هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1176


 

«تنور زندگی» با «نور ارزندگی»


 

آن گاه که «نانوای شاطر» با «طیبِ خاطر»،

خمیر را در آن «آمیزه های نار و نور» روی «سنگریزه های تنور» پهن می کند،

خمیر «با کمال فراغ» به «سنگریزه های داغ» می چَسبد

و با «رامی» و «آرامی» روی آن ها می خسُبد.

ولی «خمیر خام»،«گام به گام»، 

هر چه «پُخته تر» و «افرُخته تر» می شود،

سنگریزه ها را «رها» و از آن ها «جُدا» می شود.

این «تمثیلی ژرف» و «تحلیلی شگرف» است  

برای انسان در«سیرِ کمال» و «مسیر استکمال».

سختی های «تنور زندگی» با «نور ارزندگی» ، 

از «جوان خام» یک «انسان خاخام» می سازد. 

انسان در «آتش سختی ها» و «شوربختی ها»،

هر چه پُخته تر می شود،از «وابستگی به خاک می کاهَد» 

و «پیوستگی به افلاک را می خواهد».

با این «بیان بینش» در «جهان آفرینش»،

«چیزی» و «دستاویزی»،
 

ارزشمندتر از «دل»،این «گنجینه فضایل» وجود ندارد،

که «پیوستگی را بپاید» و «دلبستگی را بشاید»!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------- 

طیب : خوش شدن،خوشمزه شدن،(طیب خاطر: با خواست خود،به میل خود)

فراغ: فارغ شدن،آسوده شدن،آرامش

استکمال: به کمال رسانیدن،طلب کمال کردن

خاخام: ربّانی،حکیم،عنوان علمای مذهبی یهود

بشاید: شایسته است

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 | 5:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو



 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1175)



موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 25 بهمن 1397 | 5:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1174)


 

«صدای مردُم» یا «ندای توهُّم»؟!


 

خودکامگان «گوشی گران» دارند و «هوشی نگران»،

بنابراین به جای «صدای مردُم»،«ندای توهُّم» را می شنوند.

هر چند هم «یادها بلند» و «فریادها،شکوهمند» شود،

اینان نه از «خواب خرگوشی بیدار»می شوند 

و نه در «سراب فراموشی،هُشیار»!

اینان آن گاه «صدای توده» و این «ندای ستوده» را می شنوند،

که مردم دیگر نه «التماسشان» را می شنوند و نه «اِبلاسشان» را می بینند.
 

 قدرت بدون «پایش» و «پیرایش»، 

از «علّامۀ فکور»،«خودکامۀ کور» می سازد.

  هیچ  انسان هر چند «آراسته به همۀ فضایل» و «پیراسته از همۀ رذایل»،
 

آن قدر «نزیه» و «قابل تنزیه» نیست،

که قدرتِ «فوقِ انتقاد بگیرد» و «فساد نپذیرد»!


 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------  

ابلاس:نومیدی،مایوس شدن،اندوهگین شدن

پایش: نظارت

پیرایش: پیراستن،زدودن زائده ها 

نزیه: پاک و پاکیزه،پاکدامن

تنزیه:دورداشتن خود از عیب و آلایش و بدی،

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | 5:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1173)


«کانِ سختی» و «پلّکانِ خوشبختی»


 

تا شب با «سیمای سیاه» و «زوایای تباه» ، 

«همۀ شهر» و «همهمۀ دهر» را 

در «کامِ تیره» و «ظَلامِ خیره» خود فرو نبَرَد،

«روشنایی روز» با آن «دلارایی دِلَفروز»،

نه «جلایی جالب» دارد  و نه «جلوه ای جاذب».

بنابراین تا «کوه سختی ها» و «اندوه شوربختی ها»نباشد ،

انسان نمی تواند چون«چکادِ برگزیده» و «پولادِ آبدیده»،

بر «واجِ بلایا برآشوبد» و «امواجِ بلواها را درهم کوبد» .

بیاییم از «کانِ سختی»،«پلّکانِ خوشبختی» بسازیم.


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

کان:  معدن

ظَلام: تاریکی

واج: گفتار،کلام،سخن،زمزمه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 | 5:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1172)

 

«رمزگُشایی» و «راززُدایی»

 

واحد اندازه گیری «کتاب خواندن» و خود را از «سراب رهاندن»،

نه به «تعداد صفحه» است و نه به «عِدادِ صحیفه»؛

بلکه  به «قدرِ تاثیر» و «مقدارِ تغییر» ماست

در «شناختِ هویت» و «ساختِ شخصیّت».

هدف از مطالعه «ارتقای بی کرانِ بینش» در «شناسایی جهانِ آفرینش»است. 

«رمزگُشایی» و «راززُدایی»

از «حقایقِ هستی» ریشه در «علایقِ اَلَستی»  دارد. 

بنابراین مطالعه نه در «حاقِّ ساحت» می گنجد و نه در «مُحاقِّ مساحت».

مطالعه نه تنها «از گهواره تا گور»،که پیمودن فاصلۀ«شور تا شعور» است.

آموختن نه «بازه زمانی» می شناسد و نه «سازه مکانی».

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

عِداد: شمار

صحیفه: نامه،ورق کتاب،کتاب کوچک

حاقّ: وسط،میان چیزی،واقع و حقیقت مطلب،حقیقت امر

مُحاقّ: پوشیده شده،احاطه شده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 22 بهمن 1397 | 6:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1171)
 


 

«دوستان آزادی» در «بوستان نقّادی»!
 


 

جوی های خشک تا خود «سیراب» و «غرقاب» نشوند،

آب را نه به «زار» می رسانند و نه به «کشتزار»! 

بنابراین در هر جامعۀ «گُسنِه» با کارگزارانی «گُرُسنِه»،

مردم به جای «سیر»،«اسیر» می شوند.

تا مردم «اسیرِ سایش» اند،به «اکسیر آسایش» نمی رسند.

آموزگارانی «نژند» و «نیازمند»

نمی توانند جوانانی «فرهیخته» و «برانگیخته» بپرورند.

بیاییم «باران طاقت» را بر «جویباران صداقت» بباریم،

تا «دوستانِ آزادی» بتوانند «بوستانِ نقّادی» را طراوت بخشند.


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

زار: ناتوان،رنجور،درمانده،ضعیف،(تشنه) 

گُسنه: گُرُسنه

سایش: ساییدن،سودن

اکسیر: کیمیا،جوهری که ماهیت جسمی را تغییر دهد.مثلا مس را طلا کند

نژند: اندوهگین،افسرده،پژمرده،سرگشته

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 21 بهمن 1397 | 6:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1170)

«بازاری زنده» و «کشتزاری ارزنده»
 


 

ما مردم همیشه در هر «بُرهه از زمان» و در هر «قطعه از زمین»،

در آرزوی «پیروزی» و «بهروزی» هستیم.

هر پگاه را با آرزوی «روزی بهتر» و با «روزیِ بیشتر» می آغازیم.

ولی معمولاً همه حسرت «روزهای پیشین»  و «فروزهای دیرین»را می خوریم! 

ما به جای آن که از «سختی ها بپریشیم» باید به «نیکبختی ها بیندیشیم».

ببینیم آن سال هایی از عمر را که «گذراندیم»،در ازای آن «چه ستاندیم»! 

دنیا «بازاری زنده» و «کشتزاری ارزنده» است. 

عمر «ارزن» نیست،که «ارزان» بفروشیم.

زندگی نه «بیابانی صد رویِه»،که «خیابانی یک سویِه» است.

نه «گذرگاهی برای گشت» دارد و نه «راهی برای برگشت».

اشتباهِ نخست «قابل توجیه» و «عامل تنبیه» است،

ولی تکرار آن «زوالِ لیاقت» و «کمالِ حماقت» است.


