هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1239

 

«برف» و «حرف»!

 

من «کَبکی تُندرو» را دیدم که با «سَبکی نو» ،

همچنان سر را به  زیر «برف»فرو برده و فقط «حرف» می زند!

هر «خبر را تحلیل» و هر «نظر را تحمیل» می کند.

او «دنیا را نمی شناسد»،ولی از هر «صدا می هراسد»!

گویی «همه رویدادها را وارونه» می شنود،

زیرا «همه ارشادها را واژگونه» عرضه می کند!

از «انتقادبرمی آشوبد» و «نَقّاد را سرمی کوبد»!

تنها «شیفتۀ خویش» است و «فریفتۀ کیش خویش»!

برای شناخت واقعی «جان» و «جهان»،

باید سر از «برفِ تعصُّب» و «ظرف تصلُّب» به درآورد و 

و هر «رویداد» را بدون «عناد» ارزیابی و سپس تحلیل کرد.

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

تصلُّب: سفت شدن ،سخت شدن،سختی

عناد:  ستیزه کردن ، لجاج ورزیدن، لجاج ، سرکشی، ستیزه .

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 4 ارديبهشت 1398 | 12:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1238


 

«سکّۀ ناب» یا «اسکناسِ حُباب»؟!


 

در «بازارِ اقتصاد» و در «مدارِ دِهناد»

هر انسان ناگزیر از «تلاش» برای «کسبِ معاش» است.

در این بازار «عیارِ ارزش» و «معیارِ آسایش»، 

«پول» است و «تیول».

پول ها یا به صورت «سکّۀ زرّین» است یا «اسکناسِ نمادین».

هر «سکّۀ زرّین» و «سبیکۀ سیمین»،

ارزش «ذاتی» و «ثَباتی» دارد؛

اما «اسکناس» بدون پشتوانۀ «ناس» ،

«برگی بی بار» است و شایستۀ «مرگی زار».

انسان ها نیز برخی «سکّۀ ناب» اند و بعضی «اسکناسِ حُباب».

بیاییم «زرِ زَریرِ جود» و «سیمِ بسیمِ وجود» را 
 

در «کورۀ زندگی» و «اُسطورۀ ارزندگی» «بگدازیم»

و از آن نه «سکّه ای ارزان»،که «تکّه ای از آسمان» «بسازیم»،

که تا ابد «سرشت را بپاید» و زندگی در «بهشت را بشاید»!


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

دِهناد: نظم و ترتیب، نظام و نسق 

تیول: ملک و آبی که از طرف شاهان به کسی واگذار می شد

سبیکه: نقرۀ گداخته،شمش زر یا سیم

زَریر: انسان تیزهوش و سبک روح

سیم: نقره

بسیم: خنده رو، خندان ،گشاده رو،خوش و خرم

اُسطوره: افسانه، قصه، حکایت

ثمین :گرانبها، پربهاف قیمتی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1398 | 5:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1237


 

«آغازِ نَفَس» و «پایانِ هَوَس»


 

عشق «شیرِ شرزه» است،نه «شِرّیرِ هرزه»!

از «خیزشِ زمین لرزه» و «یورشِ این شیرِ شرزه»

انسان نه «باخبر» می شود و نه «صاحب نظر»،

مگر آن گاه که «ویران» و «پریشان» شود.

از زلزله و عشق خبر کس ندهد

آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای

(استاد شفیعی کدکنی)

 عشق،«آغازِ نَفَس» است و «پایانِ هَوَس»،

نَفَس در «فضای لاهوتی» و «هوای ملکوتی».

با عشق هر «سان»،«آسان» می شود و هر «دُشخوار»،«خوار»!

انسان در پرتوِ عشق،«خویش را می یابد» و از آن پس هر«دگراندیش را برمی تابد».
 

آن گاه «ظرافتی ژرف» و «ظرفیّتی شگرف» پیدا می کند،

که می تواند هر «صلۀ بیش» را در «حوصلۀ خویش» بپذیرد

و «انبوهی از اندوه» و «کوهی از شُکوه» را تحمُّل کند.

او با «سَکینه» هر «کینه» را می زداید

و برای این «گنجینه»،«هزینه» می پردازد.

خوشا آنان که عشق را «دریافتند» و عارفانه به سوی آن «شتافتند»!


 

#شفیعی_مطهر 

------------------------------

شرزه: خشمناک زورمند تند و خشمگین

شِرّیر:بسیار بدکار ،صاحب شر

سان: رسم، عادت، طرز، روش، طور 

دُشخوار: دَشوار،سخت،مشکل،ضدِّ آسان

خوار: آسان،سهل
 

ظرافت: زیرکی،نکته سنجی،خوش طبعی

صله:عطیه،احسان،جایزه

شُکوه: بزرگی و جلال، جاه و جلال، شوکت ،حشمت، مهابت و هیبت

سَکینه: وقار، مهابت ،آهستگی،آرامش

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 2 ارديبهشت 1398 | 5:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1236


 

«نعمتِ خداداد» برای «انسانِ آزاد»


 

آزادی نه آن است که انسان هر «کار دلخواه» و حتّی «اشتباه» را انجام دهد؛

بلکه منطق آزادی می گوید نباید به «دستورِ جبّار» و با «زور و اجبار»

به انسان «کاری» یا «انکاری» تحمیل شود،

که برای او  نه «دلخواه»،بلکه همراه «بااکراه» باشد.

هر انسان آزاد است در چهارچوبِ عُرف و عقل،

هر «کاری شایسته» و «ابتکاری بایسته»را انجام دهد،

مشروط به این که از کسی «حقّی را ابطال» یا «ذیحقّی را پایمال» نکند.

«آفرینشگر حکیم» در وجودِ «انسانِ کریم»، 

«جادادهایی ژَرف» و «استعدادهایی شگَرف» قرار داده،

که جز در  «سایۀ آزادی» و «سازمایۀ نقّادی» به کمال نمی رسد. 

انسان هم حقِّ «گُناه» دارد و هم حقِّ «اشتباه»،

زیرا راه کمال از «قانون بقا» و «آزمون و خطا» می گذرد.

بیاییم «مایۀ کمال» و «سرمایۀ استکمال» را
 

برای همۀ انسان ها به رسمیّت«بشناسیم» و از آزادی انسان ها «نهراسیم»!
 

آزادی را «خدای مهربان» داده،نه «ناخدای ناتوان»،

بنابراین این «نعمتِ خداداد» را از «انسانِ آزاد» دریغ نکنیم!


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

جبّار: بسیار سرکش و متکبّر

اِبطال: باطل کردن، لغوکردن، ناچیزساختن

جاداد: ظرفیّت،گنجایش،استعداد

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 1 ارديبهشت 1398 | 6:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1235


 

«گزینۀ تحلیلی» یا «هزینۀ تحمیلی»؟!


 

«بذرِ انقلاب» و «جذرِ اضطراب»،

در بسترِ یک «جامعۀ مردم سالار» با «حکومتی خردمدار»،

هرگز «نمی رویَد» و راهی برای رویش «نمی جویَد».

زیرا در «فرایندِ آزاد» هر «شهروندِ فرجاد»،

می تواند «همیشه»،هر«اندیشه» را 

با «قلمِ صریح» و با «بیانِ تصریح»،

«آزادانه» و «نقّادانه» بنگارد.

انقلاب نه یک «گزینۀ تحلیلی»،که یک «هزینۀ تحمیلی» است

که ملّت ها به علّت «فقدانِ راژمان ها» راهی برای «بیانِ آرمان ها» نمی یابند،

ناگزیر با خشونت بر «فصلِ فیصل ها برمی آشوبند» 

و «قصرِ قیصرها را درهم می کوبند»!

شعلۀ انقلاب آن جا «برمی افروزد» و بنیان ها را «می سوزد» که

دهان ها را «بسته اند» و قلم ها را «شکسته اند».

بیاییم پیش از «جارِ تهاجُم» و «انفجارِ مردُم»،

از «تنگنای قفس ها» راهی برای «رهایی نَفَس ها» بگشاییم! 


