هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1197)
«سقفِ کوتاهِ آزادی» و «وقفِ جانکاهِ انقیادی»!
هر «جامعه ای انسانی» ،«تابعه ای از مبانی» دارد.
هر ملت برای بهره مندی از «مواهبِ آزادی» ،باید «مصائبِ حادّی»را تحمُّل کند.
برخی جوامع برای بهره مندی از آزادی «بامی بلند» و «فرنامی شکوهمند» دارند،
ولی بعضی دارای«سقفی کوتاه» و «طَرفی تباه» هستند.
«بلندی» و «شکوهمندیِ» این بام
به «قامتِ تفکُّر» و «استقامت تدبُّرِ»
«شهروندان» و «ورجاوندانِ» آن جامعه بستگی دارد.
مردمی با «همّت های عالی» و «کرامت های متعالی»،
آزادگی را «می شایند» و بر بلندای بامِ آزادی «می افزایند».
ولی مردمی «سر به زیر» و «پای در قیر»،
با «قامتی کوتوله» و «دلبسته به یک بَیغوله»،
جز «جُرعه ای از جامِ ذلّت» و «لُقمه ای از طعامِ مذلّت»،
چیزی «نمی خواهند» ،لذا از بلندی بام «می کاهند».
در چنین جامعه ای،«سربلندان آزاده» و «ورجاوندان بااراده»،
ناگزیر باید در برابر «ستم»،«سَر، خَم» کنند!
اینان یا باید «سرببازند»، یا با «شر بسازند»!
در این شهر «تولِگان لوس» و «کوتولِگان چاپلوس»،
در «میدانِ رذیلت می تازند» و بر «یارانِ فضیلت می نازند».
برخی از بزرگان نیز برای «ادامۀ کار» در برابر «خودکامۀ جبّار»،
آن قدر سر را «خَم» و قدر خود را «کم» می کنند،
که «قامتشان خمیده» و «استقامتشان تکیده» می شود.
همیشه «سقفِ کوتاه» به «وقفِ جانکاه» می انجامد.
سربلندانی که زندگی زیر «سقفِ کوتاهِ آزادی» را می پذیرند،
ناگزیرند «وقفِ جانکاهِ انقیادی» را نیز بپذیرند!
...و چه سخت است «سربلند بودن» و «ریشخند شنودن»!!
و «سرافراختن» و «باور باختن»!!
و چه سرخوش اند «روله های بیداد» و «کوتوله های استبداد»!!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------
وقف: ایستادن
طَرف(بر وزن ظرف): بهره،فایده
می شایند: شایسته هستند
بَیغوله:کُنج،گوشه،بیراهه،گوشۀ خانه،ویرانه،گوشه ای دور از مردم
لوس: چاپلوس،چرب زبان
وقف: ایستادن
ریشخند:مسخره کردن،به ریش کسی خندیدن
روله (کُردی): فرزند
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1196)
«پیشِ یگان» یا «کیشِ همگان»؟!
حقیقت ،نه تنها«گنجینۀ صفا»،که «آیینۀ مصفّا» است؛
آیینه ای است که از «کمان به کمین» و از «آسمان به زمین» افتاد.
این آیینه از «قیدِ زمان رَست» و در «صیدِ زمین درهم شکست».
هر کس «تکّه ای از این آیینه» و «قطعه ای از این سیمینه» را
«برداشت»،از آنِ خویش «انگاشت».
هر «ساده اندیش»،«سیمای خویش» را در آن دید،
و خود را «نماد حق» و «مُراد مطلق»نامید!
بنابراین پنداشت که «همۀ حقیقت» و «هِیمنۀ واقعیت»تنها نزد اوست!
و هیچ کسِ دیگر «سهمی از حق» و «فهمی از فَلَق» ندارد؛
در نتیجه هر کس تنها«خویش» را «خرداندیش» انگاشت
و دیگران را «پریش» و «دگراندیش» پنداشت.
در حالی که حقیقت نه «پیشِ یگان»،که «کیشِ همگان» است.
بیاییم به همۀ انسان های «فکور» و «ذی شعور»،
«بازۀ دیدن» و «اجازۀ اندیشیدن»بدهیم
و بپذیریم که هر «جوانِ آزاد» و هر «انسانِ فرجاد»،
حق دارد از حقیقت «سهمی ویژه» و «فهمی آویژه» داشته باشد!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
یگان: یک یک،یکایک،یک به یک،مخفف یک گان
هیمنه: وقار و ابهت
فَلَق: صبح،سپیده دم،شکاف،شکاف کوه
فرجاد: فاضل،دانشمند
آویژه: ویژه،خاص،خالص
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1195)
«یافه های بی ریشه» و «خرافه های بی اندیشه»!
«ابتکار تحقیق» نباید «ابزار تحمیق» باشد.
تحقیق ما را از «گذرگاه آروین» به «فرگاه یقین» می رساند.
بنابراین تحقیق نباید برای «به حاشیه راندن یک نظر»
و «به کرسی نشاندن یک باور»
«مایۀ کار» یا «دستمایۀ انکار» قرارگیرد.
فرق «من» با «بَرَهمَن» این است
که او نخست یک «نظرِ خاص» از «باورِ خواص» را برمی گزیند،
سپس تحقیق را برای آن«حیلۀ ثبات» و «وسیلۀ اثبات» قرار می دهد.
ولی من تحقیق را «تلاشی هدفمند» و «کنگاشی بانیوند»می دانم،
که در پرتوِ آن می توانم «گوهرِ حقیقت» و «جوهرِ واقعیت» را
در ژرفای «قاموسِ ابهام» و «اقیانوسِ ایهام» بجویم.
بیاییم با «جسارت پژوهشگرانه» و «بصارت محققّانه»،
«نظرهای پیشین» و «باورهای دیرین»را
با «آرزوی تعمیق» در «ترازوی تحقیق» بسنجیم؛
آن گاه تنها «حقایق اصیل» و «دقایق قابل تحلیل» را بپذیریم
و «یافه های بی ریشه» و «خرافه های بی اندیشه» را فروریزیم!
#شفیعی_مطهر
----------------------------------
یافه: یاوه،هرزه،بیهوده،بی معنی،ناپدید،گم شده،سردرگم،پریشان
آروین: آزمایش،تجربه،امتحان
بَرَهمَن: عالم و پیشوای روحانی مدهب برهمایی
کنگاش: شور،مشورت
نیوند: فهم، ادراک
ایهام: در وهم و گمان انداختن،در شک و گمان افتادن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1194)
«ناطق» یا «منطق»؟!
آن گاه که «بارِ ضوابطِ ایمانی» در «غُبارِ روابط انسانی» رنگ می بازد،
«سمای حقیقت» و «سیمای واقعیّت»،
از «بامِ گفت و گوی استدلال» به «کُنامِ هیاهوی جدال»می افتد،
این روابط از «رنگِ فرهنگ» به «نیرنگِ الّاکلنگ» تبدیل می شود!
بنابراین آن که «خودارزَد» و «خردمی ورزَد»،
ناگزیر برای «ادامۀ بازی» در «برنامۀ انبازی»،
باید «بساطِ جدال را برچیند» و «انبساطِ استدلال را برگزیند».
در فرهنگ گفت وگو،باید «منطق» پیروز شود،نه «ناطق»!
در گفت وگو،«مبانی شاخص» مطرح است،نه «رجزخوانی شخص»!
بیاییم «نشانۀ ظرافت را بشاییم» و بر «آستانۀ ظرفیّت بیفزاییم»،
تا بتوانیم «خالف را تحمُّل» و با «مُخالف،تعامُل» کنیم.
#شفیعی_مطهر
------------------------------
کُنام: جایگاه حیوانات چرنده درنده،لانه حیوانات
سما: آسمان
انبازی: شرکت،همکاری،همدستی
ظرافت: زیرکی،نکته سنجی،خوش طبعی،زیبایی
خالِف: نادان،احمق،ابله
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1193)
«کرشمۀ لال» یا «چشمۀ زلال»؟!