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

بُرهه: روزگار،قسمتی از وقت و زمان

فروز: فروغ،روشنی،روشنایی
 

گشت: گردش،گردیدن،گشت و گذار

تنبیه: بیدارکردن،هوشیارساختن،آگاه کردن

زوال: نابودی ،فانی شدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 | 5:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1169)

«عادت» یا «سعادت»؟! 
 


 

بسیاری از افراد هم «پول» دارند و هم «تیول»،

هم «مال» دارند و هم «منال»،

امّا نه «طبعی بخشنده» دارند و نه «طبیعتی برازنده». 

زیرا پولداری یک «مهارت» است و بخشندگی یک «فضیلت».

بسیاری از افراد «بسی می خوانند» و «بسیار می دانند»؛

امّا به جای «درکِ حقایقِ هستی» و «ترکِ علایقِ خودپرستی»

در «دام دَیجور» و «اوهام و غرور»اسیرند.

زیرا خواندن یک «عادت» است و معرفت یک «سعادت»!

بسیاری از افراد تنها آموخته اند «زندگی» کنند،نه «ارزندگی»؛

 اینان از زندگی تنها «تنفّس» را آموخته اند،نه «تفرُّس» را.

بیاییم از «فصلِ ریشه بروییم» و «اصلِ اندیشه را بجوییم». 

راه «رهایی از وهم»،«آشنایی با فهم» است.

برای «نواندیشی» و «سبزکیشی»،

باید «جُرعه ای از جام جُراَت بنوشیم» 

و «شمّه ای از شمیم شهامت بنیوشیم».


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

تیول: ملک و آب و زمینی که در قدیم از طرف شاه به کسی واگذار می شد

منال: مزرعه و دکان

دَیجور: تاریکی،تیرگی

تفرُّس: به فراست دریافتن، مطلبی را با زیرکی فهمیدن

شَمّه ای: اندکی

شمیم: بوی خوش

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 | 5:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1168)
 


 

«دل»  و «دلیل» 


 

آنان را که «دل ،دلیل» است،

چه نیاز به «عقلِ عقیل» است؟!

اینان راهِ «جنان» را در «یک آن» «می پویند»

و «رازِ هستی» و «رمزِ اَلَستی» را

«آویژه» و «بی واژه» «می گویند»!

اینان راهِ «مُلک» تا «ملکوت»

و «ناسوت» تا «لاهوت» را

نه  با «سودای گِل»،که با «پای دل» «می پیمایند»

و در پرواز از «ثَری» تا به «ثُریّا»

«بال» را هم «وبال» می دانند.

نه به «مال» می نازند و نه به «منال».

دنیا را نه «حیله»،که «وسیله» می دانند؛

 خود را «کارگزار» و دنیا را«کشتزار» می نامند

و در آن «بذر نیکی» را می کارند و «جذر تاریکی» را برمی کَنَند. 

در دریای دل هایشان به جای «ضلالِ کینه»،«زُلالِ سکینه»موج می زند

و در سرهایشان «لُبِّ لَبیب» و «حُبِّ حَبیب» سر بر اوج می زند.

با «رامش می زیَند» و با «آرامش می میرند».

عمری چون «مِهر» بر سینه «سپهر» «می درخشند»

و دل های«تار و تور» را «نار و نور» «می بخشند».

خوشا به حال اینان که «سافرِ یارِ حبیب» اند و «مسافرِ دیارِ محبوب»

در «پویش راه» و «جویشِ جاه»،

«تحمُّلِ خار» را «افتخار» می دانند

و از آن نه تنها «نمی نالند»،که به آن «می بالند».


 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

دلیل: رهبر،راهنما،مرشد

عقیل: مرد گرامی و خردمند

جنان: بهشت

آویژه: ویژه،خاص،خالص

لاهوت: خداوندی

ناسوت: طبیعت و سرشت انسان،عالم اجسام،عالم طبیعی و عادی

ثَری: خاک نمناک،خاک،زمین

ثریّا: ستاره پروین،(از ثَری تا ثُریّا: از زمین تا آسمان)

جذر: ریشه،اصل

ضلال: گم شدن،گمراهی

سکینه: وقار،مهابت،آرامش،آهستگی

لُبّ: خالص و برگزیده چیزی،مغز چیزی،عقل خالص از شائبه

لبیب:خردمند،عاقل

تار و تور: تاریک و گردنده،تیره و گردان

سافِر: سفرکننده،مسافر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 18 بهمن 1397 | 5:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1167)


 

«زمینِ قلوب» یا «زمینۀ سرکوب»؟! 
 


 

جوامعِ بشری یا بر «پایۀ داد» اداره می شود،یا در «سایۀ استبداد».

این باغ یا «میوۀ آزادی» می دهد،یا «ریوۀ استبدادی».

در دوران مردم سالاری «انبارهای مردم»، «انباشته از گندم»است،

ولی در عصر «بیداد» و «استبداد»،

خودکامگان ناگزیر در دستی «هارِ تسبیح» دارند و دستی دیگر در «کارِ تسلیح».

«تسبیح برای فریب» و «تسلیح برای نهیب».

اگر «زُلالِ حکمت و معرفت»،«نهال سیاست» را آبیاری کند،

«نورِ تنویر» به جای «شورِ شمشیر» می نشیند.

برای ادارۀ «شورشِ مردُم» نیازی به «یورش و تهاجُم» نیست.

حکومت، «سفینه» است و مردم،«دریای بی کینه».

مردم می توانند چون «امواج» با «دست های موّاج»، 

این کشتی را هم به «زیرۀ نابودی» برسانند و هم به «جزیرۀ بهبودی» !

شهریاری که با «چَشمِ کژدُم» بنگرد،

ناگزیر با «خشمِ مردُم»روبه رو می شود؛

امّا اگر «دامنِ شایگانی» و «دامنۀ مهربانی» بگسترَد،

می تواند «پایه های تخت» و «سازمایه های بخت» خود را

بر «زمینِ قلوب» بگذارد،نه بر «زمینه سرکوب»!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

ریوه:مکر،حیله،افسون،فریب

هار:رشته مروارید،یاقوت و لعل،گردن بند 

تسلیح: مسلح ساختن، سلاح  دادن

نهیب: ترس،بیم،هراس،تشر

سفینه: کشتی

زیره: قسمت زیرین چیزی،مقابلِ رویه

شایگان: شایسته و سزاور،درخور،لایق،هر چیز خوب و پسندیده و گرانمایه


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 17 بهمن 1397 | 7:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1166)
 


 

«منارۀ نور» و «شرارۀ شعور» 
 


 

من «بازرگانانی خودخواه» و «بازاریابانی دُژآگاه» را دیدم،

که برای مشتریان«کلاهی می دوختند» 

و به آنان«کالایی می فروختند»،

که تحویل آن «نسیه» و «مَنسیّه» بود،

ولی بهایش را «درحال» و بدون «استمهال» می ستاندند.

«کلاه، نَقد» است و «کالا،فَقد»!

اینان بر «سرشت می خروشند» و «بهشت را می فروشند»!

«کیش را جار» می زنند و «دگراندیش را به دار»!

همه داغ دارند،مردم «داغِ جانی» دارند و اینان،«داغِ پیشانی»! 

«رایتِ ریا برافراشته اند» و همه باورها را «روایت رُویا پنداشته اند»!

«به نام تبلیغ» تنها «کلام بلیغ» می نگارند

و به جای «رفتار زیبا» تنها «گفتار فریبا» دارند.

از «آیین،کان» ساخته اند و از«دین،دُکان».

آن را «می دوشند» و این را «می فروشند»!

هر «جوان فکور» و هر «انسان ذی شعور»،

باید خود «گوش و هوش را بگشاید» و «دین فروش را بیازماید».

«فهمِ ناب» را به جای «وهمِ سراب» بنشاند.

در «دیارِ حلقه به گوشی» و «بازار دین فروشی»

تا «خریدارِ کودَن» باشد،«کارگزارِ اهریمن» هم هست!