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

جذر: ریشۀ نهال،اصل

فَرجاد: فاضل،دانشمند  

راژمان: سیستم،نظام،دستگاه

فیصل :حاکم، قاضی

قیصر: پادشاه روم،حاکم

جار: بانگ، فریاد،داد

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 31 فروردين 1398 | 6:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1234


 

«جویبارِ زُلال» یا «چشمه سارِ ضَلال»؟!


 

«امیرانِ خودکامه» جز «مدیرانِ بی برنامه» را برنمی گزینند،

چون «عیارِ بینش» و «مِعیارِ گزینشِ» آنان،

«زبانِ چاپلوسی» و «میزانِ دست بوسی» است،

نه «کفایتِ کار» و «درایتِ ابتکار»!

این مدیران نه «آژوی چشم انداز» دارند و نه «آرزوی ساخت و ساز»! 

اینان چه «لَنگ» بزنند و چه «کُلَنگ»،

نه  «بِنایی ساخته» و نه «بَنّایی شناخته» می شود.

بنابراین «آلودگی جویباران» ناشی از «ناپالودگی چشمه ساران» است.

هیچ «جویبارِ زُلال» از «چشمه سارِ ضَلال» سرچشمه نمی گیرد!


 

#شفیعی_مطهر
 

------------------------------------------

ضَلال: گمراهی گمره شدن

عیار: مقیاس

آژو: کوشش،همت و غیرت،(اوستایی)

لَنگ زدن: لنگیدن در عمل یا کار یا سخن


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 30 فروردين 1398 | 7:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1233


 

«خودمَداری» یا «مردم سالاری»؟!
 


 

یک «ملّتِ کافته» و «توسعه نیافته»،

از «ساده ترین پارسا» و «آزاده ترین پیشوا» ،

یک «شاهِ خودکامه» و «دُژآگاهِ بی برنامه» می سازد. 

برای این ملّت فرقی ندارد چه «شیخ» فرمان براند،چه «شاه»؛

اینان تنها به دنبال «لُقمه ای از نان» هستند و «جُرعه ای از جان»،

نه در آرزوی «زلال آزادی» و «استدلال اعتقادی»!

بنابراین تدریسِ«درسِ مردم سالاری» و «ترس از خودمَداری»را

 با «کمالِ تفاهُم» باید از «مردُم» آغاز کرد.

مردم سالاری نه یک «رنگ»،که یک «فرهنگ» است.

 فرهنگ، «قانونی بی هَمال» و «خونی سَیّال» است  

که باید در رگ های نه تنها «ورجاوندان»،که تک تکِ همۀ «شهروندان»،

«ساری» و «جاری» شود.

یک ملّتِ «آگاه» و «آزادی خواه»،

هرگز هر «کامه ای را دریابد»،هیچ «خودکامه ای را برنمی تابد»!


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------- 

خودمَداری: دیکتاتوری،خودکامگی،خود را محور و مدار همه دانستن

کافته: شکافته،ترکیده،فروپاشیده

دُژآگاه: بداندیش، بددل ،بدخو ،زشتخو، تندخو ،نادان و بی تربیت

هَمال: همتا ،انباز، برابر، مثل و مانند،(بی هَمال: بی مانند)

ساری: سرایت کننده، رونده، نفوذکننده

کامه :کام ،مراد،مقصود،آرزو

دریافتن: یافتن، رسیدن به چیزی، فهمیدن ،(دریابد:بفهمد و بپذیرد)

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 29 فروردين 1398 | 6:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1232

 

«روزِ داوری» و «بهروزِ دادوری»

 

 در روز «رستاخیز» همۀ ما بدون هر گونه «دستاویز»،

با یک «شیپور» سر از «گور» برمی آوریم.

آن روز را «روزِ داوری» و «بهروزِ دادوری» می دانیم.

همۀ ما بدون هیچ «همراهِ فرزانه» در یک «دادگاهِ عادلانه»

در پیشگاهِ «خدای غفور»،«حضور» می یابیم.

تنها «داوریِ دادگرانه» و «دادوریِ خالصانه» همان جاست.

ای کاش ما نیز داوری دربارۀ «اشخاص» ،«چه عام و چه خاص» را 

بدان روز «می افکَندیم» و در این جا پوستِ همدیگر را «برنمی کَندیم»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

بهروز: روزِ خوب، روز خوش

دستاویز: بهانه، وسیله

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 28 فروردين 1398 | 7:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1231


 

«تیر و تفنگ» یا «مردمِ بافرهنگ»؟


 

هر «شهریار» که در «شهر،یار» ندارد،

باید «بساطِ انبساط را برچیند» و «صراطِ انحطاط را برگزیند».

شهریاری که به جای داشتنِ«پایگاهِ مردُمی» به «راهِ تهاجُمی» می اندیشد،

«چاره ای جز زوال» یا «گُزاره ای جز سیاه چال» ندارد. 

شهریار چون «کشتیِ کاووس» است و مردم ،«اُقیانوس».

امواج هم می توانند کشتی را به «ساحلِ نجات» و «منزلِ ثَبات» برسانند 

و هم به «قضای قاموس» و «ژرفای اقیانوس» بسپارند !

بنابراین هیچ «بانی» و «پشتیبانی» بهتر از مردم برای حاکم نیست.

نیز شهریار چون «ماهی» و مردم «دریای نامتناهی» اند.

ماهی بدون آب نه «لحظه ای می پاید» و نه «لمحه ای می آساید»!

بنابراین آن چه «ملیکۀ شهریار» را بر «اریکۀ اقتدار» نگه می دارد،

نه «تیر و تفنگ»،که «مردمِ بافرهنگ» اند!


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------
 

انحطاط: پست شدن، به پستی گراییدن،فرودآمدن

صراط: راه،طریق
 

سیاه چال:جای گود و تنگ و تاریک،زندان تیره و تاریک در زیرزمین  
 

کاووس: شعله و شرر، تندی ،پاک و لطیف ونظیف ،اصیل و نجیب و مستولی
 

لمحه: یک بار نگریستن، با شتاب به چیزی نظرکردن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 27 فروردين 1398 | 6:32 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1230


 

«سنگِ جفا» و «فرهنگِ وفا»


 

در این شهر ،شهروندی که «آزاد می اندیشد»نباید از جفای هر«شَیّاد بِپَریشَد».

آنان که «ذکر» را به جای «فکر» برگزیده اند،

 هر «ابتکارِ نوین»را با «انکارِ دیرین» رد می کنند.

اندیشۀ نو را «ننگ می پندارند» و بر اندیشمند«سنگ می بارند»!

اندیشمند باید «سنگِ جفا»را با «فرهنگِ وفا» بپذیرد
 

و از آن سنگ ها، «پُلِ گُذران» بسازد،نه «دیوارِ زندان»! 

هر «عَمّار» باید «مِعمار» باشد

و زندگی خویش را با «سنگ های پرتابی» و «فرهنگ های انتخابی» بسازد.


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

پریشیدن: پریشان شدن،آشفتگی،درماندگی

عَمّار: مرد باایمان و بردبار،ثابت و استوار و خوشنام


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 26 فروردين 1398 | 6:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1229


 

«تندیسِ سنگی» و «قِدّیسِ اُورَنگی» !


 

برخی از افراد نه «چکادِ برافراخته»،که چون «موادِّ گُداخته»اند،

و نه از «نهادِ جان»،که گویی از «نهانِ آتشفشان» زبانه می کشند.

آنان هم «نور» دارند و هم «نار».

از دور «زیبا»یند و از نزدیک، «فریبا»؛

امّا از انسان ها «سنگِ خارا» می سازند و «خدنگِ جانگِزا». 

 «کارکردِ گُدازه»،سوختن هرگونه «سازه» است.

این افراد با «گُدازۀ احساس»،«سازۀ ناس» را ذوب می کنند 

و هر «طالبِ تفکُّر» را در «قالبِ تحجُّر» شکل می دهند

و از هر «انسانِ سلیم» یک «ناتوانِ تسلیم» می سازند. 