همۀ «ادیانِ الهی»،«دَیّانِ آگاهی» اند.
همۀ این «دین ها» و «آیین ها»،
با هر گونه «آیش» و «گرایش»،
در «چکادِ کوه» «نمادِ شکوه» اند،
«فروزه ها،نیک» و «آموزه ها به هم نزدیک» اند.
امّا چون به «آمنه های انبوه» و «دامنه های کوه» می رسند،
«کاف ها» و «شکاف ها» ،
بر اثرِ «انگاشت ها» و «برداشت ها»
توسط «باورمندان کور» یا «پایبندانِ فکور»
بتدریج «آشکار» و «پدیدار» می شود.
این «چشمۀ سَیّال»،«سرچشمه ای زُلال» دارد،
ولی هر چه در «درازای زمان» و «پهنای زمین» پیش می رود،
«گرایش گُمانه ها» و «افزایش افسانه ها»،
آن را «با پندارها می آلاید» و «غبارها بر آن می افزاید»!
بیاییم «پیام ناب» و «کلام آفتاب» را
نه از «کرشمۀ لال»،که از «چشمۀ زلال» ،
«عارفانه بنوشیم» و «عاقلانه بنیوشیم»!
#شفیعی_مطهر
------------------------------------
دَیّان: به حساب رسنده،مُحاسب،پاداش دهنده،حاکم،قاضی،چیره،قهّار
آیش: بارورشدن
فروزه: شعله،روشنایی،پرتو
آمَنه: پشتواره،توده هیزم،پشته هیزم
کاف: شکاف،چاک،رخنه،تراک
کرشمه: ناز، غمزه، اشاره با چشم و ابرو
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1192)
«شیفتۀ خدمت» یا «فریفتۀ قدرت»؟!
در «جماعاتِ کافته» و «اجتماعاتِ توسعه نیافته»،
«قانونِ نوبت» در «کانونِ قدرت»،
نه «جاهی» دارد و نه «جایگاهی».
در اینجا «تثبیتِ پَخمگان» جایی برای «صیتِ نُخبگان» نمی گذارد.
هر «قُدرتمداری»،«مداری» می جوید
و با هر «شگرد» و با هر «رویکرد»،
از «نردبانِ صدارت» و «پلّکانِ امارت» بالامی رود،
دیگر با هیچ «شیوه» و «نیوه» ،
نمی توان او را «فروکشید» و «به جای خود نشانید»!
اینان نه «شیفتۀ خدمت»،که «فریفتۀ قدرت» اند
و یاخته یاخته وجودشان وابسته به «میزِ قدرت» و «مِهمیزِ دولت» است!
قدرت،«هار» است و غیر قابلِ «مهار».
قدرت بدون «پایشِ مردُمی» جز «ستایشِ توهُّمی» نمی طلبد.
مردم چون «صفر در حساب» اند و چون «صید در طناب»!
برای مردمی «سفیل» جز «عزرائیل» تصمیم نمی گیرد،
او هم جز با «تدمیر» نمی تواند هیچ «تغییر» ایجاد کند!!
«حاکمانِ پست» و «قدرت پرست» را
نمی توان از «تختِ طاغوت» فروکشید جز با «تختۀ تابوت»!!
#شفیعی_مطهر
----------------------------------
کافته: شکافته، ترکیده
صیت(بر وزن چیت): آوازه و نام نیک،ذکر خیر،شهرت نیکو
نیوه: ناله، افغان ،خروش، گریه ،نوحه
هار: سگ گزنده،حیوان مبتلا به بیماری هاری
سفیل: پست،زبون،بدبخت
تدمیر: هلاک کردن،تباه ساختن،نابودکردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1191)
مهم ترین ویژگیِ«بی رنگ ها» و «بی فرهنگ ها»
«بی رنگ ها» و «بی فرهنگ ها»،
«گفتارهایی گونه گون» و «رفتارهایی گوناگون» دارند.
یکی «لک» می گوید و یکی،«متلَک»؛
یکی در «غال»،«آشغال» می ریزد
و دیگری با «فال»،«اِغفال» می کند!
یکی «بد حرف می زند» و دیگری «حرفِ بد می زند»!
یکی جز «خور و خواب نمی داند» و جز «اِرعاب نمی تواند»
و دیگری «گفتاری زشت» و «رفتاری بدسرشت» دارد.
امّا «فرهنگ گریزان» و «نیرنگ آمیزان» ،
با هر «روی و صفت» و هر «خوی و خصلت»،
همه در یک «ایده» و یک «پدیده»،
به هم «شبیه» و «قابلِ تشبیه»اند
و آن این که هیچ کدام نه «تاب می دانند» و نه «کتاب می خوانند»!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------
لَک: سخن بیهوده و یاوه ،هذیان
غال: زمین پست و پُردرخت
تاب: طاقت،توانایی،قرار و آرام / فروغ،روشنی
اِرعاب: ترساندن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1190)
«ارزش ها در «اَمَل» یا در «عَمَل»؟!
در عرصۀ شناختِ نوعِ هر «نهال» در هر «حال»،
بهترین «شیوه»،شناخت نوعِ «میوه» است.
برای ارزیابی هر «دین» و «آیین» نیز
«بهترین عیار» و «برترین مِعیار»،
ارزیابی «تافتگان» و «پرورش یافتگان» در آن مکتب
به وسیلۀ سنجشِ شیوۀ «رفتار» و «گُفتارِ»آنان است.
سیمای پیروان هر «مذهب» و «مکتب» ،
آیینۀ تمام نمای «فُروزه ها» و «آموزه ها»ی آن مذهب و مکتب است.
هر «دینِ آسمانی» یا «آیینِ انسانی»،
قطعاً «گفتارهایی سازنده» و «نوشتارهایی برازنده» دارد.
همۀ ارزش ها، چه «آسمانی» و چه «انسانی»،
در عرصۀ «گفتار،زیبا» است و در«نوشتار،فریبا» ؛
امّا مهم این است که پیروانِ آن ها در عرصۀ «رفتار و کردار»
چگونه ارزش ها را در «گفتار،تبلوُر» و در «کردار،تکثُّر» می بخشند!
دم زدن از ارزش ها در «اَمَل،خوار» است،ولی در «عَمَل،دُشخوار»!
#شفیعی_مطهر
----------------------------------
اَمَل: آرزو،آرمان،امید
تافتگان:برافروختگان ، روشن شدگان ، گداختگان ، گرم شدگان
فروزه: شعله،روشنایی
خوار: آسان
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1189)
«صلاحِ امور» و «اِصلاحِ اِمپراتور»!
«نفرتانگیزترین رنج» و «زجرآمیزترین شکنج»،
برای «جوانِ آگاه» و «انسانِ دادخواه»،
این است که نسبت به «فسادِ شهریاران» و «بیدادِ کارگزاران»،
«گواه» و «آگاه» باشد،
ولی برای «صلاحِ امور» و «اِصلاحِ امپراتور»،
قادر به هیچ «کار» و «پیکار» نباشد.
«نادانی» و «ناتوانی»،
در عرصۀ «انجامِ رسالت» ،«استحکامِ جهالت» است،
و «گُناهی وزین» و «اشتباهی سنگین» دارد؛
زیرا«ندانستن،جاهلی» است و «نتوانستن،کاهلی»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
زجر: بازداشتن، منع کردن، بانگ زدن و طردکردن،راندن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1187)
«سوزِ جان» و «فروزِ جهان»
من «شمعی» را در «جمعی» دیدم،
که همه را «آهسته می نگریست» و «پیوسته می گریست».
او با «ادامۀ گریستن»،«استدامۀ زیستن» را به خطر می انداخت.