بیاییم «بساطِ تاجوَری» را با «انبساطِ روشنگری» برچینیم

و بر «بلندای منارۀ نور» ،«ضیای شرارۀ شعور» برافروزیم!


 

#شفیعی_مطهر

 ----------------------------------------- 

دُژآگاه: بداندیش،بدخو،تندخو،خشمگین،بددل

نسیه: تاخیر،پسادست،خرید و فروش چیزی به وعده که پول آن بعدا داده شود

مَنسیّه: فراموش شده 

استمهال: مهلت خواستن، زمان خواستن، طلب مهلت کردن

فَقد: از دست دادن،گم کردن

کیش: دین،آیین،مذهب
 

رایت: پرچم،بیرق،عَلَم

کان: معدن

کودَن: کندفهم،کم عقل،احمق،تنبل

ضیاء:نور،روشنایی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 | 7:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1165)


 

«تنگ نظری ها» و «سنگ باوری ها»!
 


 

آن که تنها یک «تَبَر» دارد،دنیا را پر از «صنوبَر» می خواهد.

او برای «جنگل»،«اَنگَل» است و در برابرِ «عَسَل»،«حَنظَل»!

 کسی که از بینِ همه «داشتنی ها» و «انباشتنی ها»

به داشتنِ یک «چکُّش» ،«دِلخوش» است،

همه دنیا را «از بیخ» پر از «میخ» می خواهد.

«سیرِ بینش» و «مسیرِ آفرینش»،

با «روندی تعامُلی» ، «فرایندی تکامُلی» دارد.

آن که دنیا را «یک سویه می نگرد»،ناگزیر آن را «پُر از مویه می نگارد»! 

دنیای ما نه «سیاهِ بُن بست» است و نه «سپیدِ یک دست»،

بلکه «آمیزه ای از رنگ ها» با «ستیزه ای بین فرهنگ ها»است.

یک «شهروندِ جهانی» و «پایبند به اصولِ انسانی»،

 جهان را با «نگرشی وسیع می نگرد» 

و برداشت های خود را با «نگارشی بدیع می نگارد»!

«از تکبُّر می گریزد» و «با تحجُّر می ستیزد»!

«همه رنگ ها را می بیند» و «برترین فرهنگ ها را برمی گزیند».

«از تعصُّب،زار» است و «از تصلُّب،بیزار»!

بیاییم «سینه ای مینا» چون «آیینه ای مصفّا» داشته باشیم،

تا بتوانیم همه «جهان» و «جهانیان» را 

فارغ از «تنگ نظری ها» و «سنگ باوری ها»بنگریم!


 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

اَنگَل: پارازیت،طُفیلی،گیاه یا جانوری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از او تغذیه کند

حَنظَل:میوه ای بسیار تلخ به شکل هندوانه کوچک

بیخ: بن،ریشه،اصل

مویه: گریه و زاری،نوحه 

تصلُّب: سفت شدن،سخت شدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 15 بهمن 1397 | 4:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1163)

 

«بیماری خُشونت» و «بیعاری رُعونت»! 

 

در جوامع بشری «پدیدۀ بیداد» و «ایدۀ استبداد»،

«بلایی تباه» و «ابتلایی جانکاه» است.

 این «دردِ ریشه دار» جز با «شگردِ اندیشه مدار» درمان نمی شود.

«عطشِ آزادی» را نمی توان با «آتشِ دُژآبادی» فرونشاند.

«نهالِ داد» را باید با «هالِ وِداد»بارور کرد.

«بیماری خُشونت» را نمی توان با «بیعاری رُعونت» درمان کرد.

خداوند به انسان نه «شاخِ تیز»،که «زبانِ تمییز» داده،

تا«حقایق» را در چهارچوبِ «منطق» بیان کند

و «نظرهای عالمانه» و «باورهای بخردانۀ» خود را 

برای دیگران «تبیین» و «تدوین» نماید.

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

رعونت: نادانی، کم عقلی، سستی، احمق شدن، یاوه سرایی،خودآرایی

هال: قرار ،آرام،آرامش،صبر و شکیبایی

دُژآبادی: تندخویی،نادانی و بی تربیتی،یداندیشی،بدخویی

تمییز: جداکردن،فرق گذاشتن،امتیازدادن،بازشناسی چیزها از یکدیگر

تبیین: بیان کردن،توضیح و تفسیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 13 بهمن 1397 | 5:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1162)

 

تنها راهِ«دفعِ فساد» و «رفعِ بیداد» 

 

در شهری که نه تنها در «شب های ناایمن»،که حتّی در «روزهای روشن»نیز،

«عُمّالِ اختلاس»،«اموالِ ناس» را می رُبایند!

در این وضع چه نیازی به «فانوس های فروزان» و «خروس های سحرخوان»؟!

سگ های نگهبان از چه «پاس» می دارند و برای چه «پارس» می کنند؟!

تنها راهِ «کار با اعتماد»،«پیکار با فساد» است

و «دفع فساد» و «رفع بیداد»،

جز با «آزادی رسانه ها» و «نقّادی رایانه ها» امکان پذیر نیست.

رسانه ها «چشم و گوش» و «عقل و هوش»مردم اند!

در هر شهری که «دهان ها را بستند» و «قلم ها را شکستند»،

«افرادِ فرهیخته» نیز به «فساد برانگیخته» می شوند!

شهریاری که برای «شهروندان»، «آزادی بیان» را،

نه در«فضای باز» برمی تابد و نه در«عرصه مَجاز»،

در حقیقت مردم را «بَرده» و خود را «سرکَرده» می پندارد!

در حالی که «آفرینشگر» همه «نسل بشر» را

آزاد آفریده و هیچ کس از دیگری نه «بَرتَر» است و نه «سَرتَر»!

 

#شفیعی_مطهر 

--------------------------------------

 عُمّال: کارکنان،کارگزارن،عاملان

نقّاد: نقدکننده،انتقادکننده،جداکننده خوب از بد،(نقّادی: انتقادکردن)

مَجاز:غیر حقیقی،(عرصه مَجازی: اینترنت)

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 12 بهمن 1397 | 4:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1161)

 

 «عیارِ روشن» و «مِعیارِ مُتقَن» 

 

آیا ما دوست داریم «عینِ حقیقت را باور کنیم»

یا «باورمان عینِ حقیقت باشد»؟!

بسیاری از ما«نظرهای سُست» را به جای«باورهای دُرُست»،

در ذهن خود «باروَر» و از آن نخلی «تناور» ساخته ایم.

هیچ «حق پژوهِ راستین» نمی تواند رخنه ای در این «کوهِ یقین» ایجاد کند.

در حالی که یقینی «قابلِ اعتماد» و «قائلِ اعتقاد» است،

که پیش از «تنویرِ مَسلک» از «مسیرِ شَک» گذشته باشد!

سیمای حقیقت،«عیاری روشن» و «مِعیاری مُتقَن» دارد.

بیاییم «افسارِ تعصُّب» و «مهارِ تصلُّب» را بگُسِلیم

و جز منطق هیچ «داوری» را برای ارزیابی هیچ «باوری» برنگزینیم!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

مُتقَن: محکم،استوار

قائل: گوینده،سخنگو

مسلک: راه،روش،طریقه

تصلُّب: سخت شدن ،سفت شدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 11 بهمن 1397 | 6:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1160)

 

«بَذرِ نیکی» و «جَذرِ تاریکی»! 

 

هر گاه که ما «قطره ای از آب» و «شطره ای از تراب» را،

با «شور و حالی اَفرَند» به پای «نهالی فرهمند» می ریزیم،

این «طراوتِ بهارآفرین» با «لطافتِ بُنیادین»

به همه «برگ های لطیف» و «گلبرگ های ظریف» می رسد.

این «آزمونِ طینت» و «قانونِ طبیعت»است!