در این صورت «نهالِ اندیشه» از «ریشه» می خشکد

و «تفکُر،تعطیل» و «متفکِّر،علیل» می شود!

«ذکرِ زبانی» به جای «فکرِ عقلانی» می نشیند

و یک «مُراد» به جای میلیون ها «مُرید»می اندیشد!

یک «قِدّیس اورَنگی» برای میلیون ها «تندیسِ سنگی» تصمیم می گیرد!
 


 

#شفیعی_مطهر

---------------------------- 

قِدّیس: پاک و منزّه،مومن،کسی که برای او قداست قائل باشند

اَورَنگ: تخت،سریر،تخت پادشاهی

تندیس: مجسّمه

چکاد:قلّه کوه
 

خدنگ: تیر راست و نیزه که از چوب درخت خدنگ می سازند 

مُراد: مقصود،مقتدا،کسی که مورد ارادت جمعی قرار می گیرد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 25 فروردين 1398 | 6:32 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1228


 

«کور» یا «بی شعور»!


 

«احمق» همیشه خود را «برحق» «می پندارد»

و طرفِ «گفتگو» را «هالو» «می انگارد».

بنابراین گفتگو با انسانی با این «صفات» چون کشتنِ «حشرات» بر روی صورت است

که در صورتِ «توفیق» از این «طریق»،

به طورِ «تحمیلی» بر گونۀ خود «سیلی» نواخته ایم!

انسان اگر «تن و بدنش اسیر» و «دست و پایش در زنجیر» باشد،

بهتر از آن است که «عقل و خردش در بند» و «افکارش در کمند» باشد. 

حماقت و بی شعوری نه «دردی همگون»،که «گُفتاوَردی دگرگون» اند

حماقت نه «دردی» دارد و نه «دست آوردی».

بی شعور،«مار» است و احمق««بیمار»! 

آن«مارِ زنگی» است و این،«بیمارِ فرهنگی»!

آن دیگران را با «نیش» می آزارد و این با «نوش»!

بی شعور ممکن است «باسواد» و حتّی «استاد» باشد،

زیرا می توان سواد را «آموخت» و تجربه را «اندوخت»،

اما شعور را نه می توان «آموزش» داد و نه «افزایش». 

انسان ،«کور»باشد، بِه که «بی شعور»باشد!

بیاییم بر «آستانۀ تحمُّل» و «پیمانۀ تامُّل» بیفزاییم،

تا بتوانیم با «طاقتِ خویش»،«حماقتِ هر روان پریش» را 

 «صبورانه برتابیم» و قربانیانِ حماقت را «فکورانه دریابیم»!
 


 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 24 فروردين 1398 | 6:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1227


 

شباهتِ «مردُم» و «گندُم»!


 

مردم می توانند دو «سرشت» و دو «سرنوشت» داشته باشند.

«مردُم» چون «گندُم» اند. 

بعضی با فشارِ «آبِ آبشار» در «آسیابِ روزگار»

«سوده» و از قیدِ حیات «آسوده» می شوند.

آنان توسط شکمبارِگان «خورده» و به خاک «سپُرده» می شوند!

امّا برخی «بذرِ رویِش» اند و «جذرِ پویِش».

آن ها با «مِلاکِ پیشگامی» زیرِ «خاکِ گُمنامی» مدفون می شوند،

تا در «فردایی دیگر»،«سبز و بارور» برویَند

و بشریت بتواند از یک «دانه»،صدها «دُردانه» بردارد.

اینان خود را «فدا» و بشریت را «ندا» می کنند که،

 امروز «فردها» فدا می شوند، ولی «فردا» را می سازند،

اگر دانه ای با «اِدراکِ رویِش» زیرِ «خاکِ پویِش» دفن شود، 

نه «می میرد» و نه فراموشی «می پذیرد» ،

بلکه این «دانه»،«جاودانه» می شود. 
 


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------

سوده: ساییده شده،کوبیده و نرم شده

جذر: ریشه،اصل،بیخ نهال

مِلاک:اصل و مایة چیزی،معیار

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 23 فروردين 1398 | 7:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1226


 

«کوهی از گنج» و «انبوهی از رنج»! 


 

من مردمی را دیدم با «انبوهی از رنج»،امّا نشسته بر «کوهی از گنج»! 
 

مشکل این مردم نه «دَغَلی» است و نه «تَنبَلی»،

زیرا همه از «بام» تا «شام» ،

«می دَوَند»،ولی به جایی «نمی رسَند»!

مشکل اصلی این است که «زمامِ کار» و «تمامِ اختیار» 

در کفِ بی کفایتِ«امیران بی لیاقت» و «مدیران بی درایت» است!

در این جا «تنور»ها «بی نور» اند و «گُلنار»ها «بی نار»!

دست ها «فَعّال» اند، ولی خردها «در حالِ انفعال»!  

قدرت در «حصارِ انحصار» است و مقدّرات در «غُبارِ اَغیار»

آنان که «می فهمند» ،بدونِ «سهم اند»

و آنان که «چاپلوس» اند، در خدمتِ «دقیانوس» اند!

«آزمندان،فرنشین»اند و «ورجاوندان،خانه نشین»!
 

«هرزان،همه کاره»اند و «خردوَرزان،آواره»!

 «روشنگران، خونِ حلق» می خورند و «تاجوَران ،خونِ خلق»!

تا «کَس ها سر به زیر»اند،«کَرکَس ها،امیر»اند! 


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

گُلنار: گل انار

نار: انار،(مخفّف انار)

هرز: هرزه، ولگرد ،یاوه گو

اغیار: بیگانگان،دیگران

دقیانوس:  امپراتور روم در قرن سوم میلادی ، نام سلطانی جابر بت پرست ، اصحاب کهف از خوف او فرار کردند و به غار پناه بردند،در اینجا نماد یک خودکامه است

فرنشین: رئیس،حاکم،فرمانروا


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 22 فروردين 1398 | 10:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1224


 

«زبانِ منطِق»،بهترین «سلاحِ فایِق»!


 

 من سیاستمدارانی «ساده اندیش» و «روان پریش»را دیدم 

که نه در «سیّارۀ مرّیخ»،که در «انگارۀ تاریخ» جامانده اند!

اینان با همۀ «مللِ راقیه» و «نِحَلِ باقیه»، 

حتّی «اهالی فرهنگ»،«سَرِ جنگ» دارند!

اینان با «تیشه های دیرین» به جانِ «اندیشه های نوین» افتاده اند.

در حالی که «گزارۀ تهاجُم» در «هزارۀ سوُّم»،

نه «جهادِ پایا»،که «اجتهادِ پویا» است.  

در جهانِ امروز «راهِ رفاه» و «نگاهِ دادخواه»،

«تنش زدایی» است،نه «کشمکش افزایی»!

«گُفتمانِ پیروز» در «جهانِ امروز»،

«اسارتِ رقیب» نه در «فریب و تخریب»،

که در «دامِ سگال» است و «دوامِ استدلال» .

در جهانِ امروز نمی توان «افکارِ عمومی»را با «پیکارِ هجومی»،

«رام» و «آرام» کرد،

بلکه بهترین «سلاحِ فایِق»،«زبانِ منطِق» است!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

فایِق: پیروز،چیره،مسلّط،غالب

انگاره: پندار،تصور،گمان

راقیه:  مترقّی،پیشرفته،بالارونده،تحصیل کرده

نِحَل: مذهب ها و ادیان و مکاتب،(جمع نحله)
 

باقیه: پایدار،پاینده،جاوید،بازمانده و به جامانده

سگال: اندیشه،فکر


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 19 فروردين 1398 | 5:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1223


 

«خودارزی» و «خردورزی»


 

سال ها به ما «گُفتند»،ولی پاسخی جز تسلیم «نشنُفتند» که:

شهر «فرنگ» هزار «رنگ» است

و هر «رنگ» هزار «نیرنگ»!

مردمش «مِی خوار»اند و «بی بندوبار».

