخصیّت»

 

«پرنده بی پر و بال» و «انسان بدون آمال»

نه «قفس را تنگ» می داند و نه «مَحبَس را ننگ»،

زیرا نه «پَری برای پَریدن» دارد و نه «بالی برای بالیدن»!

مردمِ «احساسی» و «محروم از توسعه سیاسی»،

از «تنویر در رنج اند» ولی از «تحقیر نمی رنجند»!

«نَبیه را می فرسایند»، ولی «تنبیه را می ستایند»! 

نه «غارت» را می فهمند،نه «حقارت» را.

نه «کرامت را درک» می کنند و نه «لئامت را ترک»!

تنها راهِ «افاده انسانیّت» و «اعاده عقلانیّت»،

«تعظیمِ هویّت» و «تکریمِ شخصیّت» است.

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------  

تعظیم: بزرگ داشتن،بزرگ کردن،احترام کردن 

بالیدن: رشدکردن،بزرگ شدن،نموکردن،تناورگشتن

تنویر: روشن کردن،آگاه کردن،بیداری

نبیه: شریف، زیرک، دانا و آگاه

فرسودن: آزردن،ناتوان کردن

کرامت: بزرگی ورزیدن ،جوانمردبودن، بزرگی و ارجمندی، بخشندگی

لئامت: ناکس و فرومایه بودن،بخیلی،پست فطرتی،فرومایگی

افاده: فایده دادن،فایده رساندن،فایده گرفتن

اعاده: بازگردانیدن،برگردانیدن،از سر گرفتن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 4 آذر 1397 | 5:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 
هر پگاه نو با یک نگاه نو
 
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1101) 


 
«واژه دشمن» یا «ویژه اهریمن»؟!
 
«برترین ابزار» برای «خودکامگان زار»، 

نه «ویژه اهریمن»،که «واژه دشمن» است!

«خودکامه هار» برای «ادامه کار»،  

سلاحی «بُرّنده تر» و «فریبنده تر» از «دشمن» ندارد.

خودکامه اگر در «ایچ برزن»،«هیچ دشمن» هم نداشته باشد، 


آن قدر بر دیگران «می تازد» تا از آنان دشمن «بسازد»! 


وجود دشمن برای او «حیله حیات» است و «وسیله نجات» . 


زیرا هر گونه «نارسایی» و «ناکارایی» را می توان به او نسبت داد. 


دشمن را می توان عامل همه «شکست ها» و «بن بست ها» نامید!  


حتی اگر «باران نبارد» و ما را «عطشان گذارد» مقصّر،دشمن است! 


دشمن،«هالویی سفّاک» و «هیولایی سهمناک» است،  


که با آن می توان «ورجاوندان را راند» و «شهروندان را ترساند»! 


هر «قصوری تقصیر او» است 


و هر «تقصیری از تزویر او» است! 


دشمن«دَگَنَکی هتّاک» و «مترسَکی هولناک» است، 


که با آن می توان هر «صدایی را خاموش» و هر «ندایی را به پاپوش» تبدیل کرد! 


دشمن «تندیسی لال» و «ابلیسی بدسگال» است،  


که همواره می توان به هر «نام» به او «دُشنام»داد؛ 


بی آن که بتواند «جواب» یا «بازتاب» دهد! 


دشمن،«تابویی فهمیدنی» و «لولویی دیدنی» نیست؛ 


همه بدون این که او را «بشناسند» ،باید از او «بهراسند»! 


 
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------
زار: ناتوان، رنجور ،ضعیف، خوار، زبون، درمانده 
 

هار: سگ گزنده،وحشی 
 

ایچ: هیچ 
 

هالو: ساده دل، خوش باور،ابله 
 

دَگَنَک: چماق زرین که در قدیم ماموران تشریفات دربار به دست می گرفتند 
 

 هتّاک: پرده در، بدزبان 
 

پاپوش: کنایه از توطئه و پرونده سازی برای کسی 
 

بدسگال: بداندیش،بدخواه 
 

تابو: شخصی یا چیزی که دست زدن و نزدیک شدن به آن ممنوع است
 

لولو: شکل مهیب، هیکل موهوم که بچه را تاز آن می ترسانند 
 

 
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
 https://t.me/amotahar 
 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 3 آذر 1397 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1100)

 

«سایه» بهترین «همسایه»!