امّا او «سوختن» و «افروختن» را
«آگاهانه دیده» و «آزادانه برگزیده» است.
او «سوختن را می داند»،ولی «خودفروختن را نمی تواند»!
او «بهبودی نیکی» را در «نابودی تاریکی» می بیند،
بنابراین با «سوزِ جان»،«فروزِ جهان» را نشانه گرفته است.
بیاییم با «طَلعت نورِ قلم»،«ظُلمتِ شبِ ستم» را درهم کوبیم
و بکوشیم تا «انسانی برتر» و «جهانی بهتر»بیافرینیم!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------------------------
فروز: فروغ ،روشنی، روشنایی
استدامه: دوام چیزی را خواستن،همیشه بودن،همیشه داشتن،همیشگی
طلعت:رویت،دیدا،روی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1186)
«نهالِ انسانی» در «هالِ جهانی»
در «بازی روزگار» و «بازسازی رفتار»،
انسان به هر کس «ببازد» می تواند دوباره خود را «بازسازد»،
امّا اگر قدر خود را «نشناخت» و خود را «باخت»،
دیگر نمی تواند «با لَختی ها برخیزد» و «با سختی ها بستیزد».
هر انسان «کانِ زر» است،نه «دُکّانِ شر».
هر کس باید نه در «بیرون»،که در «درون»،
«کانونِ زر را بیابد» و «قانونِ بشر را دریابد».
سپس با «زُلالِ داد»،«نهالِ استعداد» را آبیاری کند،
تا «بهار را ببیند» و «به برگ و بار بنشیند»!
در بوستانِ بشریّت،هر «بخت،بیدار» است و هر «درخت،پُربار».
در اینجا هر «نهالی»،«حالی» دارد و هر «سالی» ،«سگالی»،
«شیوه ها گونه گون» اند و «میوه ها،گوناگون».
بنابراین در «هالِ جهانی» هر «نهال انسانی» ،
باید در درونِ خویش «نهادها را بکاود» و «استعدادها را بیابد».
سپس با نهایت «پژوهشگری» در «باروری» آن بکوشد.
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------------
هال: قرار،آرامش،صبر و شکیبایی
سگال: اندیشه،فکر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1185)
«رَجِ قربانی» و «فلجِ روانی»!
در جوامعِ «تک صدا» و «واپسگرا»،
«استقرارِ خودکامگی» به «استمرارِ ازخودبیگانگی» می انجامد.
در این جوامع «بتدریج» روندِ بردگی «ترویج» می شود
و «رَج های قربانی» به «فلج های روانی» دچار می شوند.
در اینجا شهروندان به نوعی «لَختی» و «شوربختی» مبتلا می شوند،
که نسبت به هر «رنجی» و «شکنجی»،
نه «حسّاس» می شوند و نه دردی «احساس» می کنند.
هر گونه «اَلَم را می گیرند» و هر گونه «ستم را می پذیرند».
«خواری» و «بیعاری» ،
نخست «عادی» و کم کم،«متمادی» می شود!
«تحمیلِ حقارت» به «تجلیل از اسارت» می انجامد!
به هر «پستی،تن می دهند» و به هر «شکستی،گردن می نهند».
برای رسیدن به «میز» از هر «چیز» می گذرند
و برای «سیری شکم» ، «اسیری قلم» را می پذیرند.
یک ملّتِ «افلیج»،«گیج» است،
نه «نامه ای بر ای فردها» دارد و نه «برنامه ای برای فردا»!
«بلای بیدردی» به «ابتلای دلسردی»می انجامد
و هیچ «شهروندی» هیچ «پیوندی» با جامعه احساس نمی کند.
مردم به جای «احساسِ تعلُّق» به «التماس و تملُّق» می پردازند.
«کدخدا،خدایی» می کند و «بینوا،گدایی».
«کرامت،ننگ» می شود و «لئامت،فرهنگ».
مردم در برابر حاکمان به جای «پُرسش»،«کُرنش» می کنند
و به جای «سوال»،«استقبال»!
هر ملّت نه از «بُرون»،که از «درون»
تا «خودنَیَرزد» و «خردنورزد»،
نه «راهی برای نجات» دارد و نه «پناهی برای حیات»!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------------
رَج: رده ،رسته، صنف،قشر
فلج: از کارافتادن دست یا پا یا نیمه ای از بدن،زمینگیری و درماندگی
لَخت: شُل ، بی حال، تنبل و بیکاره ، صفتی برای مو که نرم و افشان باشد، بسته ، منعقد
اَلَم: درد،رنج
نامه : نوشته،کتاب
افلیج: فلج شده،مفلوج،کسی که بعضی اعضایش از کار افتاده
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1184)
«رایانه» یا «سامانه»؟!
بزرگ ترین «اختراعات بشر» در همه «اجتماعات پژوهشگر»،
نه «رایانه» ،که «سامانه» است.
مهم ترین اختراع در همه «دوران»،«راژمان» است.
بشر آن گاه که برای «تکریمِ شخصیّت» و «تحکیمِ مَدَنیّت»،
از «بدایتِ آیش» تا «نهایتِ آمایش» ،
توانست «راژمان» را «سامان» دهد،
در حقیقت «شکوهمندترین پیام را نگاشت» و «بلندترین گام را برداشت» .
جامعه انسانی بدون «نظامِ اجتماعی» و «انسجامِ اقناعی»،
چون «جامعۀ جنگل»،اسیر «فاجعۀ انگل» است.
«عالی ترین انقلاب» و «متعالی ترین انتخاب»،
اگر مُبتنی بر «ساختنِ سامانه» و «پرداختنِ رسانه»نباشد،
به زودی «ارکانش فروریخته» و رشتۀ «آرمانش از هم گسیخته» می شود.
کشورداری بدون «نظامِ اداری» و «انتظامِ خزانه داری»،
«به فساد می آلاید» و «به بیداد می گراید»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------------------------
سامانه : نظام،سیستم،دستگاه،وبسایت
راژمان: سیستم،سامانه
بدایت: آغاز،اول چیزی،اول کار
آیش: بارورشدن و میوه دادن
نهایت: پایان ،آخر،پایان چیزی
آمایش: آراستگی،آمادگی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1183)
«ژرف دیدن» و «شگرف اندیشیدن»
در «درازای زمان» و در «پهنای زمین»،
هزاران «سیب از درخت»،«چه سُست و چه سخت» افتاد،
ولی نه کسی «ذکری گفت» و نه «فکری شکُفت».
اگر شیوۀ «ژرف دیدن» و «شگرف اندیشیدن» را بدانیم،
«هر ذرّه از ذَرّات کائنات» و «هر ذُرّیه از ذُرّیّات موجودات»،
«پیام هایی برای گُفتن» دارند و «کلام هایی برای شنُفتن».
هر «پدیدۀ ریز» و «آفریدۀ ناچیز»
با «صد زبان گویا» و «هزار بیان رسا»،
«سِرارِ هستی» و «اسرارِ اَلَستی» را
با همه «جود» و «وجود» فریاد می زنند؛
امّا «گوش ها گران» است و «چشم ها نگران»!
باید «گوش جان را گشود» و «هوش نهان را شنود».
#شفیعی_مطهر
------------------------------------
ذَرّه: هر چیز بسیار ریز،مورچه ریز
ذُرّیه: فرزند،نسل،فرزندان
سِرار:خط های پیشانی یا کف دست
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
سرای محله شهرک اکباتان برگزار می کند
کلاس گلستان خوانی
با تکیه بر ریشه یابی کلمات هم خانواده
زمان :روزهای یکشنبه،ساعت 16-18
مدرس: استاد شفیعی مطهر
عموم علاقه مندان بویژه دانشجویان،دانش آموزان دبیرستانی و فارغ التحصیلان همه رشته های دانشگاهی می توانند در این کلاس ثبت نام فرمایند.