امّا این را از ما «نهُفتند»و به ما «نگُفتند» که :

 صدها «ابداعِ مفید» و «اختراعِ سدید»،

و هزارها «اکتشافِ نوین» و «انکشافِ بنیادین»،

آیا نتیجۀ «هوشیاری» است، یا «بی بندوباری»؟! 

«رازِ شکوفایی» یا «رمزِ واپسگرایی» 

برای همۀ «ملل» و «نِحَل»،

چه در «خاور» و چه در «باختر»، 
 

در هر جامعه برای همه «شهروندان» و «ورجاوندان»،

«خودارزی» و «خردورزی» است.


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ابداع: نوآوری،کار تازه کردن،نوپیداکردن

سدید: محکم و استوار،راست و درست

انکشاف: آشکارشدن،پدیدارشدن

نِحَل: مذهب ها و دیانت ها،(جمع نحله)

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 18 فروردين 1398 | 6:39 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1222


 

«گُلِ حقیقت» و «پُلِ موفّقیّت»! 


 

یک میخ اگر «راست و دُرُست»،نه «کژ و سُست» باشد، 

با هر «حربۀ چکُّش» و هر «ضربۀ ناخوش»،

«استوارتر» و «پایدارتر» می شود.

انسان نیز اگر با «صداقت» و «لیاقت»، 

با «ضَرَبات» و «مُشکلات» روبه رو شود،

با «حربۀ هر سختی» و «ضربۀ هر شوربختی»،

با «نهادۀ کم تر» و «ارادۀ محکم تر»،

«راه ِکمال» را به سوی «درگاهِ وصال» می پوید.

بیاییم بدون هیچ «کاستی»،راهِ «راستی» را پیش گیریم.
 

تا بتوانیم «گُلِ حقیقت را ببوییم» و «پُلِ موفّقیّت را بپوییم»!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

حربه: سلاح،آلت جنگی،ساز و برگ جنگی

کاستی: کمبود،کم شده،کاهیده

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 17 فروردين 1398 | 6:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1221


 

«وارستگی» از هر «وابستگی»


 

در «کامِ بیداد» و «نظامِ استبداد»

کسانی که «درگیرِ بندِ تعلُّق» اند، ناگزیر «اسیرِ کمندِ تملُِّق» می شوند.

آنانی از این بند «رَستند» که آزاده «هستند».

هر «زاده» باید «آزاده» باشد.

ما آمده ایم تا در این «دنیای پست» و در همین «فضایی که هست»،

به سوی «جاهی والا» و «جایگاهی بالا» حرکت کنیم.

در این «سیرِ کمال» و «مَسیرِ استکمال»،

بعضی پای بر «دوشِ دیگران» می گذارند 

و برخی بر «هوشِ همگنان».

اینان «باری ننگین» اند و «سرباری سنگین».

امّا در این راه، «نردبانی بهتر» و «پلّکانی برتر» 

از «نهاد» و «استعدادِ» خویش نیست، 

تا به آن «دست یازیم»و به این «دستاویز،دست آویزیم».

بیاییم دل بر «خدای خویش سپاریم» و پای بر «هوای خویش گذاریم»
 

و با «وارستگی» از هر «وابستگی»،

به سوی «کمالِ مطلق» و «لایزالِ برحق»، 

«پر و بال گشاییم» و هر گونه «وبال را بپیراییم» .


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

تعلُّق: دلبستگی، داشتن به کسی یا چیزی،علاقه و پیوستگی

جاه: قدر و شرف،علو و منزلت،فرّ و شکوه، شان و جلال

استکمال: طلب کمال کردن کامل کردن

نهاد: سرشت، طینت، خلقت، بنیاد، درون، باطن 

دستاویز: وسیله،بهانه

دست یازیدن: دست درازکردن به سوی چیزی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 15 فروردين 1398 | 7:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 
 


 

دل ديدني هاي شهر سرب و سراب(۴۰)
 

             ويژه عيد فرخنده مبعث پيامبر اكرم(ص)


 

من انسانی را ندیدم که در « حرای تکوین» از سوی «آفرینشگر عالمین» 
 

به «رسالتی بزرگ» و «ماموریّتی سترگ» برانگیخته نشده باشد.
 


 

 من با «نگاهی ژرف تر» و «نگرشی شگرف تر» هیچ آفریده ای را نیافتم 
 

مگر این که از سوی «آفرینشگر حکیم» به «رسالتی عظیم» برانگیخته نشده باشد.
 


 

 «همه موجودات» در «پهندشت کائنات» 
 

هر یک برای انجام «ماموریّتی ویژه» و «رسالتی آویژه» 
 

برای پیمودن «راه کمال» و انجام وظیفه از سوی «ذات ذوالجلال» آفریده شده اند.
 

انسان به عنوان «اشرف مخلوقات» و «ارشد موجودات» 
 

«رسالتی بس خطیرتر» و «ماموریّتی بسیار چشمگیرتر» بر عهده دارد. 
 

مسئولیت دشوار هر انسان یافتن «رسالت اصیل» و «نقش بی بدیل» خود در عالم هستی است. 
 

هر انسان بخشی از این «پازل حکیمانه» و «نقشه جاودانه» را به کمال می رساند. اینجاست که مفهوم این «سخن سترگ» و «پیام بزرگ» مولا(ع) تبلور می یابد که:
 

« مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه»؛ راه خداشناسي از مسير خودشناسي مي گذرد.
 

 نيز معني اين پيام عظيم پيامبر(ص) تجلّي مي يابدكه: 
 

« رَحِمَ اللهُ امرَء مَن عَرَفَ قَدرَه » ؛ 
 

خدا رحمت كند انساني را كه قدر خود ( و رسالت خود) را بشناسد.  
 

همچنین علي عليه السّلام فرمود: رَحمَ اللهُ امرَء عَلِمَ مِن اَينَ وَ في اَينَ وَ اِلي اَينَ. 
 

 خداوند رحمت کند کسي را که بداند کجا بوده و کجا هست و کجا خواهد رفت.


 

 بنابراين سالروز بعثت پيامبر اكرم(ص) نه تنها روز برانگيخته شدن اين بشير بشر نيست ، و مبعث نه تنها گلي است كه در حرا شكفت و عطر دلاويز و گلبرگ رنگ آميز آن تا ظهور قائم امامت و قيام قيامت ، تاريخ زمان را عطرآگين و جغرافياي زمين را، رنگين كرد؛ بلكه اين رويداد عظيم يادآور برانگيخته شدن همه ما انسان هاست براي انجام ماموريّت خود. 
 

آري مبعث چشمه اي بود كه از فراز حرا جوشيد و زلال آن بر بستر تاريخ خروشيد و بوستان هاي مكرمت را كرامت بخشيد و گلستان هاي سعادت را طراوت . 

 اكنون ما در اين روز بشكوه ضمن عرض تبريك به همه باورمندان رسالت و رهپويان نبوت، از خداوند حكيم مسئلت داريم كه ما را دست گيرد و در شناخت و انجام رسالتمان ياريمان فرمايد .

                               در كسب رضاي حق موفق باشيد
 

                                             #شفيعي_مطهر
 

 
 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 14 فروردين 1398 | 5:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1220


 

«کلیدِ فهم» یا «تقلیدِ وَهم»؟


 

افرادِ «فریفته» و «خودشیفته»،

در گفتگو هر «معادله» را به «مجادله» می کشانند.

آنان «شیفتۀ کارِ بیش» و «فریفتۀ افکارِ خویش» اند.

هر «کارِ» دیگر را «انکار»

و «افکارِ» خود را «ابتکار» می پندارند.

گویی به جای «ساختارِ مغز» و «افکارِ نغز»،

«کوهی از انگاره» و «انبوهی از سنگپاره»در سر دارند.

در دشتِ ذهن به جای «کاشتنِ نهالِ اندیشه» به «انباشتنِ آمالِ بی ریشه» پرداخته

و برای خود «پنداری واهی» خالی از «خودآگاهی» برساخته اند.

شخصیّتِ خود را نه در «بدایتِ حال» که در «نهایتِ کمال» می پندارند.

بنابراین نه «جایی برای آموزش بهتر» دارند و نه «جایگاهی برای پژوهش برتر».