 

«سایه» بهترین «همسایه» است؛

زیرا در «ناهموارترین راه»،«وفادارترین همراه» است.

سایه در هر «بی پناهی» انسان را «همراهی»

و در هر «سفری» او را «همسفری» می کند.

او «بی پر و بال» همه جا انسان را «دنبال» می کند،

امّا آن گاه که «زرّینه مهر» از «سینه سپهر» غروب می کند،

این سایه نیز انسان را در بین همه «تن ها»،«تنها» می گذارد.

تنها کسی که انسان را در هر «پیچِ راه»،«هیچ گاه» تنها نمی گذارد،

پس از «ایزدِ منّان»،«خردِ انسان» است.

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

منّان: بسیار نیکویی کننده و بخشنده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 2 آذر 1397 | 5:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1099)

 

«مَنِ سوخته» و «خرمنِ افروخته»!

 

دنیا نه تنها «زندانی تنگ»،که «سندانی پُرآژنگ» است.

امّا آنان که «حرفی برای گفتن» و «ذهنی برای شکفتن» دارند،

می توانند از این «قفسِ ضیق» و «محبسِ مَضیق»،

«روزانه» صدها «روزنه» بگشایند 

و از هر «پنجره»،هزار «حنجره» فریاد سردهند. 

انسان باید «صدفِ سگال» را بشکافد و «گوهرِ کمال» را بیابد.

در این «سیّاره گردان» و «گهواره لرزان»،

کسانی به «زیستن می ارزند»،که «عشق می ورزند»!

عشق «اندوهی ستُرگ» و چون «کوهی بزرگ» است.

عشق چون «برقِ سوزان» از «شرقِ فروزان»

ناگهان بر «جانِ عاشق» و «جهانِ علایق» فرومی بارد،

ولی آن که «مَنِ سوخته» و «خرمنِ افروخته» دارد،

چه باکی دارد از «سوختنِ دوباره» و «افروختنِ همواره»؟!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

آژنگ: چین و چروک،چین و شکن

ضیق: تنگی،سختی

مضیق: تنگنا،جای تنگ

 سگال: اندیشه،فکر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 1 آذر 1397 | 6:25 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1098)

 

«دید عالی» یا «تهدید خالی»؟! 

 

در رویاروییِ «من» با «دشمن»،

آن چه «کار را بیش» و «ابتکار را پیش» می بَرَد،

«دیدِ عالی» است، نه «تهدیدِ خالی».

آن که با «دیده خرد» هر «پدیده نیک و بد» را می نگرد؛

با «شکیبایی» هر «فریبایی» را ارزیابی می کند؛

بنابراین نه «دلبسته تایید» است و نه «درهم شکسته تهدید».

او از هر «تفسیر»،«سیر» است 

و در برابر هر «شمشیر»، «شیر».

«دبیر» ،«تدبیر را می شناسد»،

ولی «وزیر» از «تزویر می هراسد».

زیرا پشتوانه «وزیر،میز» است و «یارانه دبیر،تمییز»! 

پس دشمن را با «نبوغِ عقل» و «فروغِ نقل» باید شناخت، 

نخست بدون بهره مندی از «سلاحِ هیاهو»، با «مصباحِ گفت وگو» ،

او را از «مُشتِ ستیز» به «پُشتِ میز» باید فراخواند.

اگر او به جای «تفاهُم» به «تهاجُم» «پرداخت»،

و بر طبلِ «زورگویی» و «ستیزه جویی» «نواخت»،

آن گاه با «نهایتِ قُدرت» و با «حمایتِ ملّت»،

با «صلابت و آمادگی» از «عزّت و آزادگی» خویش باید دفاع کرد!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------   

دید: بینش،درک و فهم

دبیر: نویسنده،استاد

یارانه: توانمندی،قدرت،یاری و کمک

تمییز: قدرت شناخت و تشخیص و بازشناسی ،جداکردن،فرق گذاشتن

 مصباح: چراغ

صلابت: استواری، درشتی، سختی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 30 آبان 1397 | 4:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1097)

 

«ستایش» و «نیایش»! *

 

خدایا!

