هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1296

 

«دهان باز» و «زبان دراز»

اگر هر کس به «اندازۀ خوانشِ خویش» و «بازۀ دانشِ بیش» ،

«سخن می گفت»،هیچ کس «برنمی آشفت»!

اگر نادان «دم فرومی بست» و بر جای خود «می نشست»،

«سکوتی سنگین» و «ثبوتی ثمین»، 

بر «پهنای زمین» و «درازای زمان» سایه می افکند!

ولی افسوس آنان که «اذهانی بسته» و «راژمانی ازهم گسسته» دارند،

«دهانی باز» و «زبانی دراز» دارند! 

«صنوبر» چون «بر» ندارد،

تا «از خاک سربرمی کشد» ، «بر افلاک پرمی کشد»؛

اما درختان میوه دار هر چه «ثمر، بیش دارند»،بیشتر «سر در پیش می آرند»! 

آنان که «کمتر می دانند»،«بیشتر سخن می رانند»!

نادان اگر به جای «دانۀ یاقوت»،«دُردانۀ سکوت» را برگزیند،

این «عادت» برایش بهترین «سعادت» است!

 فاجعۀ پُرگویی نادان آن گاه بیشتر «جانسوز» و «لب دوز» می شود،

که چون «ملیکۀ وِرّاج» بر «اریکۀ عاج» بنشیند!

از آن پس هیچ «نقّاد بصیر» و «وقّاد خبیر»، 

نه «جُرات» دارد و نه «جسارت»،

که «بیان اراجیفِ پریشان» و «سخنان سخیفِ ایشان» را نقد کند.  

چه زیبا سرود آن «حکیمِ سرافراز»،«سعدی شیراز»:

«هر عیب که سلطان بپسندد هنر است»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

بازه: فاصله، پهنای کوچه

خوانش: خواندن،مطالعه

ثبوت: استوارشدن، پایداری، برجای ماندن

ثمین: گرانبها، پربها، پرقیمت، قیمتی

ملیکه: پادشاه

وراج: پرحرف، پرگو، بیهوده گو 

اریکۀ : سریر، سریر مزین و فاخر، تخت، تخت پادشاهی، اورنگ

عاج: دندان فیل که سخت و سفید است و درازای تا دو متر می رسد

وقّاد: بسیار روشن،تیزهوش،روشن خاطر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 20 تير 1398 | 6:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1295

 

«ژرف نگر» و «شگرف نگار»

 

خودکامه برای «فریبِ افکار» و «تخریبِ احرار»،

نه در «رفتارِ ریاکارانه»،که در «گفتارِ بی پشتوانه»، 

آن گاه که از «فردای فرازنده» و «سیمای آینده» سخن می گوید،

آن را چنان با«ویر» به «تصویر» می کشد

و چنان «نرم» و «گرم» توصیف می کند،

که هر «بنده» و «شنونده» ،

مشتاقِ «گشتِ زمین» و «گذشتِ زمان» می شود.

او چنان «احساسی» و با «سَیّاسی» ،

سیمای «جهنَّمِ خودساخته» را برای «مردم خودباخته»به زیبایی ترسیم می کند،

که هر کس «نَم نَم» هوس می کند به سوی «جهنَّم» بشتابد! 

او همۀ «عام» را «عوام» می خواهد،

زیرا عوام «فیرِ فَرناس»اند و «اسیرِ احساس»! 

این عوام اند که به «جَم،جام» می دهند و به «کِی،کام»!

تا عوام،«ژرف نگر» و «شگرف نگار» نشوند،

خودکامگان «امیر»اند و بر «فرازِ سریر»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------ 

ژرف: عمیق،گود

شگرف: نیکو، زیبا ،بی نظیر در خوبی و زیبایی ،عجیب ، طُرفه 

شگرف نگار:نویسنده ای که می تواند حقایق را بفهمد و بنویسد

فرازنده:بلند کننده ،گشاینده

ویر: ادراک،هوش،فهم 

عام: همه،همگان،عموم

عوام: مردم عامی و بی سواد

فیر(بر وزن پیر): ریشخند،فسوس

فَرناس: غافل ، نادان، خواب آلود

جَم: پادشاه بزرگ،مخفف جمشید

کِی: عنوان پادشاهان کیانی جون کیقباد،کیکاووس و کیخسرو

کام: آرزو، مراد و مقصود، قصد، نیت ، شهوت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 19 تير 1398 | 5:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1294)  

 

«کینه» یا «سکینه»؟!

 

اگر ما «طینتی منیع» و «طبیعتی رفیع» داریم،

می توانیم از «گناهِ دون پایگان» و «اشتباهِ فرومایگان»،

«کریمانه بگذریم» و آنان را «بخردانه فروگذاریم».

«بخششِ مال» و «بخشایشِ جُهّال»،

نه به خاطر «شایستگی اشرار» و «بایستگی خطاکار»است،

که به علّتِ «ارزَندگی» و «برازَندگی» ماست. 

«کرامت،زیبندۀ کریم» است و «لئامت،فریبندۀ لئیم».

کسی که «سینه»ای چون «آیینه»دارد،

هر «کینه» را با «سکینه»به فراموشی می سپارد.

آن که می تواند «مینۀ مِهر را ببخشد»، 

همواره چون مِهر بر «سینۀ سپِهر می درخشَد». 

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

طینت: سرشت ، خمیره، خو، عادت

منیع:  استوار،بلند

بخشش: داد، دهش ،انعام

بخشایش:درگذشتن . عفو کردن

مینه : کلمه پشتو است به معناى عشق و محبت

مِهر(اولی): عاطفه، عشق، عطوفت، لطف، محبت، مودت، مهربانی

مِهر(دومی): آفتاب، خور، خورشید، شمس، شید، میترا 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 18 تير 1398 | 6:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1293

 

«پدیدۀ دین» با «دیدۀ نمادین»

 

خودکامگانی که مردم را «زار می خواهند» و آنان را تا حدِّ «ابزار می کاهند»،

باید بدانند نمی توان از مردمی با «شکم های خالی»،«رُستم های خیالی» ساخت.

یک ملّتِ گرسنه نه می تواند «تولیدِ علم» داشته باشد و نه «تمجیدِ حلم».

 مردمی که دغدغۀ «نیازهای نخستین»دارند،

نمی توانند به «چشم اندازهای بنیادین» بیندیشند.

 جامعۀ «فراگیرِ فقیر» و «اسیرِ تحقیر» 

«پدیدۀ دین» را هم با «دیدۀ نمادین» می نگرد.

انسان تا «قوت نیابد» ،به سوی «قُنوت نمی شتابد» . 

سیاستمدارانی که «مخروط را وارونه» و «خطوط را واژگونه» می نگرند،

می کوشند به جای «زلالِ شعور» با «ضلالِ شعار»،

نهال های «باور» را «بارور» کنند، 

و سرانجام چون با «ننگِ شکست» و «رنگِ بُن بست» روبه رو می شوند،

ناگزیر «ارضای نیازها» و «اتوپیای امتیازها» را 

به «بهشتِ برین» و «سرنوشتِ واپسین» حواله می دهند!

اینان «عقد» را به «نقد» می ستانند،

ولی بهایش را به «نسیه» و «نسیان» وامی گذارند!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

نمادین: آن چه به عنوان نماد به کار برده می شود، سمبلیک 

قوت(بر وزن توت): خورش خوردنی طعام روزی

ضلال: گمراهی

اتوپیا: مدینه فاضله،آرمان‌شهر،دلبستگی به ایجاد یا خیال‌پردازی دربارهٔ یک نظم اجتماعی آرمانی

عقد: عهد،پیمان

نسیه: آن چه به وعده فروخته شود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 15 تير 1398 | 6:26 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1292

 

«تغییرِ بااَفرَند» و «تاثیرِ خوشایند»

 

هیچ «نیرویی برتر» و «آژویی بالاتر»

از «خواستن» و «برخاستن» نیست.

انسان اگر بخواهد در «عرصۀ آگاهی» و «صحنۀ دادخواهی»،

«گامی بلند» بردارد و «اقدامی شکوهمند» نماید،

همواره «سدّی نیرومند» و «حدّی پرگزند» در برابرش قد برمی افرازد.