آنان از «شنیدن می گریزند» و از «اندیشیدن می پرهیزند».

بنابراین برای آنان،«کلیدِ فهم»، «تقلیدِ وهم» است.

اینان خود را «برحق» و فهمِ خود را «مطلق» می دانند.

لذا در برابر هر «استدلال»، «لال» اند
 

و در برابر هر «حال»، «محال».


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

 معادله : همچندی،برابرکردن،هم وزن کردن دو چیز

نغز: خوب ،نیکو ،لطیف، بدیع ،خوش آیند

انگاره: پندار،تصور،فکر و خیال،افسانه

بدایت: آغاز،اول هر چیزی،اول کار

محال: ناشدنی ،غیرممکن، سخن بی سر و ته و ناممکن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 13 فروردين 1398 | 5:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1219


 

«آتشِ تباهی» و «عطشِ آگاهی»
 


 

هر انسانِ «آگاه» در هر «پگاه»

«باید» و «شاید»، 

در هر «جمعِ پریشان» چون «شمعِ فروزان» «بدرخشد»

و شب های «تیره و تار» را «نور و نار» «بخشد».

اهالی «قلم» باید در هر شبِ سیاهِ «ستم»،

چون مهتاب «بتابند» و شب زدگان را «دریابند».

اگر شهری «ویران» با مردمی «نادان»،

در «آتشِ تباهی» و در «عطشِ آگاهی» می سوزند،

این «روشنگران آگاه» اند که مسئول اند،نه «بی خبران بی پناه».

آنان که نمی دانند در «جهلِ مُرکَّب»اند و اسیر «ابوجهلِ شب» .

نه «راهی برای نجات» دارند و نه «پناهی برای حیات».

«گناه نادانی» و «گواه ناتوانیِ»اینان

بر گردن روشنفکرانی است که «یاری را می دانند» و «یاوری را می توانند»!

امّا سر در «لاکِ پلیدی» و «مَغاک نومیدی» «فروبُرده اند»

و گویی از هر گونه «صلاح» و «اصلاح» «سَرخورده اند»!


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------- 

شاید: شایسته است

مَغاک: گودال ،جای گود
 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 12 فروردين 1398 | 7:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1218

 

«یوغِ اسارت» یا «بلوغِ بصارت»؟

 

من شهری را دیدم «پُرهرج و مَرج» با مردمی «کم ارج»،

که همه به یکدیگر «دروغ» می گویند و در این کار «نبوغ» دارند.

در اینجا نه «عمادی» وجود دارد نه «اعتمادی»؛

زیرا وقتی کسی هیچ سخنی را «باور» ندارد،هیچ «نظر» هم ندارد.

بنابراین نسبت به انجام هر «کاری» و «ابتکاری»،

نه «دانایی» دارند و نه «توانایی».

این مردم نه می توانند «حقایقی را ببینند» و نه «دقایقی بیندیشند»؛

لذا چنین مردمی چون «خمیرِ نرم» در چنگال «میرِ بی شرم» اند.

مردمی «بی اراده»،که «بی قلّاده»،

اوامرِ مَلِک را «طاعت» و «اطاعت» می کنند.

مردمی که سراپا «نقص اند»،به هر ساز «می رقصند»!

مَلِک با مردمی «زار» چون «ابزار» رفتار می کند.

مردم برای رهایی از «یوغِ اسارت» باید به «بلوغِ بصارت» برسند.

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------- 

یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن روی گردن جفت گاو می گذارند و گاهآهن را به آن می بندند

بصارت:بینایی و دانایی

ارج :ارزش،بها،قدر و مرتبه

عماد: تکیه گاه،آنچه بدان تکیه کنند

میر: مخفّف امیر

قلّاده: گردن بند،افسار،مهار

طاعت: فرمانبرداری،بندگی،عبادت

زار: ناتوان،رنجور،ضعیف،نحیف،خوار،زبون،درمانده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 11 فروردين 1398 | 7:39 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1217


 

«استعدادِ خیر و شر» در «نهادِ بشر»


 

بهار می تواند «شمشاد» را «شاد» کند و «باد» را «آباد»!

ولی نمی تواند کاری کند که «صنوبر»،«بر» دهد و «چنار»،«نار»!

بنابراین باید بپذیریم که اگر «استعدادِ خیر و شر» در «نهادِ بشر» نباشد،

نمی توان آن را «باور» و آن باور را «باروَر» کرد.

این «سرب و سراب» پُر ز عطر رُخِ دوست

«از کوزه همان برون تراود که در اوست»

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

نار: مخفّفِ انار

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 | 5:55 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1216


 

 «زبانِ منطق» و «بیانِ صادق»


 

اگر «اندیشه ای نوین» حتّی با «ریشه ای دیرین»،

«سامانه ای از سگال» و «پشتوانه ای از استدلال» داشته باشد، 

خود «بلیغ» است و نیاز به «تبلیغ» ندارد.

این «سخن زور» و «اهریمن سانسور» است

که تبلیغ آن جز با «حربۀ تکفیر» و «ضربۀ تدمیر» کارایی ندارد.

اگر به جای بهره گیری از «چوب و چماق» و «تحمیلِ اختناق»،

با «زبان منطق» و «بیان صادق» با مردم سخن بگوییم،

هر انسانِ «خردمند» و «ورجاوند» آن را 

«عالمانه می گیرد» و «عاقلانه می پذیرد»!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------------

سگال: فکر،اندیشه

تکفیر: کسی را کافر و بی دین خواندن 

تدمیر:هلاک کردن

اختناق: خفه شدن خفگی


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 9 فروردين 1398 | 5:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1215


 

«لحظه ها» و «لمحه ها»!


 

باز هم سالی نو «تحویل» و سالی دیگر بر عمرِ ما «تحمیل» شد!

هر «تحویلِ سال» که به «تحوُّل در حال» مبدَّل نشود،

هیچ «تغییری در زندگی» و «تَاثیری در برازندگیِ» ما ایجاد نمی کند.  

هزاران «پیامِ تبریک» ما را حتّی یک «گامِ باریک»،

 به «چکادِ خُجستگی» و «نمادِ فَرخندگی» نزدیک نمی کند.

زمان در ذاتِ خود نه «خُجستگی» در بر دارد و نه «گُجستگی»!

همۀ «تحوُّلاتِ نوین» و «تامُّلاتِ بُنیادین» از درونِ انسان سرچشمه می گیرد.

این درونِ ماست که می تواند هم «بهشتِ برین»بیافریند و هم «جهنّمِ آتشین»!

ما هر لحظه در جهانِ «آفرینش»،«گُزینش» می کنیم

و با جهانِ هستی «مشغولِ دادو ستَد» و «وصولِ درآمد» هستیم.

ما در هر «دقیقۀ دارایی» شصت «ثانیۀ طلایی»
 

و در هر «سال مرموز» سیصد و شصت و پنج «روزِ بهروز»را از دست می دهیم.
 

اگر در ازایِ آن «چیزی برتر» و «پشیزی بهتر» به دست نیاوریم،

«بازی را باخته» و «بازسازی را نشناخته» ایم.

بیاییم «لحظه ها را قدر بدانیم» و «لمحه ها را بر صدر نشانیم»!


 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

لمحه: چشم برهم زدن،لحظه ای نگریستن

گُجستگی: پلیدی و ناپاکی،نحوست، مقابل خجستگی
 

پشیز: پولک، پول خُرد فلزی کم ارزش، پول سیاه، سکه مسین کم بها

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 8 فروردين 1398 | 7:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1214


 

«سِیلِ اخیر» و «خِیلِ مدیر»!
 


 

آن چه «ایران» را «ویران» 

و شهرها را «غَرق» و مردم را «غَرق در زَرق» می کند،

نه «سِیلِ خروشان»،که «خِیلِ مدیران»اند ؛

مدیرانی «آراسته»،ولی «ناشایسته»،

که کاری کرده اند که بر «محیطِ زیست» باید «خون گریست»!