محل ثبت نام: شهرک اکباتان،جنب شورای حل اختلاف،سرای محله اکباتان
تلفن: 7- 44694415
کانال تلگرامی :sarayemahaleekbatan@
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1182)
«اُورَنگِ زور» و «تُفنگِ کور»!
آن گاه که برای «پایشِ میهن» در برابر «یورشِ دشمن»،
به «آدمک های دون» و «مترسک های مجنون»،
نه «فنگ»،که «تفنگ» دادند؛
آنان وقتی بر «اریکۀ قدرت» و «ملیکۀ شوکت» تکیه زدند،
خود را برای مردم «باب» و «ارباب» پنداشتند!
آنان که در «حالت» خود،«اصالت» نمی بینند
«صدای هویّت» و «صلای شخصیّت» خود را
در «اُورنگِ زور» و «تفنگِ کور» می نگرند!
بیاییم «ژرف تر ببینیم» و کارگزاران را «شگرف تر برگزینیم»!
#شفیعی_مطهر
----------------------------------------
اورنگ: سریر،تخت پادشاهی
پایش: نظارت
فنگ: حنظل،هندوانه ابوجهل،کرمی دراز و سبزرنگ که بیشتر روی گیاه ها پیدا می شود
باب: پدر،بابا،قیّم
صلا: کلمه ای برای دعوت و فراخوان
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1181)
«پندارهای پوسیده» و «رفتارهای بیوسیده»
مغز انسان در «اسارت یوغ تحجُّر،سنگ» می آفریند
و با «بشارت فروغ تفکُّر،فرهنگ»!
یوغ تحجُّر نه تنها در «افسانه ها»،که در همین «خانه ها»ی ماست.
آن که در «هزارۀ سوُّم» هنوز با «انگارۀ توهُّم» می زیَد
و با «گمانه» و «کورکورانه»
از «پندارهای پوسیده» و «رفتارهای بیوسیده» پیروی می کند،
در مغز نه تنها «سنگواره»،که «سنگ خاره» دارد!
«رَستن از بت،خوار» است و «شکستنِ بُتواره،دُشخوار»!
«بُت ،ریشه» را هدف گرفته و «بُتواره،اندیشه» را!
«ریشه» را می توان با «تیشه»برکَند،
امّا اندیشۀ تحجُّر «عصرها می پاید» و «نسل ها را می آلاید».
تنها با «تیشه تفکُّر»می توان «اندیشه تحجُّر» را برکَند.
بیاییم با «بصارتِ ژرف دیدن» ، «جسارتِ شگرف اندیشیدن»را «بیاموزیم»
و بتکده های «تعصُّب» و «تصلُّب» را «فروریزیم»!
جهل «نرم ترین بالش» و «گرم ترین چالش» است،
که جاهل می تواند با «کمالِ رامش» و «اِکمالِ آرامش» بر روی آن بخُسبد!
#شفیعی_مطهر
------------------------------------
بیوسیده: چاپلوسانه،با طمع کارانه
انگاره: پندار،تصور،فکر و خیال،افسانه،سرگذشت
خاره: سنگ خارا،سنگ سخت
خوار: آسان
دُشخوار: دشوار،سخت،مشکل،ضدِّ آسان
تصلُّب: سخت شدن،سفت شدن
چالش: ناز و خرام ،رفتار از روی کبر و غرور و نخوت،جنگ و جدال و جولان و حمله
اِکمال: کامل کردن،تمام کردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1179)
«بایستۀ یوغ» یا «شایستۀ نبوغ»؟!
انسان های «روزگار» بر دو «مدار»
«راه می پویند» و «همراه می جویند».
گروهی «عقلانی می اندیشند» ،بنابراین کمتر «نفسانی می پریشند»؛
ولی گروه دیگر «اجیرِ فَرناس» اند و «اسیرِ احساس».
آنان هر «پراتیکِ حیات» را با «تحریکِ احساسات» پاسخ می دهند،
ولی اینان هر «گفت وگوی نقل» را نیز با «ترازوی عقل» می سنجند.
آنان «شور» را برمی انگیزند و اینان،«شعور» را.
آنان مردم را «کور» می خواهند و اینان،«فکور»!
آنان خود را «مُراد» می خواهند و مردم را «مُرید»،
ولی اینان خود را «خردپیشه» می خواهند و مردم را «صاحب اندیشه»!
آنان مردم را «عاشق سینه چاک» می خواهند و اینان،«مُنتقِدِ بی باک»!
آنان «بذر کُرنش» می افشانند و «اینان «جذرِ پُرسش».
آنان مردم را «تسلیم» می خواهند و اینان،«سلیم»!
آنان با «کمندِ وهم» می تازند و اینان با «سمندِ فهم»!
آنان شرافت را در «تُربت» می جویند و اینان در «تربیت»!
آنان بر «اسب خیال» نشسته اند و اینان بر «حَسبِ استدلال»!
آنان «جهل می کارند» و «ابوجهل برمی دارند»،
ولی اینان «مُدبِّر می بَرند» و «متفکِّر می پرورَند»!
آنان مردم را «بایستۀ یوغ» می دانند و اینان،«شایستۀ نبوغ»!
...و آنان همه را «جاهلِ مُطیع» می خواهند و اینان،«عاقلِ منیع»
بسیاری از «ناس» را با «تحریک احساس» می توان فریفت،
ولی کمتر انسان «خردمند» و «ورجاوند» را
در عرصه «سگال» و «استدلال»
می توان «نهیب» و «فریب» داد!
برای خودکامگان «بهترین حیله» و «برترین وسیله»
برای «فریب توده ها» و «نهیب غنوده ها»،
«تحریک احساسات» و «ترویج خرافات» است.
بیاییم هر یک چون «شمعی روشنگر» در «جمعی نورباور»،
در «نار بسوزیم» و «نور برافروزیم»!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن بر گردن جفت گاو می گذارند
اجیر: مزدور،مزدبگیر،کسی که با گرفتن دستمزد برای دیگری کار می کند
فَرناس: غافل،نادان،خواب آلود
پراتیک: اجرا،عمل،تجربه،آزمایش،ممارست،عادت
نهیب: ترس، بیم، هراس، تشر
مُراد: مقصود،پیشوا،کسی که به او ارادت می ورزند
مُرید: ارادتمند،خواهنده
کُرنش: فروتنی، تواضع، سرفرودآوردن در برابر شخصی بزرگ
جذر: ریشه،بیخ،اصل
سمند: اسب زردرنگ
منیع: استوار و بلند
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1178)
«سایۀ مهربانی» و «دستمایۀ زندگانی»
در «بوستان بشریّت» و در میان «دوستان انسانیّت»،
«صنوبرهایی طنّاز» و «سروهایی سرافراز» هستند،
که «سایه» بر سرِ هر «همسایه» می افکنند؛
و نیز درختانی هستند پر از «میوه»،که با هر «شیوه»،
به همه «حاضران» و «رهگذران»،
هم «سایۀ شجر» می بخشند و هم «سرمایۀ ثمر».
«درخت سپیدار»،تنها «سایه» دارد،
اما «درخت میوه دار» هم «سایه» دارد و هم «دستمایه»!
بیاییم «سایه سار مهر» را بر «حصار سپهر» افکنیم
و به همه انسان ها افزون بر «سایۀ مهربانی»،«دستمایۀ زندگانی» نیز ببخشیم.
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------
دستمایه: سرمایه
طنّاز: شوخ و پُرناز،فسوس کننده
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1177)
«کوی راز» یا «سکّوی پرواز»؟!
آنان که کامجویی از دنیا را تنها «هدف» و مردم را تنها «مکلَّف» می پندارند،
نه تنها «دنیاخوار»اند،که حتّی در «دنیا،خوار» اند.
اینان «عام» را «اَنعام» «انگاشته اند»!
و «طُعمه» را «طعام» «پنداشته اند».