این «سدِّ سَدید» و «حدِّ حَدید»،

ذهنِ «ناخوداگاه» است که با تلاشی «جانکاه»،

می کوشد تا با تکرارِ «الگوهای پیشین» و «تابوهای دیرین»،

راهِ هر گونه «نوکیشی» و «دگراندیشی» را بگیرد.

اذهان چون «داورهای خسته» بر «باورهای بسته» پای می فشرند

و انسان را از هر گونه «تغییرِ ژرف» و «تاثیرِ شگرف» بازمی دارند.

ولی در برابر، همۀ «کائنات» با همۀ «ادوات»،

در هر «لحظه از زمان» و در هر «قطعه از زمین»،

انسان را به سوی «تغییرِ بااَفرَند» و «تاثیرِ خوشایند» فرامی خوانَند.

بیاییم از هر «لحظه، پُلی» و از هر «لمحه، پلّه ای» بسازیم 

و راه «خروج از خاکِ رِمال» و «عروج به افلاکِ کمال» را بگشاییم!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

 اَفرَند: فر و شکوه

آژو: کوشش،همت و غیرت

حد: حایل میان دو چیز، انتها، کرانه

سَدید: محکم و استوار

حَدید: تیز،برّنده،اهن

تابو: تحریم اجتماعی یک عمل یا یک کلمه به طور رسمی ، شخص ، چیزی یا جایی که برای افراد یک قبیله تحریم شود، هر چیز نذری یا مقدسی که نزدیک شدن و دست زدن به آن ممنوع باشد.

ادوات: افزارها،آلت ها

لمحه:  زمان کم ، یک بار و با شتاب به چیزی نگاه کردن ، ج . لمحات .

رِمال :جِ رمل، ریگ ها، ریگستان ها

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 13 تير 1398 | 5:50 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو9

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1291

 

«نبردِ نرم» و «شگردِ شرم»

 

من «فیلی تنومند» را دیدم چون «سَفیلی نژند»،

که او را به «قصدِ تضعیف» با «ریسمانی ضعیف»

برای «مهار» به «ستونی استوار» بسته بودند!

«ریسمان ،سُست»،ولی «راژمان،دُرُست» بود!

«فیلبانِ فکور» برای درهم شکستنِ قدرتِ این «فیلِ پُرزور»،

در نخستین «روزهای میلاد» بدون «داد و فریاد»، 

او را همین گونه «بسته» و مقاومتش را «درهم شکسته»بود.

این فیل در «ابتدای نوجوانی» و در «منتهای ناتوانی»،

عجزِ خویش را در برابر این «مهارِ حقیر» و «افسارِ تحقیر» پذیرفته بود.

بنابراین اکنون نیز در «اوجِ قدرت» بر «موجِ عُسرت» نشسته 

و هر گونه «حقارت» و «اسارت» را می پذیرد.

او «ماندگی اندوخته شده» و «درماندگی آموخته شده» را 

در کودکی «بارها آزموده» و این راه را با «مهارها پیموده» است.

ملّت ها نیز در زیر «سایۀ سنگینِ زنجیر» و «نمایۀ ننگینِ تحقیر»

«بتدریج» هر گونه «ویج» را می پذیرند 

و چون «بیمارِ رنجور» در برابر هر گونه «فشارِ زور» ،

به هر «حقارتِ حیوانی» و «اسارتِ نهانی» تن می دهند.

خودکامگان با این «نبردِ نرم» و «شگردِ شرم»،

حتّی «انسان هایِ سلیم» را به «تسلیم» وامی دارند!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

سفیل: پست ، زبون، بدبخت

نژند: افسرده،پژمرده،رنجور،خشمگین

راژمان: سیستم،نظام،دستگاه

ویج: یوغ، چوبی که بر گردن جفت گار می بندند برای شیارکردن زمین

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 12 تير 1398 | 6:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1290

 

«فُرصتِ زیستن» یا در «عُسرت گریستن» ؟!

 

زندگی هم «هنگی دلنواز» دارد و هم «آهنگی پرسوز و گداز» .

هم «زیر و بم» دارد و هم «شادی و غم».

سازِ زندگی گاه «رام و آرام می نوازد» و گاه «انسان را ناکام می سازد». 

گاه انسان به سادگی «بختیار» می شود و گاه اصلاً «بخت،یار» نمی شود!

کسی که «چهرِ زندگی» را از فرازِ«سپهرِ اَرزَندگی» بنگرد،

«بود و نبود را می شناسد» و از «فراز و فرود نمی هراسد»!

باید «سازِ دل» را با «آوازِ فضایل» بیامیزیم

و این «آهنگ» را با کائنات «هماهنگ» سازیم. 

ما «آژوی استعداد» و «سمت و سوی باد» را نمی توانیم تغییر دهیم؛

اما بادبانِ «زورقِ زندگی» را می توانیم در جهتِ «رونقِ ارزندگی» تنظیم کنیم.

اگر از سازِ دل «سیمی گسست» و «دلِ بَسیمی شکست»،

نباید بگذاریم «سیمِ ساز»،«نسیمِ دلنواز» را بیازارد .

باید «بوی درد را نهان» و «روی زرد را پنهان»کرد.

ما در زندگی یک بار «فُرصتِ زیستن» داریم و هزار بار در «عُسرت گریستن» .

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

عُسرت: تنگی ،سختی،دشواری،تنگدستی،بی چیزی

هنگ: زور،قدرت،سنیگی،وقار،وزن،شوکت،هوش،آهنگ

چهر : چهره، روی، رخسار ،صورت

آژو: کوشش،همت،غیرت

بختیار:خوشبخت،سعادتمند

بَسیم: خندان،خنده رو،گشاده رو

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 11 تير 1398 | 5:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1289

 

«تفهُّمِ نادانی» یا «توهُّمِ دانایی»؟!

 

آنان که «بسی می خوانند» و «بسیار می دانند»،

ولی برای «شادی،کاری» و برای «آزادی،پیکاری» نمی کنند،

مانند «دخلی بی زر» اند و «نخلی بی ثمر» .

«زایشِ دانایی» که به «افزایشِ توانایی» نینجامد،

«باری بر دوش» است و «حصاری برای هوش»!

بزرگ ترین «دُشمن» برای «من»،

نه «تفهُّمِ نادانی»،که «توهُّمِ دانایی» است!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

تفهُّم: فهمیدن، دریافتن،مطلبی را کم کم درک کردن

توهُّم: گمان بردن، به گمان افتادن،خیال و گمان کردن

دخل: درآمد،سود،بهره مال،مقابل خرج

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 10 تير 1398 | 4:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1288

 

«دارِ خالی» و «اقتدارِ خیالی»

 

«اسبِ باطلِ شرارت» با «غصبِ عاطلِ قدرت»،

چند «صباحی اندک» با «سلاحی مُهلَک»،

در «عرصۀ دغلبازی تباهی» با «تاخت و تازی واهی» 

به «نمایش» و «رزمایش» می پردازد.

این «قدرت نمایی» هیچ رنگی از «مانایی» ندارد.

کسانی از این «دارِ خالی» و «اقتدارِ خیالی» «می هراسند»،

که «بنای پایداری» و «مبنای حَقمَداری» را «نمی شناسند»!

هر که آمد زمانه ای دارد

بحر عمرش کرانه ای دارد

نغمه ای جاودانه می پاید

کز حقیقت نشانه ای دارد

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------ 

دار: خانه،سرا

عاطل: بی پیرایه،بی چیز،بیکار،مهمل،بیهوده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 9 تير 1398 | 6:3 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1287

 

«زوالِ خودهرزی» و «کمالِ خردورزی»

 

«گُل بودن» و با «بلبل غنودن» ،

 و «رویِش از خاک» و «پویِش راهِ افلاک»،

«بسی زیبا» و «بسیار فریبا» است.