بنابراین هر «گفتار» و هر «رفتار»،

چه «نفرین» و چه «آفرین»،

از هر «انسان» در هر گوشه «جهان» صادر شود،

در همه «اجزای کائنات» و «زوایای سماوات» ،

«آثاری ژرف» و «شیاری شگرف» برجای می گذارد! 

آن گاه که از خدا با «دُعای خیر»،«شفای غیر» را می خواهیم،

با «تجمیع همه نیروهای درونی» به «تسریع همه تکاپوهای بیرونی»می پردازیم.

آن چه نیروی ما را از «زمان می گذراند» و به «زمین می رساند»،

«دعا» است،نه «ادِّعا»!

انسان به هر «بازه» و «اندازه»،

که خود را «شایسته انگارد»،جهان هستی نیز او  را «بایسته می پندارد».

بیاییم در این «فضای بی تناهی» و «دنیای نامتناهی»،

تنها «بذرِ نیکی را بکاریم» و «جذرِ تاریکی را برآریم»!

 «صائب تبریز» چه «دلاویز» سروده:

تار و پودِ عالَمِ اِمکان به هم پیوسته است

عالَمی را شاد کرد آن کس که یک دل شاد کرد...

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

جَذر: ریشه، بیخ،اصل

شطره: جزء،پاره،نیمه چیزی

افرند: فرّ و شکوه،زیب و زیبایی

فرهمند:باشکوه،دانا و هوشمند

آزمون: آزمایش،امتحان،تجربه،حاصل تجربه 

طینت :سرشت،خلقت،خوی

تناهی: به نهایت رسیدن،پایان یافتن،بازایستادن و بس کردن 

نامُتناهی: بی انتها، بی انجام،بی پایان

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 10 بهمن 1397 | 5:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1159)

 

 «شخص» یا «شاخص»؟! 

 

هر «اتّحاد» می تواند«حاد» باشد،

و «گره های کور» و «گریوه های دور» را بگشاید؛ 

ولی آن چه مهم است این که اتّحاد حول چه «رایَتی» و با چه «درایَتی» باشد.

بسیاری از «راعیانِ رشاد» و «داعیانِ اتّحاد» ،

دیگران را به «ایدۀ وحدت»،حتّی با «عقیده به وحدانیّت» فرامی خوانند؛

امّا تنها خود را «محورِ همبستگی» و «مدارِ پیوستگی» می انگارند!

اینان تنها خود را «پیشرو» و همه را «پیرو» می پندارند!

و فقط خود را «سلیم»می دانند و همه را «تسلیم» می خواهند!

همه باید «سر تا پای گوش» باشند،زیرا اینان «پای تا سر هوش»اند!

 اتّحادی «نَهمار» و «پایدار» می مانَد،

که مدار و محورِ آن یک «شاخص» باشد،نه یک «شخص»!

زیرا هیچ شخصی آن قدر «بایستۀ نزیه» و «شایستۀ تنزیه» نیست،

که قدرت بدون «نظارت» و «بصارت» در او تمرکُز یابد،

ولی به «فساد نگراید» و به «بیداد نیالاید»! 

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------------

شاخص:نمودار، نمونه ، الگو، سرمشق،عددی که میانگین ارزش مجموعه ای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصلة زمانی دو تاریخ بیان کند. 

حاد: قاطع،نافذ،برنده

گریوه: پشته،تپه،گردنه کوه

رایَت: پرچم،بیرق،عَلَم

درایَت:دریافتن،دانستن،آگاهی یافتن

راعی: نگاهدارنده،حراست کننده،نگهبان،امیر و والی 

داعی: خواهنده،طلب کننده،کسی که دیگران به ایده ای فراخواند

نهمار: بزرگ ، عظیم، بسیار، فراوان، پیوسته ، همیشه .

نزیه: پاک ،پاکیزه،پاکدامن

تنزیه: کسی را پاک از عیب و آلایش دانستن

بصارت: بینایی و دانایی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 9 بهمن 1397 | 5:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1158)

 

«ننگِ تَفَرعُن» یا «فرهنگِ تمدُّن»؟ 

 

هر «صفحه ای از تاریخ»،«صحیفه ای از توبیخ» است!

و هر «عبارتی ژرف» دارای «عبرتی شگرف»!

اگر چه «فرعون ها بر دار» اند،

امّا «تَفَرعُن ها پایدار»اند.

فرعون یک «فرد»است،امّا تفرعُن،یک «درد»!

«فُقدانِ یک فرد،ناگهانی» است،امّا «درمانِ یک درد،آژمانی» است!

فردِ فرعون «یک ننگ» است، ولی تفرعُن، «یک فرهنگ».

«ننگ را می توان به آسانی زدود» ،ولی «فرهنگ را نمی شود نهانی پالود». 

 بیاییم در جامعه «ننگِ تفرعُن» را با «فرهنگِ تمدُّن» بزداییم

و پرچمِ برابری «نسلِ انسان» را بر فرازِ قُلَلِ رَفیعِ همۀ «جهان» برافرازیم!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------------

تفرعُن: مانند فرعون متکبر و ستمکار بودن، ستمکار شدن ، خودپرستی ، تکبّر  

صحیفه:  نامه ، کتاب، ورق

آژمان: بی زمان

پالودن: پاک کردن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 8 بهمن 1397 | 9:30 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1157)

 

«تکالیفِ راژمانی»و«حقوقِ انسانی» 

 

«برترین عیارِ فرهمند» و «بهترین معیارِ شهروند»،

نه «زندگی در شهر»،که «ارزندگی در دهر» است.

یک شهروندِ «بافرهنگ» و «پیشاهنگ»،

حقوقِ همه «انسان ها را پاس می دارد» و «شایگان ها را سپاس می گزارد».

هر انسان فارغ از هر «دین» و «آیین» و از هر «رنگ» و «فرهنگ»

در «جامعۀ بشری» در هر گونه «داوری»،

دارای «نظر» و حقوقی «برابر» است.

یک شهروندِ «مُتمدِّن» و «مُتدیِّن»،

علاوه بر «تکالیفِ راژمانی»،«حقوقِ انسانی» نیز دارد.

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

راژمان: سیستم،سامانه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 7 بهمن 1397 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1156)

 

«ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله»

 

بزرگ ترین «قاموسِ رام»،«اقیانوسِ آرام» است.  

زیرا «سینه ای گسترده» دارد با «گنجینه ای در پرده».

بنابراین برای «جوانِ فَرَهمَند» و «انسانِ وَرجاوند»، 

«بهترین رامش» و «برترین آرامش»،

 «گستردگی سینه» و «برازندگی سکینه» است.

«سنگریزه ای آذرنگ» با «آمیزه ای از خاک و سنگ»،

می تواند «تالابی حقیر» و «مردابی زمینگیر» را

«برآشوبد» و «درهم کوبد»،

ولی «کوهی بزُرگ» با «انبوهی از صخره های ستُرگ»

نمی توانند در «دریای بلندقدر»با «سعه صدر»،

«تلاطُمی عَظیم» و «تهاجُمی حَجیم» بیافرینند.

بیاییم «سینه» را از هر گونه «کینه» «بزداییم»

و بر «ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله» «بیفزاییم»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ظرافت: زیرکی،نکته سنجی ،زیبایی

صله: پیوستن،پیوستن چیزی به چیزی ،نیکی کردن،احسان

قاموس: دریای عظیم،میانه دریا

سکینه : وقار،طمانینه، مهابت،آرامش 

آذرنگ: آذرگون،آتش رنگ

تالاب: آبگیر،حوض،استخر،برکه بزرگ

فَرَهمَند: باشکوه،دانا و هوشمند،با شان و شوکت

حجیم: دارای حجم،ستبر،بزرگ

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 | 6:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1156)

 

«ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله»

 

بزرگ ترین «قاموسِ رام»،«اقیانوسِ آرام» است.  