در حالی که آن «رو» می بخشد و این «نیرو».
آن ،انسان را «سیر» می کند و این،«اسیر»!
ولی آنان که دنیا را «حیلۀ رشاد» و «وسیلۀ ارشاد» می دانند،
با بهترین «شیوۀ سگال» از درخت آن «میوۀ کمال» می چینند.
بیاییم این «کوی راز» را «سکّوی پرواز» بدانیم
و با «وارستگی از این خاک توده»،«پیوستگی به افلاک ستوده» را برگزینیم.
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------------------
سکّو: تختگاه،برآمدگی زمین مانند تخت
عام: همگان،عموم مردم
اَنعام: چهارپایان،جمع نعم
رو: ریا،ظاهرسازی،روی و ریا
حیله: چاره اندیشی،قدرت و توان هر گونه تدبیر
رشاد: راستی و ایستادگی و پیروزی
سگال: اندیشه،فکر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1176)
«تنور زندگی» با «نور ارزندگی»
آن گاه که «نانوای شاطر» با «طیبِ خاطر»،
خمیر را در آن «آمیزه های نار و نور» روی «سنگریزه های تنور» پهن می کند،
خمیر «با کمال فراغ» به «سنگریزه های داغ» می چَسبد
و با «رامی» و «آرامی» روی آن ها می خسُبد.
ولی «خمیر خام»،«گام به گام»،
هر چه «پُخته تر» و «افرُخته تر» می شود،
سنگریزه ها را «رها» و از آن ها «جُدا» می شود.
این «تمثیلی ژرف» و «تحلیلی شگرف» است
برای انسان در«سیرِ کمال» و «مسیر استکمال».
سختی های «تنور زندگی» با «نور ارزندگی» ،
از «جوان خام» یک «انسان خاخام» می سازد.
انسان در «آتش سختی ها» و «شوربختی ها»،
هر چه پُخته تر می شود،از «وابستگی به خاک می کاهَد»
و «پیوستگی به افلاک را می خواهد».
با این «بیان بینش» در «جهان آفرینش»،
«چیزی» و «دستاویزی»،
ارزشمندتر از «دل»،این «گنجینه فضایل» وجود ندارد،
که «پیوستگی را بپاید» و «دلبستگی را بشاید»!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------
طیب : خوش شدن،خوشمزه شدن،(طیب خاطر: با خواست خود،به میل خود)
فراغ: فارغ شدن،آسوده شدن،آرامش
استکمال: به کمال رسانیدن،طلب کمال کردن
خاخام: ربّانی،حکیم،عنوان علمای مذهبی یهود
بشاید: شایسته است
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1175)
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1174)
«صدای مردُم» یا «ندای توهُّم»؟!
خودکامگان «گوشی گران» دارند و «هوشی نگران»،
بنابراین به جای «صدای مردُم»،«ندای توهُّم» را می شنوند.
هر چند هم «یادها بلند» و «فریادها،شکوهمند» شود،
اینان نه از «خواب خرگوشی بیدار»می شوند
و نه در «سراب فراموشی،هُشیار»!
اینان آن گاه «صدای توده» و این «ندای ستوده» را می شنوند،
که مردم دیگر نه «التماسشان» را می شنوند و نه «اِبلاسشان» را می بینند.
قدرت بدون «پایش» و «پیرایش»،
از «علّامۀ فکور»،«خودکامۀ کور» می سازد.
هیچ انسان هر چند «آراسته به همۀ فضایل» و «پیراسته از همۀ رذایل»،
آن قدر «نزیه» و «قابل تنزیه» نیست،
که قدرتِ «فوقِ انتقاد بگیرد» و «فساد نپذیرد»!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
ابلاس:نومیدی،مایوس شدن،اندوهگین شدن
پایش: نظارت
پیرایش: پیراستن،زدودن زائده ها
نزیه: پاک و پاکیزه،پاکدامن
تنزیه:دورداشتن خود از عیب و آلایش و بدی،
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1173)
«کانِ سختی» و «پلّکانِ خوشبختی»
تا شب با «سیمای سیاه» و «زوایای تباه» ،
«همۀ شهر» و «همهمۀ دهر» را
در «کامِ تیره» و «ظَلامِ خیره» خود فرو نبَرَد،
«روشنایی روز» با آن «دلارایی دِلَفروز»،
نه «جلایی جالب» دارد و نه «جلوه ای جاذب».
بنابراین تا «کوه سختی ها» و «اندوه شوربختی ها»نباشد ،
انسان نمی تواند چون«چکادِ برگزیده» و «پولادِ آبدیده»،
بر «واجِ بلایا برآشوبد» و «امواجِ بلواها را درهم کوبد» .
بیاییم از «کانِ سختی»،«پلّکانِ خوشبختی» بسازیم.
#شفیعی_مطهر
----------------------------------------
کان: معدن
ظَلام: تاریکی
واج: گفتار،کلام،سخن،زمزمه
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1172)
«رمزگُشایی» و «راززُدایی»
واحد اندازه گیری «کتاب خواندن» و خود را از «سراب رهاندن»،
نه به «تعداد صفحه» است و نه به «عِدادِ صحیفه»؛
بلکه به «قدرِ تاثیر» و «مقدارِ تغییر» ماست
در «شناختِ هویت» و «ساختِ شخصیّت».
هدف از مطالعه «ارتقای بی کرانِ بینش» در «شناسایی جهانِ آفرینش»است.
«رمزگُشایی» و «راززُدایی»
از «حقایقِ هستی» ریشه در «علایقِ اَلَستی» دارد.
بنابراین مطالعه نه در «حاقِّ ساحت» می گنجد و نه در «مُحاقِّ مساحت».
مطالعه نه تنها «از گهواره تا گور»،که پیمودن فاصلۀ«شور تا شعور» است.
آموختن نه «بازه زمانی» می شناسد و نه «سازه مکانی».
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------
عِداد: شمار
صحیفه: نامه،ورق کتاب،کتاب کوچک
حاقّ: وسط،میان چیزی،واقع و حقیقت مطلب،حقیقت امر
مُحاقّ: پوشیده شده،احاطه شده
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1171)
«دوستان آزادی» در «بوستان نقّادی»!
جوی های خشک تا خود «سیراب» و «غرقاب» نشوند،
آب را نه به «زار» می رسانند و نه به «کشتزار»!
بنابراین در هر جامعۀ «گُسنِه» با کارگزارانی «گُرُسنِه»،
مردم به جای «سیر»،«اسیر» می شوند.
تا مردم «اسیرِ سایش» اند،به «اکسیر آسایش» نمی رسند.
آموزگارانی «نژند» و «نیازمند»
نمی توانند جوانانی «فرهیخته» و «برانگیخته» بپرورند.
بیاییم «باران طاقت» را بر «جویباران صداقت» بباریم،
تا «دوستانِ آزادی» بتوانند «بوستانِ نقّادی» را طراوت بخشند.
#شفیعی_مطهر
----------------------------------
زار: ناتوان،رنجور،درمانده،ضعیف،(تشنه)
گُسنه: گُرُسنه
سایش: ساییدن،سودن
اکسیر: کیمیا،جوهری که ماهیت جسمی را تغییر دهد.مثلا مس را طلا کند
نژند: اندوهگین،افسرده،پژمرده،سرگشته
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1170)
«بازاری زنده» و «کشتزاری ارزنده»
ما مردم همیشه در هر «بُرهه از زمان» و در هر «قطعه از زمین»،
در آرزوی «پیروزی» و «بهروزی» هستیم.
هر پگاه را با آرزوی «روزی بهتر» و با «روزیِ بیشتر» می آغازیم.
ولی معمولاً همه حسرت «روزهای پیشین» و «فروزهای دیرین»را می خوریم!
ما به جای آن که از «سختی ها بپریشیم» باید به «نیکبختی ها بیندیشیم».