«باران بودن» و «راه آسمان را گشودن»،

از «طبیعت جوشیدن» و دشت و دمن را «طراوت بخشیدن»،

«بسی خوب» و «بسیار مطلوب» است؛

ولی «خاک بودن» و «راه فروتنی پیمودن»،

از «دیرباز» این «امتیاز» را دارد،

که فروتنانه زلال باران را «می نوشد» و لباسی از سبزه و گل «می پوشد».

«خاکی بودن» و «شعرِ پاکی را سرودن»،

نشانۀ «زوالِ خودهرزی» و «کمالِ خردورزی» است!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------

خودهرزی: احساس هرزگی و بی ارزش بودن،خودخواهی

غنودن: خوابیدن،آرمیدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 7 تير 1398 | 7:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1286

 

«قوانینِ خلقت» و «آروینِ خلّاقیّت»

 

«جانِ بینش» در «جهانِ آفرینش»،

بر پایۀ «خودآموزی انسان» و «تجربه اندوزی از جهان» طرّاحی شده است. 

اگر ما «دستگاهِ هستی» را با «نگاهِ اَلَستی» بنگریم،

همۀ «رویدادهای ناگوار» بیانگرِ «دِهنادهای آموزگار» است.

«هر درزی،اندرزی» در بردارد و «هر پیوندی،پندی»!

هر «سختی»،«درختی» است 

پر از «میوه های عبرت» با «شیوه های شفقت».

اگر انسان در «بسترِ سختی ها نیاموزد»، در «خاکسترِ شوربختی ها می سوزد». 

طبیعت، نه در «اَمَلِ واهی»،که در «عملِ آگاهی»، 

آن قدر او را در«کانونِ مستی می سوزانَد» تا «قانونِ هستی را به او بیاموزانَد».

هر حقیقتی را که در «ساختار»،«انکار» کنیم،

او ما را با «شکست می رنجانَد» و به «بن بست می رانَد».

ولی اگر «قوانینِ خلقت» و «آروینِ خلّاقیّت» را بخردانه بپذیریم،

 «عالمانه،تاثیر» می بخشد و ما را «عاقلانه تغییر» می دهد.

کسی می تواند از طبیعت بیشتر«صله بگیرد»،که از آن «فاصله نگیرد»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

آروین: آزمایش،تجربه،امتحان

اَلَست:  ازل ،روزی که آغاز ندارد،آغاز آفرینش

دِهناد: ترتیب و نظام ونسق و سلک و نظم و انتظام

درز: شکاف،چاک،شکاف باریک

صله: عطیه، احسان ،جایزه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 6 تير 1398 | 5:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1285

 

«بهارِ بهروزی» و «پیکارِ پیروزی»

 

نه جوامعِ پیشرفته «ناقدِ نبوغ» اند و نه ما «فاقدِ بلوغ».

 تفاوتِ ما و آنان نه در «رنگ»، که در «فرهنگ» است.

آنان «فردِ افسُرده» و  «مردِ شکست خورده» را

آن قدر «بخردانه می نوازند»،تا او را «عالمانه بسازند».

«ماندگان» و «درماندگان» را 

با هر «طریق»،«تشویق» می کنند 

تا «شکست ها را بیازمایند» و «بن بست ها را بگشایند».

ولی ما «رهنوردِ ذیحق» و «هماوردِ موفّق»را در جامعه  

آن قدر «سرمی کوبیم» و بر او «برمی آشوبیم»،

تا او «شکنجِ شکست را بچشد» و «رنجِ بن بست را بکشد»!

بیاییم به جای این که «دست روی دست بگذاریم»، 

«دست به دست هم بسپاریم»

و همه «یکدسته» و «به هم پیوسته»،

«انبوهِ آفات» و «کوهِ مشکلات» را 

به جای «انکار»،با آن «پیکار» کنیم

و امیدوارانه به سوی «پیکارِ پیروزی» و «بهارِ بهروزی» گام برداریم!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

ناقد: سره کننده، زرسنج، نقدکننده

فاقد: نایابنده، گم کننده،آن که کسی یا چیزی را از دست داده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 5 تير 1398 | 5:32 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1283

 

«آب» یا «عذاب»؟!

 

از «آسمانِ رحمانیّت» جز «بارانِ رحمت» نمی بارد.

این «عدمِ درایت» در «عالَمِ مدیریت» است،

که از «بارانِ رحمت»،«بورانِ زحمت» می آفریند

و از «آبِ حیات آفرین»،«عذابِ نفرت و نفرین»!

مدیرانِ «توانمند» و «ورجاوند»،

از هر «حدید،نُصرت» می آفرینند و از هر «تهدید،فُرصت»،

ولی مدیرانِ «بی کفایت» و «بی درایت»،

از «نِعمت»،«نِقمت» می سازند و از «آب»،«عذاب»! 

اینان «عدمِ تدبیر» را به «عالَمِ تقدیر*» حواله می کنند!

این مسئولان، «نفیرِ فَرناس» اند و «اسیرِ احساس»

و «ای کاش» را به جای هر گونه «تلاش» می نشانند!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

*  آموزه های قرآنی به ما می آموزد که تقدیر هرچند حق است ولی رفتار انسان ها نیز یک عامل موثر در آن بوده و تقدیر جدایِ از رفتار انسان ها رقم نمی خورد: 

«وَ مَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»(سوره شوری/۳۰) 

«فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»(سوره توبه/۷۰) 

«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ»(سوره روم/۴۱)

بوران: سرمای سخت همراه با باد و برف و باران

نِقمت: عذاب،رنج و سختی

نفیر: بوق،شیپور،گریه و زاری

فَرناس: احمق،ابله،نادان،خواب آلود

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 2 تير 1398 | 5:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

          هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1282

 

«سَداد» و «انسداد» !

 

دیری است که «غبارِ اغیار» بر صحن و سرای این «دار و دیار» «نشسته»

و دل های همۀ «ابرار» و «احرار» را «شکسته» است!

اینان «کیش را یگانه» کرده اند و هر «خویش را بیگانه»!

«سگ های هار»،بی«مهار» اند

و «دارها» برای سرِ «بیدارها»! 

هر «داد» به «بیداد» می انجامد و راه هر«سَداد» به «انسداد» ! 

اینان «دردشان،درمانِشان» است و «دارشان،دارویِشان»!

رهایی بخش ملت نه «نادری از درون» است و نه «اسکندری از بیرون».

 هر «شهروندِ آگاه»اگر یک «ورجاوندِ آزادی خواه» باشد،

در این صورت اگر «نادر»هم نباشد،«قادر» است 

با «نقشه ای ژرف»،«نقشی شگرف»

در «گزینشِ تکامل» و «آفرینشِ تحوُّل» ایفا کند.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------

سَداد: راستی و درستی،استقامت،به راه راست بودن 

انسداد: بسته شدن، بندشدن

نادر:نادرشاه افشار،سرداری که بپاخاست و بیگانگان را از ایران راند

اسکندر:اسکندر مقدونی که از یونان به ایران حمله کرد.اشاره به شعر مهدی اخوان ثالث:

نادری پیدا نخواهد شد «امید»!

کاشکی اسکندری پیدا شود!

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 1 تير 1398 | 5:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1281

 

 «نبردِ زرگری» یا «شگردِ زرگیری»؟!

 

«جنگِ سرد»،«نیرنگِ دو هماورد» است؛

هماوردانی که «دو رنگ اند»،ولی با هم «نمی جنگند»!

 «نبردِ زرگری»،برای آنان «شگردِ زرگیری» است.

این دو «من» به ظاهر «دشمن»،  

و این «تاجورهای سترگ» از «کشورهای بزرگ»،

هر گاه که «انبار»هایشان را از اسلحه «تلَنبار» می بینند،

 «سیاستمدارانِ دست نشانده» در «کشورهای عقب مانده»را تحریک می کنند،

که با «تارِ خالی» و «گیتارِ خیالی»،

«شعارِ واهی» را بدون «شعور و آگاهی» سر دهند.