به ما توفیق بده:

«تلاش در شکست» و «صبر در بن بست»،

 «جهاد بی ساز و برگ» و «اجتهاد تا لحظه مرگ»،

«پویشِ راه،بی همراه» و «بخششِ گناه،بی گُواه»؛

«کارِ بی پاداش» و «ابتکارِ بی شاباش»؛

«فداکاری در سکوت» و «پایداری در برابر طاغوت»؛

«دینِ بی دنیا» و «دعای بی ادّعا»؛

«خوبی بی نمود» و «جهدِ بی جمود»؛

«عظمتِ بی نام» و «عزّتِ بی فرنام»؛ 

«خدمتِ بی نان» و «رحمتِ بی کران»؛

«ایمانِ بی ریا» و «وجدانِ نامیرا»؛

«گُستاخی بی خامی» و «سنگلاخی پیشگامی»؛

«مناعتِ بی غرور» و «قناعتِ بی قصور»؛

«عشقِ بی هوس» و «آزادیِ بی محبس»؛ 

و چون «شمع» در میان «جمع»

«تنهایی در انبوه» و «شکوفایی در شکوه».

خدایا!ما «بنده» ایم و «شرمنده».

از ما «خطا» خیزد و از تو،«عطا».

همه آن چه را که «گفتیم» و آن چه  را که «نهفتیم»،

نه در «سازه طاقت» و «اندازه لیاقتِ» ما،

که در شَانِ «قاموسِ رحمت» و «اقیانوسِ مغفرتِ» توست،

در این جا ما را «هدایت» و در آن جا به ما «عنایت» فرما!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

*- الهام از یکی از مناجات های زنده یاد دکتر علی شریعتی

اجتهاد: جهدکردن، کوشش کردن،کوشیدن

شاباش: شادباش ،خوش باش،پولی که در مجلس جشن به نوازنده و بازیگر می دهند(کلمه تحسین)

جمود: بسته شدن یخ بستن آب،خشکی و افسردگی

سنگلاخ: سنگستان،زمین پر از سنگ و سنگریزه،(پیشگامان ناگزیر باید باید راه های سنگلاخ نرفته با بگشایند و هموار کنند)

 قاموس: دریا،میان دریا،دریای عظیم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 | 4:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1096)

 

«چشمِ اوج» و «خشمِ موج» 

 

زندگی چونان «دریای موّاجِ جوشان» پر از «بلوای امواجِ خروشان» است.

«جوانِ جویا» و «انسانِ پویا»،

هماره از «چشمِ اوج» بر «خشمِ موج» می نگرد.

نه بر «اوج می ترسد» و نه از «موج می هراسد»!

او می داند «رازِ بهروزی» و «رمزِ پیروزی»، 

پیکار با «فوجِ خواری ها» و «موجِ دُشخواری ها» است.

«علاجِ شوربختی ها» در پیکار با «امواجِ سختی ها» است.  

امواجِ سختی ها گاه انسان را  از «آفاقِ والا» فرومی کشد 

و به «اعماقِ دریا» می برد.

امّا «اراده های استوار» و «آزاده های هوشیار» می دانند

که «آیشِ ابتکار» در «آمایشِ پیکار» است.

آنان که با «شنا»،«آشنا» هستند، می دانند،

شناکردن در جهتِ مخالفِ «جریانِ آب» و «هیجانِ شتاب»، هنر است.

و گر نه آن «آبزیانِ سوده» و «ماهیانِ آسوده» که بر سطح آب روان اند،

«راهیانِ افسُرده» و «ماهیانِ مُرده» اند!

 «قاموسِ رام،رامش» می بخشد و «اقیانوسِ آرام،آرامش»،

امّا این «دریای مُتلاطِم» با «امواج مُهاجِم» است،

که می تواند از یک «بینوای ناتوان»،یک «ناخدای قهرمان» بسازد!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

دُشخواری: دُشواری،سختی،مشکل

آفاق: کرانه های آسمان،جمع افق

والا: بالا، بلند، بلندمرتبه

آیش: باروری

آمایش:  آمادگی

سوده: ساییده شده،نرم شده،لِه شده

 قاموس: دریا، میانه دریا ،دریای عظیم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 28 آبان 1397 | 4:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1095)

 

«وهمِ سفیه» یا «فهم فقیه»؟! 