زیرا «سینه ای گسترده» دارد با «گنجینه ای در پرده».

بنابراین برای «جوانِ فَرَهمَند» و «انسانِ وَرجاوند»، 

«بهترین رامش» و «برترین آرامش»،

 «گستردگی سینه» و «برازندگی سکینه» است.

«سنگریزه ای آذرنگ» با «آمیزه ای از خاک و سنگ»،

می تواند «تالابی حقیر» و «مردابی زمینگیر» را

«برآشوبد» و «درهم کوبد»،

ولی «کوهی بزُرگ» با «انبوهی از صخره های ستُرگ»

نمی توانند در «دریای بلندقدر»با «سعه صدر»،

«تلاطُمی عَظیم» و «تهاجُمی حَجیم» بیافرینند.

بیاییم «سینه» را از هر گونه «کینه» «بزداییم»

و بر «ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله» «بیفزاییم»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ظرافت: زیرکی،نکته سنجی ،زیبایی

صله: پیوستن،پیوستن چیزی به چیزی ،نیکی کردن،احسان

قاموس: دریای عظیم،میانه دریا

سکینه : وقار،طمانینه، مهابت،آرامش 

آذرنگ: آذرگون،آتش رنگ

تالاب: آبگیر،حوض،استخر،برکه بزرگ

فَرَهمَند: باشکوه،دانا و هوشمند،با شان و شوکت

حجیم: دارای حجم،ستبر،بزرگ

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 | 6:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1156)

 

«ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله»

 

بزرگ ترین «قاموسِ رام»،«اقیانوسِ آرام» است.  

زیرا «سینه ای گسترده» دارد با «گنجینه ای در پرده».

بنابراین برای «جوانِ فَرَهمَند» و «انسانِ وَرجاوند»، 

«بهترین رامش» و «برترین آرامش»،

 «گستردگی سینه» و «برازندگی سکینه» است.

«سنگریزه ای آذرنگ» با «آمیزه ای از خاک و سنگ»،

می تواند «تالابی حقیر» و «مردابی زمینگیر» را

«برآشوبد» و «درهم کوبد»،

ولی «کوهی بزُرگ» با «انبوهی از صخره های ستُرگ»

نمی توانند در «دریای بلندقدر»با «سعه صدر»،

«تلاطُمی عَظیم» و «تهاجُمی حَجیم» بیافرینند.

بیاییم «سینه» را از هر گونه «کینه» «بزداییم»

و بر «ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله» «بیفزاییم»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ظرافت: زیرکی،نکته سنجی ،زیبایی

صله: پیوستن،پیوستن چیزی به چیزی ،نیکی کردن،احسان

قاموس: دریای عظیم،میانه دریا

سکینه : وقار،طمانینه، مهابت،آرامش 

آذرنگ: آذرگون،آتش رنگ

تالاب: آبگیر،حوض،استخر،برکه بزرگ

فَرَهمَند: باشکوه،دانا و هوشمند،با شان و شوکت

حجیم: دارای حجم،ستبر،بزرگ

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 | 6:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1155)

 

مرغانِ «ناسپاس» و «حق ناشناس»!

 

مرغانی دیدم «خوش خیال» که «فارغ البال»،

سال ها در این «خانۀ گرم» و «آشیانۀ نرم»،

«دانه ها خوردند» و «یارانه ها بُردند»،

ولی در «لانۀ سایه» و در«خانۀ همسایه» ،

«تُخم ها گذاشتند» و «لُخم ها انباشتند»!

«زمینی نگشت» و «زمانی نگذشت»،

که  از خانۀ همسایه همراه با «سبوی شراب»،«بوی کباب» ،

«شام را پرداخت» و «مشام را نواخت»!

آن که «نیکی را پاس ندارد» و «نیکان را سپاس نگزارد»،

ناگزیر «سرشتی بهتر» و «سرنوشتی برتر» 

از این مرغانِ «ناسپاس» و «حق ناشناس» ندارد!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

لُخم: گوشت خالص،گوشت بی چربی و بی استخوان

پرداخت: سامان داد،ساخت،انجام داد،مرتب کرد 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 5 بهمن 1397 | 5:44 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1154)

 

 «شاخ های شریر» یا «سینه های پُرشیر»؟!

 

«بهترین امتیاز» را به «برترین گاوباز» می دهند

و برترین گاوباز کسی است که با «پویشِ کندوکاو» در برابرِ «یورشِ گاو»، 

با «شیوه ای بخردانه» و «ریوه ای موذیانه»،

با «اِغوای اِنفعالی»، «جای خالی»می دهد،

نه این که «مستانه» و «مغرورانه» 

چون «سلّاخ های خون ریز» با «شاخ های تیز» درگیر شود!

گاو به جای «شعور»،«زور» دارد

ولی انسان بیش از «زور» به «شعور» می نازد.

«برآیندِ پیرورزی» در «فرآیندِ کینه توزی» نیست،

بلکه پیروزِ واقعی کسی است که با «خودارزی» و «خردورزی»، 

با «کمترین هزینه»،«بیشترین گنجینه» را به دست آوَرَد.

انسانِ «باجنبه» می تواند «با پنبه» دشمن را سر ببرّد.

آن که مستانه «رَجَز می خواند»،جز «لُغَز نمی ستاند». 

«گاوبازِ بِخرَد» و «پیشتازِ کارآمد» 

به جای این که بر «شاخ های شریر بخروشد»، 

«سینه های پُرشیر را می دوشد»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------- 

شریر: پُرشَر،بسیار شر،بسیار بد

کندوکاو: کندن و کاویدن،تفحُّص،تجسُّس

ریوه: مکر،حیله،فریب،افسون

اِغوا: گول زدن،گمراه کردن

سلّاخ: پوست کن،کسی که در کشتارگاه پوست حیوانات را می کند

فَرایَند: مجموعة عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص

رَجَزخواندن: شعاردادن،خودستایی،خواندن اشعار به هنگام نبرد

لُغَز: سخن سربسته و مشکل،کلام پیچیده و نامفهوم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 4 بهمن 1397 | 5:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو 

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1153)

 

«رنجِ بُردباری» و «گنجِ پایداری» 

 

«روشنفکرِ پیشگام» در برابرِ «تودۀ عوام»

باید خود را چون «آدمی زیبا» در برابرِ «عالَمی نابینا»

و «فردی گویا» در برابرِ «شبگردی ناشنوا» بینگارد.

روشنفکر باید بیش از «ظرافت» بر «ظرفیّت» بیفزاید. 

و پیش از «سیاست»،بر «کیاست»!

در برابرِ «جهالت»،«دلالت» نشان دهد 

و در برابرِ «روایت»،«درایت»!

در برابرِ «چاهِ ستیز»،«راهِ گریز» پیش گیرد

و در برابرِ «دامِ دغلبازی»،«دوامِ دلنوازی»!

برای «بنای فردا» ،«جفای فردها» را تحمُّل کند

و برای پرهیز از «گفتنِ دردا» ،«نهفتنِ دردها» را!

برای ساختنِ انسان ها «شعور را بانی» و «غرور را قربانی» کند! 

از «حدید نترسد» و از «تهدید نهراسد».

«رنجِ بُردباری را بیاموزد» و «گنجِ پایداری را بیندوزد».

 «با خالف نستیزد» و «از مخالف نگریزد»،

زیرا «بادبادکِ آلِف» نیز از وزشِ «بادِ مخالف» اوج می گیرد.

او باید «بُن بست ها را بگشاید» و «شکست ها را بیازماید» .

در برابر «کوهِ سختی ها» و «انبوهِ شوربختی ها»،

«قامت افرازد» و «استقامت ورزد»!

او باید بداند راه توسعه برای «دُوَلِ درمانده» و «مللِ واپس مانده»،

بسی «گره های کور» و «گریوه های دور» دارد!