اینان نیز در «تنورِ جنگ» و «شیپورِ نیرنگ» می دمَند

و به وسیلۀ «توده های دُژآباد»،«شالوده های اقتصاد» را درهم می کوبند  

و پس از سال ها «کینه توزی» و «جنگ افروزی»،

سرانجام باز این «ملل خاور»اند که نزد «دُوَلِ باختر»،

ناگزیر «دستانِ نیاز» را «دراز» می کنند

و هم «باج» می دهند و هم «خراج» ، 

و اندوخته سال ها «زر و سیم» را به غربی ها «تسلیم»می کنند،

تا بلکه بتوانند پاره ای از خرابی های «رَمیم» را «ترمیم» کنند!

...و این «تاریخ تکراری» است برای مللی که به «چهارمیخ خواری»کشیده شده اند!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

رَمیم: پوسیده،کهنه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 31 خرداد 1398 | 6:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1280

 

«عَلَمِ عدالت» و «پرچمِ اصالت»

 

«بزرگ ترین گناه» و «سترگ ترین اشتباه» این است، 

که «سالِفانِ بی گناه» و «مخالفانِ بی پناه» را 

«به نامِ خدا»، ولی «به کامِ کدخدا»

«زیرِ بار گذاریم» و «درگیرِ فشار داریم» . 

عدالت،نه «آرزویی خیالی»،که «ترازویی عالی» است.

در سنجش، نه «من» می شناسد و نه «دشمن».

در هر جامعه ای که «فرشتۀ عدالت بمیرد»،

«سرشتۀ رذالت جای آن را می گیرد».

«داد،نسیم بهارین» است و «بیداد،سموم زهرآگین».

در «هوای فساد» و «فضای بیداد»

 هیچ یک از «انفُس» نمی تواند «تنفُّس» کند.

بیاییم «عَلَمِ عدالت» و «پرچمِ اصالت»را چنان در اهتزار درآریم

که در سایه سار امنِ آن هم «دوست» بیارامد و هم «دشمن»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------  

سالف: متقدم ،گذشته، پیش رفته،پیشین

انفُس: جمع نفس،انسان ها

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1398 | 6:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1279

 

«بازویی برتر»و «نیرویی فراتر»

 

 هر آتشی چون «می افروزد»،هر کسی را «می سوزد»،

هر دریایی که «می خروشد» و «بر هم می جوشد»،

چه در غرب و چه در «شرق»، انسان را «غرق» می کند.

هر «نهنگِ تناور» با «هنگِ جلوه گر»، 

هر «طعمه را طعام می بیند» و آن را «خام خام می بلعد».

در هر «دریای خروشان»، «امواجِ پریشان» ،

هر «نونهالِ ناتوان» و «خردسالِ نگران» را 

در «کام می کَشَد» و «ناکام می کُشَد».

ولی من آتشی را دیدم که «افروخت»،ولی ابراهیم را «نسوخت»!

دریایی را دیدم که «خروشید»،ولی در غرق موسی و یارانش «نکوشید»،

نهنگی را دیدم که یونس را «بلعید»،امّا او را از مرگ «رهانید».

موسی را دیدم که در کودکی از «دوشِ مادر رمید»،ولی در «آغوشِ امواج آرمید».

و نوجوانی را دیدم که برادران بر او «ناگاه تاختند» و او را به «چاه انداختند»،

ولی خداوند او را از «باریکۀ چاه» به «اریکۀ جاه» رسانید!

بیاییم با به رسمیِّت شناختن همۀ «علل و اسباب» و «عوامل حساب و کتاب»،

«بازویی برتر»و «نیرویی فراتر» را نیز باور کنیم

و آن «ارادۀ الهی» و «قیادۀ لایتناهی» است!

  «حکیم نظامی» در «تحکیم پیشگامی» چه زیبا سرود:

اگر تیغ عالَم بجُنبد ز جای

نبُرَّد رگی تا نخواهد خدای

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------------------

 

هنگ: زور،قدرت، سنگینی، هوش ،قصد و آهنگ

قیاده: رهبری،راهنمایی،پیشوایی،پیشروشدن

 لایتناهی: بی پایان،بی انتها

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

https://t.me/mouyeha


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 29 خرداد 1398 | 5:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1278

 

«هالۀ فرهنگ» یا «لولۀ تفنگ»؟!

 

هر «جبّار» میل به «اجبار» دارد،

زیرا نه «زبانِ منطق» می فهمد و نه «بیانِ صادق».

او فقط «شیفتۀ قدرت» است و «فریفتۀ صدارت».

«امیرِ سَیّاس» بر مردمِ «اسیرِ احساس» فرمان می رانَد.

او می کوشد با «موج سواری» و «اوج نگاری»،

 با «تاکتیکِ خرافات» و «تحریکِ احساسات» مردم را بفریبد.

اجبارِ انسان به «درکِ هر باید» و «ترکِ هر نباید»،

«نفرین به نورِ وجدان» است و «توهین به شعورِ انسان».

هر مقامی فراتر از «نقّاد» و «انتقاد» قرار گیرد،

قطعاً به «فساد می گراید» و «بابِ بیداد را می گشاید»!

خودکامه،«اختیارات را وسیع» و همۀ «طبقات را مطیع» می خواهد.

خود را برای همه «اُلگو»،امّا «غیر پاسخگو» می داند!

او برای «عَدَمِ پاسخگویی»،«عَلَمِ تابویی» را برمی افرازد .

خود را نه در برابرِ «خلق،مسئول»،که برای «خالق،رسول» می پندارد!

خود را برای خدا نه «وصلِ سایه»،که «اصلِ آیه» می انگارد!!

در شهری که «کانونِ قدرت» برای مردم «قانونِ صدارت» می نویسد،

نهادِ «عدالت»،«آلت» می شود و «شرافت»،«آفت»!

در این شهر مردم نه «حلّی از حساب» دارند و نه «محلّی از اِعراب». 

نه «سیمایشان دیده» و نه «صدایشان،شنیده»می شود!

در جوامعِ انسانی تنها «راهِ حیات» و «نجات» نظامِ مردم سالاری است

و مردم سالاری از «هالۀ فرهنگ»می گذرد،نه از «لولۀ تفنگ»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------- 

هاله: خرمن ماه ، دایرة نورانی که گاه گاه گرداگرد ماه ظاهر می شود

عَلَم: پرچم،بیرق،نشانه

تابو: هر چیز نذری یا مقدسی که نزدیک شدن و دست زدن به آن ممنوع باشد

حلّ: گشودن گره،بازکردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 | 6:36 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1276)   

 

«پسین درد» در «واپسین فرگرد»!

 

«طوفان پیری» وزید

و «زمان زمینگیری» فرارسید !

او با خود «خطراتی» را آورد و «خاطراتی» را بُرد

«خطراتِ ناتوانی» را و «خاطراتِ جوانی» را!

امّا من نمی دانم پیری و زمینگیری «چیست»

من لحظه لحظۀ عمرم را «خواهم زیست» 

این منم که «سرنوشت» را «از سر خواهم نوشت»

من واژه واژۀ جانم را «خواهم نگاشت»

و «چَمِ آزادگی» و «پرچم ایستادگی» را 

تا «رَستن از واپسین نفس» و «شکستنِ آخرین قفس» «خواهم برافراشت»! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

چَم: جان سخن،نظم و قاعده،آراستگی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

پسین


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 26 خرداد 1398 | 7:1 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1275

 

«بنای دین» و «مبنای آیین»

 

«دینِ سَمانی» و «آیینِ آسمانی»،

اگر با «فطرت،طباق» و با «طینت،انطباق» داشته باشد،

هر انسان آن را نه با «رَهبَت»،که با «رغبَت» می پذیرد.

ویژگی دین در «لقای دلربایی» است، نه «القای وحشت‌زایی».

مفهومِ دین با «فهم» سر و کار دارد،نه با «وهم».

دین،«درسِ حیات» است،نه «ترس از مجازات». 

هم «بهشتِ موعود،ساختۀ ما»است و هم «جهنَّمِ جمود،پرداختۀ ما»!

خوشا آن که «بهشت» را «بِهِشت» و جهنَّم را «درنوشت»!