 

آن چه «دین را تلاشی» و «آیین را متلاشی» می کند،

نه «لرزشِ کمرِ دخترِ نونهال»،که «قلمِ قاضیِ کهنسال» است. 

اینان که در جامعه خود را «ارباب» و «مالکُ الرّقاب» می پندارند،

و سال هاست که «شیره عشیره را دوشیدند»،

آیا «سیره عسیره را نیز نیوشیدند؟»

نه «خارها،خوار»اند و نه «مدارها،دار»!

آن گاه که «وهمِ سفیه» به جای «فهم فقیه» می نشیند،

«تحجُّر» جای «تدبُّر» را می گیرد

و واپسگرایی،«سیمای اسلام را می خراشد» و «بنای نظام را فرومی پاشد»!

فردا که «پابرهنگان کوخ ها برآشوبند» و «ارکان کاخ ها را درهم کوبند»،

آنان که باید پاسخگو باشند،«فقیهان مسئول» اند،نه «سفیهان معلول»!

صدای خش خشِ«برگ های ریزریز» از «جفای پاییز»،

«بی افاده» و با «زبان ساده» می گویند،

که «خشکیدنِ درخت» در این «فصلِ سخت»،

از کدام «ریشه،آب»می خورد و از کدام «اندیشه،سراب»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------

وهم: خیال، تصور، گمان، پندار

سفیه: نادان،بی خرد،بی حلم، بدخو

تلاشی: ازهم پاشیده شدن،پراکنده شدن اجزای چیزی،اضمحلال،نیست و نابودشدن 

مالک الرّقاب: مهتر و سَروَر

عشیره: قبیله،طایفه

سیره: رفتار، روش، سنّت، سیرت، هنجار

عسیر(عسیره): دشوار،سخت،مشکل

 بی افاده: بدون خودنمایی و تکبر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 27 آبان 1397 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1094

 

«ماندگاری ایمان» و «استواری بُنیان»

 

 «ساخت هر پدیده» و «شناخت هر عقیده»،

به «بانی شفیق» و «مبانی دقیق» نیاز دارد.

وقتی شناخت ،«عمیق» و از روی «تحقیق» نباشد،

گاه تو را در «سیمای ماه» می بینند و گاه در «ژرفای چاه»!

بسیاری از «خلافات» و «اختلافات»،

در میان «ابنای بشر» در تحلیل «خیر و شر»، 

ریشه در «مبانی شناخت» و «پریشانی پرداخت» دارد.

بیاییم «ساخت اندیشه» را از «شناخت ریشه» بیاغازیم.

نمی توان «عمادِ مدار» را بر «بُنیادِ پندار» بنا کرد.

«ماندگاری ایمان» بر «استواری بُنیان» است.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

شفیق: مهربان،دلسوز

خلاف: ناسازگاری،مخالفت،ضد موافقت 

ابنا: فرزندان،پسران

پرداختن: جلادادن و آراستن،ساختن،مرتب کردن،انجام دادن 

عماد: تکیه گاه،ستون،پایه

مدار: جای دورزدن،جایی که چیزی دور می زند

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 26 آبان 1397 | 4:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1093)

 

«آبِ بقا» و «سرابِ فنا»!

 

چون از «دوران اَلَستی» پای به «جهان هستی» می گذاشتیم،

ما «گریان» بودیم و همه،«خندان».

بیاییم «به گونه ای شایسته» و «نمونه ای بایسته» زیست کنیم،

که «به گاهِ رحیل» در «پگاهِ گُسیل»،

ما «خندان» باشیم و همه ،«گریان».

همه ما «دَمی می آییم» و «بازدَمی می آساییم».

ما «رسالتی بزُرگ بر دوش» داریم و «دلالتی ستُرگ در گوش».

خوشا انسانی که «دلالت را به قَوام» و «رسالت را به انجام» برساند!

این «بازه زمانی» در برابر عمرِ «سازه جهانی»، 

«لحظه ای زودگذر» و «لمحه ای مختصر» است.  

اینجا «سرابِ فنا» است و آنجا «آبِ بقا»!

اینجا «دقایقی عجولانه می شتابیم» و آنجا «حقایقی جاودانه می یابیم»!