گشودن این گره ها و گریوه ها «صبرِ ایّوب» می خواهد و «هُژَبرِ مندوب»!

بیاییم «به پاخیزیم» و با هر گونه نومیدی «بستیزیم»!

هرچه«شبانگاه، تاریک تر»،«پگاه،نزدیک تر»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

ظرافت: زیرکی،نکته سنجی،خوش طبعی،مهارت

کیاست: زیرکی، هوشیاری

دغلبازی: نادرستی،حیله گری،فساد و تباهی

دردا: کلمه افسوس،دریغا،آه ،افسوس

بانی:بناکننده،سازنده،بنیانگذار،موسس

حدید: آهن،تند و تیز و برنده

خالف: احمق،خلاف کننده

آلِف: خوگیرنده،خوگر

گریوه: پشته ،تپه ،گردنه کوه

هُژَبر:  شیر

مندوب: برگزیده،انتخاب شده 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 3 بهمن 1397 | 6:26 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1152)

 

«جوهرِ دین» و «گوهرِ آیین» 

 

من «جوهرِ دین» و «گوهرِ آیین» را دیدم

که در زیر «کوهی از گفتار» و «انبوهی از نوشتار» مدفون شده است.

 گویی دین نه «سخنی ناب» ،که «بهمنی چون شهاب»است،

که از «قٌُللِ قرون» به سوی «گُسلِ هامون»سرازیر شده

و در «درازای زمان» و «پهنای زمین»،

در هر «عصر» و در هر «قصر»،

«پیامی از آن زدوده» و «اوهامی بر آن افزوده» اند!

«نشانۀ دینداری» و «پشتوانۀ پرهیزگاری»،

نه «پینۀ پیشانی»،که «گنجینۀ انسانی» است.

دینمِدار در «گفتار،راستین» است و در «کردار،امین*»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

* - اشاره به سخن امام جعفر صادق(ع):

«لَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ شَیْ‏ءٌ اعْتَادَهُ  وَلكِنِ انظُروا إِلى صِدقِ حَدیثِه وَأَداءِ امانَته» (اصول کافی جلد دوم )

«به رکوع و سجده های طولانی افراد نگاه نکنید، زیرا ممکن است به آن عادت کرده باشند و برای او یک امر عادی شده باشد، و اگر آن را ترک کنند وحشت کنند، بلکه راستگویی و امانتداری او را بنگر.»

 جوهر: اصل و خلاصه هر چیز،آن چه قائم به ذات باشد

بهمن: توده برف که از قله کوهناگهان سرازیر می شود و هر چه در راهش باشد،ویران می کند...

شهاب: شعله آتش،ستاره،ستاره روشن

 گسل: شکست در بخشی از پوستة جامد زمین که باعث جابه جایی چینه ها می شود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 2 بهمن 1397 | 5:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1151)

 

«رواج ریا» و «تاراج تقوا»! 

 

در عصرِ «رواجِ ریا» و «تاراجِ تقوا»،

برای اثباتِ «صفای انسانی» و «ادّعای مسلمانی»،

«تنها نشانی»،«پینۀ پیشانی» است!

در حالی که در «عرصۀ گفتار» و «مِنَصَّۀ کردار»،

نه «بویی از صداقت» هست و نه «رویی از لیاقت»!

 «سخنانِ زیبنده در قاب» اند و «چهره های فریبنده در نقاب»!

در قلب ها «کوفه های نژند» است و بر لب ها «شکوفه های لبخند» !

«کیمیای اعتماد، نایاب» است و «کالای اعتقاد در سراب»!

 برابر یک قراردادِ «نِهِشته» و «نانِوِشته»،

همه به همدیگر «دروغ می گویند» و برای هم «یوغ می جویند»؛

ولی باز هم «یوغ ها را می گیرند» و «دروغ ها را می پذیرند»!

زیرا «گذرانِ امور» و این «راژمانِ رنجور» ،

بدون این «شگردها» و «گُفتاوَردها»،

به «سامان» و «سازمان» نمی رسد!

همه در «عطشِ رفاه» و «آتشِ گناه» «می سوزند»؛

در حالی که خود «آتش افروزند»!!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

مِنصّه:  جای ظاهرشدن

کوفه: نام شهری در عراق،نماد شهر رنج و شکنج و درد

نژند:  اندوهگین، افسرده، پژمرده ،سرگشته ،خشمگین

هِشتن: فروگذاشتن،(نِهِشته: فرونگذاشته)

یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن زمین روی گردن جفت گاو می گذارند

راژمان: سامانه،سیستم،دستگاه

گُفتاوَرد:مناظره،گفتمان،گفت و شنود

سامان: لوازم زندگی، افزار کار،آراستگی و نظم

سازمان: نظم و ترتیب، طرز ساخت،ساختن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 1 بهمن 1397 | 4:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1150)

 

«فرمانِ همایونی» یا «راژمانِ قانونی»؟! 

 

من در «دامنه های کوه»،«پاره سنگ هایی انبوه» را دیدم،

«سنگ هایی خاره» با «آژنگ هایی بی قواره».

نه «شکلی هندسی» دارند و نه «تشکُّلی مهندسی».

با «لب هایی تیز» و «لبه هایی خون ریز»!

نه «تاش» را می پذیرفتند و نه «تراش» را!

«ناگزیری» و «نظم ناپذیری» این پاره سنگ ها

یادآورِ «حاکمانی خودخواه» و «طاغیانی دُژآگاه» است، 

که نه هیچ «عُیونی» را برمی تابند و نه هیچ «قانونی» را! 

اینان «عدالت» را «آلت» می انگارند و 

«شرافت» را «آفت»!

در این شهر «فرمانِ همایونی» حکومت می کند،نه «راژمانِ قانونی»!

بنابراین هر که «زورش بیشتر»،«حضورش پیشتر»!

مردُم «جنگل» اند و خودکامه،«انگل»!

یک «انگلِ اندوه» می تواند یک «جنگلِ انبوه» را 

«ویران» و تبدیل به یک «بیابان» کند!

 بیاییم «انگل ها را براندازیم»،تا بتوانیم «جنگل ها را بسازیم»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

راژمان: دستگاه،سیستم 

آژنگ: چین و چروک، چین و شکن

تاش: یار،دوست،مصاحب

طاغی: ستمگر، سرکش، ظالم، گردنکش

دُژآگاه: بداندیش،تندخو،خشمگین،کینه جو

عُیون:چشم ها،چشمان ناظران،(جمع عین)

آلت : ابزار،افزار،هر چیزی که به وسیله آن کاری انجام دهند

انگل :طفیلی،سربار،مفتخوار،جانداری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او غذا دریافت کند،کسی که سربار سایرین شود و به هزینۀ دیگران روز را بگذراند  

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 30 دی 1397 | 7:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1149)

 

«حقوق برابر» برای «هرگونه باور»!

 

کسانی که «سبزکیشان» و «دگراندیشان» را

با هر «شگرد» از عرصۀ جامعه «طرد» می کنند،

«بسی تنگ نظر» و «بسیار سنگ باور» اند.

هر انسانِ «خوداندیش» حق دارد به اندازه «خردِ خویش» بیندیشد،

و هر «نظری را ببیند» و برای خود «باوری را برگزیند».

خداوند او را از بدوِ «زاد»،«آزاد» آفریده است.

«سُستی عقیده» یا «دُرُستی برگزیدۀ»هر کس به خود او مربوط است.

هر کس «خالف» و «مُخالف» ما می اندیشد،

لزوماً «دُشمن» و «اهریمن» نیست.

همه ما در گزینشِ «اعتقاد»،«آزاد» هستیم.

هر «انسان» با هر «نشان»

و از هر «نژاد» و با هر «اعتقاد»

و با هر گونه «باور» با دیگر انسان ها دارای «حقوقِ برابر» است.  