تا «بلوغِ تفکُّر را نیاموزیم» و «فروغِ تدبُّر را نیفروزیم»،

نه از این «سواد،سودی»می بریم و نه از این «جواد،جودی»!

«بنای دین» و «مبنای آیین» ،

 بر «ستونِ اندیشه»،این «قانونِ همیشه» استوار است. 

بگذاریم «نهالِ اندیشه» در این خاک «ریشه» کند!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

سَمان: مخفّف آسمان

طباق :مطابق،برابر،دو چیز را با هم سنجیدن

رَهبَت: بیم ، ترس 

لقا: دیدار،در فارسی به معنی روی و چهره

القا: انداختن، مطلبی را به فکر یا ذهن کسی افکندن

جمود: بسته شدن ،خشکی و افسردگی

هِشتن: گذاشتن، فروگذاشتن ،رهاکردن

درنوشتن: درنَوَردیدن،درهم پیچیدن،پیمودن راه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 25 خرداد 1398 | 7:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1273

 

«خدا» یا «کدخدا»؟!

 

من «شهریاری» را دیدم که در «شهر،یاری»ندارد. 

ولی همۀ «خیارات» و «اختیارات» را در وجودِ خود متمرکز کرده،

و در برابرِ هر «کس» و هر«حسابرس»،

خود را نه «پاسخگو»،که حتّی «اُلگو» می داند!

در این شهر آنان که در ادارۀ امور «نقش» دارند،«نقشه» ندارند

و آنان که «نقشه» دارند،در ادارۀ امور «نقشی» ندارند!

او بسیار «بیداد می ورزد»،بنابراین از هر «فریاد می لرزد».

«لَخت ترین اِعتراض به حُکّام» به «سخت ترین اِعراض از نظام» می انجامد

و کوچک ترین «انتقاد» به عنوان بزرگ ترین «عناد» تلقّی می شود.

او هر «زعیم» را «بیم» می دهد 

که مبادا مردم «بپاخیزند» و بساط او را «درهم ریزند»،

زیرا هر «قیام به قیامت» می انجامد و هر «اقدام به ندامت». 

او حتّی «بارشِ باران» و «ریزشِ بوران» را

تنها در سایه سارِ «نیّتِ پاک» و «امنیّتِ تابناک» خود می داند! 

او می پندارد که از «رحمتِ جود» و «نعمتِ وجود» اوست، 

که هر «رمیده،رامش» یافته و هر «رهیده،آرامش»!

بنابراین همه باید از خداوند، «بقای سلطنت» و «ابقای حکومت» او را بخواهند!

البته در هر جامعه که خلق به جای«پُرسشگری»،«پرستشگری» کنند،

هر «بنده»،«شرمنده» است و هر «کدخدا»،«خدا»! 

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

خیار: اختیار،اختیار در فسخ معامله

لَخت: پاره،جزء،تکّه

اعراض: روی گرداندن،رخ برتافتن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 22 خرداد 1398 | 6:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1271

 

«لجبازی» یا «فلج سازی»؟!

 

«زمينِ لجبازي»، «زمینۀ بازی» نیست.

بلکه زمینی «بس گزنده» و «بسیار لغزنده» است؛ 

 کسی نیست كه بر اين زمين «پاي فِشُرَد» و «بر زمين نَخورَد».

«لَج»،مغز را «فلج» می کند، 

بنابراین اثرِ «لجبازی»،«فلج سازی» است

و انسان را از «ژرف دیدن» و «شگرف اندیشیدن» بازمی دارد.

بیاییم برای رسیدن به هر «حاجت» از «لجاجت» «بپرهیزیم»

و از «چنگِ چنگیزِ لجبازی» به سوی «آهنگِ دلاویزِ هماوازی» «بگریزیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 20 خرداد 1398 | 4:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1269

 

  «امیرِ قلوب» یا «اسیرِ ذنوب»؟!

 

سگ، «وفادارترین حیوان» نسبت به «انسان» است؛ 

اما «مثلی ساری» و «ضرب المثلی جاری» می گوید: 

«مثل سگ پشیمان شدم»!!

آیا «معنای این مَثَل»،«گویای این جَدَل» نیست،

که ما انسان ها با «گفتارِ گزنده» و «رفتارِ زننده»،

 سگ را از «خدمتگزاری» و «وفاداری» نسبت به خود پشیمان می کنیم؟  

آدم ها «در قاب، یگانه»اند و در «نقاب، دو گونه»اند:

برخی «غرورشان را می زدایند» و «شعورشان را می پیرایند» 

و با دیگر انسان ها با «برازندگی»،«زندگی» می کنند.

و بعضی «کرامت» و «شخصیّتِ»انسان ها را زیرپا می گذارند

و عمری در «فراقِ شعور» در «باتلاقِ غرور» ،

با «شرمندگی»،«بندگی» می کنند!

آنان «امیرِ قلوب»اند و اینان «اسیرِ ذنوب»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

ذنوب: گناهان جرم ها کارهای ناروا،(جمع زنب)

ساری: نفوذکننده

می پیرایند:پیرایش می کنند،(پیراستن:بریدن و کم کردن زیادتی و ناهمواری برای خوشنماکردن چیزی)

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1268

 

«نثارِ یک آن» یا «ایثارِ یک جهان»؟!

 

  «ساعت های زمان سنج» ،«راژمانِ رنج»اند. 

این ها هر «لحظه» و هر «لمحه»،

«عجولانه» و «بي رحمانه»، 

از صندوقچه زرّین عمر ما «گوهرهاي بقا» را به «درياي فنا» مي ريزند. 

گوهرِ لحظه ها «موازین» دارند،ولی «جایگزین» ندارند!

هر «زیانی قابلِ جبران» است و هر «ضمینی قائلِ ضمان»،

ولی  «نثارِ یک آن» را با «ایثارِ یک جهان» نمی توان جبران کرد.

بیاییم «نَفَس ها را قدر بدانیم» و «هَوَس ها را غدر بخوانیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

آن:  هنگام، وقت، لحظه، دم،اندکی از زمان

راژمان: سیستم،نظام،دستگاه

لمحه: یک بارنگریستن، باشتاب نظرکردن

موازین: اندازه ها ،مقدارها،جمع میزان

ضمین: کفیل، عهده دار غرامت، پایندان

ضمان: قبول کردن،پذیرفتن،برعهده گرفتن

نثار: پاشیدن، پراکنده کردن،افشاندن 

غدر:  خیانت، بی وفایی ،حیله، فریب

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 17 خرداد 1398 | 7:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1266

 

«حیلۀ سایش» یا «وسیلۀ آسایش»؟!

 

«چوپانِ بامعرفت» تا آن گاه که «نی لبکِ محبّت» را 

با «ادبِ اراده» «بر لب نهاده» 

و تا «هنگِ طاقت» در آن «آهنگِ صداقت» می دمَد، 

گلّه از يورشِ گرگ های «خون ریز» و «نفرت انگیز» در امان است.  

ولی آن گاه که سر در «لاکِ غفلت» و «مَغاکِ ملالت» فرومی برَد،

گلّۀ «بی پناه» طعمۀ گرگ های «دُژآگاه» می شوَد.

کسی که در هر سازمان «گاهِ سرپرستی را می پذیرد»، 

نباید «راهِ پستی را پیش گیرد».

لازمۀ پذیرش هر «مسئولیّت مردمی» پس از «مقبولیّت تداومی»، 

«آمادگی برای ایثار» و «آزادگی برای پیکار» است.

مسئولیّت نه «کاری طینتی» و «شکاری غنیمتی»، 

در «چنگالِ غول» و «آمالِ مسئول» است،

که «مهاری مَهین» و  «باری سنگین» بر گردن و دوش اوست.

مسئولیّت نه «ابزارِ رفاه»،که «زارِ جانکاه» است.

مسئولیت، «حیلۀ سایش»است،نه «وسیلۀ آسایش».

مسئول باید از «فرگاهِ دلقِ خویش بکاهد» و «رفاهِ خلقِ دل ریش را بخواهد»!