بیاییم این «دم را قیمت» و «بازدم را غنیمت» بدانیم!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

رحیل: کوچ کردن،کوچ،کوچیدن

گُسیل: روانه کردن، فرستادن کسی به جایی

پگاه: زود،سر وقت،صبح زود،سحر

دلالت: راهنمایی،راهنمایی به راه راست

قَوام: هدل،اعتدال،راستی،استواری و پایداری،مایه زیست

لمحه: یک بارنگریستن، به شتاب به چیزی نگاه کردن،چشم به هم زدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 25 آبان 1397 | 4:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1092)

 

«فراموشی» و «خواب خرگوشی»!

 

من «گرگی هار» را «بی مهار» دیدم،

که با «لباسِ میش» بدون «هراس و تشویش»

از «محلّه اَمشاسپَندان» وارد «گلّه گوسپندان» شد.

آمدنِ گرگ را نه «چوپانِ غافل» فهمید و نه «سگِ کاهل»!

ولی برخی «برّه های هشیار» از فراز «درّه های کوهسار»،

گرگِ مکّار را «شناختند»،ولی روحیّه خود را «نباختند»!

برّه های «روشنگر» و «پرده در»، 

هر چه کوشیدند «چوپانِ ناآگاه» و «سگِ دُژآگاه» را 

از «فراموشی» و «خواب خرگوشی» بیدار کنند،

نه «دادشان» اثر کرد و نه «فریادشان».

تا این که گرگِ «حاسِب» در لحظه ای «مُناسِب»،

بر «گلّه مَهجوم»،«هُجوم» آورد

و «گلّه بی سردار» را «تار و مار» 

و خوابِ «چوپانِ خُفته» را «آشُفته» کرد!

این است «سرشتِ خودکامگانِ دون» و «سرنوشت شهروندانِ زبون»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

 هار: درنده و گزنده،مبتلا به بیماری هاری

اَمشاسپند: فرشته،ملک،ملائکه

دُژآگاه: بداندیش،بددل،بدخو،تندخو،نادان و بی تربیت

حاسِب: شمارنده،حسابگر،شمارگننده

مَهجوم: مورد هجوم قرار گرفته،خیمه ای که طناب های آن گسسته و دیرک های آن به روی هم افتاده باشند

تار و مار: پریشان و پراکنده،از هم پاشیده،زیر و زبر شده،نیست و نابود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 24 آبان 1397 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1091)

 

«ریش های بی ریشه»و«مغزهای بی اندیشه»! 

 

آن جا که «قلمدارها را، دار می زنند»،

«قلمه زارها،زار می زنند». 

«خودکامگانِ دون» و «فرمانروایانِ زبون»،

دستانِ «اصحابِ قلم» را «قلم» می کنند ،

ولی «اندیشمندانِ مُنتقِد» و «خردپیشگان مُتعهِّد»

تا «پای دار»،«پایدار» می مانند! 

جامعه ای که از «صمیمِ ریشه»،«حریمِ اندیشه» را «پاس ندارد»

و «اَصحابِ اندیشه» و «اَحبابِ خردپیشه» را «سپاس نگزارد»،

ناگزیر باید «قربانی تن» و «ویرانی وطن» را بپذیرد.

آن گاه که «مامِ میهن» و «زمامِ وطن»،

به دست «ریش های بی ریشه» و «مغزهای بی اندیشه» افتد،

از آن پس نه «رویی از رستگاری برای هموندان» است

و نه «بویی از بزرگواری برای شهروندان»! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

قلمه: قلم مانند،شاخه درخت که آن را به شکل قلم بُریده، در زمین فرومی کنند تا ریشه کند و سبز شود 

صمیم: از روی میل و رغبت و شوق

مام: مادر

زمام: مهار،عنان،افسار

هموند: عضو

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 23 آبان 1397 | 7:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1089

 

 «شیوایی دهان» و «گویایی زبان» 

 

از «فضای ذِهن» تا «تنگنای دَهَن»،

یک «نُقطه نمادین» و یک «نُکته بنیادین» فاصله هست.

بنابراین تا «ذهن، شکوفا» نشود،نباید «دهن ،گویا» گردد.

«سخنِ جاودانه» از «دهنِ بی پشتوانه» برنمی آید.