ببینیم آن سال هایی از عمر را که «گذراندیم»،در ازای آن «چه ستاندیم»!
دنیا «بازاری زنده» و «کشتزاری ارزنده» است.
عمر «ارزن» نیست،که «ارزان» بفروشیم.
زندگی نه «بیابانی صد رویِه»،که «خیابانی یک سویِه» است.
نه «گذرگاهی برای گشت» دارد و نه «راهی برای برگشت».
اشتباهِ نخست «قابل توجیه» و «عامل تنبیه» است،
ولی تکرار آن «زوالِ لیاقت» و «کمالِ حماقت» است.
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------
بُرهه: روزگار،قسمتی از وقت و زمان
فروز: فروغ،روشنی،روشنایی
گشت: گردش،گردیدن،گشت و گذار
تنبیه: بیدارکردن،هوشیارساختن،آگاه کردن
زوال: نابودی ،فانی شدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1169)
«عادت» یا «سعادت»؟!
بسیاری از افراد هم «پول» دارند و هم «تیول»،
هم «مال» دارند و هم «منال»،
امّا نه «طبعی بخشنده» دارند و نه «طبیعتی برازنده».
زیرا پولداری یک «مهارت» است و بخشندگی یک «فضیلت».
بسیاری از افراد «بسی می خوانند» و «بسیار می دانند»؛
امّا به جای «درکِ حقایقِ هستی» و «ترکِ علایقِ خودپرستی»
در «دام دَیجور» و «اوهام و غرور»اسیرند.
زیرا خواندن یک «عادت» است و معرفت یک «سعادت»!
بسیاری از افراد تنها آموخته اند «زندگی» کنند،نه «ارزندگی»؛
اینان از زندگی تنها «تنفّس» را آموخته اند،نه «تفرُّس» را.
بیاییم از «فصلِ ریشه بروییم» و «اصلِ اندیشه را بجوییم».
راه «رهایی از وهم»،«آشنایی با فهم» است.
برای «نواندیشی» و «سبزکیشی»،
باید «جُرعه ای از جام جُراَت بنوشیم»
و «شمّه ای از شمیم شهامت بنیوشیم».
#شفیعی_مطهر
----------------------------------------
تیول: ملک و آب و زمینی که در قدیم از طرف شاه به کسی واگذار می شد
منال: مزرعه و دکان
دَیجور: تاریکی،تیرگی
تفرُّس: به فراست دریافتن، مطلبی را با زیرکی فهمیدن
شَمّه ای: اندکی
شمیم: بوی خوش
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1168)
«دل» و «دلیل»
آنان را که «دل ،دلیل» است،
چه نیاز به «عقلِ عقیل» است؟!
اینان راهِ «جنان» را در «یک آن» «می پویند»
و «رازِ هستی» و «رمزِ اَلَستی» را
«آویژه» و «بی واژه» «می گویند»!
اینان راهِ «مُلک» تا «ملکوت»
و «ناسوت» تا «لاهوت» را
نه با «سودای گِل»،که با «پای دل» «می پیمایند»
و در پرواز از «ثَری» تا به «ثُریّا»
«بال» را هم «وبال» می دانند.
نه به «مال» می نازند و نه به «منال».
دنیا را نه «حیله»،که «وسیله» می دانند؛
خود را «کارگزار» و دنیا را«کشتزار» می نامند
و در آن «بذر نیکی» را می کارند و «جذر تاریکی» را برمی کَنَند.
در دریای دل هایشان به جای «ضلالِ کینه»،«زُلالِ سکینه»موج می زند
و در سرهایشان «لُبِّ لَبیب» و «حُبِّ حَبیب» سر بر اوج می زند.
با «رامش می زیَند» و با «آرامش می میرند».
عمری چون «مِهر» بر سینه «سپهر» «می درخشند»
و دل های«تار و تور» را «نار و نور» «می بخشند».
خوشا به حال اینان که «سافرِ یارِ حبیب» اند و «مسافرِ دیارِ محبوب»
در «پویش راه» و «جویشِ جاه»،
«تحمُّلِ خار» را «افتخار» می دانند
و از آن نه تنها «نمی نالند»،که به آن «می بالند».
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
دلیل: رهبر،راهنما،مرشد
عقیل: مرد گرامی و خردمند
جنان: بهشت
آویژه: ویژه،خاص،خالص
لاهوت: خداوندی
ناسوت: طبیعت و سرشت انسان،عالم اجسام،عالم طبیعی و عادی
ثَری: خاک نمناک،خاک،زمین
ثریّا: ستاره پروین،(از ثَری تا ثُریّا: از زمین تا آسمان)
جذر: ریشه،اصل
ضلال: گم شدن،گمراهی
سکینه: وقار،مهابت،آرامش،آهستگی
لُبّ: خالص و برگزیده چیزی،مغز چیزی،عقل خالص از شائبه
لبیب:خردمند،عاقل
تار و تور: تاریک و گردنده،تیره و گردان
سافِر: سفرکننده،مسافر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1167)
«زمینِ قلوب» یا «زمینۀ سرکوب»؟!
جوامعِ بشری یا بر «پایۀ داد» اداره می شود،یا در «سایۀ استبداد».
این باغ یا «میوۀ آزادی» می دهد،یا «ریوۀ استبدادی».
در دوران مردم سالاری «انبارهای مردم»، «انباشته از گندم»است،
ولی در عصر «بیداد» و «استبداد»،
خودکامگان ناگزیر در دستی «هارِ تسبیح» دارند و دستی دیگر در «کارِ تسلیح».
«تسبیح برای فریب» و «تسلیح برای نهیب».
اگر «زُلالِ حکمت و معرفت»،«نهال سیاست» را آبیاری کند،
«نورِ تنویر» به جای «شورِ شمشیر» می نشیند.
برای ادارۀ «شورشِ مردُم» نیازی به «یورش و تهاجُم» نیست.
حکومت، «سفینه» است و مردم،«دریای بی کینه».
مردم می توانند چون «امواج» با «دست های موّاج»،
این کشتی را هم به «زیرۀ نابودی» برسانند و هم به «جزیرۀ بهبودی» !
شهریاری که با «چَشمِ کژدُم» بنگرد،
ناگزیر با «خشمِ مردُم»روبه رو می شود؛
امّا اگر «دامنِ شایگانی» و «دامنۀ مهربانی» بگسترَد،
می تواند «پایه های تخت» و «سازمایه های بخت» خود را
بر «زمینِ قلوب» بگذارد،نه بر «زمینه سرکوب»!
#شفیعی_مطهر
------------------------------------
ریوه:مکر،حیله،افسون،فریب
هار:رشته مروارید،یاقوت و لعل،گردن بند
تسلیح: مسلح ساختن، سلاح دادن
نهیب: ترس،بیم،هراس،تشر
سفینه: کشتی
زیره: قسمت زیرین چیزی،مقابلِ رویه
شایگان: شایسته و سزاور،درخور،لایق،هر چیز خوب و پسندیده و گرانمایه
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1166)
«منارۀ نور» و «شرارۀ شعور»
من «بازرگانانی خودخواه» و «بازاریابانی دُژآگاه» را دیدم،
که برای مشتریان«کلاهی می دوختند»
و به آنان«کالایی می فروختند»،
که تحویل آن «نسیه» و «مَنسیّه» بود،
ولی بهایش را «درحال» و بدون «استمهال» می ستاندند.
«کلاه، نَقد» است و «کالا،فَقد»!
اینان بر «سرشت می خروشند» و «بهشت را می فروشند»!
«کیش را جار» می زنند و «دگراندیش را به دار»!
همه داغ دارند،مردم «داغِ جانی» دارند و اینان،«داغِ پیشانی»!
«رایتِ ریا برافراشته اند» و همه باورها را «روایت رُویا پنداشته اند»!
«به نام تبلیغ» تنها «کلام بلیغ» می نگارند
و به جای «رفتار زیبا» تنها «گفتار فریبا» دارند.