 

                                #شفيعي_مطهر 

-------------------------------- 

حیله: چاره اندیشی، توانایی بر هر گونه تصرف و تدبیر

سایش: ساییدن،سودن، عمل ساییدن

هنگ: زور،قدرت،سنگینی،وقار،وزن،شوکت،آهنگ و قصد 

مَغاک: گود، گودال، جای گود

دُژآگاه: بداندیش،خشمگین،بدخوی

گاه: جا ،مکان، تخت پادشاهی 

طینت: خلقت ،سرشت خوی

غول:موجود افسانه ای بسیار بزرگ جُثّه و بدهیکل ،جانور مهیب مانند دیو

مَهین: خوار و پست،سست رای

زار:  ناله، گریه از روی درد و سوز ،پرسوز

دلق: خرقه،پوستین،لباس ژنده درویشان

فرگاه: حضرت،پیشگاه،شکوه و جلال

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398 | 7:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1265

 

«ریوه های سرهنگی» یا «شیوه های فرهنگی»؟!

 

«بُردِ ریوه های سرهنگی» به جای «کاربُردِ شیوه های فرهنگی»، 

نه «اکنون» و در این «شهرِ مکنون»،که تا «ابد»،«ناکارآمد» است. 

آنان که با «ملیکۀ مُکنت» بر «اریکۀ قدرت» نشسته اند،

باید بدانند «قدرت» نمی تواند «حقیقت» را «بیافریند»، 

امّا «حقيقت» مي تواند «قدرت»را «برگزیند».  

بنابراین به جای «تاختنِ اسبِ قدرت»باید به «شناختنِ کسبِ حقیقت»روی آورد.

با اقتدار می توان «چاپلوسانِ دون» و «دستبوسانِ زبون» را گِردآورد،

ولی اینان «کَرکَسانِ کمینی» و «مگسان گِردِ شیرینی» اند؛

لذا به گاهِ خطر نه «یارِ غار»اند،که «غُبارِ اَغیار» اند.

بیاییم «حق را یاری» و «با حقمَدار همکاری» کنیم.

 

#شفیعی_مطهر

 ------------------------------ 

ریوه: مکر و حیله،فریب،افسون

بُرد: تیررس،مسافتی که گلوله پس از شلیک می پیماید

کمین: کسی که به قصد ازپادرآوردن دشمن یا شکار در جایی پنهان شود و فرصت نگاه دارد

غُبار: گرد،خاک نرم

اَغیار: بیگانگان،دیگران،جمع غیر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1398 | 8:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1264

 

در «درون زیستن» و «خون گریستن»!  

 

«ماه» تنها و «بی همراه»، 

در غیابِ «زرّینۀ مهر» بر فرازِ «سینۀ سپهر» می درخشد 

و «انوارِ سیمگون» و «شَرارِ شبیخون» خود را 

«بی دریغ و بی امان» از «ستیغِ آسمان»، 

بر «پیکرِ سرد و سیاه» و «بسترِ بَردِ شبانگاه» می پاشد.   

همۀ «کَبکبۀ کوکب» هم اگر بر «دَبدبۀ شب» «برآشوبد»،

نمی تواند با «اهورای نور»،«هیولای شبِ دَیجور» را «درهم کوبد»!

ماه از «تنهایی نمی ترسد» و از «یکتایی نمی هراسد».

او «به نیکی»،نبرد با «تاریکی» را «آزموده»

و راه های «بی کَسی» و «بی همنفَسی» را «پیموده»است.

«اصالتش شب گریزی» و «رسالتش ظلمت ستیزی»است.

ماه به ما می آموزد که در «نشرِ آگاهی» و «حَشرِ دادخواهی»، 

و در «افشاندنِ بذرِ نور» و «نشاندنِ جذرِ شعور»،

نه باید از «جفای یار ترسید» و نه از «قفای اَغیار هراسید»!

 چه زیباست در «قفسِ تنهایی» و «محبسِ تنگنایی»،

در «درون زیستن» و «خون گریستن»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

شَرار: جرقّه،شرر،آن چه از آتش به هوا بپرد

شبیخون :شب تازی،حمله ناگهانی شبانه به دشمن

ستیغ: قلّۀ کوه،بلندی سر کوه،چکاد

بَرد: سرما، سردی،ضدِّ گرما

کَبکبه: عظمت و شکوه و شکت و جاه و جلال

دَبدبه: سر و صدای موکب سلاطین و بزرگان در حال حرکت،جلال و شوکت

حَشر: برانگیختن،گردآوردن مردم 

جذر: ریشه،اصلۀ درخت

قفا: پس سر، پشت گردن

اَغیار: بیگانگان، دیگران،جمع غیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 12 خرداد 1398 | 7:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1262

 

«پرتابِ سنگ» یا «بازتابِ یک فرهنگ»؟!

 

من شیطان را به هنگام «رَمیِ جَمَرات» در «زیرِ ضَرَبات» دیدم. 

او در حالی که «می خندید» و با شوخی «می رقصید» ،می گفت: 

بسياري از اینان که امروز به من «سنگ می زنند»، 

فردا چون بازگردند ،به من «زنگ مي زنند»!! 

«پرتابِ سنگ» به شیطان،«بازتابِ یک فرهنگ» است.

باید از ذهن،«افکارِ شیطانی را راند» و به جای آن «انوارِ یزدانی را نشاند»!

«سنگ، یک نماد» است و «فرهنگ،یک فریاد».

 در همۀ عمر طنینِ این «فریاد» را باید «فرایاد» داشت

و  «حریمِ من» را با «تحریمِ اهریمن» نگاه داشت!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

رَمی : افکندن،انداختن،پرتاب کردن،تیرانداختن،سنگ انداختن 

رَمیِ جَمَرات: یکی از مناسک حج و آن انداختن هفت سنگریزه به جمره عقبه است

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 خرداد 1398 | 7:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1261

 

«ریوۀ جفا» یا «میوۀ صفا»؟!

 

ذهن انسان «باغی مناسب» است و «راغی متناسب» ،

که در بستر آن می توان هر «بَذرِ روینده» و «جَذرِ شکوفنده»را کاشت.

«زمین باور»،«زمینۀ بارور» است.

در آن هم می توان هم «بذر نفرت و نفرین» کاشت و هم «جذر عشق و آفرین»!

این زمین ،هم «زمینۀ ترس» است و هم «گنجینۀ درس».

می توان در آن «نهالِ ترسِ واهی» نشاند و با «زُلالِ درسِ آگاهی»آبیاری کرد.

بیاییم در این «زمینِ بِکر» و «زمینۀ فکر»،

به جای «دانه های قَسوَت»،«دُردانه های مَحَبّت» بکاریم

و عمری از آن به جای «ریوۀ جفا»،«میوۀ صفا» بچینیم!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

ریوه: مکر ،حیله، فریب ،افسون

راغ: صحرا، دامن کوه، دامنه سبز کوه وصل به صحرا

جذر: ریشه،اصل،ریشه درخت

قَسوَت: سنگدلی،بی رحمی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 خرداد 1398 | 8:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1260

 

«سلاحِ خون آشام» یا «اصلاحِ گام به گام»؟!

 

برای «رفع ویرانی ها» و «دفع نابسامانی ها» در هر جامعه، 

دو «راه» و دو «نگاه» وجود دارد:

نخست«راهِ صلاح» و «نگاهِ اصلاح»است، 

و دیگری «انتخابی خونین» و «انقلابی بنیادین» .

اولی چون «بارشِ باران» است و دومی چون «یورشِ سِیلِ خروشان».

باران «می بارد» و با خود «طراوت می آرد»،

ولی سِیل «برمی آشوبد» و همه چیز را «درهم می کوبد».

باران،«ویران را آبادان» می کند و سیل،«آبادان را ویران»!

باران «نَم نَم می بارد» و رشد و رویش را «کم کم می آرد»،

ولی سیل، ناگهان «بی بهانه می جوشد» و «بی رحمانه می خروشد»،

و هر «بود» را «نابود» می کند و هر «وَدود» را «دود»! 

در «درازای زمان» و در «پهنای زمین»،

هیچ «انقلابی» در هیچ «قاب و نقابی» ،

نتوانسته برای جامعه، «نظامی مردم سالار» و «انسجامی عزّتمدار» به ارمغان بیاورد.