وقتی «عِیارِ بینش» و «مِعیارِ گُزینش»،

«چاپلوسی» و «دستبوسی» باشد،

کارگزارانِ «جهان بین» ،«خانه نشین» می شوند

و ارادتمندانِ «دیرین»،«فرنشین»!

وقتی همۀ رویدادها «قابلِ پیش بینی» و احتمالش «یقینی» است،

آیا نمی توان با اتّخاذِ «تدابیرِ ایمنی» و «بسیجِ میهنی»،

از «تلفاتِ انسانی» و «مشکلاتِ ویرانی» کاست؟

بیاییم از این «فاجعۀ جانگداز» و «واقعۀ دیرباز» درس بگیریم

و از این پس «مدیرانِ دانا» و «امیرانِ دردآشنا»را به کارها بگُماریم.

و «سَریرانِ حسّاس» را به «مدیران فَرناس» نسپاریم!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------- 

خِیل: گروه

زرق: تزویر،دورنگی، ریاکاری

فَرنشین: رئیس،مسئول،مقام حکومتی

فَرناس: غافل، نادان ،خواب آلود

سَریر: تخت،تخت پادشاهی،کنایه از میز ریاست

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 7 فروردين 1398 | 6:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 

«دارهای تباهی» و «پندارهای واهی»


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1213


 


 

پرندگانی که در «تنگنای قفس» و «زوایای محبس» زاده می شوند،

«آواز را زاری» و «پرواز را بیماری» می پندارند!

انسان هایی هم که در «نظامِ بیداد» و در «استخدام استبداد»،

«زاده» می شوند،نمی توانند «آزاده» باشند!

زندان اینان نه «میله های محبس»،که «پیله های مقدّس» است. 

زندانی که «ریشه» در «اندیشه» دارد

و قداستی که نه به «رنگِ کیاست»،که با «نیرنگِ سیاست» است!

برای رهایی «مردُم» از این «توهُّم»،

و نجات از «دارهای تباهی» و «پندارهای واهی»،

باید «فراست زایی» و از آن ها«قداست زدایی» کنیم.


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

پیله: کینه ،عداوت ،آزار و تعرض همراه با لجاجت

کیاست: زیرکی، هوشیاری

فراست: دریافتن و ادراک باطن هر چیزی ،هوشیاری،تیزهوشی،زیرکی 


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 6 فروردين 1398 | 7:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1212


 

«جودِ ما» یا «وجودِ خدا»؟


 

آن چه نیاز به «ثَبات» و «اِثبات» دارد،

«جودِ ما» است،نه «وجودِ خدا». 

خدا در «تبسُّمِ هر گُل» و «ترنُّمِ هر بلبل» تجلّی دارد.

سیمایش در هر «پدیده،دیدنی» است و صدایش از هر «آفریده،شنیدنی» است.

خدا هم «حق» است و هم «مطلق»،

این ما هستیم که باید با «رفتارِ زیبا»،و نه تنها با «گُفتارِ فریبا»،

«انسانیّتِ خویش» و «عقلانیّتِ خرداندیش» را نشان دهیم. 


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

ثَبات:پایداری،قرار،پابرجابودن

جود: کرم،بخشش،عطا،جوانمردی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 5 فروردين 1398 | 9:26 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1211


 

«نقّادانه دیدن» و «آزادانه اندیشیدن»


 

برای «دانای غریق» در «دریای عمیق»،

بهترین «وثیقۀ حیات»،داشتنِ «جلیقۀ نجات» است.

همین «جلیقۀ نجات» برای ماهی،بدترین «طریقۀ ممات» است.

بنابراین نمی توان «شیوۀ تیمار» برای هر «بیمار» را یکسان تلقّی کرد.  

در «عرصۀ گُفتاوَردی»،«تفاوت های فردی»،

«جایی بالا» و «جایگاهی والا» دارد.

هر انسان «وجودی بی هماوَرد» و «موجودی منحصر به فرد» است.

پس حق دارد «مستقِل» و «بدون مشکِل»،

هستی را «نقّادانه ببیند» و دربارۀ آن «آزادانه بیندیشد»

و بر پایۀ «سرشت» و «سرنوشت»،

«جیرۀ نیاز» را به «زنجیرۀ بی نیازی» بیاویزد!

بیاییم هر «حق پرست» را همان گونه که «هست» بپذیریم.

نه آن گونه که ما «می پسندیم» و «برایش آرزومندیم»!
 


 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

وثیقه: عهدنامه،محکم،استوار،آن چه به آن اعتماد شود

تیمار: پرستاری و مراقبت از بیمار،غمخوری،دلسوزی
 

گُفتاوَرد: گفتمان،گفت و شنود،مناظره

هماوَرد: حریف، رقیب،همرزم

جیره: روزیانه،راستاد،خوراکی روزانه به مقدار معین 


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 4 فروردين 1398 | 7:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1209) 

 

«جازِ تلخند» یا «اعجازِ لبخند»؟!


گاه یک «شکوفۀ لبخند» می تواند نه تنها صد «کوفۀ نَژَند»،

که هزار «گرۀ کور» و «گریوۀ دور» را بگشاید.

با این «بیانِ بینش»، «جهانِ آفرینش»

چون «آیینه ای صاف» است و «آبگینه ای شفّاف».

اگر با «لبی خندان» و «دلی شادان» با آن روبه رو شوی،

او دَرِ غم ها را «می بندد» و همراه با تو «می خندد».

اما اگر از «زیبایی ها چشم برگیری» و  بر «بی وفایی ها خشم گیری»،

او هم بر تو «اخم» می کند و «زخم» می زند.

لبی که می تواند با «خنده» به روی یک «بنده» باز شود،

و «زره از رو» و «گره از ابرو» بگشاید،

چرا باید در برابرِ «عالَم و آدم»،«روی درهم» کشد؟! 

«غمِ جازِ تلخند» را تنها می توان با «مرهمِ اعجازِ لبخند»درمان کرد.

بیاییم «بُروفه های عنادی را بشکافیم»

و همراه با «شکوفه های شادی بشکفیم».

«موجِ مهر» را بر «اوجِ سپهر» جاری سازیم

و همپای «کوکبِ نور» سینۀ «شبِ دیجور» را بشکافیم.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

جاز: آهنگ های موسیقی که در قرن 19میان سیاهان آمریکا متداول شد و بیانگر احساسات تند و تاثّرات سیاهان از قیود بندگی و غربت بود.سپس در سراسر آمریکا و اروپا شایع شد

کوفه: نام شهری در عراق،این شهر نماد غم ها و رنج های علی(ع)و اهل بیت ایشان بود 

نژند: اندوهگین ،افسرده، پژمرده،سرگشته،خشمگین

گریوه: تپّه،پشته،گردنه سخت

آبگینه:شیشه ،بلور،آیینه،شیشه شراب،تنگ بلور

بُروفه:دستار،میان بند،شال که به سر یا کمر می بندند

شب دَیجور: شب دراز و بسیار تاریک
 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 1 فروردين 1393 | 6:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1209) 


 

«جازِ تلخند» یا «اعجازِ لبخند»؟!


گاه یک «شکوفۀ لبخند» می تواند نه تنها صد «کوفۀ نَژَند»،

که هزار «گرۀ کور» و «گریوۀ دور» را بگشاید.

با این «بیانِ بینش»، «جهانِ آفرینش»

چون «آیینه ای صاف» است و «آبگینه ای شفّاف».

اگر با «لبی خندان» و «دلی شادان» با آن روبه رو شوی،

او دَرِ غم ها را «می بندد» و همراه با تو «می خندد».

اما اگر از «زیبایی ها چشم برگیری» و  بر «بی وفایی ها خشم گیری»،

او هم بر تو «اخم» می کند و «زخم» می زند.

لبی که می تواند با «خنده» به روی یک «بنده» باز شود،

و «زره از رو» و «گره از ابرو» بگشاید،

چرا باید در برابرِ «عالَم و آدم»،«روی درهم» کشد؟! 

«غمِ جازِ تلخند» را تنها می توان با «مرهمِ اعجازِ لبخند»درمان کرد.