از «آیین،کان» ساخته اند و از«دین،دُکان».
آن را «می دوشند» و این را «می فروشند»!
هر «جوان فکور» و هر «انسان ذی شعور»،
باید خود «گوش و هوش را بگشاید» و «دین فروش را بیازماید».
«فهمِ ناب» را به جای «وهمِ سراب» بنشاند.
در «دیارِ حلقه به گوشی» و «بازار دین فروشی»
تا «خریدارِ کودَن» باشد،«کارگزارِ اهریمن» هم هست!
بیاییم «بساطِ تاجوَری» را با «انبساطِ روشنگری» برچینیم
و بر «بلندای منارۀ نور» ،«ضیای شرارۀ شعور» برافروزیم!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------------
دُژآگاه: بداندیش،بدخو،تندخو،خشمگین،بددل
نسیه: تاخیر،پسادست،خرید و فروش چیزی به وعده که پول آن بعدا داده شود
مَنسیّه: فراموش شده
استمهال: مهلت خواستن، زمان خواستن، طلب مهلت کردن
فَقد: از دست دادن،گم کردن
کیش: دین،آیین،مذهب
رایت: پرچم،بیرق،عَلَم
کان: معدن
کودَن: کندفهم،کم عقل،احمق،تنبل
ضیاء:نور،روشنایی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1165)
«تنگ نظری ها» و «سنگ باوری ها»!
آن که تنها یک «تَبَر» دارد،دنیا را پر از «صنوبَر» می خواهد.
او برای «جنگل»،«اَنگَل» است و در برابرِ «عَسَل»،«حَنظَل»!
کسی که از بینِ همه «داشتنی ها» و «انباشتنی ها»
به داشتنِ یک «چکُّش» ،«دِلخوش» است،
همه دنیا را «از بیخ» پر از «میخ» می خواهد.
«سیرِ بینش» و «مسیرِ آفرینش»،
با «روندی تعامُلی» ، «فرایندی تکامُلی» دارد.
آن که دنیا را «یک سویه می نگرد»،ناگزیر آن را «پُر از مویه می نگارد»!
دنیای ما نه «سیاهِ بُن بست» است و نه «سپیدِ یک دست»،
بلکه «آمیزه ای از رنگ ها» با «ستیزه ای بین فرهنگ ها»است.
یک «شهروندِ جهانی» و «پایبند به اصولِ انسانی»،
جهان را با «نگرشی وسیع می نگرد»
و برداشت های خود را با «نگارشی بدیع می نگارد»!
«از تکبُّر می گریزد» و «با تحجُّر می ستیزد»!
«همه رنگ ها را می بیند» و «برترین فرهنگ ها را برمی گزیند».
«از تعصُّب،زار» است و «از تصلُّب،بیزار»!
بیاییم «سینه ای مینا» چون «آیینه ای مصفّا» داشته باشیم،
تا بتوانیم همه «جهان» و «جهانیان» را
فارغ از «تنگ نظری ها» و «سنگ باوری ها»بنگریم!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
اَنگَل: پارازیت،طُفیلی،گیاه یا جانوری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از او تغذیه کند
حَنظَل:میوه ای بسیار تلخ به شکل هندوانه کوچک
بیخ: بن،ریشه،اصل
مویه: گریه و زاری،نوحه
تصلُّب: سفت شدن،سخت شدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1163)
«بیماری خُشونت» و «بیعاری رُعونت»!
در جوامع بشری «پدیدۀ بیداد» و «ایدۀ استبداد»،
«بلایی تباه» و «ابتلایی جانکاه» است.
این «دردِ ریشه دار» جز با «شگردِ اندیشه مدار» درمان نمی شود.
«عطشِ آزادی» را نمی توان با «آتشِ دُژآبادی» فرونشاند.
«نهالِ داد» را باید با «هالِ وِداد»بارور کرد.
«بیماری خُشونت» را نمی توان با «بیعاری رُعونت» درمان کرد.
خداوند به انسان نه «شاخِ تیز»،که «زبانِ تمییز» داده،
تا«حقایق» را در چهارچوبِ «منطق» بیان کند
و «نظرهای عالمانه» و «باورهای بخردانۀ» خود را
برای دیگران «تبیین» و «تدوین» نماید.
#شفیعی_مطهر
---------------------------------
رعونت: نادانی، کم عقلی، سستی، احمق شدن، یاوه سرایی،خودآرایی
هال: قرار ،آرام،آرامش،صبر و شکیبایی
دُژآبادی: تندخویی،نادانی و بی تربیتی،یداندیشی،بدخویی
تمییز: جداکردن،فرق گذاشتن،امتیازدادن،بازشناسی چیزها از یکدیگر
تبیین: بیان کردن،توضیح و تفسیر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1162)
تنها راهِ«دفعِ فساد» و «رفعِ بیداد»
در شهری که نه تنها در «شب های ناایمن»،که حتّی در «روزهای روشن»نیز،
«عُمّالِ اختلاس»،«اموالِ ناس» را می رُبایند!
در این وضع چه نیازی به «فانوس های فروزان» و «خروس های سحرخوان»؟!
سگ های نگهبان از چه «پاس» می دارند و برای چه «پارس» می کنند؟!
تنها راهِ «کار با اعتماد»،«پیکار با فساد» است
و «دفع فساد» و «رفع بیداد»،
جز با «آزادی رسانه ها» و «نقّادی رایانه ها» امکان پذیر نیست.
رسانه ها «چشم و گوش» و «عقل و هوش»مردم اند!
در هر شهری که «دهان ها را بستند» و «قلم ها را شکستند»،
«افرادِ فرهیخته» نیز به «فساد برانگیخته» می شوند!
شهریاری که برای «شهروندان»، «آزادی بیان» را،
نه در«فضای باز» برمی تابد و نه در«عرصه مَجاز»،
در حقیقت مردم را «بَرده» و خود را «سرکَرده» می پندارد!
در حالی که «آفرینشگر» همه «نسل بشر» را
آزاد آفریده و هیچ کس از دیگری نه «بَرتَر» است و نه «سَرتَر»!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------
عُمّال: کارکنان،کارگزارن،عاملان
نقّاد: نقدکننده،انتقادکننده،جداکننده خوب از بد،(نقّادی: انتقادکردن)
مَجاز:غیر حقیقی،(عرصه مَجازی: اینترنت)
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1161)
«عیارِ روشن» و «مِعیارِ مُتقَن»
آیا ما دوست داریم «عینِ حقیقت را باور کنیم»
یا «باورمان عینِ حقیقت باشد»؟!
بسیاری از ما«نظرهای سُست» را به جای«باورهای دُرُست»،
در ذهن خود «باروَر» و از آن نخلی «تناور» ساخته ایم.
هیچ «حق پژوهِ راستین» نمی تواند رخنه ای در این «کوهِ یقین» ایجاد کند.
در حالی که یقینی «قابلِ اعتماد» و «قائلِ اعتقاد» است،
که پیش از «تنویرِ مَسلک» از «مسیرِ شَک» گذشته باشد!
سیمای حقیقت،«عیاری روشن» و «مِعیاری مُتقَن» دارد.
بیاییم «افسارِ تعصُّب» و «مهارِ تصلُّب» را بگُسِلیم
و جز منطق هیچ «داوری» را برای ارزیابی هیچ «باوری» برنگزینیم!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------
مُتقَن: محکم،استوار
قائل: گوینده،سخنگو
مسلک: راه،روش،طریقه
تصلُّب: سخت شدن ،سفت شدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1160)
«بَذرِ نیکی» و «جَذرِ تاریکی»!
هر گاه که ما «قطره ای از آب» و «شطره ای از تراب» را،
با «شور و حالی اَفرَند» به پای «نهالی فرهمند» می ریزیم،
این «طراوتِ بهارآفرین» با «لطافتِ بُنیادین»
به همه «برگ های لطیف» و «گلبرگ های ظریف» می رسد.