بیاییم با «اصلاحِ گام به گام» ،«سلاحِ خون آشام» را 

«فروگذاریم» و «عدو انگاریم». 

آنان که برای «حلِّ مشکلات» با هر شیوه ای «راهِ اصلاحات» را می بندند،

ملّت را ناگزیر از «انتخابی داوطلبانه» و «انقلابی براندازانه» می کنند!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

سِلاح: جنگ افزار،ابزار جنگ

وَدود: بسیار مهربان،دوستدار

انسجام:نظم و همبستگی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 8 خرداد 1398 | 5:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب

 

      (به بهانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان و شب هاي قدر)

 

 امام صادق(ع) : هنگامي كه روزه هستي بايد گوش و چشم تو از حرام ، و باطن و تمام اعضاي بدنت از زشتي ها روزه باشد. 

 

 ماه مبارك رمضان ماهي است كه سرآغازش رحمت، ميانه اش مغفرت و پايانش رهايي از آتش دوزخ بود.

      رمضان، «ماه انفجار نور» است و «فصل سبز سرور». 

 شکم و شهوت زمینی ترین اندام ها است .انسان چون آن دو اندام را روزه دار ببیند، از هرزه گردی هاي دیگر اندام ها چون چشم،گوش، زبان و...بر خود می لرزد. 

  رمضان، «بهار دل» است و شب هاي قدر  «فصل فضائل». 

اين فصل با رويت هلال آغاز مي شود؛ 

اما فصل بهار دل ها نه با «رويت هلال» كه با «تحوّل در حال» آغاز مي گردد.  

  بهار رمضان و شب هاي قدر چون نسيمي است كه نه تنها «خاك» را ، كه «افلاك» را حيات مي بخشد. 

«نسيم سحرگاهانش، مشكبار» است و «شميم شامگاهانش، خوشگوار».  

   در رگ های هر شب رمضان بويژه در شب هاي قدر ، نور نيايش جاري است. 

در انبان هر لحظه عطري از عشق «نهفته» و غنچه اي از شوق «شكفته» است. نسيم رمضان «بهارآفرين است» و «عطرآگين». 

«نسيمش نرم خيز» است و «شميمش ، مشكبيز». 

 در شب هاي قدر از «حنجره» هر «پنجره» آواي تلاوت قرآن را مي شنویم كه در كوچه ها عطر معنويت مي پراكند. 

بر شاخساران گلدسته ها گل تكبير مي شكفد و سينه سياه ظلمت را مي شكافد. از ساقۀ تُرد لحظه ها «جوانه هاي سبز عرفان» و «شكوفه هاي سرخ ايمان» مي رويد. 

                                        #شفيعي_مطهر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 5 خرداد 1398 | 14:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1259

 

«راهِ دوگویی» و «چاهِ دورویی»

 

آنان که می کوشند هر «عنود» را «خوشنود» کنند،

ناگزیر سرانجام از «راهِ دوگویی» به «چاهِ دورویی» فرومی افتند.

زیرا هیچ انسان نمی تواند طرفینِ هر «تَراضی» را «راضی» کند.

هر انسانِ «فکور» و «ذی شعور» 

باید بر «پایۀ خرد» ،«سازمایۀ هر پیشامد» را 

«عادلانه داوری» و «عاقلانه دادوری» کند.

بدیهی است آنان که «تمامت خواه اند»،«تمامت را می خواهند»!

آنان که حق را با خود «می سنجند»، از حقیقت «می رنجند»!

بنابراین نمی توان همیشه همه را با هیچ «فرنود»،«خوشنود» کرد!

«حُسنِ تعامُل» و «حفظِ تعادُل» بین همۀ انسان ها زیباست،

ولی «رضای حق» و «رضایتِ هر ذیحق» را 

نباید فدای «لبخندِ هیچ آزمند» و «خوشایندِ هیچ خودپسند» کرد.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

عَنود: ستیزه کار،ستیزنده ،لجباز

تَراضی: از هم راضی شدن،از یکدیگر خوشنودشدن،خوشنودی از یکدیگر

سازمایه: مصالح ساختمانی

فرنود :دلیل و برهان

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 2 خرداد 1398 | 8:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1258


 

«تُنگِ طلا» یا «جُنگِ بلا»؟!


 

هر عاملی که «روح را به اسارت بَرَد» و «جان را به حقارت کشَد»،

«مردود» و «مطرود» است، 

زیرا ارزشِ انسان به «قدرتِ تشخیص» است،نه به «شوکتِ شخصِ شخیص».

چنین کسی اگر جسمش در «پُشت میز ریاست،امیر»هم باشد،

جانش در «مُشتِ مِهمیزِ سیاست، اسیر» است.

اگر آزادی را از ماهی بگیرند،برای او «تُنگ طلا» هم «جُنگ بلا» است. 

اگر «شخص را فروکوبند» بِه که «بر شخصیّت او برآشوبند».
 

انسانِ بی شخصیّت،«عزّتِ نفس» را ارزان تر از «قیمتِ کرَفس» می فروشد.

اگر «کرامتِ نفسانی» و «شخصیّتِ انسانی»را از انسان بگیرند،
 

از آن پس او نه تنها «پست ترین بنده»،که «فرودست ترین جُنبنده»می شود!
 

بیاییم «مِهرِ کرامت» را بر «سپهرِ لئامت» برفروزیم

و «بُنیادِ حقارت» و «اِنقیادِ اسارت» را بسوزیم!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

مِهمیز: آلتی فلزی که بر پاشنة چکمه می بندند و هنگام سواری بر تهیگاه اسب می زنند،حلقۀ دهانۀ اسب

جُنگ: کشتی،سفینه،دفتر حاوی اشعار و مطالب گوناگون 

لئامت: پستی ،فرومایگی،پست فطرتی

انقیاد: فرمانبرداری ،رام شدن ،گردن نهادن


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 1 خرداد 1398 | 7:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو
 


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1256


 

  «روزِ گُجسته» یا «بهروزِ خُجسته»؟!


 

یک روزِ «سیزدهُمِ دیگر» با صد «توهُّم از دیو و دلبر» گذشت.

این روز در «متن» و «بطنِ» خویش

نه «گون» دارد و نه «شُگون»! 

هیچ «روزی»،«سوزی» در برندارد

و هیچ «شبی»،«تبی»!

این ما هستیم که به «روز»،«فروز» می بخشیم

و به «شب»،«کوکب»!

این ما هستیم که از «هامون»،«همایون» می سازیم

و از «روزِ گُجسته»،«بهروزِ خُجسته»!

بیاییم از هر «روز» یک «نوروز» بسازیم

و هر «پگاه نو» را با «نگاه نو» بیاغازیم! 

بهار نه تنها یک «فصل»،که یک «اصل» است.

 اصلِ بهار ،«بهارِ دِل» است،نه «بهارِ گِل». 

آن ،«گِل» را طراوت می بخشد و این «دِل»را. 

آن ،عمری به کوتاهی «جوانه» دارد و این «عمری جاودانه». 

آن،«نسیمی زودگذر» دارد و این «شمیمی مُستمَر». 

آن به «خزانی برگریز» می انجامد و این به «جنانی مُشکبیز». 

آن فقط با «نوروز» آغاز می شود، ولی این«هر روز». 

تا «دل ها را بهاری»نکنیم ،نمی توانیم «گِل ها را معماری» کنیم. 

بیاییم از بهار، «فصلی جاودانه» و «اصلی عاشقانه» بسازیم! 


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

گُجسته: خبیث، پلید و ناپاک، مقابل خجسته

گون: گونه،رنگ،لون،نوع

فروز: فروغ، روشنی،روشنایی

شُگون: فال نیک،میمنت و خجستگی،تفال خیر 

هامون: دشت، زمین هموار
 


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 30 ارديبهشت 1398 | 5:3 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1255

 

«آثارِ خواندنی» و «ایثارِ ماندنی»

 

انسان، در «امدادی رسا» می تواند چون «مدادی نویسا»باشد . 