به تعداد همه «بشرهای گوناگون»،«باورهای ناهمگون» وجود دارد.

بنابراین بگذاریم هر کس با هر «کیش»،«آزاداندیش» باشد.

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

 شگرد: روش، طریقه، فن و طرز عمل

طرد: راندن، دورکردن کسی از نزد خود، نفی کردن کسی

سنگ باور: متحجّر،دُگم،متعصّب

خالف: احمق،بسیار مخالفت کننده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 29 دی 1397 | 6:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1148)

 

«عقل» و «نقل»!


      
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 28 دی 1397 | 4:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1147)

 

«شور» یا «شعور»؟!

 

کسی که «دنیای دون» و «آسیای گردون» را «ترک» می کند،

«مُردن» و «جان سپُردن» را «درک» نمی کند؛

ولی تحمُّلِ مرگِ او برای دیگران «جانگِزا» و «طاقت فَرسا» است. 

بی شعور نیز از «همۀ شعور» تنها «هیمنۀ شور» را می فهمد!

از رفتارِ بی شعور همه در «بلای رنج»اند و او در «سرای سپنج»! 

همه «امیرِ فهم» اند و او «اسیرِ وهم».

 تحمُّلِ «بی شعور» نیز برای «ذی شعور» 

«عذابِ الیم» است و «عِقابِ جحیم»!

فرقِ «انسانِ بی شعور» با «احمقِ مغرور» این است که

یک احمق «نمی تواند بفهمد»، 

ولی یک بی شعور «نمی خواهد بفهمد»!!!

هر «چیز» با شُستن «تمیز» می شود،جز مغز!

«جانِ مغز» با «سخنانِ نغز» جلا می گیرد،

امّا خودکامگان مغزها را با «شُست وشو»،«جادو» می کنند.

از آن ها «نور را می رُبایند» و «شعور را می زُدایند»!

 

#شفیعی_مطهر

 -------------------------------------- 

شور: فتنه،غوغا و فریاد،آشوب،هیجان و آشفتگی

هیمنه :ابهت،شکوه

سرای سپنج: دنیای ناپایدار بی خبری 

وهم: خیال،تصور،پندار

الیم: دردناک،دردآورنده

عِقاب: عذاب،شکنجه،سزای گناه

جحیم: جهنّم،دوزخ،جای بسیار گرم،آتش قوی و سخت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 27 دی 1397 | 6:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1146)

 

«آیینۀ پاک» و «گنجینۀ پژواک» 

 

بسیاری از ما انسان ها «فراسَتی در درون» داریم و «سیاسَتی در بیرون».

بنابراین دیگران را در برابرِ«نقّاد» و «انتقاد»،

«قابل» و خود را «مقابل» می نگریم.

انگار همه «آلوده»اند و ما ،«پالوده»؛

همه «رو» دارند و ما «آبرو»!

برای همه «حریم دَری» را می پسندیم و برای خویش،«حریم داری» را!

همه «عُجب» دارند و ما ،«حُجب»!  

در حالی که «داناترین جوان» و «تواناترین انسان»،

«بصیرترین» و «انتقادپذیرترین» انسان است.

نیز«حقیرترین» و «قابل تحقیرترین» انسان،

کسی است که از «انتقاد برمی آشوبد» و «نقّاد را سرمی کوبد»!

 بیاییم از «اوجِ غرور» بر «موجِ شعور» فرودآییم

و هر «ناقدِ نقل» را «فاقدِ عقل» «نپنداریم»؛

و نقدکنندۀ خود را «آیینه پاک» و «گنجینۀ پژواک» «انگاریم».

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

پژواک: انعکاس صوت در کوه یا زیر گنبد،تکرار صوت،آوازی که در کوه بپیچد

فراسَت: دریافتن و ادراک باطن،هوشیاری،تیزهوشی،زیرکی

پالوده: صاف شده،پاک شده،پاکیزه شده از آلودگی ها

عُجب: خودبینی،خودپسندی،کبر و گردنکشی

حُجب: شرم،حیا

ناقد: نقدکننده،سره کننده،زرسنج

فاقد: آن که کسی یا چیزی را از دست  داده،نایابنده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 26 دی 1397 | 6:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1145

 

«دیده های بینا» و «پدیده های زیبا»

 

در این «زمینِ گَردان» و «زمانِ گردون»،

همه «سافِرِ حیران»ایم و «مُسافرِ سرگردان».

انسان های «پُرتشویش» و «کژاندیش» ،

در «جاده های زندگی» با «عَرّاده های گزندگی»،

تنها «پیچ و خم»ها را می نگرند و «بیش و کم»ها را؛

ولی انسان های «فکور» و «صبور»،

در هر «جاده»،«چه سواره و چه پیاده»،

«زیبایی ها را می نگرند» و «شیدایی ها را می نگارند»!

هر دو اگر چه نه به «صد»،ولی به «مقصد»می رسند،

ولی یکی با «حسرت» و دیگری با «لذّت»!

بیاییم «دیده ها را بشوییم» و «ندیده ها را بجوییم»!

اگر با «چشمِ جان ببینیم»،می توانیم صد «چشمۀ جانان بیافرینیم».

چون «دیده ها بینا»شود،همه «پدیده ها زیبا» می شود.

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

گَردان: گردنده

گَردون: آسمان،چرخ،هر چه دور خود یا گرد محوری بچرخد

سافِر: سفرکننده،مسافر،به سفررونده

عَرّاده: یکی از آلات جنگی شبیه منجنیق که در قدیم برای پرتاب سنگ به کار می رفته

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 25 دی 1397 | 6:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1144)

 

«ترسیمِ شناخت» و «تحکیمِ زیرساخت»

 

من دانۀ بامبو را دیدم که پنج سال «زیرِ خاک» و در «ضمیرِ مَغاک»،

«خُفته» و «نهُفته» می مانَد.

نه کسی «رشد و رشادش» را می بیند

و نه «داد و فریادش» را می شنود.

امّا در سال پنجم «سر از زمین» و «پای از پوستین»به درمی آوَرَد

و بیش از بیست و پنج متر «قامت برمی افرازد» و «استقامت می ورزد».

بنابراین دانستم که «بنیادهای مکنون» و «استعدادهای درون» را

چه «آشکار و نهان» و چه «پیدا و پنهان»

می توان «آیش» و «آمایش» کرد.

برای «رهیدن از لاکِ صدف» و «رسیدن به افلاکِ هدف»، 

نخست باید به «ترسیم شناخت ها» و «تحکیم زیرساخت ها» بپردازیم.

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------

ترسیم: رسم کردن،نشان گذاشتن،نقشه کشیدن

بامبو: خیزران،نی، نوعی نی مغزدار که از آن عصا و چوب دستی و تعلیمی می سازند و با خم کردن شکسته نمی شود

مَغاک: گودال، جای گود

مکنون: پنهان داشته شده،آنچه در ضمیر دارند

آیش: بارورکردن،شخم زدن و ناکشته گذاشتن و استراحت زمین

آمایش:آزاستگی،آمادگی،آماده کردن،بررسی و تحلیل

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 24 دی 1397 | 5:32 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1143

 

«دانش زایی» و «بینش افزایی»

                           
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 23 دی 1397 | 7:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1142)

 

«بیداری توده ها» و «استواری شالوده ها»! 

 

«درس از نیکی» و «ترس از تاریکی»،

برای همه «قابلِ فهم» است ،یا «عاملِ وهم»؛

امّا «ترسیدن از روشنایی» و «هراسیدن از دانایی»،

برای «جامعۀ جهانی» یک «فاجعۀ انسانی» است!

برای هرگونه توسعه و پیشرفت،«نادانی توده»،نخستین «حلقۀ مفقوده» است.

هیچ «خودکامۀ خودخواه» و «فرمانروای دُژآگاه»

نمی تواند سُلطه خود را بر «مردمی آگاه» و «ملّتی دادخواه» تحمیل کند.