سخن، «رایحه ای روح انگیز» و «عطری دلاویز» است، 

که از «گلزارِ تفکُّر» در «بهارِ تدبُّر» می تراوَد

و در «غربالِ ذهنِ شکوفا بیخته» و از «استدلالِ دهنِ گویا برانگیخته»می شود. 

بیاییم هر سخن را نخست در «ترازوی خرد»و در این «آژوی مُخلَّد» بسنجیم

و سپس «شیوایی دهان» و «گویایی زبان» را با آن بیاراییم.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

 بیختن: غربال کردن،سنجیدن

آژو: همّت و غیرت،کوشش،(واژه اوستایی)

مُخلَّد: جاویدان،پاینده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 21 آبان 1397 | 5:50 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1088)

 

«قناعت» و «سعادت» 

 

خوشبختی،احساسِ «کفایت به داشته ها» است،نه «رضایت به انباشته ها».

«داشته های بسیار» و «انباشته های تلنبار»،

برای هیچ «بشر»،«چه خیر و چه شر»،

«بی نهایت» و بی نیاز از «شکایت» نیست.

هر کس هر چه «دارد»،«می انبارد»

و باز «دستِ طلب» و «پای تَعَب» دراز می کند

و باز بیشتر «می خواهد»،هر چند از عزّت و آبرو «بکاهد»!

دنیا چون «آبِ شور» است و «سرابِ سرور» . 

انسان هر چه بیشتر «بنوشد» و در کسب آن «بکوشد»،

باز «تِشنه تر» و برای جگر،«دِشنه تر» می شود!

بنابراین انسان برای «تحمُّلِ سختی» و «احساسِ خوشبختی» در زندگی

گزیری ندارد جز این که ضمنِ «تلاش» برای کسبِ «معاش»،

به هر چه دارد «قناعت» کند، تا احساسِ «سعادت» کند!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

کفایت: بس کردن، بس بودن، کافی بودن

تلنبار: هر چیز زیاد که روی هم ریخته و انبار شود

تَعَب: رنج،سختی،ماندگی،خستگی،ضدّ راحت

دِشنه: خنجر،کارد تیز و برنده و نوک تیز

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 20 آبان 1397 | 4:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1087)

 

«شخص» یا «شاخص»؟!

 

«بهترین عیار» و «برترین معیار»،

برای «ساختِ بینش» و «شناختِ آفرینش»،

«شاخصِ دقیق» است،نه «شخصِ وثیق»!

هیچ «انسان» نمی تواند «میزان» باشد،

هر چند «ترسا» و «پارسا» باشد. 

زیرا هیچ «انسان» از بین «شهروندان»، 

به طور «مطلق»،«برحق» نیست؛

بنابراین نمی توان «تفکُّر را تدفین» و «تحجُّر را جایگزین» کرد.

هر انسان «سهمی ویژه» از «فهمی آویژه» دارد، 

بنابراین برای تشخیصِ «راهِ هدف» از «چاهِ تلف»،

باید با «نورِ خرد»،«دَیجورِ رصد» را روشن کند

و بدون «تلقینِ شخص» به «تبیینِ شاخص» پردازد.

«رمزِ پیروزی» و «رازِ زراندوزیِ» بسیاری از خداوندانِ زور و زر و تزویر،

«پیروی کورکورانه» و «رهروی عامیانه» 

«توده عوام» از «ستوده حُکّام» است.

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

شاخص: نمودار،ماخذ،پایه،راهنما،وسیله سنجش

وثیق: محکم، استوار ،مورد اطمینان و وثوق

میزان: ترازو،اندازه،وسیله سنجش

ترسا: ترسنده،بیم دارنده،راهب

تدفین: دفن کردن،به خاک سپردن

تحجُّر: سنگ شدن،سفت شدن،سخت شدن مانند سنگ

آویژه: ویژه،خاص،خالص

 تلف: هلاک شدن،نیست شدن،تباه شدن

 دَیجور: تاریکی،تیرگی

رَصَد: طریق، راه

تبیین:  بیان کردن،آشکارساختن،توضیح و تفسیر

ستوده: پسندیده،ستایش شده

حُکّام: حاکمان،فرمانروایان،جمع حاکم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 19 آبان 1397 | 6:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1086 )

 

«بودها» یا «نمودها»؟! 