مداد «واژه های مفید را می نویسد»؛

آن گونه که گویی «رشته های مروارید را می ریسد»!

ولی در «امتدادِ مداد» دستی است که در نوشتن «مداد را امداد» می کند.

انسان نیز «مدادی است که می نگارد» و دست فراتر،«خدایی است که می نگرد».

برای «نگارشِ بهتر» و عرضۀ «گزارشِ برتر»،

گاه باید مداد را «خراشید» و سر آن را «تراشید».

هر«خراش،رنج» دارد و هر «تراش،شکنج»،

اما تحمّل این رنج بر «زیبایی نگاره» و «فریبایی گزاره» می افزاید.

مداد گاه «خطِّ خطا می پوید» و انسان نیز گاه سخنی از «روی ریا می گوید»!

«سودنِ خطِّ خطا» و «زدودنِ روی ریا»،

«کاری خردمندانه» و «ابتکاری عالمانه» است.

بنابراین برای «مدادِ نویسا» و «انسانِ گویا»،

همواره پاک کنی باید تا با آن «خطا را بزداید» و «ریا را بپیراید».

«اصرار بر گناه» و «تکرارِ اشتباه»،

نه «گمانۀ طاقت»،که «نشانۀ حماقت» است!

در مداد و انسان این «مغز» است که هر «سخن نغز» را 

«عاقلانه برمی گزیند» و «کنجکاوانه می آفریند».

بنابراین آن چه که بیشتر به «تطهیر» و «تنویر» نیاز دارد،

«درون» است،نه «بیرون»!

مداد و انسان هر «واژه ای که می نگارند» و هر «تیراژه ای که می انگارند»،

باید برای بشریت «نمایۀ خیرآفرین»باشد ،نه «مایۀ نفرت و نفرین»!

بیاییم با «مدادِ وجود» جز «داد و جود» «ننگاریم»

و برای نسل های پس از این «آثاری خواندنی» و «ایثاری ماندنی» «باقی گذاریم»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

ریسیدن:  رشتن،تابیدن،تاب دادن رشته و نخ

 سود: ساییدن،زدودن،پاک کردن

تیراژه: رنگین کمان

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 29 ارديبهشت 1398 | 8:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1254

 

«اَمَلِ واهی» یا «عمل با آگاهی» ؟!


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398 | 9:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1253


 

«کلیدِ فهم» یا «تقلیدِ وَهم»؟


 

افرادِ «فریفته» و «خودشیفته»،

در گفتگو هر «معادله» را به «مجادله» می کشانند.

آنان «شیفتۀ کارِ بیش» و «فریفتۀ افکارِ خویش» اند.

هر «کارِ» دیگر را «انکار»

و «افکارِ» خود را «ابتکار» می پندارند.

گویی به جای «ساختارِ مغز» و «افکارِ نغز»،

«کوهی از انگاره» و «انبوهی از سنگپاره»در سر دارند.

در دشتِ ذهن به جای «کاشتنِ نهالِ اندیشه» 

به «انباشتنِ آمالِ بی ریشه» پرداخته

و برای خود «پنداری واهی» خالی از «خودآگاهی» برساخته اند.

شخصیّتِ خود را نه در «بدایتِ حال» که در «نهایتِ کمال» می پندارند.

بنابراین نه «جایی برای آموزش بهتر» دارند و نه «جایگاهی برای پژوهش برتر».

آنان از «شنیدن می گریزند» و از «اندیشیدن می پرهیزند».

بنابراین برای آنان،«کلیدِ فهم»، «تقلیدِ وهم» است.

اینان خود را «برحق» و فهمِ خود را «مطلق» می دانند.
 

لذا در برابر هر «استدلال»، «لال» اند

و در برابر هر «حال»، «محال».


 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

 معادله : همچندی،برابرکردن،هم وزن کردن دو چیز

نغز: خوب ،نیکو ،لطیف، بدیع ،خوش آیند

انگاره: پندار،تصور،فکر و خیال،افسانه

بدایت: آغاز،اول هر چیزی،اول کار

محال: ناشدنی ،غیرممکن، سخن بی سر و ته و ناممکن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1398 | 7:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1251

 

«تا زِنده ایم»،«تازَنده ایم»!

 

آب چون از «ایستایی برهد» و به «پویایی برسد»،

«ریشه ها را به رویِش» و «اندیشه ها را به پویِش» فرا می خوانَد.

«گل را تبسُّم» و «بلبل را ترنُّم» می آموزد.

«باغ را صفا» می بخشد و «راغ را مصفّا» می کند.

«آتش را می میرانَد» و «عطش را فرومی نشانَد».

همیشه از «پاکی ها می گوید» و «ناپاکی ها را می شویَد».

«زلال آب» چون به «وصال آفتاب»برسد،

«آسمانی زیبا» و «رنگین کمانی فریبا» می سازد.

امّا همین آبِ «نوشین» و «روح آفرین»،

که از «خشتِ پژوین»،«بهشتِ برین» می سازد، 

اگر از «پویایی وامانَد» و در «ایستایی درمانَد»،

 در «کامِ مُرداب» به«گَنداب» تبدیل می شود.

بنابراین «پویایی»، رازِ «پایایی» است.

پس «تا زِنده ایم»،«تازَنده ایم»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

تازَنده: دونده، دواننده، تاخت و تازکننده

ترنُّم :آوازخواندن،زمزمه کردن به آواز خوش

راغ: صحرا ،دامن کوه، مرغزار،دامنه سبز کوه وصل به دشت

پژوین: چرکین، چرک آلود،پلید

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 24 ارديبهشت 1398 | 7:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1250


 

«روی رستگاری» و «پای پایداری»! 


 

«خودکامه،خودکامه» است،چه «عامّه و چه علّامه».

چه بر «کاخ» فرمان برانَد و چه بر «کوخ»! 

«استبداد»،نتیجه قرن ها حاکمیِتِ «بیداد» است.

استبداد، تبلور صدها سال «آفاتِ موهوم» و «رسوباتِ مسموم» است،

که در اذهانِ «شاه و گدا» و «ملیّ و مُلّا»،

«توهُّم آفریده» و «تداوُم گزیده» است.

تا این رسوباتِ «آلوده» از اذهان، «زدوده» نشود، 

همه در «قابِ خودکامه ایم»،گرچه در «نقابِ علّامه ایم»!
 

تا روحیّه ها «رویِ صلاح نجوید» و «راهِ اصلاح نپوید»،

نه «روی رستگاری می بینیم» و نه «پای پایداری برمی گزینیم»!


 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

مَلیّ: توانگر،توانا


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1398 | 5:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1249


 

«لرزِ تباهی» و «مرزِ خودآگاهی»!


 

آنان که با «شنا»،«آشنا» هستند،

می دانند که آب،«شناگرِ ماهر» و «دلاورِ باهر» را 

در «کامِ عمیق» و «دامِ غریق» فرونمی برد.

کسانی که «نا» ندارند و «شنا» نمی دانند،

«بیهوده» و «دُژآلوده» دست و پامی زنند

تا سرانجام بدون «زَرق»، «غرق» می شوند.

در زندگی، این «پندارهای واهی» است که «دارهای تباهی»را برپامی کند 

و پیش از مرگ، بشر را در «دامِ اعدام» و در «کامِ اوهام» می افکند.

این پندارها،«دریایی ژرف» است و رهایی از آن«شنایی شگرف»را می طلبد.
 

در این «آبگیرِ موّاجِ جوشان» کسانی «اسیرِ امواجِ خروشان» می شوند،

که با «شنا، بیگانه» اند و با «یغما،یگانه»!

کسانی از این «لرزِ تباهی می رهند»،که به «مرزِ خودآگاهی می رسند».


 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

باهر: روشن،ظاهر،آشکار،پیروز

نا: تاب و توان، رمق 

دُژآلوده: خشمگین،تندخو،بداندیش

زَرق: نیرنگ و تزویر

یغما:چپاول،غارت،تاراج


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 22 ارديبهشت 1398 | 7:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 9 10 11 12 13 ... 130 صفحه بعد