بیاییم «بُروفه های عنادی را بشکافیم»

و همراه با «شکوفه های شادی بشکفیم».

«موجِ مهر» را بر «اوجِ سپهر» جاری سازیم
 

و همپای «کوکبِ نور» سینۀ «شبِ دیجور» را بشکافیم.


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

جاز: آهنگ های موسیقی که در قرن 19میان سیاهان آمریکا متداول شد و بیانگر احساسات تند و تاثّرات سیاهان از قیود بندگی و غربت بود.سپس در سراسر آمریکا و اروپا شایع شد
 

کوفه: نام شهری در عراق،این شهر نماد غم ها و رنج های علی(ع)و اهل بیت ایشان بود 

نژند: اندوهگین ،افسرده، پژمرده،سرگشته،خشمگین

گریوه: تپّه،پشته،گردنه سخت

آبگینه:شیشه ،بلور،آیینه،شیشه شراب،تنگ بلور

بُروفه:دستار،میان بند،شال که به سر یا کمر می بندند

شب دَیجور: شب دراز و بسیار تاریک

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 1 فروردين 1393 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1208


 

«توهُّمِ کافری» و «تورُّمِ کیفری»


 

در «جوامعِ آشُفته» با «حاکمانی خُفته»،

که حکومت نه تنها در همۀ «امورِ زندگانی»،

که در «مرورِ نهانیِ» مردم نیز دخالت می کند،

  حجمِ زیادِ «بایدها» و «نبایدها»،  

و «ممنوع ها» و «نامشروع ها»،

مردم را «کلافه» و «درگیرِ خرافه» می سازد،

ناگزیر مردم بر حجمِ «خلاف ها» و «اختلاف ها» می افزایند.

در نتیجه «توهُّمِ کافری» موجبِ «تورُّمِ کیفری»می شود.

راهِ «درمانِ این درد» و «در امان ماندن از این شگرد»، 

گسترشِ «آزادی» و عدم دخالت حکومت در «امورِ عادی»است. 

هر شهروند،«کریم» است و «حریم» دارد .  

باید «کریم» ها را «مُکرَّم» داشت و «حریم»ها را «محترم».

حکومت باید تجاوز به این «حریم»ها را «تحریم» کند.

همه شهروندان باید آزاد باشند که چه «بنوشند» و چه «بپوشند»،

چه «راهی را بپویند» و چه «همراهی را بجویند».

«رفعِ محدودیّت ها» و «دفعِ محرومیّت ها»،

بر «کرامتِ شهروندان» و «شهامتِ ورجاوندان» می افزاید

و از «فرمان های دَنی» و «نافرمانی های مدَنی» می کاهد.

باور کنیم هر «خرداندیش»،«صلاحِ خویش» را بهتر از هر کس می داند!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------------- 

تورُّم: ورم کردن،آماسیدن،(تورُّم کیفری: افزایش زیاد کارهای غیرمُجاز و تعددِ مجازات ها)

مُرور: گذرکردن ،مطالعه اجمالی

دَنی: ناکس،پست،و حقیر،ضعیف


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 29 اسفند 1397 | 5:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1206

 

سانسور،«تونِ بیداد» و «ستونِ استبداد»!

 

سانسور نه تنها «رَینِ رُعونت»،که «عَینِ خشونت» است.

سانسور،«تونِ بیداد» و «ستونِ استبداد» است.

خودکامه می کوشد تا با «سور» و «سانسور»،

برای شهروندان،«راهِ فهم» را ببندد و «چاهِ وَهم» را بگشاید. 

خودکامه می کوشد «فکور» را «کور» و او را از «شعور»،«عور» کند.

او مردم را «چشم و گوش بسته» و با «قلمِ شکسته» می خواهد.

سانسور برای او  «ابزارِ کار» است برای «مهارِ افکار»!

در این جا نه «اخلاق» کارکردی دارد و نه «ذهنِ خلّاق»!

اینجا «بابِ قانونِ موفّقیّت»در «کتابِ کانونِ قدرت» است

و برای نزدیک شدن به آن «رذیلت» اثر دارد،نه «فضیلت»!

اینجا «چاپلوسی، وَجیه» است و «دستبوسی ،قابلِ توجیه»!

 «دیدن،ممنوع» است و «اندیشیدن نامشروع»!

سانسور،«واقعیّت را وارونه» جلوه می دهد و «حقیقت را واژگونه».

در این شهر باید «چشم و گوش را بگشاییم» و «عقل و هوش را بپالاییم»،

تا بتوانیم «سیمای بودهای جاذب» را در «ورای نمودهای کاذب» «بنگریم» 

و ارزیابیِ «دقیقِ» خود را با «تحقیق» «بنگاریم»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

تون: گلخن،آتشدان حمام

رَین: چرک،زنگ،زنگار،پلیدی

رُعونت:نادانی،کم عقلی،سستی،یاوه سرایی

سور: جشن،مهمانی،بزم

عور: برهنه،لخت

وَجیه: نیکوروی،زیبا،پسندیده

توجیه: چیزی را موجّه نشان دادن،روآوردن به سوی چیزی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 27 اسفند 1397 | 6:6 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1205


 

«رفتارهای ناگوار» و «کردارهای ناهنجار»


 

هر «پگاه» و هر «صبحگاه»،

که مردم «اندوهگین» در این «سرزمین»،

از «خانه های رامش» و «آشیانه های آرامش» بیرون می آیند،

همه با «اعصابی آشفته» و «اضطرابی نهفته»،

گویی «گاله هایی از زباله» و «مُچاله هایی از سگاله»با خود حمل می کنند!

اینان با سری «مَایوس از رهایی» و «مَانوس با تنهایی»،

و با دلی «پردرد از بود» و «سرد از بهبود»،

با «شتاب می دَوَند»،ولی جز به «سراب نمی رسَند»!.

«باور»ها ،«نابارور» شده و «همایش» ها «بدونِ آیش»! 

گویی هر «عابر» در «معابر»،

«عَرّادۀ انزجار» و «آمادۀ انفجار» است.

او با هر «شگردی» در جست وجوی «هماوردی» است 

که «گالۀ زُباله» و «مُچالۀ سگاله» را بر سر او فروریزد!

گویی او با هر «نیرنگ» با همه «سَرِ جنگ» دارد!

همۀ این «رفتارهای ناگوار» و «کردارهای ناهنجار»،

ناشی از «فشارهای روانی» و «آوارهای نهانی» است.

...و همه این ها ریشه نه در «گفتارِ یاران»،که در «رفتارِ شهریاران» دارد!


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

گاله: جوال،تاچه

نواله : گلولۀ خمیر،لقمه،توشه
 

مُچاله: چیزی که میان دست فشرده شده باشد

سگاله:سرگین سگ

مَانوس: انس گرفته ،خوگرفته

آیش: باروری،میوه دادن

عَرّاده: آلتی جنگی در قدیم مانند منجنیق

انزجار:  بیزاری داشتن،نفرت

آوار: آزار،رنج،ستم،بی نظمی،فساد،غارت،چپاول


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 26 اسفند 1397 | 6:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1204

 

«بندِ لوسی ها» و «کمندِ چاپلوسی ها»!

 

«روزِ رهایی انسان» از بندِ «یوزِ تنهایی دوران»،

روزی است که بتواند خود را از «بندِ لوسی ها» و «کمندِ چاپلوسی ها» «برهاند»

و خویش را به «حالتِ شایگانی» و «اصالتِ انسانی» «برساند».

«تاجِ تعلُّق» به «رواجِ تملُّق» می انجامد.

در این صورت «اصالتِ آزادگی» به «جهالتِ از خودبیگانگی» می انجامد 

و شخصیّت از ذاتِ افرادِ «پوچ»،«کوچ» می کند .

 در زیرِ رگبارِ «چرب زبانی»،«اصالتِ انسانی» محو می شود!

در این جا «تاجوَرانِ پَست» از چاپلوسی ها «سرمست» می شوند

و «هویّتِ اصیل» و «شخصیّتِ نبیلِ» خویش را فراموش می کنند.