این «آزمونِ طینت» و «قانونِ طبیعت»است!
بنابراین هر «گفتار» و هر «رفتار»،
چه «نفرین» و چه «آفرین»،
از هر «انسان» در هر گوشه «جهان» صادر شود،
در همه «اجزای کائنات» و «زوایای سماوات» ،
«آثاری ژرف» و «شیاری شگرف» برجای می گذارد!
آن گاه که از خدا با «دُعای خیر»،«شفای غیر» را می خواهیم،
با «تجمیع همه نیروهای درونی» به «تسریع همه تکاپوهای بیرونی»می پردازیم.
آن چه نیروی ما را از «زمان می گذراند» و به «زمین می رساند»،
«دعا» است،نه «ادِّعا»!
انسان به هر «بازه» و «اندازه»،
که خود را «شایسته انگارد»،جهان هستی نیز او را «بایسته می پندارد».
بیاییم در این «فضای بی تناهی» و «دنیای نامتناهی»،
تنها «بذرِ نیکی را بکاریم» و «جذرِ تاریکی را برآریم»!
«صائب تبریز» چه «دلاویز» سروده:
تار و پودِ عالَمِ اِمکان به هم پیوسته است
عالَمی را شاد کرد آن کس که یک دل شاد کرد...
#شفیعی_مطهر
----------------------------------
جَذر: ریشه، بیخ،اصل
شطره: جزء،پاره،نیمه چیزی
افرند: فرّ و شکوه،زیب و زیبایی
فرهمند:باشکوه،دانا و هوشمند
آزمون: آزمایش،امتحان،تجربه،حاصل تجربه
طینت :سرشت،خلقت،خوی
تناهی: به نهایت رسیدن،پایان یافتن،بازایستادن و بس کردن
نامُتناهی: بی انتها، بی انجام،بی پایان
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1159)
«شخص» یا «شاخص»؟!
هر «اتّحاد» می تواند«حاد» باشد،
و «گره های کور» و «گریوه های دور» را بگشاید؛
ولی آن چه مهم است این که اتّحاد حول چه «رایَتی» و با چه «درایَتی» باشد.
بسیاری از «راعیانِ رشاد» و «داعیانِ اتّحاد» ،
دیگران را به «ایدۀ وحدت»،حتّی با «عقیده به وحدانیّت» فرامی خوانند؛
امّا تنها خود را «محورِ همبستگی» و «مدارِ پیوستگی» می انگارند!
اینان تنها خود را «پیشرو» و همه را «پیرو» می پندارند!
و فقط خود را «سلیم»می دانند و همه را «تسلیم» می خواهند!
همه باید «سر تا پای گوش» باشند،زیرا اینان «پای تا سر هوش»اند!
اتّحادی «نَهمار» و «پایدار» می مانَد،
که مدار و محورِ آن یک «شاخص» باشد،نه یک «شخص»!
زیرا هیچ شخصی آن قدر «بایستۀ نزیه» و «شایستۀ تنزیه» نیست،
که قدرت بدون «نظارت» و «بصارت» در او تمرکُز یابد،
ولی به «فساد نگراید» و به «بیداد نیالاید»!
#شفیعی_مطهر
--------------------------------------------
شاخص:نمودار، نمونه ، الگو، سرمشق،عددی که میانگین ارزش مجموعه ای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصلة زمانی دو تاریخ بیان کند.
حاد: قاطع،نافذ،برنده
گریوه: پشته،تپه،گردنه کوه
رایَت: پرچم،بیرق،عَلَم
درایَت:دریافتن،دانستن،آگاهی یافتن
راعی: نگاهدارنده،حراست کننده،نگهبان،امیر و والی
داعی: خواهنده،طلب کننده،کسی که دیگران به ایده ای فراخواند
نهمار: بزرگ ، عظیم، بسیار، فراوان، پیوسته ، همیشه .
نزیه: پاک ،پاکیزه،پاکدامن
تنزیه: کسی را پاک از عیب و آلایش دانستن
بصارت: بینایی و دانایی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1158)
«ننگِ تَفَرعُن» یا «فرهنگِ تمدُّن»؟
هر «صفحه ای از تاریخ»،«صحیفه ای از توبیخ» است!
و هر «عبارتی ژرف» دارای «عبرتی شگرف»!
اگر چه «فرعون ها بر دار» اند،
امّا «تَفَرعُن ها پایدار»اند.
فرعون یک «فرد»است،امّا تفرعُن،یک «درد»!
«فُقدانِ یک فرد،ناگهانی» است،امّا «درمانِ یک درد،آژمانی» است!
فردِ فرعون «یک ننگ» است، ولی تفرعُن، «یک فرهنگ».
«ننگ را می توان به آسانی زدود» ،ولی «فرهنگ را نمی شود نهانی پالود».
بیاییم در جامعه «ننگِ تفرعُن» را با «فرهنگِ تمدُّن» بزداییم
و پرچمِ برابری «نسلِ انسان» را بر فرازِ قُلَلِ رَفیعِ همۀ «جهان» برافرازیم!
#شفیعی_مطهر
------------------------------------------
تفرعُن: مانند فرعون متکبر و ستمکار بودن، ستمکار شدن ، خودپرستی ، تکبّر
صحیفه: نامه ، کتاب، ورق
آژمان: بی زمان
پالودن: پاک کردن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1157)
«تکالیفِ راژمانی»و«حقوقِ انسانی»
«برترین عیارِ فرهمند» و «بهترین معیارِ شهروند»،
نه «زندگی در شهر»،که «ارزندگی در دهر» است.
یک شهروندِ «بافرهنگ» و «پیشاهنگ»،
حقوقِ همه «انسان ها را پاس می دارد» و «شایگان ها را سپاس می گزارد».
هر انسان فارغ از هر «دین» و «آیین» و از هر «رنگ» و «فرهنگ»
در «جامعۀ بشری» در هر گونه «داوری»،
دارای «نظر» و حقوقی «برابر» است.
یک شهروندِ «مُتمدِّن» و «مُتدیِّن»،
علاوه بر «تکالیفِ راژمانی»،«حقوقِ انسانی» نیز دارد.
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
راژمان: سیستم،سامانه
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1156)
«ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله»
بزرگ ترین «قاموسِ رام»،«اقیانوسِ آرام» است.
زیرا «سینه ای گسترده» دارد با «گنجینه ای در پرده».
بنابراین برای «جوانِ فَرَهمَند» و «انسانِ وَرجاوند»،
«بهترین رامش» و «برترین آرامش»،
«گستردگی سینه» و «برازندگی سکینه» است.
«سنگریزه ای آذرنگ» با «آمیزه ای از خاک و سنگ»،
می تواند «تالابی حقیر» و «مردابی زمینگیر» را
«برآشوبد» و «درهم کوبد»،
ولی «کوهی بزُرگ» با «انبوهی از صخره های ستُرگ»
نمی توانند در «دریای بلندقدر»با «سعه صدر»،
«تلاطُمی عَظیم» و «تهاجُمی حَجیم» بیافرینند.
بیاییم «سینه» را از هر گونه «کینه» «بزداییم»
و بر «ظرافتِ صله» و «ظرفیّتِ حوصله» «بیفزاییم»!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
ظرافت: زیرکی،نکته سنجی ،زیبایی
صله: پیوستن،پیوستن چیزی به چیزی ،نیکی کردن،احسان
قاموس: دریای عظیم،میانه دریا
سکینه : وقار،طمانینه، مهابت،آرامش
آذرنگ: آذرگون،آتش رنگ
تالاب: آبگیر،حوض،استخر،برکه بزرگ
فَرَهمَند: باشکوه،دانا و هوشمند،با شان و شوکت
حجیم: دارای حجم،ستبر،بزرگ
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.