 

 چه زیباست که انسان در «چشمِ مردُم» با «خشم و توهُّم»، 

«بسی فور» و «بسیار منفور» باشد،

به خاطر آن چه که «هست» گر چه با «شکست». 

...و چه زشت است که در «نگاهِ نگران» و حتّی با «اشتباهِ دیگران»،

«بسی خوب» و «بسیار محبوب» باشد،

به خاطر آن چه که «نیست» و آن گونه که «نزیست»!

هر انسان «بَطنی» دارد و «باطِنی»

و «ظَهری» دارد و «ظاهِری».

باطن را «خدا» می بیند و ظاهر را «خلقِ خدا». 

خدا ،«بودها» را می بیند و خلق،«نمودها» را.

انسان اگر «پارسا» باشد و او را «پریسا» پندارند،

بِه که «پریسا» باشد و او را «پارسا» انگارند.

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

فور: بور، رنگ سرخ کم رنگ 

بَطن: شکم،میانه چیزی

ظَهر: پشت،مقابلِ بطن،مقابلِ رو

پارسا: پرهیزگار،پاکئدامن،زاهد

پریسا: افسونگر 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 18 آبان 1397 | 6:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1084)

 

 «ناره نور» و «مناره شعور» 

 

در «جوامعِ پویا» یکی از بدترین «فجایعِ جانگِزا»،

این است که «صدا و سیما»،در «انزوا» باشد. 

این کُرسی نه «خاطِب» دارد و نه «مُخاطب».

با «شکستنِ دیش ها» و «بستنِ دگراندیش ها»،

نمی توان «گوشِ مُفت» و «حلقه به گوشِ هنگُفت» به دست آورد!

امروزه مردم نه تنها «شور»،که «شعور» هم دارند!

بنابراین نمی توان آنان را با «شعر، فریب» داد و با «شعار،نهیب»!

این «مَنبر» می تواند «مُعَنبَر» باشد،

به شرطی که «ندای ناس»از آن شنیده شود،نه «فرمانِ فرناس».

این تریبون که باید «هم گویا» و «هم شنوا» باشد،

بدون هیچ «فَرنود»،تنها «رهنمود» می دهد.

او نه «چشمی برای دیدنِ حقایق» دارد و نه «گوشی برای شنیدنِ سلایق».

صدا و سیما باید «مِلّی» باشد،نه «حِلّی». 

این کانون باید «اُلگوی گُفتاوَرد» باشد،نه «سخنگوی یک فرد»!

آن گاه که «افیونِ ملّت» و «تریبون قدرت» شود،

از آن پس دیگر «صدا و سیمای میلی» است و «بلای ویلی».

در این صورت نه «اراده مردُم»،که «قلّاده توهُّم» است،

که بر آن «فرمان می راند» و «سُکّان می گرداند».

این «جعبه جادو» است،که با «شعار و هیاهو»،

«سبزکیشان را می فریبد» و «دگراندیشان را برنمی شکیبد».

اگر این تریبون «صدای مردُم» و «سیمای تفاهُم» باشد،

«پیامش بر دل ها می نشیند» و «کلامش محفل ها می آفریند».

 در این تریبون هر «صدایی باید شنیده» و هر «سیمایی باید دیده» شود.

صدا و سیما باید «ناره نور» باشد و «مناره شعور»،

نه در «حصارِ انحصار» و «انکارِ ابتکار».

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------- 

ناره: زبانه ترازو یا قپان

خاطب: سخنران،خطبه خوان

نهیب: ترس، بیم، هراس ،تشر

مُعَنبر: عنبرین، عبیرآلوده،خوشبو

فَرناس: غافل،نادان،خواب آلود

فرنود: دلیل، برهان ،حجت

حِلّه: محلّه،کوی،(حِلّی: محلّی،زبان بخشی از مردم،نه همه)

گُفتاوَرد: مناظره،گفتگو

افیون: تریاک، شیره خشخاش

ویل: فرارسیدن شر و بدی، هلاک، مصیبت،سختی

قلّاده: گردن بند،آنچه به گردن آویزند،افسار

توهُّم: گمان بردن،خیال و گمان کردن

سُکّان: دنباله کشتی،آلتی در دنباله کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمتی دیگر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 7 آبان 1397 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 130 صفحه بعد