کسانی «زنجیر را می پرستند»،که خود «حقیر و پستند».

اینان برای خودکامگان نه تنها «آمادۀ یاری دادن»،که «دلدادۀ سواری دادن» اند!

بنابراین در راه «توسعۀ انسانی» حتّی در «سطح جهانی»

«نخستین گام» و «اولین اقدام»،

 «بیداری توده ها» و «استواری شالوده ها»است!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

شالوده: بنیاد،پی دیوار،طرح و نقشه

مفقوده: گم شده،ناپیدا

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 22 دی 1397 | 6:46 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1141)

 

«مرامِ دگراندیش» و «انتقام از خویش»!

 

هر «انسان» درباره هر «بیان»،

«نگاهی» دارد و «دیدگاهی».

این «نگاهِ» او در «دیدگاهِ» ما،

یا «سُست» است،یا «دُرُست».

باورهای هر کس برای خودش «عاملِ اِلزام» و «قابلِ احترام» است

و خود پاسخگوی «نظرها» و «باورها»ی خویش است.

خشمِ «انسان» از باورهای «دیگران»،

نه «تنبیهِ انسانی» دارد و نه «توجیهِ عقلانی»!

این «عصبانیّت» ناشی از «عقلانیّت» نیست؛

بلکه «تنبیهِ خویش» است به خاطرِ «تنزیهِ دگراندیش»!

«مرامِ دگراندیش» نباید موجبِ «انتقام از خویش» شود!

«اندوختنِ کینه» در «فضایِ سینه»،

«نوشیدنِ زهر» و «نیوشیدنِ قهر» است 

برای «خوشنودی» یا «نابودی» دیگران!

کینه را از سینه باید کند زود

کینه چون دیرینه شد نتوان زدود

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

مرام: مراد و مطلب،مقصود،آرمان،هدف

الزام: لازم گردانیدن،واجب کردن

توجیه: مطلبی را خوب توضیح دادن و نیک بیان کردن

تنزیه: کسی را از عیب و آلایش دورداشتن،پاک و بی آلایش دانستن

نیوشیدن: شنیدن،گوش کردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 21 دی 1397 | 5:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1140)

 

«بازۀ تفکُّر» و «اجازۀ تدَبُّر»!

 

برخی از انسان ها را چون «با سَموم، گرم» کنند،«چون موم ،نرم» می شوند!

چنین افرادی را می توان «ارزان تر» از «ارزن» خرید

و «گران تر» از «نگران» فروخت! 

در برابرِ «خرافات» و «مشکلات» ،

باید «قامت افراخت» و «بااستقامت تاخت».

آنان که با «وعده،گرم» و با «وعید،نرم» می شوند،

در برابرِ «زر،سر» خم می کنند و در برابر «زور،کَمَر»! 

حاکمانی که به جای «پشتوانۀ مردُمی»، «گُمانۀ تورُّمی»دارند،

ناگزیر در برابر بیگانه نه تنها «باج» و «خراج» می دهند، 

که «تاج» را هم به «تاراج» می دهند!

برای رویارویی با «بیگانه» باید خود «یگانه» باشیم!

بیاییم «ریشۀ تحَجُّر» را برکَنیم و «اندیشۀ تکَثُّر» را بپذیریم. 

به همه انسان ها «بازۀ تفکُّر» و «اجازۀ تدَبُّر» بدهیم!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

بازه: فاصله،فاصله میان دو دیوار یا دو کوه

تدَبُّر: اندیشیدن، نیک اندیشی، در عاقبت کار فکرکردن،ژرف بینی

سَموم:باد گرم مُهلک،باد زهرآلود

نگران: بیننده،ستاره ناظر بر ستاره دیگر

وعده: نوید،مُژده  

وعید: وعده بد،تهدید

تورُّم: ورم کردن ، انتشار بی رویة اسکناس بدون تناسب با پشتوانه 

خراج: مالیات، باج،مالیات ارضی

تاراج: غارت،چپاول،یغما کردن

تحجُّر: سنگ شدن

تکَثُّر: بسیارشدن،تنوُّع در اندیشیدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 20 دی 1397 | 10:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1139)

 

  «قاب ها» و «نقاب ها»!

 

«مکتبِ بُتواره» چون «شبِ بی ستاره» است.

در جوامعی که «بُتواره ها بر صدر می نشینند»،

«شکمباره ها قدر می بینند».

در آن نه «نوری از منارۀ خرد» می تابد

و نه «منشوری از رُخسارۀ بِخرَد»! 

در این شهر «ورجاوندانِ فکور را کور» می خواهند

و «شهروندانِ صبور را بور»!

در این جا «غیر» هست، ولی «غیرت» نیست؛

«آفت» هست ،ولی «شرافت» نیست.

«ظرف» فراوان است،ولی «ظرفیّت» نیست

و «منع» زیاد است، ولی «مناعت» نیست!

«اظهارِ فضل» بسیار است،ولی « فضیلت» نیست

اینجا «واژه» ها،«ویژه» اند و «تیراژه» ها،«آویژه»!

«ارزش ها نسخ» شده و «انگیزش ها،مسخ»!

«حقیقت را وارونه» کرده اند و «واقعیّت را واژگونه».

اینجا روزی«قاب ها را شکستند»،ولی هنوز «نقاب ها را می پرستند»!

بت پرستی،«ریشه ای کهن» دارد و «اندیشه ای تَهمتَن».

باید «ریشه را بَرکَند» و «اندیشه را پراکَند»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

بُتواره: کسی که به جای بت مورد پرستش و اطاعت قرار گیرد

منشور: نشرشده،زنده شده،نامه و فرمان سرگشاده

رُخساره (رُخسار):روی،عارض،رُخ،چهره،سیما

بِخرَد: خردمند

بور: کسی که از عهده انجام کار برنیامده و شرمنده شده باشد.

مناعت: بلندنظری، بزرگ مَنشی،استواری،طبع عالی داشتن

تیراژه: رنگین کمان،قوس قزح

آویژه: ویژه،خاص،،خالص

نَسخ: باطل کردن ،زایل کردن ،تغییر صورت دادن

مَسخ: دگرگون کردن، برگردانیدن صورتی به صورت زشت تر

تَهمتَن: قوی، نیرومند،تنومند

پراکندن:  پاشیدن، پریشان کردن، تفرقه انداختن ،تار و مارکردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 19 دی 1397 | 5:26 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1138)

 

«آژوی پرواز» و «آرزوی تاخت و تاز»! 

 

«پرندگانِ مظلوم» و «درّندگانِ محروم»،

که در «تنگنای قفس» و «انزوای محبس»

«زاده» و اسیر «قلّاده» می شوند،

نه «آژوی پرواز» دارند و نه «آرزوی تاخت و تاز»!

آنان «پرواز را بیماری می پندارند»

و اینان «تاخت و تاز را بیعاری می انگارند»!

آنان،«بال» را «وبال» می دانند 

و اینان «چنگال» را «گال»! 

«توده های عامّه»،«ستوده های خودکامه» اند.

آنان که «طعمِ آزادی» و «طعامِ آزادگی» را نچشیده اند

«اسارتِ تن» و «غارتِ وطن» را 

با «رامش می پذیرند» و با آن «آرامش می گیرند»!!

انسان بر اثرِ «تحقیر»،«حقیر» می شود و با «تکریم»،«کریم»!

برای «حیاتِ توده ها» و «نجاتِ غنوده ها»،

نخست باید «زنجیرِ حقارت را از هم گسست» 

و سپس «میرِ غارت را درهم شکست»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

آژو: کوشش،همت و غیرت(اوستایی)

گال: فریب،بازی 

غنوده: به خواب رفته،مانده،خسته،مُرده

میر: امیر،سید

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 18 دی 1397 | 5:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 20 21 22 23 24 ... 130 صفحه بعد