چاپلوسی «دامی دَهشَتناک» است و «فرجامی وَحشَتناک» دارد،

که «شیفتگانِ قدرت» و «فریفتگانِ صدارت» در آن فرومی افتند!

بیاییم «تملُّق را بمیرانیم» و «متملِّق را برانیم»!

و«آهنگی بنوازیم» و «فرهنگی بسازیم»، 

که در آن «تملُّق،قبیح»باشد و «متملِّق تقبیح» شود!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

لوس: چاپلوس،چرب زبان،متملّق

یوز: پوزپلنگ،حیوانی گوشت خوار و درّنده

تعلُّق: آویخته شدن،درآویختن به چیزی،دلبستگی و علاقه داشتن به کسی یا چیزی 

نبیل: نجیب و شریف،دانا و هوشیار

دَهشَتناک: ترس آور،حیرت انگیز

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 25 اسفند 1397 | 7:25 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1203


 

«عصری عجیب» و «نسلی غریب»!


 

من «عصری عجیب» و «نسلی غریب» را دیدم

كه فاجعه را نه از «راهِ حمایت» که با« نگاهِ روایت» می نگرند .

به پندارِ اینان ،لحظه ها فقط «شکار» می شود و پیامدهایش،«انکار».

انسانیّتِ انسان به «محاقِ نسیان» می رود و عواطف او به «باتلاقِ حرمان».

در «پهنای زمین» و در «درازای زمان» 

و در هر جامعۀ «اسیرِ انسداد» و «غیرِ آزاد»،

انسان، «مسخ» و انسانیّت،«نسخ» می شود!

«کرامت می میرد» و «عزّت، زوال می پذیرد»!

«قامت ها ،خمیده» و «استقامت ها،تکیده» است.

«رشتۀ امید از هم گسسته» و «فرشتۀ نوید رخت بربسته» است.

«لبخند بر لب ها ماسیده» و «افرند بر دل ها خشکیده»!

همه چشم به راه «سلیمانِ بسامان» و «قهرمانِ دوران» هستند؛ 
 

در حالی که رهایی بخشی جز «خویش» در «پیش» ندارند!

در هر «مان» یک «قهرمان» است و هر «سلمان»،یک «سلیمان»!


 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

محاق:  پوشیده شده ، احاطه شده

نسیان: فراموشی

حرمان: بی بهرگی،نومیدی،بازداشتن

انسداد: بسته شدن،بندآمدن

مسخ: دگرگون کردن صورت و برگرداندن آن به صورت زشت تر

نسخ: باطل کردن،ردکردن

تکیده: لاغر،باریک،ضعیف

ماسیده: بسته، سفت شده

نوید : ميده،بشارت،خبر خوش

افرند: فرّ و شکوه،زیب و زیبایی

بسامان:خوب و نیکو و مرتب و با نظم و آراستگی

مان: خانه،سرای

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 24 اسفند 1397 | 5:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1202


 

«سلاحِ زور» یا «صلاحِ شعور»؟!


 

چشم ها را می توان بست و «ندید» 

و بینی ها را می توان بست و «نبویید».

دهان ها را می توان بست و «نگُفت»
 

و گوش ها را می توان بست و «نشنُفت»؛

ولی با هیچ «حیلۀ ژرف» و «وسیلۀ شگرف»،

نمی توان جلویِ «فهمیدن» و «اندیشیدن» را گرفت!

بنابراین برای «کمالِ کلام» و «انتقالِ پیام»،

«پشتوانه ای بهتر از استدلال» و «نشانه ای برتر از استکمال» نیست.

بیاییم برای «حَشرِ حقیقت» و «نَشرِ واقعیّت»، 
 

«حقِّ آزادی» و «رمقِ نقّادی» را برای همه «بپذیریم»

و به جای «سلاحِ زور» از «صلاحِ شعور» «بهره گیریم»!


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

سلاح: ساز و برگ جنگ،آلت جنگی

صلاح: نیک شدن،خیر و نیکی

استکمال: تمام کردن،کامل کردن،به کمال رسانیدن

حشر: برانگیختن،گردکردن مردم

نشر: پراکندن خبر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 23 اسفند 1397 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1201)  


 

«روندِ کلّاشی»،سرآغازِ« فرایندِ فروپاشی»


 

من در این شهر کسانی را دیدم پر از «حرص و آز» با «دست هایی دراز»؛

 دست هایی که برای بهره كشی از« شیبِ استثمار» و «نشیبِ استحمار»،

از فرازِ «قُلّۀ ثروت» به سوی فرودِ «دَرّۀ عُسرت» دراز شده بود.

هر كس خونِ «ضعیف تر» و «نحیف تر» از خود را 

«می مكید» و در تنورِ فقر «می دمید».

...و در نتیجه جامعه را به سوی« کلّاشی» 

و نظام را به سوی« فروپاشی» سوق می دادند!!

زیرا «روندِ کلّاشی»،سرآغازِ« فرایندِ فروپاشی» است!


 

#شفیعی_مطهر
 

-------------------------------------

کلّاش : قلاش،بیکار،ولگرد،مفتخور

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397 | 7:6 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1200)  


 

چتری به «مانایی مهر» و «بلندایی سپهر»!


 

در جهان میلیون ها «نهال رویید» و «راه کمال را پویید»؛

بروندادِ این «رویش» و «پویش»،

آفرینشِ بسی «جنگل»، «از گُسَل تا قُلَل» است.

«کاونده» و «پدیدآورندۀ» بسیاری از این نهال ها

هزاران «سنجاب» اند که با «اضطراب»،

«دانه هایی را کاشتند» و «خزانه هایی را انباشتند»

و امروز از رویش آن «بذرها» و «جذرها»،

جنگل هایی «انبوه» و «بشکوه» روییده 

که بر تارک زمین «می درخشد» و به همه جهان «طراوت می بخشد»؟

بنابراین در این «دنیای پراتیکی» ذرّه ای از «ضیای نیکی»،

اگر «خاموش» هم شود،«فراموش» نمی شود!

بیاییم بدون «انتظارِ پاداش» و «دغدغۀ معاش»، 

چتری بگشاییم به «مانایی مهر» و به «بلندایی سپهر»
 

به گونه ای که همۀ «انسان ها» در همۀ «مکان ها»،

با هر «رنگ و نژاد» و هر «فرهنگ و اعتقاد» در آن بگنجند!


 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

کاونده: کاوش کننده،جستجوکننده

جذر: ریشه،اصل،بیخ

خزانه: گنجینه،جایی که در آن چیزی را نگهداری می کنند

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 20 اسفند 1397 | 5:6 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1198


 

«پایشِ آزاد»،بهترین راه درمانِ «آلایشِ فساد»


 

«آزادی قلم» و «نقّادی دمادم»،

بهترین «شیوۀ انتقاد» برای ریشه کنی هر گونه «ریوۀ فساد» است.

در یک «جامعۀ آزاد» و رها از بند هر گونه «مانعۀ انقیاد»،

 «فرزانه هایی فکور» و «رسانه هایی رها از سانسور»،

می توانند«مدیرانِ قدرتمِدار» را از «حصارِ انحصار» بیرون کشند

و رها از «اختناقِ همیشه ای» در «اتاقِ شیشه ای»، 

 در برابر «نگاه صدها دوربین» و »هزارها دیده در کمین» بنشانند.

با این گونه «راژمانِ دقیق» راه هر گونه «دُکانِ تحمیق»بسته می شود! 

دیگر هیچ «فرنشین» و «پرده نشین» نمی تواند

دور از «نگاهِ ناس»  ،«راهِ اختلاس» را «بگُشایَد»

و با «تهاجُم» ،«اموالِ مردُم» را «برُبایَد»!

«پایشِ آزاد» بهترین راه درمانِ «آلایشِ فساد» است.


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

پایش: نظارت،نگهبانی،زیر نظر قراردادن

 آلایش: آلودگی،ناپاکی

ریوه: مکر، حیله، فریب،افسون

راژمان: سیستم،دستگاه

فرنشین: رئیس

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 | 6:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 130 صفحه بعد